eitaa logo
مباحث
1.7هزار دنبال‌کننده
37.6هزار عکس
33.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ❒ قرآن کریم ؛ دو صفحه (کانال تلاوت) ❒ نهج البلاغه ؛ حکمت ها(نامه ها، جمعه) ❒ صحیفه سجادیه ؛ (پنجشنبه ها) ⇦ مطالب متفرقه ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ما این همه منکر داریم بدتر از بی حجابی، چرا انقدر گیر دادید به حجاب⁉️ 🎙 پاسخ شنیدنی از ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
مباحث
🛑 به اسمِ آزادی 📺 فیلم کمتر دیده شده از #امام_خمینی ره: شما فساد و فحشا را آزادی میدانید!!! 💠 مطا
❌ قابل توجه آقایونی که در اجرای احکام الهی می ترسید یا منت میذارید... ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
💠 بانویی که به خاطر ، امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را دید 🔸 یکى از علماء بزرگ (مرحوم آیةالله سیّد باقر مجتهد سیستانى پدر آیةالله سیّد على سیستانى و مرحوم سیّد محمود مجتهد سیستانى) در مشهد مقدّس براى آنکه به محضر امام زمان (علیه السلام) شرفیاب شود ختم زیارت عاشورا در چهل جمعه هر هفته در مسجدى از مساجد شهر آغاز می‌کند. 🔹 ایشان فرمودند: در یکى از جمعه‌هاى آخر، ناگهان شعاع نورى را مشاهده کردم که از خانه‌ى نزدیک آن مسجدى که من در آن مشغول به بودم می‌تابید، حال عجیبى به من دست داد، از جاى برخاستم و به‌دنبال آن نور به در آن خانه رفتم، خانه کوچک و فقیرانه‌اى بود، از درون خانه نور عجیبى می‌تابید. 🔸 در زدم وقتى در را باز کردند، مشاهده کردم حضرت ولى عصر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف و علیه السلام) در یکى از اتاق‌هاى آن خانه تشریف داشتند و در آن اتاق جنازه‌اى را مشاهده کردم که پارچه‌اى سفید به‌روى آن کشیده بودند. 🔹 وقتى من وارد شدم و اشک ریزان سلام کردم، حضرت به من فرمودند: چرا اینگونه دنبال من می‌گردى و رنج‌ها را متحمّل می‌شوى؟ مثل این باشید (اشاره به آن جنازه کردند) تا من دنبال شما بیایم! 🔸 بعد فرمودند: این بانوئى است که در دوره بى‌حجابى (رضا خان پهلوى) هفت سال از خانه بیرون نیامده مبادا نامحرم او را ببیند! ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
2_144144875390134153.mp3
6.87M
برخی عوارض کنار نامحرم بودن 🔥😈 🔥 🎙️ حجت الاسلام عالی🔊 | ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
مباحث
و حسن بن علی بن یقطین از مشایخ خود روایت کرده که حمران و زراره و عبدالملک و بکیر و عبدالرحمان اولاد
| هفتم _ زراره بن اعین شیبانی است👤 که جلالت شأن و عظمت قدرش زیاده از آن است که ذکر شود، جمع شده بود در او جمیع خصال خیر از علم و فضل و فقاهت و دیانت و وثاقت، از حواریین صادقین علیهما السلام است و او همان است که یونس بن عمار حدیثی از او نقل کرده برای حضرت صادق علیه السلام در باب ارث که او از حضرت باقر علیه السلام نقل کرده بود. حضرت صادق علیه السلام فرمود آنچه را که زراره روایت کرده از ابوجعفر علیه السلام، پس جایز نیست که ما رد کنیم. و روایت شده که آن حضرت به فیض بن مختار فرموده که هر وقت خواستی حدیث ما را، پس اخذ کن از این شخص نشسته و اشاره فرمود به زراره. و نیز از آن حضرت مروی است که درباره زراره فرمود: لَوْلا زُرارَهُ لَقُلْتُ اِنَّ اَحادیثَ اَبی سَتَذْهَبُ. و گذشت در برید که زراره یکی از اوتاد زمین و اعلام دین است . و هم روایت است که وقتی حضرت صادق علیه السلام به او فرمود ای زراره ! اسم تو در نامهای اهل بهشت بی الف است ، گفت : بلی فدایت شوم اسم من عبدربّه است و لکن ملقّب شدم به زراره ، و از او نقل شده که می‌گفته : به هر حرف که از امام جعفر صادق علیه السلام می شنوم من زیاده می شود. و از ابن ابی عمیر که از بزرگان فضلاء شیعه است نقل است که وقتی به جمیل بن درّاج که از اعاظم فقها و محدثین این طایفه است گفت که چه نیکو است محضر تو و چه زینت دارد مجلس افاده تو، گفت : بلی، لکن به خدا سوگند که نبودیم ما در نزدیک زراره مگر به منزله اطفال مکتبی که در نزد معلم خود باشند. و ابوغالب زراری در رساله ای که به جهت فرزند فرزندش محمّد بن عبداللّه نوشته ، فرموده : روایت شده که زراره مردی وسیم و جسیم و ابیض اللّون بوده و هنگامی که به نماز جمعه می رفت بر سرش برنسی بود و در پیشانیش اثر سجده بود و بر دست خود عصایی داشت ، مردم احتشام او را به پا می داشتند و صف می زدند و نظر به حسن و هیئت و جمال او می نمودند و در جدل و مخاصمت در کلام امتیازی تمام داشت و هیچ کَس را قدرت آن نبود که در مناظره او را مغلوب سازد الاّ آنکه کثرت عبادت او را از کلام واداشته بود و متکلمین شیعه در سلک تلامیذ او بودند، هفتاد سال عمر کرد، و از برای آل اعین فضایل بسیاری است و آنچه در حق ایشان روایت شده زیاده از آن است که برای تو بنویسم. الخ انتهی. مؤلف گوید: که وفات زراره بعد از وفات حضرت صادق علیه السلام واقع شد به فاصله دو ماه یا کمتر، و زراره در وقت وفات آن حضرت مریض بود و به همان مرض رحلت کرد رحمه اللّه . و بدان که بیت اعین از بیوت شریفه است و غالب ایشان اهل حدیث و فقه و کلام بوده اند و اصول تصانیف و روایات بسیار از ایشان نقل شده است و زراره را چند تن اولاد بود از جمله رومی و عبداللّه می باشند که هر دو تن از ثقات روات اند، و دیگر حسن و حسین است که حضرت صادق علیه السلام در حق ایشان دعا کرده و فرموده : اَحاطَهُمَا اللّهُ وَ کَلاهُما وَ رَعاهُماَ وَ حَفِظَهُما بِصَلاحِ اَبیهِما کَما حَفِظَ الْغُلامَیْنِ. و برادران زراره، حمران و بکیر و عبدالرحمن و عبدالملک تمامی از اجلاء می باشند؛ اما حمران که گذشت حالش و بکیر همان است که حضرت صادق علیه السلام او را یاد کرده و فرموده : ( رَحِمَ اللّهُ بُکَیْرا وَ قَدْ فَعَلَ ) و نیز روایت شده که بعد از فوت او حضرت فرموده : وَاللّهُ لَقَدْ اَنْزَلَهُ اللّهُ بَیْنَ رَسُولِهِ وَ اَمیرِالمُؤمِنینَ صلواتُ اللّهِ وَ سَلامُهُ عَلَیْهِما و اولاد و احفاد او اهل حدیث اند، و از برای آن جناب در بیرون شهر دامغان بقعه و مزاری است معروف و عبدالرحمن بن اعین همان است که مشایخ، شهادت بر استقامت او داده اند، و عبدالملک بن اعین همان است که حضرت صادق علیه السلام بر او ترحم فرموده و قبر او را در مدینه با اصحاب خود زیارت کرده و عارف به نجوم بوده و فرزندش ضریس بن عبدالملک از ثقات روات است .
هشتم | صفوان بن مهران جمال اسدی کوفی است که مکنّی به ابومحمّد و بسیار ثقه و جلیل القدر است. روایت کرده از حضرت صادق علیه السلام و عرضه کرده و اعتقاد خود را درباره ائمه علیهم السلام به آن حضرت، حضرت به او فرموده : رحمک اللّه. و او همان است که شتران 🐫 🐫 🐪 خود را به هارون الرشید کرایه داد به جهت سفر حج چون خدمت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام رسید آن جناب فرمود: ای صفوان ! هر چیز از تو نیکو و جمیل است مگر یک چیز از تو و آن کرایه دادن شتر است به این مرد یعنی هارون؛ عرض کرد که من به جهت سفر معصیت و لهو و لعب کرایه ندادم و لکن کرایه دادم برای طریق مکه و خودم هم در کار نیستم بلکه امر دست غلامان من است ، فرماید: آیا کرایه از ایشان طلب نداری ؟ گوید: چرا، فرماید: آیا دوست نداری بقای ایشان را تا کرایه تو به تو برسد؟ گوید: بلی ، فرماید: کسی که دوست داشته باشد بقاء ایشان را پس او از ایشان است و کسی که از ایشان باشد با ایشان وارد آتش 🔥 شود، صفوان رفت و شتران خود را بالتمام فروخت ، هارون چون مطلب را فهمید به وی گفت : به خدا قسم ! اگر نبود حُسن صحبت تو، هر آینه تو را می کشتم. و این صفوان زیارت روز اربعین امام حسین علیه السلام، را از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده و زیارت وارث و دعای معروف به ( علقمه ) را که بعد از زیارت عاشورا می خوانند نیز از آن حضرت نقل کرده و این صفوان مکرر حضرت صادق علیه السلام را از مدینه به کوفه آورده و با آن جناب به زیارت تربت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نائل گشته و بر قبر آن جناب خوب مطلع بوده. 📖 و از ( کامل الزّیاره ) مروی است که مدت بیست سال به زیارت آن تربت مطهره می رفت و نماز خود را در نزد آن حضرت به جای می آورد. و او جد ثقه جلیل و فقیه نبیل شیخ طایفه امامیه ابوعبداللّه صفوانی است که در محضر سیف الدوله حمدانی با قاضی موصل در امامت مباهله کرد؛ چون قاضی از مجلس برخاست تب 🤒 کرد و دستش که در مباهله کشیده بود سیاه🌚 گشت و ورم کرد و روز دیگر هلاک شد.
نهم | عبداللّه بن ابی یعفور است که ثقه و بسیار جلیل القدر است در اصحاب ائمه و از حواریین صادقین علیهما السلام به شمار می رفت و بسیار محبوب حضرت صادق علیه السلام بوده و حضرت از او رضایت داشته ، چون در مقام اطاعت و امتثال امر آن جناب و قبول قول آن حضرت خیلی ثابت قدم بوده چنانکه روایت است که وقتی به آن حضرت عرض کرد به خدا سوگند! اگر شما اناری را دو نصف کنی و بگویی که این نصف حرام است و این نصف حلال ، من شهادت می دهم آنچه را که گفتی حلال، حلال است و آنچه را که گفتی حرام، حرام است ! حضرت دو مرتبه فرمود: خدا رحمت کند تو را. و روایت است که آن حضرت فرمود: من نیافتم احدی را که قبول کند وصیت مرا و اطاعت کند امر مرا مگر عبداللّه بن ابی یعفور. و او همان است که دین خود را بر حضرت صادق علیه السلام عرضه کرده و همان کَس است که آن حضرت بر او سلام فرستاده و وصیت کرده او را به صدق حدیث و ادای امانت. و بالجمله ؛ در ایام حضرت صادق علیه السلام، در سال طاعون وفات کرد و بعد از فوت او حضرت صادق علیه السلام برای مفضل بن عمر مرقومه ای نوشته که تمام آن ثناء و ترضیه است بر ابن ابی یعفور به کلماتی که دلالت دارد بر جلالت شأن او به مرتبه ای که عقل حیرت می کند، از جمله آن کلمات شریفه این است : 📜 وَ قُبِضَ صَلَواتِ اللّهِ عَلی رُوحِهِ مَحْمُودَ الاَثَرِ مَشْکُورَ السَّعْیِ مَغْفُورا لَهُ مَرْحُوما بِرضَی اللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اِمامِهِ عَنْهُ فبِموالاتی مِنْ رَسُولِ اللّهِ صلی اللّه علیه و آله و سلم ما کانَ فِی عَصِرِنا اَحَدٌ اَطْوَعَ للّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لاِمامِهِ مِنْهُ فَماَ زالَ کَذلِکَ حَتّی قَبْضَهُ اللّهُ اِلَیْهِ بِرَحْمَتِهِ وَ صَیِّرَهُ اِلی جَنَّتِهِ؛ الخ .
۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| ۴۴۳ 🏷️ ويژگى هاى مالك اشتر ┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄ ❁• وَ قَالَ عليه‌السلام وَ قَدْ جَاءَهُ نَعْيُ اَلْأَشْتَرِ رَحِمَهُ اَللَّهُ مَالِكٌ وَ مَا مَالِكٌ وَ اَللَّهِ لَوْ كَانَ جَبَلاً لَكَانَ فِنْداً وَ لَوْ كَانَ حَجَراً لَكَانَ صَلْداً لاَ يَرْتَقِيهِ اَلْحَافِرُ وَ لاَ يُوفِي عَلَيْهِ اَلطَّائِرُ ┅───────────────┅ ☜ و درود خدا بر او، فرمود: (وقتى خبر شهادت مالك اشتر كه رحمت خدا بر او باد، به امام رسيد فرمود) مالك! چه مالكى‌؟ به خدا اگر كوه بود، كوهى كه در سرفرازى يگانه بود، و اگر سنگ بود، سنگى سخت و محكم بود، كه هيچ رونده‌اى به اوج قلّه او نمى‌رسيد، و هيچ پرنده‌اى بر فراز آن پرواز نمى‌كرد قال الرضي و الفند المنفرد من الجبال (فند. كوهى است از ديگر كوه‌ها ممتاز و جدا افتاده باشد) ─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─ ♻️ ترجمه فیض‌الاسلام: هنگاميكه خبر مرگ اشتر _خدايش بيامرزد_ بامام عليه السّلام رسيد (در بزرگوارى و دلاورى او) فرمود: مالك رفت امّا چه بود مالك، سوگند بخدا اگر كوه بود كوهى جدا مانده و بزرگ بود، و اگر سنگ بود سنگى سخت بود كه (از بزرگى و سختى) هيچ حيوان سم دار رهنورد بآن بالا نمى‌رود، و هيچ پرنده‌اى بر آن نمى‌پرد (او يكتا و يگانه بود و هيچكس بر او پيروزى نمى‌يافت. سيّد رضىّ‌، «عليه الرّحمة» فرمايد:) فند بمعنى كوهى 🗻 است كه از كوهها جدا است. 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا