(۱۲) و (اين گفتار من دليل بر آن) نيست كه عذر خواسته باشم از اينكه بعثمان بر اثر بدعتهائى كه از او آشكار مىشد عيب جوئى مىنمودم، و اگر ارشاد و راهنمائى من نسبت باو (مىپندارى كه) گناه بود؛ پس رُبّ ملوم لا ذنب له [يعنى بسا سرزنش شده است كه گناهى ندارد]، و قد يستفيد الظّنّة المتضّح (كه مصراع اوّل آن اينست: و كم سقت فى اثاركم من نصيحة) يعنى (چه بسيار نصيحت و اندرز كه بشما گوشزد نمودم) و گاه باشد كه كسيكه بسيار پند دهد (به ازاء پند و اندرز) تهمت و بدگمانى بدست آرد (و اين مصراع، مَثلى است براى كسيكه كوشش در اندرز دادن مىنمايد بحدّيكه متّهم ميشود باينكه شايد منظور بد دارد)
و (در #قرآن_كريم س ۱۱ ى ۸۸ در بارۀ گفتار حضرت شعيب (علیه السلام) بقوم خود مىفرمايد: «إِنْ أُرِيدُ إِلاَّ اَلْإِصْلاٰحَ مَا اِسْتَطَعْتُ وَ مٰا تَوْفِيقِي إِلاّٰ بِاللّٰهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنِيبُ» يعنى) نمىخواهم مگر اصلاح آنچه توانائى دارم، و نيست موفّق شدنم (در اصلاح امور) مگر بكمك و يارى خدا، باو #توكّل و اعتماد مىنمايم و باز گشتم بسوى او است.
(۱۳) و (مرا از جنگ ترساندى، و) گفتى براى من و ياران و هوادارانم نيست نزد تو مگر شمشير! پس خندانيدى بعد از گريه كردن (كسيكه اين سخن از تو بشنود پس از گريان بودن براى تصرّف تو در دين اسلام مىخندد، خلاصه اين سخنِ ژاژ تو مرا به شگفت آورده خندانيد، زيرا) كجا يافتى فرزندان عبد المطّلب از دشمنان باز ايستاده از شمشيرها بترسند لبّث قليلا يلحق الهيجا حمل (لا بأس بالموت إذا الموت نزل) يعنى اندكى درنگ كن تا حمل (ابن بدر «مردى از قبيلۀ قشير ابن كعب ابن ربيعة») برسد (باكى نيست به مرگ هنگاميكه مرگ رو آورد. گفتهاند: در جاهليّت شترهاى حمل را بيغما بردند، او رفته و آنها را بازگرداند، و اين شعر را سرود، و آن مثل شد براى هنگام تهديد بجنگ) پس زود باشد ترا بطلبد كسيكه او را مىطلبى (و با او لاف زده سخن گزاف گفتى) و بتو نزديك گردد آنچه دور مىپندارى،
(۱۴) و من شتابندهام بسوى تو در بين لشگر بسيار از مهاجرين و انصار و پيروانى كه به نيكوئى پيروندهاند كه بسيار است جمعيّت ايشان، پراكنده است گرد و غبارشان، در بر كردهاند پيراهن مرگ را، بهترين ديدارهاى ايشان ديدار پروردگارشان است،
و آنان را فرزندان كسانيكه در جنگ بدر حاضر بودند و شمشيرهاى بنى هاشم همراه است كه تو خود مىشناسى تيزيهاى آن شمشيرها را كه بكار رفت در برادرت (حنظلة ابن ابى سفيان) و دائيت (وليد ابن عتبه) و جدّت (عتبة ابن ربيعة پدر هند مادر معاويه كه هر سه در جنگ بدر كشته شدند) و خويشانت (در قرآن كريم س ۱۱ ى ۸۳ در بارۀ قوم لوط مىفرمايد: «وَ مٰا هِيَ مِنَ اَلظّٰالِمِينَ بِبَعِيدٍ» يعنى) و آن عذاب و سختى از ستمكاران دور نخواهد بود (شايسته است ستمكاران به چنين سختيها گرفتار باشند).
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
📖 مىدانيم خوارج، گروهى متعصب و خشك و بسيار نادان و احمق بودند. خود را برترين خلق خدا مىپنداشتند و آيندۀ درخشانى به خود نويد مىدادند. آنها در برابر اميرمؤمنان على عليه السلام قيام كردند و فكر حكومت عراق و تمام بلاد مسلمين را در سر مىپروراندند. امام عليه السلام به آنها نصيحت جالب و جامعى كرد بهگونهاى كه اكثريت آنها از خواب #غفلت بيدار شدند و به سوى امام عليه السلام بازگشتند؛ ولى اقليتى، به شدت مقاومت كردند و تقريباً همگى به استثناى چند نفر در ميدان نبرد نهروان به خاك افتادند.
گفتار فوق را امام عليه السلام زمانى بيان كرد كه با ياران خود از كنار كشتههاى آنها مىگذشت، فرمود: «بدا به حال شما، به يقين كسى كه شما را فريب داد به شما ضرر زد»؛ (وَ قال عليه السلام وَ قَدْ مَرَّ بِقَتْلَى الْخَوَارِجِ يَوْمَ النَّهْرَوَانِ: بُؤْساً لَكُمْ لَقَدْ ضَرَّكُمْ مَنْ غَرَّكُمْ)
«بؤس» در اصل به معناى ضرر و شدت است و جملۀ «بُؤساً لَكُمْ» نفرين دربارۀ خوارج نهروان است كه گرفتار شدت و زيان شوند.
«غَرّكم» از مادۀ «غرور» به معناى فريب است.
در اينجا بعضى از حاضران از امام عليه السلام توضيح خواستند و عرض كردند: چه كسى آنها را فريب داد؟ امام عليه السلام در پاسخ فرمود: «شيطان گمراه كننده و نفس امارۀ به بدى»؛ (فَقِيلَ لَهُ مَنْ غَرَّهُمْ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ الشَّيْطَانُ الْمُضِلُّ وَ الْأَنْفُسُ الْأَمَّارَةُ بِالسُّوءِ).
آرى انسان دو دشمن فريبكار دارد: يكى از برون و ديگرى از درون. شيطان از برون و نفس اماره از درون و مىدانيم #نفوذ شيطان در صورتى است كه نفس اماره بر انسان مسلط باشد. همان گونه كه قرآن مجيد مىفرمايد: «إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطٰانٌ عَلَى اَلَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ * إِنَّمٰا سُلْطٰانُهُ عَلَى اَلَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ اَلَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ» ؛ چراكه او، بر كسانى كه ايمان دارند و بر پروردگارشان #توكل مىكنند، تسلطى ندارد.
📖 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه اشاره به تأثير نافذ مقدّرات كرده، مىفرمايد: «مقدرات بر تقدير و تدبير (ما) غلبه مىكند تا آنجا كه (گاه) آفت، بهسبب تدبير (انسان) بهوجود مىآيد»؛ (يَغْلِبُ الْمِقْدَارُ عَلَى التَّقْدِيرِ، حَتَّى تَكُونَ الْآفَةُ فِي التَّدْبِيرِ)
✍️ مرحوم سيد رضى بعد از ذكر اين گفتار حكيمانه مىگويد: «همين مضمون پيش از اين (در حكمت 16) با عبارت ديگرى و با تفاوت (مختصرى) گذشت»؛ (قال الرضي: وَ قَد مضى هذا المعنى فيما تقدم برواية تخالف هذه الأَلفاظ).
💡«مقدار» در اينجا به معناى مقدرات و اندازهگيرىهاى الهى است.
واژۀ «حتى» در واقع براى بيان غايت و سرانجام چيزى است.
اين گفتار حكيمانه در واقع سه پيام دارد: 🔸 پيام اول اينكه: ما را با مسألۀ خداشناسى و توحيد افعالى پروردگار آشناتر مىسازد. هنگامى كه مىبينيم براى انجام كارى نقشههاى فراوان مىكشيم، مشورت بسيار و مديريت كافى مىكنيم ولى به آن نمىرسيم آگاه مىشويم كه پشت اين دستگاه خلقت، دست باعظمتى است كه چرخۀ جهان را مىچرخاند و درواقع اين كلام شبيه چيزى است كه در گفتار حكيمانۀ ديگرى از آن حضرت عليه السلام آمده بود: «عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ وَ حَلِّ الْعُقُودِ وَ نَقْضِ الْهِمَمِ» .
🔸 پيام دوم پيام #توكل بر خداست و آن اينكه تنها به تقدير و تدبير و قوت فكر خود اعتماد نكنيم بلكه در همه چيز و در هر كار توجه به مسبب الاسباب داشته باشيم و از او مدد بخواهيم و كمك بگيريم.
🔸 پيام سوم اينكه: #غرور بر ما غلبه پيدا نكند. هنگامى كه مىبينيم صاحب قدرت ظاهرى شدهايم و گروه عظيمى سر بر فرمان ما هستند و مشاوران تيزهوشى داريم كه در همه كار به ما كمك مىكنند مبادا غرور، ما را بگيرد و از خدا غافل شويم. چراكه گاه مىبينيم همۀ اسباب فراهم است ولى كارى از پيش نمىرود. يعنى مقدرات، طرح ديگرى براى ما ريخته و تلاشهاى ما دربرابر تقدير الهى همچون نقش بر آب است.
📚 مرحوم مفيد در كتاب ارشاد اين كلام حكمتآميز را با مقدمهاى به اين شرح نقل مىكند: هنگامى كه «شاهزنان» دختر كسرى اسير شد و او را خدمت امام اميرمؤمنان عليه السلام آوردند آن حضرت از او پرسيد: بعد از داستان ابرهه و لشكر فيل و نابودى آن در كنار كعبه (هنگامى كه جريان به گوش پدرت رسيد) چه شنيدى؟ او گفت: اين سخن را از او شنيدم كه مىگفت: هنگامى كه خداوند بر كارى غالب شود تمام طمعها دربرابر آن ذليل مىشوند و هنگامى كه مدت حيات كسى سر آمده باشد مرگ او در چارهانديشىهاى اوست.
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
24.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞️ عزم یعنی از سختی ها، با قوت درونی خودت، با #توکل بر خدا، عبور کنی.
🔸عزم، تنها چیزی است که برای تغییر خودمان و جامعه به آن نیاز داریم.
🎙حامد نیازی
#روشنگری | #معرفتی
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
دعا برای رفع مشکلات
نهم - شیخ طوسی روایت کرده از فحّام از محمّد بن احمد هاشمی منصوری از عموی پدرش ابوموسی عیسی بن احمد بن عیسی بن المنصور که گفت : قصد کردم خدمت امام علی نقی علیه السلام را؛
روزی خدمتش مشرّف شدم عرض کردم : ای آقای من ! این مرد، یعنی متوکل مرا از خود دور گردانیده و روزی مرا قطع کرده و ملول شده از من و من نمی دانم این را مگر به واسطه آنکه دانسته است ارادتم را به خدمت شما و ملازمت من شما را؛ پس هرگاه خواهشی فرمایی از او که لازم باشد بر او قبول آن خواهش را سزاوار است که تفضّل فرمایی بر من و آن خواهش را از برای من قرار دهید.
حضرت فرمود: درست خواهد شد ان شاء اللّه .
پس چون شب شد چند نفر از جانب متوکل پی در پی به طلب من آمدند و مرا به نزد متوکل بردند؛ پس چون نزدیک منزل متوکل رسیدم فتح بن خاقان را بر در سرای دیدم ایستاده، گفت : ای مرد! شب در منزل خود قرار نمی گیری ما را به تعب می اندازی ، متوکل مرا به رنج و سختی افکنده از جهت طلب کردن تو.
پس داخل شدم بر متوکل دیدم او را بر فراش خود، گفت : ای ابوموسی ! ما غفلت می کنیم از تو، تو فراموش می گردانی ما را از خودت و یاد ما نمی آوری حقوق خود را، الحال بگو چه در نزد ما داشتی؟
گفتم : فلان صله و عطا و رزق فلانی؛ و نام بردم چیزهایی چند.
پس امر کرد آنها را به من بدهند با ضِعْف آن؛ پس گفتم به فتح بن خاقان که امام علی نقی علیه السلام اینجا آمد؟
گفت : نه.
گفتم : کاغذی برای متوکل نوشت ؟ گفت : نه !
پس من بیرون آمدم. چون رفتم ( فتح ) عقب من آمد و گفت : شک ندارم که تو از امام علی نقی علیه السلام دعایی طلب کرده ای؛ پس از برای من نیز از او دعایی بخواه؛ پس چون خدمت آن حضرت رسیدم حضرت فرمود: ای ابوموسی ! هذا وَجْهُ الرِّضا [ این روی، روی خشنودی ورضا است ].
گفتم : بلی ! به برکت تو ای سید من و لکن گفتند به من که شما نزد او نرفتید و از او خواهش نفرمودید. فرمود: خداوند تعالی می داند که ما پناه نمی بریم در مهمات مگر به او و #توکل نمی کنیم در سختیها و بلاها مگر بر او و عادت داده ما را که هرگاه از او سؤال کنیم اجابت فرماید و می ترسیم اگر عدول کنیم از حق تعالی، خدا نیز از ما عدول فرماید.
گفتم که ( فتح ) به من چنین و چنین گفت.
فرمود او دوست می دارد ما را به ظاهر خود و دوری می کند از ما به باطن خود و #دعا فائده نمی کند برای کسی که دعا کند مگر به این شرایط، هرگاه #اخلاص ورزی در طاعت خدا، و اعتراف کنی به رسول خدا صلی اللّه علیه وآله وسلم و به حق ما اهل بیت و سؤال کنی از حق تعالی چیزی را، محروم نمی سازد تو را.
گفتم : ای سید من تعلیم کن به من دعایی که مخصوص سازی مرا به آن از بین دعاها.
فرمود: این دعایی است که بسیار می خوانم من خدا را به آن و از خدا خواسته ام که محروم نفرماید کسی را که بخواند آن را بعد از من در مشهد من و دعا این است :
( یا عُدَّتی عِنْدَ الْعُدَدِ وَ یا رَجائی وَ الْمُعْتَمَدُ وَ یا کَهْفی وَ السَّنَدُ وَ یا واحِدُ یا اَحَدُ یا قُل هُوَ اللّهُ اَحَدٌ اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مَنْ خَلَقْتَهُ مِنْ خَلْقِکَ وَ لَمْ تَجْعَلْ فِی خَلْقِکَ مِثْلَهُمْ اَحَدَا اَنْ تُصَلِّیِ عَلَیْهِمْ وَ تَفْعَلَ بی کَیْتَ وَ کَیْتَ ) .
_______________
»» نشانه های سه گانه امامت
10_Goriz_Az_Rajim_1401_05_26_Moharram_1444_Mashhade_Moghaddas (1).MP3
24.77M
🔈 #گریز_از_رجیم
▪️شب بیستم محرم 1444
📣 جلسه دهم
* ابلیس در این روز به آرزوی دیرینهاش رسید.
* کربلا، میدانی بینظیر برای ابراز بندگی
* اعتماد به نفس؛ شاهکاری از شیطان
* شیطان از چه فرصتهایی نهایت استفاده را میبرد؟
* این کتاب 200 سال باید تدریس شود تا فهمیده شود!
* اعتماد به نفس؛ فضیلت یا رذیلت؟
* خاطرت باید از چه کسی جمع باشد؟
* سعی کن جزء اقلیت باشی!
* شیطان با همین حرفها آدم را به جهنم میبرد.
* #توکل یعنی: همه فالوورها رو از ذهنت بیرون کن.
* رو به روی دیکتاتورها زانو نزن!
* دلمان به چه چیز قرص است؟
* عاقبت کسانی که "خدای منم منم کردن" بودند.
* چرا خدا بعضی اوقات احمقها را پولدار میکند!
* میوه این درخت ممنوعه، ترس است!
* وقتی زاویه رزق عوض میشود.
* #آرامش را میخواهی؟
⏰ مدت زمان: ۵۹:۰۵
📅1401/05/26
@Aminikhaah_Media
╭──────๛- - - - - ┅╮
│🏴 @Mabaheeth 🥀
╰─────────────
14_Goriz_Az_Rajim_1401_05_30_Moharram_1444_Mashhade_Moghaddas.mp3
28.33M
#گریز_از_رجیم
▪️شب بیست و چهارم محرم ۱۴۴۴
🔈 فصل دوم | 📣 جلسه چهارم
🔹 آپشن شیطان
* راز پناه بردن به خدا از شیطان
* در معرض امواج رحمانی یا امواج شیطانی؟
* پناهگاه استعاذه
* چه کسانی از رگبار شیطان در امانند؟
* شاخص محک رشد معنوی
* توکل یعنی...
* جایگاه #توکل
* تمام اسباب عالم دست خداست
* توکل جعلی و قلابی
* احترام به طراحی الهی
* تو کارت را انجام بده، من از هر جا بخواهم #روزی می دهم
* رهایی از شیطان، برای همیشه
* از کدام بسم الله شیطان فرار می کند؟
* شیطان با لفظ مشکل ندارد
* تیرهایی که به هدف می خورد؟
* حالات امام سجاد علیه السلام
* به طواف کعبه رفتم، به حرم رهم ندادند
* چه کسی اینقدر بی من است؟
* اعتماد به نفس، ریشه همه بدی ها
* از زمینی ها حفظم می کنی یا آسمانی ها
* حکومت بسیار وسیع امیرالمومنین علیه السلام
* حالِ دعا، به لفظ نیست
* حال دعا، حالت قلبی است
* آدم لطیف، برای صحبت با خدا بهانه جور می کند
* این علامت رد شدن از تیر شیطان است
* خود، ناموس شیطان است
* عاقبت اعتماد به شیطان
* نماد انانیت و غفلت
* یا مأیوس یا مغرور
* این حالت را خدا از نماز بیشتر دوست دارد
* این صدا، محبوب حق است
* معنای استحواذ
* ذکر توکل
* از میدان چه خبر؟
* وقتی خبر شهادت حضرت عباس به امام سجاد علیه السلام رسید
* جا دارد انسان از غربت امام سجاد علیه السلام بمیرد
* بعد از تو زندگی معنا ندارد
⏰ مدت زمان: ۱:۰۴:۵۰
📆1401/05/30
@Aminikhaah_Media
╭──────๛- - - - - ┅╮
│🏴 @Mabaheeth 🥀
╰─────────────
📢 وعده صادق...
✏️ فرمانده کل قوا، ظهر امروز: به خداوند متعال حُسن ظن داشته باشید و به او #توکل کنید و بدانید که وعده خداوند در دفاع از مؤمنین حتمی و تخلف ناپذیر است.
🗓 ۱۴۰۳/۲/۲
📥 نسخه قابل چاپ
📌 #وعده_صادق
┅───────────
🤲 #اللّٰهم_عجّل_لولیّک_الفرج
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰────────
#ایمان، اراده، #توکل و پشتکارِ یک طهرانی مقدمِ خستگی ناپذیر و عاشق مبارزه و نابود کردن اسرائیل (و دوستان و شاگردانش) ما را از عکس بالایی رساند به عکس پائینی...!
#شهید_تهرانی_مقدم
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│✨ @Nafaahat
│📖 @feqh_ahkam
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - -
هدایت شده از 📚📖 مطالعه
#داستانهای_شگفت
۸۷ - رسیدن به گمشده
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
ثقه با فضیلت جناب حاج شیخ محمد تقی لاری که چند سال مقیم در نجف اشرف بودند نقل نمودند روزی در بازار کربلا درب مغازه بزازی که با او رفاقت داشتم نشسته بودم، ناگاه نظرم افتاد به وسط بازار.
دیدم سکه طلایی است و عبور کنندگان آن را نمی بینند بدون اینکه با کسی بگویم، به سمت آن رفتم. دست دراز کردم آنرا بردارم دیدم اشتباه کرده ام، طلا نیست بلکه آب بینی منجمد است.
از حرکت خود بدم آمد، برگشتم جای خود نشستم و کسی هم نفهمید.
مرتبه دیگر نظر کردم دیدم سکه طلاست، دقت زیاد نموده یقین کردم، باز حرکت نموده به سمت آن رفتم چون خواستم آن را بردارم دیدم آب بینی است، پشیمان شده برگشتم جای خود نشستم.
باز به آن نظر کردم دیدم سکه طلاست، این مرتبه حرکت نکردم و به حالت حیرت به آن نگاه می کردم پس دیدم سید محترمی از اهل علم با حالت پریشانی به اطراف زمین بازار نگاه می کند و می آید تا رسید به آن سکه طلا، فوراً آن را برداشت و در جیب گذارده و رفت؛ پس به سرعت خود را به او رساندم و احوالش را پرسیدم و گفتم آن سکه طلا چه بود؟
در جواب گفت : امروز مولود تازه ای خدا به من داده و از جهت مخارج منزل هیچ نداشتم، رفتم نزد فلان شخص و از او قرض خواستم این سکه را به من قرض داد، به بازار رفتم مقداری اشیاء لازمه خرید کردم چون خواستم آن سکه را صرف نموده و وجه آن را بدهم ندیدمش، دانستم که گم شده؛ پس در همان محل عبور خود فحص می کردم تا آن را یافتم.
☜ غرص از نقل این داستان آن است که خواننده عزیز بداند که حضرت آفریدگار که ربّ و مدبّر امور بندگانست یک لحظه از اداره امور آنها جزئی و کلی غفلت نمی فرماید و در این داستان می بینید چگونه سکه طلا را بر جناب شیخ مزبور مشتبه فرمود تا آن را بر ندارد چون اگر برمی داشت و می رفت سید بیچاره می آمد و آن را نمی دید و می رفت و سخت در فشار قرار می گرفت.
پس باید شخص موحد همیشه در حال #توکل و اعتمادش به پروردگارش باشد و هو نعم الوکیل.
🇯 🇴 🇮 🇳
https://eitaa.com/mabaheeth/51358
—— ⃟ ————————
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
هدایت شده از فقه و احکام
طلبه صاحب نفس.mp3
1.38M
🎙️ #پادکست
✍️ #طلبه صاحب نفس
⁉️ #امام_زمان داشته باشی، به دیگران رو بزنی!
⚜️ صاحب داریم، بیکَس و کار نیستیم، پناه داریم...
📌 برگرفته از جلسات «از حیوانیت تا حیات، انتخاب حیاتی»
#توکل
@Aminikhaah_Media
╭───
│ 📖 @feqh_ahkam
╰──────────