eitaa logo
معبر۱۷
409 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
977 ویدیو
11 فایل
هـی دم زدیـم از یـاد یـاران و شـہـیدان امـا وفـای بر شـہیـدان یـادمـان رفــت ۱۳۹۷/۰۱/۱۱
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸 🌹 خاکریز خاطرات (فریاد آسمانی) ✉️ به پایگاه چهارم شکاری مأمور شده بودم. ظهر شده بود. ❤️ دوست داشتم از نزدیک ببینمش. ♦️ سراغش را گرفتم؛ گفتند: "در محوطه است." ❗️ با تعجب گفتم: «آنجا فقط یک نفر ایستاده که دارد اذان می‌گوید!» ✅ گفتند: «پس معلوم می‌شود اردستانی را نمی‌شناسی!» 🔆 حساب کار دستم آمد. 🌷 وقتی مقام اول یک مجموعه، بلند می‌شود و بی‌اعتنا به جاه و منصب مادی، وسط حیات اذان می‌گوید، یعنی اینجا حرف اول و آخر را نماز و احکام خدا می‌‌زند. 📖 منبع: کتاب "قصه عاشقان"، دعوت به نماز در سیره‌ی شهیدان، ص۲۰. 🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸 ۱۷ 🌷نثار روح مطهر امیر سرلشکر خلبان شهید "حاج مصطفی اردستانی" صلوات🌷 @mabar17
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸 خوشا آنان که جانان می‌شناسند طریق عشق و ایمان می‌شناسند بسی گفتیم و گفتند از شهیدان شهیدان را شهیدان می‌شناسند 🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸 ۱۷ 🌷نثار ارواح مطهر و نورانی همه‌ی شهدای عزیز والامقام صلوات🌷 @mabar17
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸 📺 حتماً ببینید 📽 وداع آخر فرزندان عزیز شهدای والامقام با سردار شهید حاج قاسم سلیمانی 🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸 ۱۷ 🌷نثار روح مطهر سردار شهید "حاج قاسم سلیمانی" صلوات🌷 @mabar17
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸 🌷 سردار شهید حسین پور جعفری ڪه حاج قاسم همیشه او را با نامِ کوچک «حسین» صدا می‌زد و می‌گفت: «اگر دو نفر در این دنیا من را حلال کنند من می‌توانم شهید و وارد بهشت شوم؛ یکی خانمم و دیگری، حسین است.» ♦️ کسی که خیلے وقت‌ها به خاطر مشغله کاری اش، قبل از اذان صبح دم در خانه حاج قاسم منتظر مے‌ایستاد... ✅ حتی یک کارتن در ماشین داشت که نماز صبحش را روی آن می‌خواند و منتظر حاجی می‌ماند! 🔆 موقع بازگشت هم وقتی مطمئن می‌شد حاج‌ قاسم داخل خانه شده است به منزل خودش برمی‌گشت. 🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸 ۱۷ 🌷نثار ارواح مطهر سرداران شهید "حاج قاسم سلیمانی" و "حسین پورجعفری" صلوات🌷 @mabar17
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸 📚 برشی از یک کتاب("فقط برای خدا" خاطرات شهید مدافع حرم "سعید سامانلو") از ابتدای ازدواج همیشه برنامه‌ریزی‌های روزانه، هفتگی، ماهانه و حتی سالانه‌ی سعید را می‌دیدم. خیلی تعجب می‌کردم. همیشه کارهایی را که باید در طول روز انجام می‌داد، روی کاغذی می‌نوشت که فراموش نکند و واقعاً هم تمام سعی‌اش بر این بود که انجام بدهد. خیلی مدیریت زمان زیبایی داشت. اگر به سعید می‌گفتند چرا سخت می‌گیری؟! همیشه می‌گفت: «وقت طلاست ما باید به خوبی ازش استفاده کنیم که بعداً افسوس نخوریم.» البته نه اینکه زندگی خشکی داشته باشد، برعکس! برای بازی با بچه‌ها و نیازهای تفریحی بچه‌ها هم زمان می‌گذاشت. با علی بازی کامپیوتری و با محمدحسین هم بازی‌های موردعلاقه‌ی کوچک‌ترها را داشت. اصرار داشت که بازی داشته باشند. به من هم می‌گفت: «دوست دارم از بودنم لذت ببرن، هم‌سن خودشون می‌شم تا من رو قبول کنن. فکر کنن کسی هستم که کاملاً درکشون می‌کنم نه یه آدم‌بزرگ.» به این نحو و با این برخوردها بیشترین تأثیر را خودش بر فرزندانش داشت تا بقیه! 🎤 : خانم رباط جزی(همسر شهید سعید سامانلو و دختر شهید سید محمد رباط جزی) 📖 منبع: کتاب «فقط برای خدا»، خاطرات شهید مدافع حرم «سعید سامانلو»، نوشته‌ی سیده هدی بتول موسوی، انتشارات شهید کاظمی، صفحه ۴۹ و ۵۰. 🌸🍃🌹🌼🌷🌼🌹🍃🌸 ۱۷ 🌷نثار روح مطهر شهید مدافع حرم "سعید سامانلو" صلوات🌷 @mabar17
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا