eitaa logo
معبر۱۷
406 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
963 ویدیو
11 فایل
هـی دم زدیـم از یـاد یـاران و شـہـیدان امـا وفـای بر شـہیـدان یـادمـان رفــت ۱۳۹۷/۰۱/۱۱
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼 🌹 یادی از شهید ابوالمحسن اصفهانی(●ولادت: ۱۳۴۴، قم ☆ ○شهادت: ۱۳۶۵، شلمچه، عملیات کربلای۴ ☆ ■مزار: گلزار شهدای علی بن جعفر"علیه‌السلام" قم) 🌷 گزیده‌ی وصیت‌نامه‌ی شهید ابوالمحسن اصفهانی: 📝《سعی کنید همیشه اسوه باشید و مردم را به معروف، امر و از منکر نهی کنید. از ریا کاری‌ها ان‌شاءالله بپرهیزیم که به یقین ریا کار مشرک است. دعاهایمان را بیشتر و تواضع خود را هر روز نسبت به روز قبل بیشتر کنیم. سعی کنید که روزمان از روز دیگر از لحاظ معنوی بهتر گردد که اگر اینطور نباشد به راستی هیچ یک مسلمان نیستیم... ... به مستمندان انفاق کنیم و به یاد گرسنگان باشیم شب‌ها که می‌خوابیم کمی هم به فکر آن‌ها که جای خواب و غذا ندارند و به یاد گرسنگان باشیم نه تنها مستضعفین ایران بلکه تمامی مسلمین و مظلومین جهان. غیبت نکنیم که برای غیبت عذابی عظیم است. ... و تو را به خون شهدا قسَمتان می‌دهم که این شهدای عزیزمان را از یاد مبرید! و هر وقت به فکر گناه کردن افتادیم شهدا را به یاد آوریم.》 🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼 🌷نثار روح مطهر شهید "ابوالمحسن اصفهانی" صلوات🌷 @mabar17
🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼 🌹 یادی از (●ولادت: ۱۳۴۷، تلخاب اراک ☆ ○شهادت: ۱۳۹۰، سردشت ☆ ■مزار: گلزار شهدای علی بن جعفر"علیه‌السلام" قم) ❤️ گاهی که با هم می‌نشستیم از خاطرات دوران جنگ برایم می‌گفت. از همرزمان شهیدش و اینکه چگونه آنها به شهادت رسیده‌اند و او جامانده است، به خصوص از و نحوه شهادت او. 🌷می‌گفت: «با هم در آمبولانس بودیم و در حال حمل مجروحین که ماشین توی جاده گیر کرد. به محض اینکه برای هل دادن ماشین پیاده شدم، خمپاره‌ای کنار آمبولانس زمین خورد. مصطفی بیگی به شهادت رسید و من زنده ماندم.» ♦️ در خصوص شهادت با حالتی توام با حسرت و سوز درونی می‌گفت: «همه می‌میرند و از دنیا می‌روند، اما مرگی که با شهادت باشد خیلی فرق می‌کند. اول و آخر مرگ هست ولی شهادت کجا و مرگ عادی کجا؟» 🎤 راوی: مهران جمراسی(فرزند شهید) ۱۷ 🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼 🌷نثار روح مطهر سردار شهید "علی‌اکبر جمراسی" صلوات🌷 @mabar17
🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼 🌹 خاکریز () ❌ یک روز، فرمانده اردوگاه دستور داد به دلیل اینکه در خلال نمازهای جماعت، برای دعا و به صدام نفرین می‌شود، اقامه ممنوع است. 🕢 درست 2 ساعت بعد از این دستور، همه برای نماز مغرب و عشا صف کشیدیم. ♨️ در اواسط نماز بودیم که عراقی‌ها با چوب و کابل به داخل اتاقها ریختند و همه را مورد ضرب وشتم قرار دادند. 🌿 اما به محض اینکه از اتاق بیرون رفتند و در را بستند، دوباره همه به صف ایستادیم و نماز عشا را نیز به جماعت برپا کردیم. ✅ عراقی‌ها با هیچ شیوه‌ای نتوانستند نماز جماعت را از ما بگیرند. 🎤 راوی: علی اصغر نوری 📖 منبع: کتاب "نماز در اسارت" ۱۷ 🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼 🌹نثار سلامتی همه‌ی آزادگان صبور و قهرمان صلوات🌹 @mabar17
🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼 🌹 یادی از (●ولادت: ۱۳۴۸، قم ☆ ○شهادت: ۱۳۶۵، عملیات کربلای۴، شلمچه ☆ ■مزار: گلزار شهدای علی بن جعفر"علیه‌السلام" قم) 🏴 تا نشستیم روی موتور، حسین گفت: 《روضه بخون.》 ♦️ هر چی بهونه آوردم؛ زیر بار نرفت. گفت: 《حسین! من چند شب دیگه مهمون (علیه‌السلام) هستم. می خوام به آقا بگم: «همه جا برات گریه کردم. شب، روز، ظهر، خلوت، جلوت، توی سنگر، حسینیه، پشت خاکریز، پشت ماشین»؛ فقط مونده روی موتور کنم.》 ✅ قسمم داد که براش بخونم. ⚫️ یه سلام دادم به امام حسین(علیه‌السلام) و یه خط شعر برای (علیه‌السلام)خوندم. ♦️روضه‌ی من تموم شده بود ولی حسین داشت گریه می‌کرد. 🌷 رسیدیم به ؛ هنوز گریه‌اش تموم نشده بود. ♦️ چند دقیقه ایستادیم تا گریه‌اش بند اومد... 🌷 چند شب بعد مهمون (علیه‌السلام) شد، همونطور که گفته بود. 🎤 راوی: حاج حسین کاجی ۱۷ 🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼 ⚫️صلی‌الله عَلَیْکَ یٰااَباعَبْدِاللَّهِ الحسین⚫️ 🌷نثار روح مطهر شهید "حسین نیکوصحبت" صلوات🌷 @mabar17
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼 🌷 گزیده‌ی وصیت‌نامه‌ی شهید ... : 📝《در روی خاکم #سنگ_قبر نگذارید. نمی‌خواهم کسی اسم مرا بداند یا صورت و عکس مرا ببیند و اگر سنگی می‌گذارید روی آن چیزی ننویسید، نه بخاطر این که از اسمم شرم دارم بلکه نمی‌خواهم کسی مرا بشناسد.》 #معبر_۱۷ #صلوات #شهید #بهشت_زهرا 🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼 🌷نثار روح مطهر شهید ۱۷ ساله‌ی گمنام و بی نام و نشان که در گلزار شهدای بهشت زهرای تهران قطعه ۲۴، ردیف ۵۴، شماره ۳۵ مدفون است، صلوات🌷 @mabar17
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼 🌹 ♦️ نوبتش شده بود. بيدارش كه كردند تا برود برای نگهبانی، شروع كرد به داد و بيداد. بيچاره حميد كلی جا خورد. آرام‌تر كه شد، از حميد معذرت‏خواهی كرد. گفت (علیه‌السلام) را می‌ديده. می‌خواسته با امام حسين(علیه‌السلام) صحبت كند كه حميد صدايش زده. بلند شد، وضو گرفت و رفت سر پست. ☆●☆●☆♢☆●☆●☆ 🌷دم صبح بود كه صدای تيراندازی آمد. همه بلند شدند و ريختند بيرون. سر و صداها كه خوابيد، ديدند خوابيده. با چشم‌های باز و رو به آسمان. بچه‌ها می‌گفتند توی آخرين لحظات گفت: «السَّلامُ عَلَیْکَ یٰا اَباعَبْدِاللَّهِ...» اين دفعه واقعاً با خود امام حسين(علیه‌السلام) صحبت می‌كرد. ۱۷ 🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼 ⚫️صلی‌الله عَلَیْکَ یٰااَباعَبْدِاللَّهِ الحسین⚫️ 🌷نثار ارواح مطهر شهیدان والامقام صلوات🌷 @mabar17
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼 خوابت هم عبادت می‌شود ... اگر دغدغه‌ات کار برای خدا باشد و سربازی برای حسین(علیه‌السلام) هدفِ زندگیت! ما را آرامشی‌ست این روزها، که بهایش جان شماست. 🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼 🌷نثار ارواح مطهر شهیدان والامقام صلوات🌷 @mabar17
🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼 هی دم زدیم از یاد یـاران و شـهیدان اما وفـای بر شـهیدان یـادمـان رفت 🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼 سلام علیکم 💐 به ۱۷ خوش آمدید. از حضورتان متشکریم. لطفاً دوستان و مخاطبان خود را به کانال معبر۱۷ فرمایید. 🌹 یاران با وفای عزیز! لطفاً کانال معبر۱۷ را در تلگرام و پیام‌رسان‌های ایرانی سروش و ایتا دنبال فرمایید: 📺 📸 📢 📋 ، دل نوشته‌ها و وصیت‌نامه‌ی شهدا 📖 برشی از کتاب‌ها 📚 مطالب متنوع با موضوعات ولایت، ، ، نهضت جهانی اسلام و... 👇👇👇👇 ✅ : https://t.me/joinchat/AAAAAELInIz2cJ2NNR4Ksw @mabar17: Sapp.ir/mabar17 @mabar17: https://eitaa.com/mabar17 @mabar17 🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼 @mabar17
🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼 🌹 خاکریز خاطرات (لشکر خدا) 🚁 در عملیات "بازی دراز" هلی‌کوپترهای عراقی به صورت مستقیم به سنگرهای بچه‌ها شلیک می‌کردند و اوضاع وخیمی را ایجاد کرده بودند در همان وضع یکی از نیروها به سمت "محسن" رفت و با ناراحتی گفت: «پس آنهایی که قرار بود ما را پشتیبانی کنند کجایند؟ چرا نمی‌آیند!؟ چرا بچه‌ها را به کشتن می‌دهی!؟» 🌷 "وزوایی" سرش را برگرداند، نگاهی به آسمان انداخت و همه را صدا زد صدایش در فضا پیچید که می‌گفت: 《بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ ... 》 ✅ بچه‌ها با او شروع به خواندن کردند. 💥 در همین لحظه یکی از هلی‌کوپترها به اشتباه تانک عراقی را به آتش کشید و دو هلی‌کوپتر دیگر با هم برخورد کردند. ... 🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼 🌷نثار روح مطهر سردار شهید "محسن وزوایی" صلوات🌷 @mabar17