🔹 ماجرای قوطی کمپوت در عملیات فتح المبین 🔹
من ، #حسین_قجهای و #محسن_وزوایی برای یافتن بهترین سیر هدایت گردان به پشت جبهه دشمن و تصرف توپخانه آنها به مأموریت رفتیم .
پس از اتمام كار شناسایی برای استراحت دور هم نشسته ، كمپوتی را باز كردیم و در حالیكه آرام صحبت میكردیم مشغول خوردن شدیم و به یكدیگر تأكید میكردیم كه قوطی خالی را با خود ببریم تا نشانی از خود به جا نگذاشته باشیم . با خوشحالی به مقر بازگشتیم و پس از ارائه گزارش كار ، ناگهان به خاطر آوردیم كه غفلت كرده و قوطی را همانجا گذاشته ایم . دیگر كاری نمیتوانستیم بكنیم و فقط به خدا توكل كردیم .
اوایل شب بعد ، چند ساعتی پس از حركت گردان، محسن وزوایی با بیسیم اعلام كرد كه راه را گم كرده است. همه نگران بودند حتی فرماندهمان #حاج_احمد_متوسلیان به سجده رفته و با گریه به پروردگار التماس میكرد .
چند لحظه بعد خبر داده شد كه گردان راهش را پیدا كرده و عملیات با رمز فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) آغاز شد. بعدها فهمیدم فرمانده گردان مسیر را از روی همان قوطی جامانده پیدا كرده است . همیشه میگفتم خداوند اینگونه شری را به خیر رقم زد.
راوی: خود شهید
شهید عباس کریمی
🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺