📚 برشی از کتاب:
🌹پانزده روز قبل از شهادتش تماس گرفت و شمارهی برادرش را خواست. میخواست عکسهایی از خودش را بفرستد. به خاطر امنیت خودش مخالفت کردم. اصرار که کرد، شماره را دادم. چند روز بعد دوباره زنگ زد. پرسید: «عکسها رسید؟ میخواهم سری جدید عکسها را هم بفرستم.» دوباره مخالفت کردم. گفت: «با دیدن عکسها خوشحال نشدی؟» گفتم: «نه! تو که نیستی عکسهایت هم مرا خوشحال نمیکند. فقط وقتی خودت را میبینم خوشحال میشوم، نه عکست را!»
عکسهایش را که میدیدم، با خودم میگفتم: «او که اهل عکس گرفتن نبود. آخر چرا این همه عکس میفرستد؟!»
🔹عنوان: #شهید_عزیز
🔹پدیدآورنده: مصیب_معصومیان
🔹ناشر: انتشارات_شهید_کاظمی
🔹تعداد صفحات: ۱۹۵ صفحه
#شهید_مدافع_حرم_محمود_رادمهر
#شهدای_خان_طومان
🌹@mabareshohada