خاطرات شهدا...🍃🌸
💠بعد از عملیات خیبر، دیر وقت آمد خانه؛ سرتا پایش شنی و خاکی بود. آنقدر خسته بود که با پوتین نشست تا غذا را آماده کنم، سر سفره خوابش برد. آمدم آرام پوتینهایش را در آوردم، بیدار شد و با لحن خاصی گفت: این وظیفه شما نیست. زن که برده نیست! من خودم این کار را میکنم. بعد با آن حال خستگی خندید.
#شهیدمهدیزینالدین
#شهیدانہ🦋
#مـــامــلت_شـــهادتــیـم🕊🥀#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج✨
بعد از سونوگرافی بهش زنگ زدن و گفتن بچه ت #پسره...
خندید و گفت : خدارو شکر که سالمه
گفتن شوخی کردیم بچه ت #دختره..
باذوق چند بار پرسید جدی میگین؟ واقعاً دختره؟
از خوشحالی سر از پا نمی شناخت
#اسمشو از قبل انتخاب کرده بود
♥️ #زینب
زینب خانم نازدانه ی شهید
#شهید_محمد_تقی_سالخورده
شهدا رایادکنیم با صلوات
#یـــازیـــنــب_کـــبری
❣یـــازهــرا سـلام الله عـلـیها❣
#سلام_فرمانده
یا امام رضا
#مـــامــلت_شـــهادتــیـم🕊🥀
6.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃چادری شدن دختران توسط خواهر شهید ابراهیم هادی و مادر شهید بهروز صبوری
#مـــامــلت_شـــهادتــیـم🕊🥀#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج✨
🌷حیدریون