eitaa logo
🌺 مدد از شهدا 🌺
5.3هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
28 فایل
سلام وخیر مقدم به اعضا جدید ♥️دراین گروه میخایم مدد بگیریم از شهدا در زندگیمون هرچی به شهدا نزدیکتر بشی هزار قدم به خدا نزدیکتری دوستی با شهدا دوطرفه است یادشون کنید یادتون میکنن ارتباط با ادمین تبادل وتبلیغ @yazaahrah
مشاهده در ایتا
دانلود
📹 | حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: شیعه یاد گرفته است که با فضیلت‌ترین اعمال، است. معناى این جمله آن است که در هر شرایطى ــ ولو سخت‌ترین شرایط باشد ــ شیعه حق ندارد مأیوس بشود و ناامید بشود؛ [چون] منتظر است، منتظر فرج، منتظر گشایش، منتظر بازشدن افق و نَفْس این انتظار به او نیرو میدهد و او را قدرتمند میکند و به او نشاط میدهد؛ و نیرو و نشاط و هر جا بود، زندگى به طرف سامان پیش میرود؛ به‌ طرف اصلاح حرکت میکند. این یک ابزار عمده‌اى است در دست شیعه که از متن اعتقادات تشیّع سرچشمه میگیرد و این بسیار چیز باارزشى است. ⛅ @madadazshohada
تلنگرانه🌿 یه‌بنده‌خدایی‌می‌گفت‌ گلزار‌شهدا‌که‌رفتی‌با‌خودت‌فکر‌کن... تصور‌کن‌اگراین‌شهدااز‌جاشون‌بلند‌بشن‌ چه‌جمعیتی‌میشن‌... چه‌جمعیتی‌پر‌پر‌شدن‌که‌ما‌آرامش‌داریم... خیلی‌نامردیه‌یادمون‌بره‌چقدر‌شهید‌دادیم!🍃 !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یازهرا: سلام دوستان برای پسر ۱۴ ساله کاپشن در حد نو نیاز داریم ۳ پسر ششم ابتدایی هم جوراب ولوازم التحریرندارند معلم به نماینده کلاس اطلاع داده اگه کسی میتونه کمک کنه بسم الله👇👇 @madadazshohad
پدر این بچه هارو ترک کرده ورفته ومادر میره سرکار ومستاجر خیرین کانال که میتونن کمک کنن یاعلی بگید👇👇 6037691618179626 فقط بعداز واریز بگید برای بچه هاست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷همسرم، شهید کمیل خیلی با محبت بود. مثل یه مادری که از بچه‌اش مراقبت می‌کنه از من مراقبت می‌کرد. یادمه تابستون بود و هوا خیلی گرم بود. خسته بودم، رفتم پنکه رو روشن کردم و خوابیدم، من به گرما خیلی حساسم. خواب بودم و احساس کردم هوا خیلی گرم شده و متوجه شدم برق رفته. بعد از چند ثانیه.... 🌷بعد از چند ثانیه احساس خیلی خنکی کردم و به زور چشمم رو باز کردم تا مطمئن بشم برق اومده یا نه.... دیدم کمیل بالای سرم یه ملحفه رو گرفته و مثل پنکه بالای سرم می‌چرخونه تا خنک بشم و دوباره چشمم بسته شد از فرط خستگی.... شاید بعد نیم ساعت تا یک ساعت خواب بودم و وقتی بیدار شدم، دیدم.... 🌷دیدم کمیل هنوز داره اون ملحفه رو مثل پنکه روی سرم می‌چرخونه تا خنک بشم. پاشدم گفتم کمیل تو هنوز داری می‌چرخونی!؟ خسته شدی! گفت: خواب بودی و برق رفت و چون به گرما حساسی می‌ترسیدم از گرمای زیاد از خواب بیدار بشی و دلم نیومد.... 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز کمیل صفری تبار @madadazshohada
: : 🌹🌾🌹🌾🌹 *خب دوستان* *امشب* *مهمان شهید کمیل صفری تبار بودیم* *هرکس دوست داره این شهدا دعاشون کنه _یک سوره حمد و سه توحید هدیه کند به این شهید بزرگوار* *در هیاهوی محشر* *فراموشمون نکنید* *برادر شهید*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️از اول نامزدیمون… با خودم کنار اومده بودم که من… اینو تا ابد کنارم نخواهم داشت… یه روزی از دستش میدم… اونم با شهادت… وقتی که گفت میخواد بره… انگار ته دلم…آخرین بند پاره شد… انگار میدونستم که دیگه برنمیگرده… اونقد ناراحت بودم… نمیتونستم گریه کنم… چون میترسیدم اگه گریه کنم… بعداً پیش ائمه(ع) شرمنده شم… یه سمت ایمانم بود و یه سمت احساسم… احساسم میگفت جلوش وایسا نذار بره… ولی ایمانم اجازه نمیداد… یعنی همش به این فکر میکردم که قیامت… چطور میتونم تو چشای امیرالمؤمنین(ع)نگاه کنم و… انتظار شفاعت داشته باشم… در حالی که هیچ کاری تو این دنیا نکردم… اشکامو که دید…   دستامو گرفت و زد زیر گریه و گفت… “دلمو لرزوندی ولی ایمانمو نمیتونی بلرزونیا💔 سالگرد شهادت مدافع حرم 🌹 گرامیباد... 🕊🥀 ✨ 🌷 @madadazshohada