eitaa logo
🌺 مدد از شهدا 🌺
5.4هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
28 فایل
سلام وخیر مقدم به اعضا جدید ♥️دراین گروه میخایم مدد بگیریم از شهدا در زندگیمون هرچی به شهدا نزدیکتر بشی هزار قدم به خدا نزدیکتری دوستی با شهدا دوطرفه است یادشون کنید یادتون میکنن ارتباط با ادمین تبادل وتبلیغ @yazaahrah
مشاهده در ایتا
دانلود
3⃣ من اینو فهمیدم که خدا به شدت از مداومت خوشش میاد، مداومت در یک کاری یا هدفی، حتی اگر کار کوچیک باشه ولی مداوم باشه خدا خیلی خوشش میاد و هی برکت میده بهش(کار مداوم به کار بالای سه سال گفته میشه) من چیزای زیادی تا حالا از خدا خواستم و هر بار که دقت کردم خدا تو همون کار اول خواست ببینه من مداومت دارم یا نه بعد لطف اش رو سرازیر کرد ✅ و کارهایی داشتم که مداوم نبود و خدا هم حمایت نکرد😐 خدا مفتی مفتی به کسی چیزی نمیده، مگر کسی که خودش اولین قدم ها رو برداره و مداوم باشه، بعد خدا پشتش میاد ✅ مداوم بودن میدونی یعنی چی؟ یعنی من در انتخاب کارها و اهداف جوگیر نباشم و مستدام برم جلو...😊 ⭕️ اهل فن می فهمن این جمله رو👆
4⃣ خدا به شدت از آدمای خوش اخلاق خوشش میاد و بهشون میدون میده به شرطی که زلال باشن و حسود نباشن. و از طرفی خدا دنیا رو تنگ می کنه برای آدمایی که مدام زخم زبون میزنن یا گنداخلاقن(آدمایی که می فکر می کنند زرنگن و ساده نیستن و سریع جواب میدن و حتی باعث ناراحتی دیگران میشن) در واقع خبر ندارن که دارن دنیا رو برای خو شون جهنم می کنند و رشدی ندارن، حالا هر کی می خواد باشه چه نماز خونش چه بی نمازش😏 ✅ این قانون خداست: خودت رو بگیری و متکبر باشی خدا می کوبت زمین😱 تواضع داشته باشی و خاکی باشی میبرت بالا😎محبوبیتت رو میبره بالا (البته صبر هم می خواد)
5⃣ یکی از خط قرمز های خدا، جامعه است، مردمه، مضر باشی برای جامعه و مردم رفتار اجتماعی زننده ای داشته باشی، پدر مردم رو در بیاری، میری تو گارد با خدا 😡 و اگر مفید باشی برای جامعه و رفتار با مردم خوب باشه و مردم از تو خوششون بیاد خدا عاشقت میشه و هواتو داره ✅ این قانون خداست: هوای مردم رو داشته باش تا منم هواتو داشته باشم(حتی هوای مردم بداخلاق ☺️)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
... ✋💔 🌷آقا جواد حتی تو حرم (س) هم، از بچه‌های شهدای غافل نمی‌شد. با فاطمه بردشان یک گوشه‌ و باهاشان بازی کرد. فاطمه خوراکی‌هایش را آورد و با هم خوردند. آقا جواد برای فاطمه، خمیرِ بازی، خریده بود. آوردند و با بچه‌های فاطمیون، حلقه زدند دور همدیگر و نشستند به بازی. آنقدر بهشان محبت کرد و خندیدند که آخر سر، از سر و کله آقا جواد بالا می‌رفتند و صدای عمو عمویشان قطع نمی‌شد. (راوی:همسر شهید). این کلیپ، تصاویر همین خاطره است. 🕊 @madadazshohada
🌴🍀🌴🍀🌴🍀🌴 *خب دوستان* *امشب* *مهمان 💕شهید جواد محمدی💕بودیم *هرکس دوست داره این شهدا دعاشون کنه _یک سوره حمد و سه توحید هدیه کند به این شهدای والا مقام* *در هیاهوی محشر* *فراموشمون نکنید* * برادر شهید*
🌺 مدد از شهدا 🌺
#پروانه ای دردام عنکبوت #نویسنده خانم ط_حسینی #قسمت ۱۹ 🎬 داعشی با زور وتحکم دست عماد راکشید ,خدای
ای دردام عنکبوت خانم ط_حسینی 🎬 @madadazshohada بعداز بیست دقیقه ای مارا پیاده کردند,جایی که برای ما درنظر گرفته بودند انبارهای سوله مانندی بود که ورودی شهرموصل وجود داشتند,بارها وبارها ازکنار این سوله ها رد شده بودم اما هیچ وقت به فکرم خطورنمیکرد که یک روزی دراینجا به عنوان اسیر یاغنیمت جنگی ویابهتربگویم کنیز وبرده ,زندانی شوم. هرچه نگاه کردم نشانه ای از ماشینی که بچه ها راسوار کرده بود ,دیده نمیشد. مارا به همراه دیگر زنان وارد سوله ای کردند که قبلا اماده شده بود,نصف سوله فرش بود ونصف دیگرش اجاق گازهای بزرگ و وسایل اشپزی بود . به ماگفتند که بنشینیم وقتی که نشستیم ,مردی با چهره ی ترسناک بلندگوی دستی رابه دستش گرفت وشروع به صحبت کرد:الله اکبر,لااله الا الله....این شعاریست که نجات بخش جهان است وما هم فرشتگانی هستیم درقالب انسان ووظیفه داریم تا دنیا راازشرک نجات دهیم,ما فرمانبرداران خدا وپیروان محمدص هستیم وشما هم کافرانی هستید که با شجاعت مجاهدان اسلامی اسیرشده اید وبه حکم اسلام بردگان ماهستید. باخودم فکرکردم اری شما فرشتگانی خون اشام ازجنس ابلیس هستید که مأمورید خون بیگناهان رابریزید وابروی اسلام ومسلمانان را ببرید.مرد داعی هنوز داشتحرف میزد: هرکدام ازشما تازمانی که اربابانتان(منظورش همان کسی بودکه مارااسیرکرده بود)هرتصمیمی که درباره تان گرفتند,اینجا هستید وباید برای مجاهدان غذا درست کنید,لباسشان رابشویید واگرمیلشان برسرگرمی بود انها راسرگرم نمایید😈 از ترس داشتم سکته میکردم اززیر نقاب ,لیلا رانگاه کردم ,دیدم دستش به طرف درز روبنده اش میرود,بازهم دستش راچسپیدم:صبرکن...توکل کن....فراموش نکن عماد رابایدپیدا کنیم...طارق هم هنوز هست... دستهایمان راباز کردند وخیلی از اربابها روبنده های اسیرانشان را بالا زده بودند تا شکارشان را سیر ببینند که ابواسحاق به مااشاره کرد تا برویم کنارش,انگار اوهم میخواست.... .. ‎‌‌‎ 💖 کانال مدداز شهدا 💖 https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯ «»
پروانه ای دردام عنکبوت خانم ط_حسینی # قسمت۲۱ 🎬 @madadazshohada با ترس ولرز به نزد ابواسحاق رفتیم ,ابواسحاق باسرعت روبنده من ولیلا رابالا زد وگفت:به به عجب حوریه های زیبایی,هرچه میپرسم راستش رابگویید,اگر راستش راگفتید باشما کاری ندارم ,وای به حال اینکه بفهمم دروغ گفتید انوقت کاری میکنم که روزی صدباربمیرید وزنده شوید...شما دوتا شوهر دارید؟ سرمان رابه علامت نه ,تکان دادیم خنده ای کرد وگفت:پس ان پسرک لال ,پسر خودت نبود. سرم را انداختم پایین وگفتم:مجبورشدم ,برادرم بود میخواستم پیش خودم بماند. داعشی دوباره زد زیرخنده وگفت:ازاینجور زنها خوشم میاید اما حیف وصدحیف دروضعیتی هستم که به پول محتاج ترم تا زن وکنیز,برای خوشگذرانی,من به شما دست نمیزنم وبه کسی هم اجازه نمیدهم به شما دست درازی کند,باید تازمان بازار برده ها,دست نخورده باشید ,اخر برای دخترکانی مثل شما پول بیشتری میدهند....😈😈😈 از رذالت این مرد به خودم لرزیدم وبازهم خداراشکر کردم که حداقل فعلا من ولیلا درامانیم. داعشی اشاره کرد که برویم وگفت هرروز میاید به ماسربزند وتاکید کرد ,مبادا فکر فرار به سرمان بزند که مطمینا گیر مجاهدان دیگر میافتیم که.... .. @madadazshohada ‎‌‌‎‌‎‌‌‎ 💖 کانال مدداز شهدا 💖 https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯ «»
🔷عنایت حضرت رضا 😭😭 به سن ازدواجم رسیده بودم هیچ خواستگاری نداشتم خواهرای کوچکترم خواستگار داشتن ولی من نه 😞 بابام میگفت تا معصومه ازدواج نکنه اجازه خواستگاری به دخترای کوچیکم نمیدم خواهرام اذیتم میکردن بهم میگفتن ترشیده قصد شوهر کردن نداری؟؟ دلم خیلی گرفت رفتم حرم امام رضا داشتم درد دل میکردم از آقا شوهر میخاستم که متوجه حرفهای شخص پشت سرم شدم که با التماس و حالتی معنوی داشت گریه میکرد ، عین ابر بهاران میگفت حاجتش میخواست .. بعد شنیدن حرفای پشت سریم گفتم آقا امام رضا من هرچی گفتم فراموش کن اول حاجت این آقارو بده که واجبتره 😞یهو دیدم‌ اون آقای پشت سرم دل شکسته گریه میکنه میگه آقا من از تموم دنیا یه مادر دارم هر جا خواستگاری رفتم گفتم باید خونه جدا باشه آخه من چجوری میتونم😭😭😭 بغضم گرفت تو دلم برای جوون پشت سریم دعا کردم نمیدونم چرا حالم خوب شد.. یه حس حال عجیبی داشتم رفتم نماز خوندم ، سلام دادم خانومی نشست کنارم گفت دخترم پسرم شمارو دیده گفت بیام باهات حرف بزنم، شماره ای آدرسی میدی امشب خدمتتون برسیم بخدا باور نمیکردم امام رضا اینقدر زود حاجتمو داده هنوز دو به شک بودم شماره پدرمو دادم رفتم کفشامو گرفتم تو راه مامانم زنگ زد گفت معصومه شب قرار خواستگاری داریم زود بیا خندم گرفته بود ، بخدا بغض هم داشتم، میدونستم امام رضا بهترین برام میرسونه شب که اومدن دیدم همون جوون پشت سریمه که براش دعا کردم ، خیلی زود عقد کردیم همراه مادرشوهرم تو یه خونه زندگی می‌کنیم مادرشوهر واقعا برکت زندگی منه بعد از ازدواجم خدا بهم دو تا پسر داد اسمشونو امیر رضا و محمدرضا گذاشتم شوهرم مبین کار جدیدی شروع کرد و خیلی موفق شد ، مادرشوهرم درست مثل خواهر و مادر خودمه خیلی مهربونه واقعا کمک حالمه خاطرات زیارتتونو برا ما ارسال کنید😍 @yazaahrah ‌☀️ همه جا خادم الرضا باش.. @madadazshohada ‌‌ ‌‎╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯ ‎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴🍃☘🍃🌹🍃☘🍃 🍃 🌹 اول صبح بگویید حسین جان رخصت✋ تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد🤲 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین 🚩 و علی علی بن الحسین🚩 و علی اولاد الحسین 🚩 و علی اصحاب الحسین🚩 (علیه‌السلام ) 🌹 🍃@madadazshohada 🔴🍃☘🍃🌹🍃☘🍃