eitaa logo
🌺 مدد از شهدا 🌺
5.3هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
28 فایل
سلام وخیر مقدم به اعضا جدید ♥️دراین گروه میخایم مدد بگیریم از شهدا در زندگیمون هرچی به شهدا نزدیکتر بشی هزار قدم به خدا نزدیکتری دوستی با شهدا دوطرفه است یادشون کنید یادتون میکنن ارتباط با ادمین تبادل وتبلیغ @yazaahrah
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹@madadazshohada دشت عباس اعلام میشود ڪه میتوانیم ڪمـے استراحت ڪنیم. نگاهم را به زیر میگیرم و از تابش مستقیم نور خورشید فرار میڪنم. ڪلافه چادر خاڪےام را از زیر پا جمع میڪنم و نگاهے به فاطمه میندازم... _ بطری آبو بده خفه شدم ازگرما😭 _ آب ڪمه لازمش دارم. _ بابا دارم میپزم😠 _ خب بپز😒میخواااامش _ چیڪارش داری؟؟؟ لبخند میزند،بـےهیچ جوابـے❣ 💗 علی اکبر از دوستانش جدا میشود و سمت ما می آیـد... _ فاطمه سادات؟ _ جانم داداش؟ _ آب رو.میدی؟ بطری را میدهد و مقابل چشمان من گوشه ای مینشیند ،آستین هایش را بالا میزند و همانطور ڪه زیرلب ذڪر میگویـد، وضو میگیرد... نگاهش میچرخد و درست روی من مےایستد، خون به زیر پوست صورتم میدود و گُر میگیرم❣ _ ریحانه؟؟...داداش چفیه اش رو برای چند دقیقه لازم داره... پس به چفیه ات نگاه ڪردی نه من!چفیه را دستش میدهم و او هم به دست برادرش! آن را روی خاڪ میندازد،مهر وهمان تسبیح سبز شفاف را رویش میگذارد،اقامه میبندد و دوڪلمه میگویـد ڪه قلب مرا در دست میگیرد و از جا میڪند.... بےاراده مقابلش به تماشا مینشینم.گرما و تشنگـے از یادم میرود.آن چیزی ڪه مرا اینقدر جذب میڪند چیست. نمازش ڪه تمام میشود، سجده میڪنـد ڪمـے طولانے و بعد از آنڪه پیشانےاش بوسه از مهر را رها میڪند با نگاهش فاطمه را صدا میزند او هم دست مرا میڪشد، ڪنار تو درست در یڪ قدمی ات مینشینیم ڪتابچه ڪوچڪے را برمیدارد و با حالـے عجیب شروع میڪنـد به خواندن... ...زیارت عاشــــورا❣ و چقدر صوتش دلنشین است در همان حال اشڪ از گوشه چشمانش می غلتد... فاطمه بعد از آن، گفت: "همیشه بعداز نمازت صدایش میڪند تا زیارت عاشـــورا بخواند." 💗 چقدر حالش را، این حس خوبت را دوســـت دارم. چقدرعجیب... ڪه هرڪارش میدهد... حتـے ... 💗 ✍ ادامه دارد ... @madadazshohada 💖 کانال مدداز شهدا 💖 @madadazshohada ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯ @madadazshohada «»