eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.2هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
10.2هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. حق نموده به بندگان عنایت گلی واشد زگلشن ولایت سر زد از مدینه زلطف سرمد هشتمین منجی و شمس هدایت مدینه امشب چو وادی طور است نجمه شادان و موسی چه مسروراست تو امام هشتمی تو پناه مردمی همه عالم پر از شور و نوا شد ذکر حور و ملائک مرحبا شد از کرامات خاص کبریایی رضا بر موسیِ جعفر عطاشد مدینه امشب گردیده چون گلشن بگو یا نجمه چشم شما روشن تو امام هشتمی تو پناه مردمی نورحی مبین رسیده امشب هشتمین شمس دین رسیده امشب عاشقان ز بیت موسی بن جعفر پسری مه جبین رسیده امشب بحر دین را او گوهر نایاب است دل حور و ملک ز دیدنش آب است تو امام هشتمی تو پناه مردمی آمده رضا از تبار حیدر که بوَد پاره قلب پیمبر علی سوم آل محمد پسرارشد موسی بن جعفر مدینه غوغاست شورو شعف برپاست همه شادی کنید او کعبه دلهاست تو امام هشتمی تو پناه مردمی حرم با صفای او بهشتم حق نهاده ولایش در سرشتم بس کریم و رئوف و مهربان است نام او را روی قلبم نوشتم حرم و صحنش جنت هرشیعه است با ولای او شیعه او بیمه است تو امام هشتمی تو پناه مردمی یا رضا جان معین الضعفایی آقا جان تو غریب الغربایی تو به اذن خدای مهربانت می کنی از همه گره گشایی شب میلادت کردی به من احسان بر تو یا مولا گردیده ام مهمان تو امام هشتمی تو پناه مردمی ایکه چون مرتضی برما امیری آمده سوی تو عبد فقیری شب میلاد تو رئوف عالم گشته مهمان تو دستم بگیری تو مسیحایی کعبه دلهایی نور چشمان اهل تولایی تو امام هشتمی تو پناه مردمی شکرلله ز لحظه ولادت ذات حق داده بر من این سعادت با تمام بدیهام یا رضا جان بر تو و آل تو دارم ارادت جنت شیعه صحن حریم تو حل هرمشکل دست کریم تو تو امام هشتمی تو پناه مردمی تا میام در حریم با صفایت درد من دوا میشه با دعایت از من روسیاه دلشکسته کرده ای در همه عمرم حمایت درناب من بر تو خطاب من به جوادت قسم بده جواب من تو امام هشتمی تو پناه مردمی یابن زهرا رضا گر روسیاهم شب میلاد تو بر تو پناهم گشته شرمندهء خلق نکویت به حق جوادت نما نگاهم ای حبیب من تویی طبیب من کربلا امشب نما نصیب من تو امام هشتمی تو پناه مردمی .👇
آقای غریب عالم رزقِ روز و ماه و سالم تویِ دریایِ عشقِ تو ببین غریبم و زلالم مانوسم به گریه زاری میدونم هوامو داری عادت کردم عمریه به دوری و به بی قراری ای آرامشُ و سامونِ دلم گرم با شما کانونِ دلم از تو دورمُ و گریه میکنم اشکامو برات هدیه میکنم کاری کن که آخرش یه خاطره ازم بمونه کاری کن که مثل عابس ت بهم بگن دیونه کاری کن که راهی شم به کربلا به هر بهونه ای آرامشُ و سامونِ دلم گرم با شما کانونِ دلم از تو دورمُ و گریه میکنم اشکامو برات هدیه میکنم من‌تنهایِ روزگارم بی تو دلخوشی ندارم میگم صادقانه هرچی دارم از خودِ تو دارم نون از سفرۀ تو بردم با تو حسرتی نخوردم این قلبِ مریضمُ برا شفا به تو سپردم خرجم کن آقا تویِ روضه ها جونم رو بگیر تویِ کربلا با هر روضه ای این بوده دعام باشه رو سرم سایه ت مستدام ای آرامشُ و سامونِ دلم گرم با شما کانونِ دلم از تو دورمُ و گریه میکنم اشکامو برات هدیه میکنم
باز هم دربدر شب شدم ای نور سلام باز هم زائرتان نیستم از دور سلام با زبانی که به ذکرت شده مأمور سلام به سلیمان برسد از طرف مور سلام کاش سمت حرمت باز شود پنجره ها باز از دوریت افتاده به کارم گره ها ننوشته ست گنهکار نیاید به حرم پس بیایید اگر خوب و اگر بد به حرم برسد خواهش این ناله ی ممتد به حرم زود ما را برسانید به مشهد ، به حرم مست از آنیم که از باده به خم آمده ایم ما سفارش شده ایم ، از ره قم آمده ایم یاد دادید به ما رنج کشیدن زیباست پس از این فاصله تا طوس دویدن زیباست پا برهنه شدن و جامه دریدن زیباست بعد هم پای ضریح تو رسیدن زیباست پیچش قافله ی ما که به سوی نور است رگه ای در دل فیروزه ی نیشابور است چه خبر در حرم ضامن آهو شده است؟ صحن ها بیشتر از پیش چه خوش بو شده است طرف پنجره فولاد هیاهو شده است باز یک چشمه از آن لطف و کرم رو شده است مادری گریه کنان ذکر رضا می گیرد دست و پای فلجی باز شفا می گیرد با شفا از تو ، چه زیبا شده بیمار شدن به تو وابسته شدن با تو گرفتار شدن کار من هست فقط گرمی بازار شدن گر چه در باور من نیست خریدار شدن- -یوسفم باش، بدون تو کجا برگردم؟ من برایت دو سه تا بیت کلاف آوردم تو خودت خواسته ای دار و ندارم باشی کاش لطفی کنی و آخر کارم باشی مرد سلمانی تو باشم و یارم باشی لحظه ی مرگ بیایی و کنارم باشی قول دادی به همه پس به خدا می آیی هر که یک بار بیاید تو سه جا می آیی مجید تال
. بس که موج عاشقی اینجا تلاطم می کند هر کسی می اید اینجا دست و پا گم می کند تا که با دست کریمت مشکلاتش حل شود پیرمردی باز دارد نذر گندم میکند تا که پای زائر تو می رسد باب الرضا جای خود اول سلام از بانوی قم می کند تا که می گیرد نگاه زائرت راه ضریح آسمان دیده اش را غرق انجم می کند آب سقاخانه داری یا که حوض کوثر است گوئیا ساقی کوثر باده در خم می کند جنس خاکت از طلا ، آقا نمازش باطل است هر که با خاک سرای تو تیمم می کند دست هر کس آمد و دامان لطفت را گرفت کی دراز این دست دیگر سوی مردم می کند بارها دیدم زبان اینجا نمی آید به کار لال وقتی با زبان دل تکلم می کند در کنار پنجره فولاد هر کس می رسد کربلا را در خیال خود تجسم می کند کربلایی هر که شد از باب شکر لطف تو کربلا هم یاد تو ای ماه هشتم می کند کربلا گفتم مرا یاد آمد از ان طفل که با سه شعبه در گلو دارد تبسم می کند ناصر شهریاری .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا کرامات امام هشتم_ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺗﻬﻮﯾﻪ ﺍﯼ ﺣﺮﻡ آﻗﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ ‏( ﻉ‏)، ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺩﺍﺧﻞ ﺻﺤﻨﺎ ﺭﻭ ﺑﺎﺯﺩﯾﺪ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﭼﺸﻤﺶ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﻪ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻓﻮﻻﺩ آﻗﺎ، ﺭﻭ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﻣﺘﺮﺟﻤﺶ ﭼﺮﺍ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺷﻠﻮﻍ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﻤﺎﻟﻬﺎ ﭼﯿﻪ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﯿﺒﻨﺪﻥ؟؟ ﮔﻔﺖ؛ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻫﺮ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻣﯿﺎﯾﻢ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﻤﺎﻻ ﺭﻭ ﻣﯿﺒﻨﺪﯾﻢ ﺗﺎ ﻣﺸﮑﻠﻤﻮﻥ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺣﻞ ﺑﺸﻪ. ﮐﻪ ﺩﯾﺪم ﻣﻬﻨﺪﺱ ﮐﺮاﻭﺍﺗﺸﻮ ﺍﺯ ﮔﺮﺩﻧﺶ ﺩﺭآﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﺴﺖ ﺑﻪ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻓﻮﻻﺩ آﻗﺎ. ﭼﻨﺪ ﻗﺪﻣﯽ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺩﻭﺭ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﺗﻠﻔﻨﺶ ﺯﻧﮓ ﺧﻮﺭﺩ ﻣﺘﺮﺟﻢ ﻣﯿﮕﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺣﺎﻟﺶ ﺩﮔﺮﮔﻮﻥ ﺷﺪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﺴﺖ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯﯾﻦ ﮐﻪ ﺣﺎﻟﺶ ﺑﻬﺘﺮ ﺷﺪ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ، ﺩﺳﺘﺎﺵ ﻣﯿﻠﺮﺯﯾﺪ ﮔﻔﺖ ﺧﺎﻧﻤﻢ ﺑﻮﺩ ﻣﺎ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ، ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻓﻠﺞ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﮕﻪ ﮐﺠﺎیی، ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﭼﺮﺍ ﮔﻔﺖ ﯾﻪ ﺷﺨﺼﯽ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺭﺿﺎ ﻫﺴﺘﻢ ﻫﻤﺴﺮﺗﻮﻥ ﻣﻨﻮ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺩﺧﺘﺮﺗﻮﻥ رو ﺑﺒﯿﻨﻢ، ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﺪ ﻟﺤﻀﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﺍﺗﺎﻕ ﺑﭽﻪ، ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻬﺶ ﮐﺮﺩ ﯾﻪ ﺩﺳﺘﯽ ﺭﻭ ﺳﺮﺵ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺑﻪ آﻗﺎﺗﻮﻥ ﺑﮕﯿﺪ ﻣﺸﮑﻠﺶ ﺣﻞ ﺷﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺑﻌﺪ ﺍﺯﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﺮﮔﺸﻢ ﺍﺗﺎﻕ ﺑﭽﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺭﻭ ﺟﻔﺖ ﭘﺎﻫﺎﺵ ﺩﺍﺭﻩ ﺭﺍﻩ ﻣﯿﺮﻩ ﺍﯾﻦ آقا ﮐﯽ ﺑﻮﺩ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﯼ ﻭﻗﺘﯽ ﺭﻓﺘﻢ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ .. ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏ ﯾﺎﻋﻠﯽ ﺑﻦ ﻣﻮﺳﯽ ﺍﻟﺮﺿﺎ. مداح حاج آرمین غلامی
. روز ولادت تو غزل آفریده شد مفعول و فاعلات و فَعَل آفریده شد پلکی زدی و معجزه ای را رقم زدی از برق چشم هات زحل آفریده شد از شهد غنچه ی لب پُر خنده ی شما در چشمه ی بهشت عسل آفریده شد عالم به رقص آمد و از پایکوبی اش از طوس تا حجاز گسل آفریده شد سینه به سینه شکر خدا عاشق توئیم این عشق پاک روز ازل آفریده شد ما از پدر ولای شما ارث میبریم ایرانیان کشور موسی بن جعفریم در جشن پایکوبی تنبورهای مست در بزم مِی گساری انگورهای مست نور خدایی تو چه اعجاز کرده است هو میکشند دور و برت کورهای مست شیرینی ولای شما چیز دیگریست این را شنیدم از لب زنبورهای مست دارد تمام شهر به دیوار میخورد در پیش چشم قاصر مأمورهای مست از این به بعد حرف خدایی نمی زنند با دیدن جلال تو منصورهای مست اذن دخول مِیکده ورد زبان ما بوی شراب میدهد امشب دهان ما وقتی همه به عشق تو پروانه میشوند پروانه ها کنایه و افسانه میشوند روح بهار هستی و این بوته های خار از عطر گام های تو ریحانه میشوند با دیدن جمال زلیخا کش شما یوسف شناس ها همه دیوانه میشوند شانه به شانه شاه و گدا در سرایتان مهمان سفره های کریمانه میشوند عمری کتاب تزکیه تدریس کرده ای در شهر طوس مِیکده تأسیس کرده ای آن سوی شهر قبه ای از نور دیده ام صحن و سرای کیست که از دور دیده ام هوش از سرم پریده و مستانه میروم حس میکنم که باغ پُر انگور دیده ام دیگر چه احتیاج به نعلین و چوب دست موسیِ پا برهنه شدم طور دیده ام مشهد کجا و این دل ناپاک من کجا خود را شبیه وصله ی ناجور دیده ام در محضرت جناب سلیمان شهر طوس بال ملخ به شانه ی یک مور دیده ام اینجا ندیده ام گدایی که دلخور است اینجا فقیرها چقدر جیبشان پُر است گریه بهانه ایست که عاشق ترم کنی شاید مرا کبوتر جلد حرم کنی آقای من کلاغ به دردت نمی خورد از راه دور آمده ام باورم کنی با ذوق و شوق آمده ام حضرت رئوف فکری به حال رنگ سیاه پرم کنی زشتم قبول بچه ی آهو که نیستم باید نگاه معجزه بر جوهرم کنی باید تو را به پهلوی زهرا قسم دهم تا عاقبت به خیر ترین نوکرم کنی مادر سپرده است به دست شما مرا گفته فقط شما ببری کربلا مرا شاعر : .👇