لیست اجناس موکب پیربکران در کربلا احتیاج دارد ⬆️⬆️⬆️⬆️
همایش امر به معروف و نهی از منکر شهرستان فلاورجان(۱۷شهریور) در سالن امام علی آموزش و پرورش شهرستان فلاورجان با حضور حجت الاسلام والمسلمین بابائی رئیس تشکل های دینی استان اصفهان ،حجت الاسلام والمسلمین قدوسی امام جمعه فلاورجان، دکتر سلطانی معاون سیاسی امنیتی واجتماعی،مسئولین هیئات مذهبی و دیگر اعضا برگزار گردید.
🔶🔹 ابوالحسنی خبرنگار
مجتبی موسوی ونهری:
فقط به عشق امام غریبم💔
علامه امينى شب تاسوعا و عاشورا براى #امام_زمان(عج) صدقه کنار ميگذاشتند و ميگفتند:
🏴امشب قلب نازنین حضرت در فشار است🏴
هرچه قدر در توان دارید صدقه دهید برای آرامش قلب او که مظلومتر از امام حسین (ع) هست💔
اللهم عجل لولیک الفرج
آجرک الله یاصاحب الزمان عج
🍃💕
#تاسوعا
#عاشورا
#زندگی_آرام
#سبک_زندگی
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
✅ اشعار #شب_تاسوعا
___________________
#حضرت_عباس
جز تو به فکر خیمه گاهم هیچ کس نیست
بعداز تو آب آور بخواهم هیچ کس نیست
پای شریعه لشکرم را دادم از دست
جز یک حرم زن، در سپاهم هیچ کس نیست
غربت سراغم آمد عباسم که می رفت
غیر از علی اصغر، گواهم هیچ کس نیست
زیر بغل های مـرا باید بگیری
من داغ دیدم عذرخواهم هیچ کس نیست
تنها شدم اطرافم اما ازدحام است
هم هست یعنی آشنا هم هیچ کس نیست
بی دست می شد کــــاش دسـتم را بگیری
حالا که بی تو تکــیه گاهم هیچ کس نیست
فرقت شکسته با علی فرقی نداری
پاشیده تر از جسم ماهم هیچ کس نیست
🔸شاعر:
#مصطفی_صابرخراسانی
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
حیدردشت بلا
یاس من گلبرگ های تو جدا افتاده است
عطر عباسی تو دست صبا افتاده است
چون اناری سرخ پاشیده شدی برروی خاک
پاره های پیکرت ازهم جدا افتاده است
درهیاهوی ستم موج صدایت گم شده؟
یا که خشکیده گلویت ازصدا افتاده است؟
می شود یک بار دیگر یا اخا خوانی مرا
تا ببینم پیکر تو درکجا افتاده است
تیرها را دیده ام قصد زیارت کرده اند
درضریح چشم تو تیری زپا افتاده است
علقمه یک سو،تنت یک سو،علم سوئی دگر
فاصله دربین دستانت چرا افتاده است؟
حیدر دشت بلا، شمشیر خورده برسرت!
بر زمین عباس من یا مرتضی افتاده است؟
هیچ کس آبی نمی خواهدکه آب ازسرگذشت
با غمت آتش به باغ لاله ها افتاده است
از حضور فاطمه وز ناله های گرم او
شورشی در سرزمین کربلا افتاده است
زیر باران سپهر دیدۀ خون ریز من
بلبل طبع «وفایی» از نوا افتاده است
#حاج_سید_هاشم_وفایی
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
داغ گران
ميان غُربت وغم بي برادرم كردند
كنارت ای گل پرپر چه پرپرم كردند
به جای آن كه رسد مرهمی به زخم دلم
چقـدر هلهله برديدة ترم كردند
كجاست دست علم گيرتو علمدارم
چه با اميروسپه دار لشگرم كردند
پس ازشهادت اكبر ،كنارپيكرتو
اسير پنجه ی درد مكررّم كردند
زبارداغ گرانت شكسته شدكمرم
به جسم پرپرتو چون برابرم كردند
نديده بود كسي اين چنين شكسته مرا
كنون نظر به دل درد پرورم كردند
همين كه چشم به چشم تودوختم ديدم
ميان موجه ی غم ها شناورم كردند
حضور فاطمه درعلقمه گواهی داد
كه خون به جان ودل پاك مادرم كردند
خلل نيافته ره درعقيده ام هرگز
اگرچه بعد تو بی يارو ياورم كردند
نوشت كلك «وفایی»كه باشهادت تو
شبيـه آينه های مكدّرم كـردند
شاعر: #حاج_سید_هاشم_وفایی
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
شب تاسوعای حسینی
كعبه ی اميد
عشق نكهت ز گلستان تودارد عباس
جلوه ازمهردرخشان توداردعباس
ادب وغيرت ومردي زازل تابه ابد
حيرت ازشوكت و ايمان توداردعباس
ابرازچشم تو آموخته باريدن را
آسمان چشم به چشمان توداردعباس
عشق وايمان وجوانمردي وايثاروشرف
تاابدتكيه به دستان توداردعباس
اي كه فرمانبرسالارشهيدان بودي
آسمان گوش به فرمان توداردعباس
شورايمان ومحّبت به حسين بن علي
ريشه درهستي ودرجان توداردعباس
شب عا شورچه گفتي توبه دشمن كه جهان
حيرت ازغيرت ووجدان توداردعباس
ساحل شط فرات ازغم توغرق غم است
علقمه نكهت هجران توداردعباس
آب گرطوف حريم توكندتا صف حشر
خجلتي ازلب عطشان توداردعباس
هرشهيدي كه سرازخاك لحدبردارد
حسرت از
رُتبه وعنوان توداردعباس
باشهادت توبه معراج رسيدي وفلك
بي جهت چشم به پايان توداردعباس
توپناه همه ی عالمي و هردل پاك
خانه درگوشة ايوان توداردعباس
كعبه ی حاجت واميددل خلق توئي
درد اميد ز درمان توداردعباس
چه به دنياچه به عقبي چه ندارددردست
هركسي دست به دامان توداردعباس
سبب خيردودنياي«وفایي»شده است
آبروئي كه زاحسان توداردعباس
#حاج_سید_هاشم_وفایی