کانال عشاق الحسین 5.mp3
10.77M
•امام رضای خودم باش
سید محمد رضا نوشه ور🎙
#امام_رضا
من دورم ازت با اینکه تو نزدیک منی
نزدیک تر از این رگ گردنی
با بار گناه هر وقت که میام
توی حرمت انگار صدام میزنی
وقتی بارون میزنه چقدر دیدنیه صحن گوهرشاد
عالمی دارم آقا از اون بچه گی با پنجره فولاد
هر دفعه که اومدم اسیر تو شدم تا شدم آزاد
دور و برت همه خوبن فکر گدای بدم باش
فقط گدای تو میشم امام رضای خودم باش
یا حبیب من لا حبیب له رضا
پیش منی شریکی تو تک تک لحظه هام
همیشه یه شب حرمت نیام همه رفیقام
یه روز میرن و فقط تویی که آخر میمونی برام
رد پای خوبی هات محبت چشات تو خاطراتم
کی میتونه غیر تو یا دست خیر تو بده نجاتم
رزقمو یادت نره منم کبوتر صحن و سراتم
تو غریب الغربایی پس آشنای خودم باش
فقط گدای تو میشم امام رضای خودم باش
دور و برت همه خوبن فکر گدای بدم باش
فقط گدای تو میشم امام رضای خودم باش
یا حبیب من لا حبیب له رضا
شاعر محمد جواد امامی
.
چند قدم تا بهشت.mp3
3.51M
🎧 قـطعهصــوتی"چند قدم تا بـــهشت"
رهــــــام نـــکن
تو خـــونوادهی مـــنی امـــام حســــــین
فـــقط تـــو رو دارم تـــو عالـــمین
امام حــــــــــــسین...
🎙 کربلایی #محمد_اسداللهی
🎙 کربلایی #روح_الله_رحیمیان
.
روضه متنی حضرت رقیه
══════
(همه ماها تربیت شده اباعبدالله هستیم
مادرمون میاوردمون تو مجلسه روضه
اشک میریخت بهمون شیر میداد
میگفت آقا دوست دارم بچم گریه کنت بشه
بچم نوکرت بشه)
روی سر کنج خرابه دست دارد میکشد
گفت رگهای گلویت را مرتب میکنم
(شب حضرت رقیه اصلا روضه خون نمیخواد
فقط کافیه دل بره خرابه
حسین... آه....)
اینجا چقدر دور و برم داد میکشند
(بچه سه ساله داره اینهارو میگه
یروز ختمی رفته بودیم
مرحوم یه پسر بچه داشت
دوروبره بچه هه پدربزرگاش بودن
که مبادا این بچه دلش نلرزه
اما یه بغضی تو گلوی این بچه بود..
تازه اول اونکه پسر بود
نه کسی رو سرش داد زده بود
نه کسی کتکش زده بود
اگر ازش سوال میکردی چی میخوای میگفت من بابامو میخوام
همش فکر میکردم بی بی رقیه از روی ناقه افتاده
اما نوشته (ناسخ التواریخ، ص 531. ) روی ناقه هی میگفت آی بابا...
نانجیب حرومی گفت اُسکُتی یا جاریه، فقد آذیتنی بِبُکائِک
ای کنیز! ساکت باش، زیرا من با گریه تو ناراحت می شوم.
آن نازدانه دلش سوخت بیشتر اشک ریخت
ایندفه گفت اُسکُتی یا بنتَ الخارجی
گفت بابا ببین کارشون به کجا رسیده
به من میگن دختر خارجی
نانجیب بلندش کرد و پرتش کرد روی زمین
شب تاریک بود. از ترس دوید روی تیغ ها و خار ها و سنگ ها... گُم شد...)
اینجا چقدر دور و برم داد میکشند
افتاده هر کجا گذرم داد میکشند
(تا بچه رو انداخت رو زمین
دیدن نیزه ای که سر امام حسین روی آن قرار داشت رفت رو زمین
دیگه حرکت نکرد
چند نفر رفتن نیزه رو دربیارن
دیدن نمیشه
قافله ایستاد
اومدن خدمت زین العابدین
آقا چی شده
آقا فرمود یکی از بچه ها گم شده، تا پیدا نشه نیزه حرکت نمیکنه
ببینید سر به کدوم طرف برگشته
حتما بابام دلنگران بچشه
تا زینب شنید یکی از بچه ها افتاده
میگن با دست بسته خودشو از روی ناقه پرت کرد
(داستان غم انگیز حضرت رقیه علیهاالسلام، ص 37 – 39.)
بابا از نیزه دارها که توقع نداشتم
طفلان شام هم به سرم داد میکشند
بابا
بر میخورد به من، چقدر بر سر رباب
تا ناله میکند پسرم داد میکشند
تقصیر من که نیست، عمو روی نیزه نیست
عمه بگو که بی خبرم داد میکشند
بر نیزه بودی و دل من رفت عمه گفت
آهسته تر بگو پدرم، داد میکشند
(این مادرا بهتر میفهمن
انقدر فضای خونه رو آروم میکنن تا بچه راحت بخوابه
حرف میزنی، آروم حرف بزن بچه خوابه)
بابا نمیشود که بخوابیم، میپریم
هی وقت خواب روی سرم داد میکشند
***
حالا بریم خرابه، دیگه طاقت ندارم از مسیر حرکت کاروان بگم
دیدنِ دستای بسته اومدی
پیش کاروان خسته اومدی
حالا که دیگه نمیتونم پاشم
حالا که پاهام شکسته اومدی
بابا
بگو تو خرابه بندم نکنند
بیشتر از این گله مندم نکنند
بخدا خیلی سرم درد میکنه
بگو از موهام بلندم نکنند
شنیدم موی تو هم کشیده شد
خیلی طول کشید سرت بریده شد
(یوقت یکیو سرشو میبرن. سریع میبرن و تموم میشه
اما چاقو کند بود
نمیبرید...
12 ضربه...)
شنیدم یکیش به کوفه بر نگشت
نیزه هایی که واست خریده شد
بابا
کی روی سینه ات نشسته بابایی
چشمای نازتو بسته بابایی
هنوزم داره خون از لبت میره
دندوناتو کی شکسته بابایی
باباجون مثل تو دنیا نداره
تو دلم جز تو کسی جا نداره
دخترا منو به هم نشون میدن
میگن این دختره بابا نداره
دَمِ دروازه همینکه رسیدم
چیزی جز بی احترامی ندیدم
تو شلوغی وسط نامحرما
صدای آهِ عمو رو شنیدم
از نگاه تند و تیز بدم میاد
توی شام از همه چیز بدم میاد
مجلس شراب منو ریخته به هم
خیلی از اسم کنیز بدم میاد
(حضرت رقیه فقط با این اسم آروم میشد
حسین... وای...
همه فقط با این اسم آروم میشن
صدا بزن
حسین... وای...)
بعضیا آه میکشن، راحتم آه میکشن
اما بی بی رقیه هر بار که گفت آه
چیزی جز سیلی و تازیانه نصیبش نشد)
دلارو با روضه بی قرار کنم
همرو به داغ تو دچار کنم
نون و خرما جلو پام پرت میکنن
چند روزه گرسنمه چکار کنم؟
تورو هی میبوسم یادش بخیر
روی پات میخوابیدم یادش بخیر
واسه من قصه میگفتی یادته
خوابای خوب میدیدم یادش بخیر
بابا
میخونم با این لبای پُرِ خون
(روایت میگه تا دست کشید به سر بابا
و رسید به لبهای ترک ترک خورده و پر از خون
عمه دید رقیه دستاشو مشت کرد به لبهاش میزد
گفت انقدر میزنم تا مثل تو بشم بابا)
میخونم با این لبای پُرِ خون
زیر لب انا الیه راجعون
نباید محتضر رو تنها گذاشت
این شب آخری رو پیشم بمون
مَن ذا الذي خضّبك بدمائك؟ يا أبتاه! مَن ذا الذي قطع وريدك؟ يا أبتاه ! مَن ذا الذي أيتمني على صغر سنّي ؟
امشب اشکاتو رو دست بگیر، دستاتو بالا ببر
در خونه باب الحاجات خانم رقیه
خدایا به ناله های سه ساله ابی عبدالله فرج آقا امام زمان برسان
#حضرت_رقیه
#روضه_حضرت_رقیه
#شهادت_حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
.
كانال تخصصى هروله_۲۰۲۱_۰۷_۱۴_۱۳_۰۶_۰۵_۰۳۴.mp3
10.88M
#شور_احساسى
سراغت را پدر هر وقت از شمر میگرفتم او
تشر میزد برو تا گوشهات را نبریدم
🎤#كربلايى_محسن_عراقى
#كربلايى_امين_قديم
يعنى هيچ سالى مثل امسال دلواپس محرم نبودم
.
📋 نگو رقیه بگو کمال روضه نگو رقیه
✔️ #واحد / حاج محمود کریمی
✔️ #شب_سوم_محرم
✔️ #هیأت_رایة_العباس "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نگو رقیه بگو کمال روضه نگو رقیه
به سمت ارباب نماز عمه زینب و وضو رقیه
شبیه اصغر نداشت جز شهادت ارزو رقیه
ز گوش گفته نگفته از فشردن گلو رقیه
ز گوش گفته نگفته از کشیدگی مو رقیه
شبیه زهرا دوباره خورده سیلی از عدو رقیه
رسیده وقتی که دم زند ز روضه مو به مو رقیه
زبان گشودم منم که شاهد غمی نگفته بودم
به یاد گریه بی صدات برای سرخیه اون چشات
بلند گریه میکنم برات
همه عزا شد دلم مقیم سرزمین کربلا شد
به دست عباس یکی یکی تمام خیمه ها به پا شد
گذشت نه روز سه سال زندگی شاد من عزا شد
برادرم رفت تن علی اکبرم جدا جدا شد
و جسم قاسم پر از رد عمیق نعل اسب ها شد
چه قیمتی داشت دو قطره اب خواستم عمو فدا شد
سه شعبه امد سر علی اصغر از تنش جدا شد
به صدر سینه نفس نفس و شمر جالس علی شد
نشستم و بعد نشست روی سینه و دوباره پا شد
دوازده بار دم زمین و اسمان من القفا شد
شروع روضست حرامیان که پایشان به خیمه وا شد
به یاد گریه عمه هات برای زنجیر دست و پات
بلند گریه میکنم برات
قدم کمان شد که قاتلم شکستگی استخوان شد
زمان به سرعت گذشت و ناگهان رسید عصر غارت
به هر طریقی مرا زدند روز و شب به قصد غربت
به غیر سیلی چقدر تازیانه خورده روی صورت
در ان شلوغی گره نخورده معجرم نبود فرصت
رسید دستی به قصد گوشواره های من به سرعت
کشید از گوش کشید و بعد از ان فروخت زیر قیمت
به یاد سپیدی موهات برا ماجرای پر بلات
بلند گریه میکنم برات
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
روضه (خونهمون اینطرفه کجا میری بیا بیا) - حاج محمود کریمی.mp3
5.5M
📋 خونمون این طرفه کجا میری بیا بیا
✔️ #روضه / حاج محمود کریمی
✔️ #شب_دهم_محرم
✔️ #هیأت_رایة_العباس "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خونمون این طرفه کجا میری بیا بیا
چیزی تا خونه نمونده جون بابا راه بیا
دیگه داریم میرسیدم اینقده رو خاکا نشین
بذا تا گوشوارت و جمع کنم از روی زمین
فضه داره با ناله هاش اتیش به جونم میزنه
هر کی با هر چی دستشه مادر ما رو میزنه
قنفذ از راه همان لحظه که امد میزد
تازه میکرد نفس را و مجدد میزد
#امام_حسن #حضرت_زهرا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
12_Narimani_fadaeian-muharam96-10_(9)_(www.rasekhoon.net).mp3
10.25M
💠 واسه اینکه نکنه غرورتو بشکنه یک داعشی...
🔹 #شور
🔹 #حجاب #مدافعان_حرم
🎤 #نریمانی
📢گنجینه مداحان انقلابی
💠 @maddahi_enghlabi
هدایت شده از محتوای ثامن پیربکران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽️ *سواد رسانه / زودباور نباشیم / همهی آنچه میبینیم واقعی نیست*