.
شور حضرت زینب و حضرت عبّاس علیهم السلام
سبک منم مسلمان نجف......
بنتِ علی اُمُّالبکاء ملیکهیِ کربوبلا
حیدرِ شام و کوفه و...رهبر این فاطمهها
کعبهیِ کعبه قبلهیِ قلبِ...
کاشف الکربِ... کاشف الکربه
پرچمش بالاست مادرش زهراست
عَلمش رویِ.... شونهیِ سقّاست
عقیلةالعقلاء شریکةالشّهدا
کفیلةالسجّاد سفینةالسُّعَدا
قسم به غیرتِ مدافعانِ حرم
میدم سرم رو برات به سیّدالشهدا
یازینب یازینب ۴
حضرت عباس علیهالسلام
به نامِ نامیِ حسین کارم غلامیِ حسین
سلامِ ما به حاملِ لِوا و حامیِ حسین
پسرِ حیدر حیدرِ لشکر
لشکرِ دلبر دلبرِ دلبر
کوهِ احساسی اَشجَعُ النّاسی
مردترین مردی حضرت عبّاسی
بیرقِ اربابه روشونههایِ تو
میلرزه معرکه به زیرِ پایِ تو
فداییِ زینب جونم فدایِ تو
شیرینه جون دادن تو روضههایِ تو
یاابالفضل یاابالفضل ۴
#سبک_منم_مسلمان_نجف
#شور #محرم
#حضرت_زینب سلام_الله_علیها
#حضرت_عباس علیه_السلام
#حسین_ایمانی
.👇
panahi_shab_5_moharam_98-01.mp3
9.13M
عمه ببین .. عمو خیلی بد حاله ..
#نریمان_پناهی
🎼 #مداحی
#شب_پنجم_محرم
#محرم_1400
عمه ببین عمو خیلی بد حاله شکسته باله
بین خاک و خون ته گوداله
پیکرش با نیزه ها درگیره از دنیا سیره
بذار برم که الآن من دیره میمیره
حسین یا مظلوم
****
عمه بذار برم که بی حبیبه خیلی غریبه
طاقت ندارم دل بی شکیبه
از فرط عطش لبهاش خشکیده رنگش پریده
ما بین گودال تو خون تپیده جون میده
حسین یا مظلوم
****
آه ای عمو حسین دین و دنیامی تنها مولامی
خوب میدونی که مثل بابامی
ریختن روی سرت این نا مردا تو یک ذره جا
افتادی از پا زیر دست و پا واویلا
حسین یا مظلوم
****
پیش دو چشمای خیس خواهرت خون شد پیکرت
خنجر گذاشتن روی حنجرت
لا اُفارق و عَمی نجوامه ذکر لبهامه
این که رو خاکه همه دنیامه بابامه
حسن یا مظلوم
شور_منممسلماننجف.mp3
2.76M
🌹اللّٰهُمَ عَجِّل لِوَلیڪَ الْفَرَج🌹
🎤بانوای:کربلایی #وحید_شکری🎤
💯شورطوفانی : منم مسلمان نجف💯
.
#شور
بند اول
منم مسلمان نجف/ریزه خور خان نجف
من از تبار قنبرم/غلام سلطان نجف
صاحب دنیا علی
مالک عقبی علی
ما تبار النوکر و
تو فقط آقا علی
خالق شوری علی
کلهم نوری علی
مخزن الاسراری و
سر مستوری علی
طریقت حیدر طریقت الله
رهی به غیر از این روم شوم گمراه
ختم کلام من سخن کنم کوتاه
قال رسول الله علی ولی الله
یا حیدر یا حیدر
بند دوم
مافوق ادراک علی/امیر افلاک علی
ممسوس فی ذات خدا/خاک کجاست خاک علی
حاضر و ناظر علی
بر عدو قاهر علی
انبیا را یک به یک
یاور و ناصر علی
ساقی کوثر علی
اول و آخر علی
مالک ملک بهشت
حضرت حیدر علی
اگر روم بیراه ز راه تو گهگاه
میان ظلمت من روم به سمت ماه
نداره شیعه به جز علی امیر و شاه
قال رسول الله علی ولی الله
یا حیدر یا حیدر
#سبک_منم_مسلمان_نجف
👇
سلام چون مطالب حجم ارسالی زیاد است دقت کنید فایلهای صوتی و متن جابه جا باشد متشکر التماس دعا
.
#حضرت_عبدالله
#شب_پنجم_محرم
عمه محکم گرفته دستش را
داشت اما یتیم تر می شد
لحظه لحظه عمو در آن گودال
حال و روزش وخیم تر می شد
باورش هم نمی شد او باید
بنشیند فقط نگاه کند
بزند داد و بعد هر تیری
ای خدا کاش اشتباه کند
این هم از عشیره می باشد
مرگ بازیچه ایست در دستش
مرگ را می زند صدا اما
حیف افتاده بند بر دستش
یادش افتاد روضه هایی را
که عمویش کنار او می خواند
حرف مادر بزرگ را می زد
روضۀ شعله را عمو می خواند
مادرش پشتِ در که در افتاد
نفسی مادرانه بند آمد
شیشه ای خورد شد به روی زمین
راه کوچه به خانه بند آمد
دستهای پدر بزرگش را
بسته و می کشند اما نه
دست مادر به دامنش افتاد
گفت تا زنده است زهرا نه
چل نفر می کشند از یک سو
دست یک بار دار سَد می شد
بین کوچه علی اگر می ماند
که برای مغیره بد می شد
کار قنفذ شروع شده اما
دخترش برد عمع آنجا بود
خواست تا سمت مادرش بدود
آنکه دستش گرفت بابا بود
پسر مجتبی است این دفعه
نوبت زینب است او ندود
داشت می مُرد داشت جان می داد
وای بر او که تا عمو ندود
نه که گودال،کوچه را می دید
همه افتاده بر سرِ مادر
به کمر بسته چادرش اما
به زمین خورده معجر مادر
تا ببیند چه می شود باید
به نوک پای خویش قد بکشد
شرط کردند هرکه می آید
از تنش هر که نیزه زد بکشد
از همانجا به سنگ اندازان
داد می زد تورو خدا نزنید
وای بر من مگر سر آورید
اینقدر سخت نیزه را نزنید
زره اش را که کندید از تن
اینکه پیراهن است نامردا
از روی سینه چکمه را بردار
وقت خندیدن است نامردا
هرچه گلبرگ بر زمین می ریخت
پخش هر گوشه بوی گل می شد
کم کم احساس کرد انگاری
دستهای عمه شُل می شد
دست خود را کشید تا گودال
یک نفس می دوید تا گودال
از میان حرامیان رد شد
بدنش را کشید تا گودال
باز هم پای حرمله وا شد
پیچ می خورد حنجری ای وای
دید در آخرین نگاه حسین
دست طفلی مقابلش افتاده
شاعر: #حسن_لطفی
.
.
#رباعی های مهدوی شروع جلسه شبهای #محرم 1400
*شب اول*
من آمده ام تا که امانم بدهی
دلمرده رسیده ام که جانم بدهی
امشب شب اول است و من منتظرم
تا اذن عزا به دیدگانم بدهی
*شب اول*
با اشک شما بزم عزا برپا شد
طومار شریف نوکری امضا شد
با ناله ی مادر تو زهرا امشب
پرونده ی شبهای محرم وا شد
____
*شب دوم*
من خسته کبوترم هوایی ام کن
مهمان حریم آشنایی ام کن
با قافله آمدم شب دوم ماه
همراه عقیله کربلایی ام کن
*شب سوم*
ای آرزوی هر شب مهتاب بیا
ای صبر و قرار دل بی تاب بیا
یک سفره ی بغض و گریه آوردم با
غم های رقیه جان ارباب، بیا
__
*شب چهارم*
بر سینه ی خسته ام کمی آه بده
بر قلب شکسته سوز این ماه بده
شبهای محرم است و دستم خالیست
این حرّ پشیمان شده را راه بده
_
*شب چهارم*
دنبال توأم ای نفسم پس برگرد
سخت است به کویت برسم پس برگرد
حساس به نام زینبی می دانم
بر عمه ی سادات قسم پس برگرد
_
#شب_پنجم_محرم
من منتظرم که خاک پایت بشوم
لبریز ترنم صدایت بشوم
امشب غم قتلگاه دارم به دلم
لب تر کن از این روضه فدایت بشوم
_
#شب_ششم_محرم
ای یوسف فاطمه بیا گریه کنیم
با زخم عمیق روضه ها گریه کنیم
امشب تو بیا کنا هم مهدی جان
با داغ یتیم کربلا گریه کنیم
_
#شب_هفتم_محرم
دنیای بدون تو عذاب است عذاب
بی تو دل عاشقان خراب است خراب
ما تشنه دیدار و تماشای توأیم
مانند لب تشنه ی نوزاد رباب
_
#شب_هفتم_محرم
ای منتقم خون خدا روضه بخوان
برگرد برای کربلا روضه بخوان
جانسوزترین روضه غم شش ماهه است
ای صاحب عزا خودت بیا روضه بخوان
____
#شب_هشتم_محرم
برگرد که در سرم تب عاشوراست
امشب شب اشک و ناله های لیلاست
من دل نگران چشم زخمی توأم
این روضه فقطعوهُ ارباً ارباست
____
#شب_تاسوعا
ای کاش که نذر گریه های تو شویم
یک جمعه پر از شور صدای تو شویم
آقا تو دعا کن که شب تاسوعاست
برگردی و ما همه فدای تو شویم
____
#شب_عاشورا
در سینه ی من قیامت عاشوراست
برگرد که فصل غربت عاشوراست
دنبال دوای درد هجران تا کی؟
زخم دل من به وسعت عاشوراست
____
#شام_غریبان
با آتش هجران تو تنها شده ایم
دلخسته ترین تبار دنیا شده ایم
آقا تو بیا بدون تو این شب ها
آشفته تر از زینب کبری شده ایم
___
صابر عابدی
#محرم
.
.
#نوحه #عربی
اسم القصيدة : شهر مذبوحي
اسم الرادود :#محمد_الجنامي
اسم الشاعر :#كرار_حسين_الكربلائي
المناسبة :عاشوراء محرم الحرام 1443
المكان : البصره/الفاو/حسينية وموكب ام الحسن
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
اهلاً وسهلاً ياشهر مذبوحي
بين هلالك وآنه بين نوحي
من البواچي كون تطلع روحي
يامحرم....يامحرم
...........................
بين محرم......يادمعه تنضم......بعد بين عيوني
ماعندي راحه......اشبع مناحه.... ياخلگ خلوني
يامحرم....... من تجيني يفز حنيني ودمعي بالعين
يامحرم....... تضيع روحي والگه روحي بمجلس حسين
يامحرم..... مانسيتك انت جرحي بكل السنين
فاگد عزيز وهاي اجت ايامه
تنام الخلگ والليل ابد مانامه
هلالك مثل جمره بگلب خدامه
يامحرم....يامحرم
..................................
شهر المصيبه..... روحي غريبه..... ياالم عشته اوياه
دمعاتي طاحت....... وجروحي صاحت..... يااباعبداالله
حسين جرحي...... مو شهر طول السنه ظل عايش وياي
حسين جرحي....... يامحرم وانت تلچم بالجرح جاي
حسين جرحي......حسين روحي حسين گلبي حسين مولاي
لاتعتقدني يامحرم ناسي
اسم الحسبن اشتمه گبل انفاسي
هلالك ضوى بس صار شيب براسي
يامحرم......يامحرم
...............................
ابچي اعله موده..... وثيابي سوده..... وأحضر ابتعزيته
دموعي هويتي...... بساعة منيتي..... طير اعيش ابيته
مانسيته....... انسه كل الناس بس هو على البال
مانسيته ..... حسين مو بلسان كون بدمعه ينگال
مانسيته..... واليخدمه يحسبه واحد .من العيال
خدامه دللها وسليبه اثيابه
والزهره تگعد هالليالي ابابه
تقراله آيحسين آيمصابه
يامحرم........يامحرم
...........................
البارحه امي...... بس تبچي يمي.... وگلت يمه اشصاير
لزمتلي ايدي..... وگالت اوليدي..... إيهل محرم باچر
يبني يبني.... لاتقصر وأخدم حسين بحياتك
يبني يبني.... بالمجالس التزم تضمن نجاتك
يبني يبني....... وأذكر ابنياته من تذكر بناتك
امي بست چفها وگلت يايمه
بشيباتچ احلف مااعوف الخدمه
عطرك يهل ومن تبتعد نشتمه
يامحرم....يامحرم
................................
انت محنه..... بگلوب اهلنه..... قدس الله ايامك
شهرك يمرنه...... يكسر ظهرنه...... ننحني گدامك
يوم عاشر......تفز حتى الموته تصرخ وا حسيناه
يوم عاشر...... الشمر گاعد فوگ صدر حسين نلگاه
يوم عاشر...... يگول مت من العطش وأحنه سمعناه
بهلالك انشوف الشمر حز راسه
تراوينه حافر خيلهم من داسه
اتذكرنه بخيامه وعطش عباسه
يامحرم........يامحرم
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
👇