eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
11هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🎼سبک:شبای بی تو بودن آقا شب عذابه ✍شاعر : کربلایی علی صمدی بند اول : مدینه غربت داره تو در و دیواره کوچه هاش نامرد فراوونه ولی مردی نداره کوچه هاش داغ بزرگ و سختی رو به دل میزاره کوچه هاش کوچه ی تنگ و صحبت از قباله و غصب فدک کوچه تنگ و زخمی که به روی آن خورده نمک حق مادر رو نامردای روزگار خوردند خدا میدونه چی به سر مادر آوردند یا فاطمه یا ام ابیها مدد زهرا (-) بند دوم: از اون به بعد رو میگرفت فاطمه پیش مرتضی کسی نفهمید که چرا لکنت گرفته مجتبی تو خواب می گفت مادرم ما نامرد نزن توروخدا مردک نانجیب پست که راه مادرم رو بست با سیلی و با نعره هاش غرور مادرو شکست افتاده رو زمین ناموس خدا واویلتا پژمرده میشه یاس مصطفی واغربتا یا فاطمه یا ام ابیها مددی زهرا بند سوم: موقع غسل پیکرش چی میبینه ابوتراب پهلو و بازو ی کبود علی رو داد خیلی عذاب میگه نرو فاطمه جان منو نکن خونه خراب نگاه بکن حسینمون نمیشه ساکت عزیزم چه جوری من خاک روی این پیکر پاکت بریزم خداحافظ ای همه ی وجود من زهرا بعد از تو علی میشه دیگه تنهاتر از تنها یا فاطمه یا ام ابیها مدد یا زهرا ... 👇
Moghadam-Shab3Fatemieh21398[01].mp3
8.37M
وای از داغ مادر ، غم میباره از چشای حیدر داره میسوزه در ، پس چی شد سفارش پیغمبر چه روزا که با طعنه دل مارو آزردن برا کشتن زهرا همه هیزم آوردن عدوی حروم زاده درو میزنه ممتد مادر پشت در رفت و صدای لگد اومد آی یجوری زدن که نَمونه آی خدا مادر من جوونه ... آی ننم وای ، ننم وای ، ننم وای ... مادر با این لشکر ، میجنگه فقط به عشق حیدر تنها مونده زهرا ، پس چی شد سفارش پیغمبر واسه بیعت زوری دیدم حیدرو بردن خدایا تو شاهد باش اینا خیلی نامردن ای اَمَن یُّجیب من ببین که شدم مضطر یه کاری بکن فضه در افتاده رو مادر علی با چِش گریون میگفت فاطمه برگرد حسن هی صدا میزد مغیره نزن نامرد وای رو خاک افتاده نیمه جونه وای خدا مادر من جوونه ... وای ننم وای ، ننم وای ، ننم وای ... تنها و بی یاور ، افتادی رو خاک صحرا بی سر زینب شد بی معجر ، پس چی شد سفارش پیغمبر واسه درهم و دینار حسین منو کشتن به دنیای بی مقدار حسین منو کشتن چه دعوایی شد واسه سر تو پای نیزه دیدم خولی گفت رأس حسین خیلی می اَرزه امیر حرم پاشو همه خیمه غارت شد برام گفتنش سخته به زنها جسارت شد امید حرم پاشو حسینم به غارت رفت ببین دختر حیدر برای اسارت رفت وای کنار تن تو رسیدم وای رگای گلوتو بوسیدم وای مگه مادرت رو ندیدن وای چرا پس سرت رو بریدن وای امان از دل عمه زینب وای یکی بی هوا زد به زینب ... وای حسین وای ، حسین وای (2) ... شاعر : https://eitaa.com/emame3vom/54175 .
. چون ماهی اَم ز خاک به دریا فراری اَم گرمایی ام ز مذهب سرما فراری اَم آب زلال را نکنم با قَذِر، عوض از نانِ غیر سفره‌ی مولا فراری اَم از هر تعیّنی که مرا جذب خود کند... غیر از شکوهِ حیدر و طاها فراری اَم از هر چه اَم ز دینِ خدا دور می کند... مانند اهل علم ز فتوا، فراری اَم مردانه بر درِ دل خویش ایستاده‌ام با اهل شهر، دمخورم امّا فراری اَم این چهره‌های خسته مرا خسته می‌کند از قبل و حال، رَسته، به فردا فراری اَم در آن جماعتی که به دنبالِ حق نی‌اَند... از جمع، به جهاد فرادىٰ فرارى اَم " شاديّ و شُكر " گمشده‌ی روزگار ماست در غم به حِصن زينب كُبرىٰ فرارى اَم شادم ولی به شوق ظهور است شادی ام از هر چه جز ظهور مسیحا فراری اَم كوهِ غمم به وعده‌ی حق، آب می‌شود از غیرِ قولِ اَصدَقِ یکتا فراری اَم حتی زبور، شاهد این قول محکم است از هر که غیر حُجّتِ عُظمىٰ فراری اَم من از ازل به گردنم این عهد و عقد هست از هر که غیر یوسف زهرا فراری اَم ۲۶ آذر ۱۴۰۰ .
. قصیده واره هر گاه گشت از دهنی ادعا بلند از گوشه گوشه ی دو سرا شد بلا بلند از سایه انتظار حقیقت چه میکشی؟! در پیش کبریا نشوی از ریا بلند گیرم عصا به دست گرفتی ولی چه سود از دست موسوی ست مقام عصا بلند گنج خدا همیشه به کنجی عیان شود "اقرا" ببین که گشت ز غار حرا بلند دریای علم خواهی اگر ، پس خموش باش ماهی نمیشود ز دهانش صدا بلند امروز زیر خاک نهان میشوی ولی از خاک ، کِشته ی تو شود در جزا بلند در موقفی که قیمت هر کس به قلب اوست دیگر چه فرق قامت کوتاه یا بلند جانت که بود ، جسم تو هم قیمتی شود الفاظِ مُرده میشود از محتوا بلند دوزخ تجلّی عمل دنیوی ماست بنگر که گشته آتش ما تا کجا بلند شد از گناهکاری ما دوزخ آتشین گردید قدّ شعله ز خاشاکِ ما بلند افسردگیست حاصل چشمان خشک ما از آبیاری است درخت و گیا بلند دائم مقیم باش و مکش پای خویش را از درگهی که شد به دعا دستها بلند رحمت نزول میکند از آسمانِ حق هر جا که میشود ز دهان ربنا بلند غفران بدون معصیت ما چه رنگ داشت؟ قدر ثواب گشت ز ننگ خطا بلند باز است راه دوست ، "تعالوا" به سوی او از عرش گشته است خطابِ  "بیا" بلند بنگر به دقّت قلم صنع کردگار از علم بانی است یقینا بنا بلند با نفیِ غیر ، صحبت از دوست روشن است الّا شود به یُمن تجلّی لا بلند ممکن کجا و وهم وجود دو روزه ای بر غیر قدّ اوست قبای بقا بلند تدبیر میشود غل و زنجیر با قدر هر جا که میشود به حکومت قضا بلند بی دست و پا اگر نشوی ، پا نمیشوی اینجا نمیشوی ز درازی پا بلند کوتاهِ قصه اینکه بلند است زلف یار ورنه نبود اینقدر این ماجرا بلند گاهی قلم مرا به مسیر تو می برد اصلا چرا ردیف شد این شعر با بلند وقتی غرض ز شعر ، سرودن ز حیدر است گردد ردیف شعر به مدحش ز جا بلند گر قدر دیگران به ثنا میشود بلند گردد ولی ز مدح علی هر ثنا بلند جز او کسی مقام "سلونی" نداشته ست بر دوش غیر اوست یقین این عبا بلند در اوج هر بلا و مصیبت که دیده اند گفتند "یا علی" همه ی انبیا بلند تا هیچ شک و شبهه نماند برای کس یا ایهاالرسول بخوان  "هل اتی" بلند یاسین اگر نکرد اثر در دل دل حسود گاهی بخوان به گوش کرش "انّما" بلند لا میشوند آن دو و از بین میروند گردد اگر که نون ز میان لنا بلند وقتی که کار سخت شد و یاوری نبود در بین جنگ گشت فقط مرتضی بلند افتاد لرزه بر بدن دشمنان او تا گشت ذوالفقارِ شه لافتی بلند با ذوالفقار بر سر مرحب زد آنچنان کز ذوالجلال خاست دوصد مرحبا بلند جبریل گفت دستمریزاد یاعلی گردید از زبان نبی حبذا بلند آری اگر نبود مراعاتِ حال خلق او مینمود جای دری ، قلعه را بلند در ابتدای لشکر علی تیغ را که زد شد لشکر از اصابت آن ز انتها بلند ثبت است بر جریده عالم فقط علی تا صبح محشر است فقط این لوا بلند بال و پر اجابت ما حُبّ حیدر است شد از عنایت علوی هر دعا بلند "ارواح ماسواه فداه" که سوی اوست دستانِ خالیِ همه ی ماسوا بلند وقتِ کرم ز فرط حیا از گدای خود سر را نکرده است به پیش گدا بلند از فرط لطف توست طلبکار گشته ایم آری گدا ز لطف تو سازد صدا بلند ما از عنایت تو رسیدیم تا خدا کَه میشود ز جاذبه ی کهربا بلند حتی اگر عتاب نمایی مرا علی از من شود فقط "لک روحی فدا" بلند از دست رفته ایم به فریادمان برس تنها مگر که لطف تو سازد مرا بلند جمادی الاولی ۱۴۴۳ صائب تبریزی : از پختگی ست گر نشد آواز ما بلند کی از سپند سوخته گردد صدا بلند .
کانال امام حسین (_۲۰۲۱_۱۰_۱۲_۰۸_۲۳_۳۸_۱۹۵.mp3
14.36M
📋سلام سایه ی سرم کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سلام سایه ی سرم سلام ‌یار و یاورم تو ناخوشیا فقط دلم خوشه به حرم کربلا اینجاست قلبم آرومه چون از توو هیئت گنبد معلومه چیزی که مارو به تو میرسونه همین حال و هوای خوبمونه محرما سینه میزنیم آخه همین فقط برای ما میمونه من هواتو / دوست دارم نوکراتو / دوست دارم کربلاتو / دوست دارم حسین دلم هرجا که بره آخر پیش تو میاد اونی که تو رو داره بهشت واسه چی میخواد من تورو میخوام ای بهشت من با تو رقم خورد سرنوشت من منم گدای قدیمیه شما که از تو غیر تو چیزی نمیخوام روزای بی‌کسی زیاده ولی شبای روضه‌ی تو بسه برام مستمندم / بیچارم مثل بارون / میبارم با خیالت / بیدارم حسین کدوم شبه که دلم هوای تو نکنه کدوم‌ سره خودشو فدای تو نکنه بین این لشکر رسمِ همیشه هرکی بی‌سر شد سردارت میشه شکوه استقامت شیعه رو باید توو چشم شهدا ببینی شبیه محسن حججی باید خودت رو محضر آقا ببینی بیقرار / چشماتم آقا گیر / امضاتم تا قیامت / باهاتم حسین *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .@madahanpirbakran
. يا مهدي آجرك الله اَصلِ اَصلِ اُصول دین، زهراست آدمی، تحت این لوا زیباست غیر زهرا و اهل او باقی... همه، مُشتی خیال و باد هواست حضرت فاطمه بُوَد اسلام کوثر، آئینه‌ی تمام خداست هیچ‌کس شِبهِ فاطمه نَبُوَد مثل پروردگار، بی‌همتاست عفّت بی‌نهایتِ مادر... از مزار نهانی‌اَش پیداست کفش پاهای فضه‌اَش زَر نیست خاک پای کنیز او زَر ساست بینِ افلاکیان، مُدام ِ مُدام سرِ خدمت‌گزاری‌اَش دعواست ‌باطنِ لَيْلَةُ الْمَبيت، علیست لَيْلَةُ الْقَدر، بابِ خیرِ نساست گونه، بر خاک می‌زند جبریل... هر زمان، نزد دخترِ طاهاست وای می لرزم از خیال غَمَش فاطميّه، همین مرا سوداست: دست‌بسته، غریب، بی‌یاور شاهد تازیانه‌ها مولاست غیرتُ الله باشی و بینی... که عزیز تو پشت در، تنهاست غیرتُ الله باشی و بینی... آه، ناموس خانه در مَرْآست غیرتُ الله باشی و بینی... گُلِ تو پرپر از غلاف دغاست مرهمی جز ظهور مهدی نیست صاحب پرچم تقاص کجاست؟ راه حلّ امام صادق‌مان... چلّه‌ی ضجّه و دعا و بُكاست مرکزِ این تبار، فاطمه است شاهد گفته‌ام حدیث کساست پیشگام غدیرجویی اوست قلّه‌ی کوه " ... والِ مَن والا... "ست مثنوی‌ها زَبون خطبه‌ی او اَصلِ اَصلِ اُصول دین، زهراست آذر ماه ۱۴۰۰ - فاطميّه اوّل ۱۴۴۳ .
. پرستوی مهاجرم ، چرا ز لانه می روی اگر ز لانه میروی ،چرا شبانه می روی قرار من شکیب من ، مهاجر غریب من فدای غربتت شوم ، که مخفیانه می روی حیات جان امید دل ، علی بود ز تو خجل که با کبودی بدن ، ز تازیانه می روی کبوتر شکسته پر ، مرا به همرهت ببر چرا بدون همسرت ، ز آشیانه می روی چهار طفل خون جگر ، زنند در غمت به سر تو بر زیارت پدر ، چه عاشقانه می روی الا به رخ نشانه ات ، مگر شکسته شانه ات که موی زینبین خود ، نکرده شانه می روی همای بی ترانه ام ، چرا ز آشیانه ام به کوی بی نشان خود ، پر از نشانه می روی فتاده بر دلم شرر ، که تو در این دلِ سحر ز همسرت غریب تر ، برون ز خانه می روی «میثم» از چه واهمه تو راست مهر فاطمه به حشر هم سوی جنان بدین بهانه می روی .
‍ ‍ . در میان درب و دیوار است زهرا نیمه جان العجل صاحب زمان ناله ی یا مهدی اش پیچیده بین آسمان العجل صاحب زمان 🌸🌸🌸🌸🌸 شد شکسته بین‌ کوچه بازوی خیرالنساء یا اباصالح بیا هر کسی زد فاطمه را روبه روی مرتضی یا اباصالح بیا 🌸🌸🌸🌸🌸 شد شکسته‌ گوشوار فاطمه در کوچه ها یا اباصالح بیا خورده سیلی از عدویش روبه روی مجتبی یا اباصالح بیا 🌸🌸🌸🌸🌸 با لگد شد محتضر در پشت در خیرالنساء یا اباصالح بیا محسن شش ماهه در راه علی گشته فدا یا اباصالح بیا 🌸🌸🌸🌸🌸 وقت غسل فاطمه، حیدر شده لطمه زنان العجل صاحب زمان در میان غسل،از پهلوی او خون شد روان العجل صاحب زمان 🌸🌸🌸🌸🌸 مرتضی شد پیر، وقت دفن زهرای جوان العجل صاحب زمان خون به جای اشک از چشمان او گشته روان العجل صاحب زمان ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. کوهم ولی از فراق تو لرزیدم آمد به سرم از آنچه می ترسیدم می سوزم از این داغ که وقت غسلت رویی که به من نشان ندادی دیدم شاعر: .👇
. یا صاحب الزمان (عج) ! ... موکول می کنم، گِلِه هجر را به بعد، این روزها، حال مادرتان رو به راه نیست. ** سردار بدر و خیبر، دیگر ز پا فتاده، دستی به دوش سلمان، دستی به سر نهاده. مهدی (عج)! بیا، کمک کن، جد مطهرت را بیرون ببر ز خانه، تابوت مادرت را .
‍ . ... یا صاحب الزّمان،تسلیت آقا هستی عزادار مادرت زهرا با آه سینه رفتی مدینه یاصاحب الزّمان آجرک الله.... یا یاصاحب الزّمان عجّل ظهورک.... 🌸🌸🌸🌸🌸 مادرت کشته شد بی جرم و گناه در راه حمایت از ولی الله بین جوانی شد قدکمانی یاصاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 روی خیرالنساء گردیده نیلی مقابل حسن او خورده سیلی ثانی مرتد زهرا را بد زد یاصاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 دشمن به خانه حیدر حمله کرد بستند دست او را اشرار نامرد خانه ی مولا پر شد از اعداء یاصاحب الزّمان آجرک الله... 🌸🌸🌸🌸🌸 بیعت ِاجباری از حیدر، ای وای چهل نفر زدند،بر کوثر، ای وای امان از آزار سینه و مسمار یاصاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 بین دیوار و در ،کشته شد محسن روبه روی مادر،کشته شد محسن چاره ی مولا گشته یک عبا یاصاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 اهل سقیفه در بین‌ کوچه ها زدند به فاطمه پیش مرتضی ماه شاه دین خورده بر زمین یاصاحب الزّمان آجرک الله.... 🌸🌸🌸🌸🌸 با ضرب غلاف قنفذ ملعون بازوی فاطمه گشته غرق خون زهرای اطهر گردید محتضر یاصاحب الزّمان آجرک الله.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) 👇