.
#زمینه
#زمزمه
#امام_کاظم #علیه_السلام
🔹السّلامُ عَلیكَ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍلإِْﻣَﺎمُ ﺍلعاَﺑِﺪُ🔹
السّلامُ ﻋَﻠَﻴﻚَ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍلإِْﻣَﺎمُ ﺍﻟﺴَّﻴِّﺪُ ﺍﻟﺮَّﺷِﻴﺪُ
زندان گرفته
حتی صدای مرد زندانبان گرفته
حتی زنی بد
از ساحتش بوی خوش ایمان گرفته
زنجیر و پابند
از استخوانهایش توان و جان گرفته
مثل مدینه
مولای ما انگشت بر دندان گرفته
هر تازیانه
با کینه از پهلوی او تاوان گرفته
از سفرهی او
دشمن سه روزی هست آب و نان گرفته
اما بهجایش
هر نیمهشب روی سرش قرآن گرفته
ذهنم دوباره
حال و هوای روضهای عطشان گرفته
آتش کشیدند
آتش بمیرم معجر و دامان گرفته
شام غریبان
گوشه به گوشه بارش باران گرفته
رقّاص شامی
آسایش از یک کاروان مهمان گرفته
عمامهای را
خاکستری پر شعله و سوزان گرفته
نی غرق نور است
انگار خولی نیزهای تابان گرفته
بابا کجایی
با نام بابا یک سه ساله جان گرفته
#مجید_لشکری
.👇
.
#زمزمه
#شهادت_امام_موسی_کاظم علیه السلام
به قلم امیر قربانی فر ✍
#زبانحال_حضرت_معصومه
◾️◾️
چند وقته بابا ، چشمانتظارم
تا بیایی سر روی زانوهات بزارم
یه مدتی هست ، تو رو ندیدم
من دخترم بیشتر ازین طاقت ندارم
دختری که بابا نداره
مثل گلِ بدونِ برگِ
خودت میدونی واسه دختر
دوریِ بابا مثلِ مرگِ
◾️◾️
زانویِ غم تو ، بغل میگیرم
خدا اگه بابام نیاد من هم میمیرم
آروزم اینه ، بین نمازم
یه بارِ دیگه بابامو بغل بگیرم
من شنیدم دستاتو بستن
برات بمیرم مهربونم
سخته برام حتی یه لحظه
بدون تو زنده بمونم
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
هر دختری که ، تو دنیا باشه
عشقش فقط دیدنِ خنده ی باباشه
آروم میگیره ، کنار بابا
نمیتونه از پدرش اصلا جداشه
میگن شهید شدی بابایی
یه بغضی قلبمو گرفته
الهی دختری نبینه
که باباش از این دنیا رفته
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
میون اشک و ، گریه و ناله
میگم براتون از یه دختر سه ساله
سر باباشو ، براش آوردن
اینجوری زنده موندنش یقین محاله
میگفت فدای سر بابام
اگر که گوشواره مو بردن
اما بجاش کنج خرابه
بابامو واسه من آوردن
👇
5884266884.mp3
12.09M
کربلایی#وحید_شکری
📍شور
#متن: خوشی دنیا رو نذر غمت کردم
banifateme-Shahadat-emam-kazem-01.mp3
1.54M
|⇦•در گوشهای شکسته ..
#روضه و توسل ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام _سید مجید بنی فاطمه
.
|⇦•در گوشهای شکسته ..
#روضه و توسل ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام _سید مجید بنی فاطمه•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
در گوشهای شکسته زِ آوارِ بیکَسی
تنها اسیر و خسته و بیآشنا منم
یلدا ترین شبی که دید فلک قسمتم شده
در این سیاه چال هم نفس غصه ها منم
با خشتهایِ سنگی و با میلههای خویش
زندان به حال و روز دلم گریه میکند
خون میچکد زِ حلقه و میسوزد از غمم
زنجیر هم ز سوزِ دلم گریه میکند
پوسید پیکرم که پس از چهارده بهار
در تنگنایِ سرد و نموری فتادهام
از بارِ حلقهها تنم خُرد می شود
دور از شعاع کوچک نوری فتادهام
چشمم به میله های قفس خو گرفته است
کِی می شود که خنده به روی رضا زنم
کو دخترم که باز بخندد برابرم
کو قوتی که شانه به موی رضا زنم
*آی جوونا خدا نیاره آدم تو خونه اش باشه بدونه باباش هرشب دم افطار به جای اینکه افطار براش ببرن تازیانه میزنن ..*
ــــــــــــــــــ
#امام_کاظم
#شهادت_امام_کاظم
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
👇
ShahadatImamKazem1400[01].mp3
6.04M
#روضه_امام_کاظم
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
عمری زدیم از دل صدا باب الحوائج را
خواندیم بعد از ربنا باب الحوائج را
روزی ما کرده خدا باب الحوائج را
از ما نگیرد کاش “یا باب الحوائج ” را
هرکس صدایش کرد بیچاره نخواهد شد
کارش به یک مو هم رسد پاره نخواهد شد
یادش بخیر آن روزها که مادر خانه
گه گاه میزد پرچمی را سردر خانه
پر می شد از همسایه ها دور و بر خانه
یک سفره ی نذری ، قدر وسع شوهر خانه
مادر پدرهامان همین که کم میاوردند
یک سفره ی موسی بن جعفر نذر می کردند
عصر سه شنبه خانه ی ما رو به را میشد
یک سفره می افتاد و درد ما دوا میشد
با اشک وقتی چشم مادر آشنا میشد
آجیل های سفره هم مشکل گشا میشد
آنچه همیشه طالبش چندین برابر بود
نان و پنیر سفره ی موسی بن جعفر بود
گاهی میان روضه ی ما شور می آمد
پیرزنی از راه خیلی دور می آمد
با دختری از هر دو چشمش کور … می آمد
بهر شفای کودک منظور میِ آمد
یک بار در بین دعا مابین آمینم
برخاست از جا گفت دارم خوب می بینم
آنکه توسل یاد چشمم داد مادر بود
آنکه میان روضه می زد داد مادر بود
آنکه کنار سفره می افتاد مادر بود
گریه کن زندانی بغداد مادر بود
حتی نفس در سینه ی او گیر می افتاد
هر بار که یاد غل و زنجیر می افتاد
می گفت چیزی بر لبش جز جان نیامد … آه
در خلوت او غیر زندانبان نیامد … آه
این بار یوسف زنده از زندان نیامد … آه
پیراهنش هم جانب کنعان نیامد … آه
از آه او در خانه ی زنجیر شیون ماند
بر روی آهن تا همیشه ردّ گردن ماند
این اتفاق انگار که بسیار می افتاد
نه نیمه ی شب موقع افطار می افتاد
هر شب به جانش دست بد کردار می افتاد
ShahadatImamKazem1400[03].mp3
4.13M
🎙بهشتی آفریده گوشۀ تاریک زندانش (واحد)
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
غمی ویرانتر از بغض گلو افتاده در جانش
بزرگی که زبانزد بود در این شهر ايمانش
کسی که از خلیفه تا گدای کوچهگرد شهر
نمکپرورده بود از سفرههای فضل و احسانش
به حکمت، آیه آیه از لبش والعصر جاری بود
به رحمت، هر سحر فوج ملک بودند مهمانش
سكوت اشک زهرا بود و باید خواند دریایش
شکوه نام حیدر بود و باید خواند طوفانش
کسی از پشت این در دست خالی برنمیگردد
مگر بخشیده باشد حضرت موسی دوچندانش
به عطر ربنای جاری بین قنوت خود
بهشتی آفریده گوشۀ تاریک زندانش
نگاهش قبلهٔ خورشید و از زیباییاش این بس،
بگویم هست ماه آسمان آیینهگردانش
دلش آشفتهتر از تشنه کامیهای عاشوراست
عطش پشت عطش میریزد از لبهای عطشانش
گلو میداند این بغض نفسگیر صدایش را
که حتی کوه باشد میکند این داغ ویرانش...
شاعر: مهدی حنیفه
#واحد #شهادت_امام_کاظم
.
#امیرالمؤمنین
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلیِّ بنِ أَبِی طالِب وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ.
همیشه نُقلِ اَذکارم، علی بن ابی طالب
ردیفِ نابِ اشعارم، علی بن ابی طالب
صلات من، ذكات من، حیات من، ممات من
همه رفتار و کردارم، علی بن ابی طالب
زمین خوردم علی گفتم، ضَرَر بُردم علی گفتم
به هر سختی مددکارم، علی بن ابی طالب
علی ای فِکر و ذکر من، تویی آن فکرِ بِکر من
تمامِ حُسنِ اَفکارم، علی بن ابی طالب
علی جَنّت علی رضوان، علی باغ و علی بُستان
صفای هر چمن زارم، علی بن ابی طالب
گُنه کارم گُنه کارم، ولی شادم تو را دارم
مرا ناجیِ از نارم، علی بن ابی طالب
چه در دنیا چه در عقبی، به دست مِهر تو مولا
امان از هر بلا دارم، علی بن ابی طالب
تویی برهان تویی میزان، تویی تفسیری از قرآن
تویی معیار و آمارم، علی بن ابی طالب
زدم سنگ تو بر سینه، الا ای یارِ دیرینه
شدی زین رو تو دلدارم، علی بن ابی طالب
منم درد و تویی درمان، شفایم میدهی یک آن
من از عشق تو بیمارم، علی بن ابی طالب
به مسجد غرقِ احسانی، به ميدان شيرِ غرّانی
دو وَجهَت را خريدارم، علی بن ابی طالب
تويی که جانِ داداری، زِ من جان را طلبکاری
به تو جان را بدهکارم، علی بن ابی طالب
به زهرایت قسم يارا، نخواهم بی تو دنیا را
به موی تو گرفتارم، علی بن ابی طالب
نه قنبر نه که سلمانم، نه میثم نه که مقدادم
به گلزار تو چون خارم، علی بن ابی طالب
غلامِ مجتبی هستم، زِ جامِ زينبی مستم
حسینت را عزادارم، علی بن ابی طالب
دلی گویم دلی گویم، بدون مَعْطَلی گویم
سگ کوی علمدارم، علی بن ابی طالب
هم ایوان طلا خواهم، هم از تو کربلا خواهم
تمنای دلِ زارم، علی بن ابی طالب
خدا را شُکر می گویم، رَهِ حقِ تو می پویم
از این کرده شعف بارم، علی بن ابی طالب
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍️
#مدح #امام_علی
.
ShahadatImamKazem1400[04].mp3
1.84M
🎙به ضربِ تازیانه روزهات را باز میکردند (واحد)
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
جهان را، بیکران را، جن و انسان را دعا کردی
زمین را، آسمان را، ابر و باران را دعا کردی
تمامِ مردمِ ایران سرِ خوانِ شما هستند
که هم شیراز، هم قم، هم خراسان را دعا کردی
اثر کرده دعایت در زنی آوازهخوان حتی
و این یعنی تمامِ روسیاهان را دعا کردی
مبادا آنکه دِینی باشد از زنجیر بر دوشت
غل و زنجیر را، دیوارِ زندان را دعا کردی
به ضربِ تازیانه روزهات را باز میکردند
تو اما قبلِ افطارت نگهبان را دعا کردی
شاعر: سیده فرشته حسینی
#شهادت_امام_کاظم