🍀،لحظه اجابت دعاست🍀
🌹یاالله💫بی اولادان را اولاد صالح نصیب بگردان،،
🌹یاالله💫همنشین صالح نصیبمان کن!
🌹یاالله💫مارا از شر بدیها ، کذب و دروغ ، تهمت حفاظت بفرما
🌹یاالله💫دیدارت را نصیبمان کن.
🌹یاالله💫ما را در دنیاواخرت ، خوشبختی و سعادت عطا بفرما،،
🌹یاالله💫جنت الفردوس را نصیبمان بگردان،،
🌹یاالله💫فقر و اعتیاد و فساد را از خانه و خانواده های ما دور بگردان،،
🌹یاالله💫کینه ها را از دلهایمان بیرون کن،یاالله از غیبت حفاظتمان کن
🌹یاالله💫همه بیماران چه در تخت بیمارستان و چه در منازل هستن ، شفای عاجل و کامل نصیبشان بگردان،،
🌹یاالله💫تا از ما راضی نشدهای ، موت مان مده
🌹یاالله💫ما را از عذاب قبر نجات ده،
🌹یاالله💫روزی حلال نصیبمان بگردان
🌹یاالله💫تمام سنتهای نبی کریم را در زندگی و وجودمان جاری بگردان
🌹یاالله💫زندگی پر خیر و برکت ، نصیبمان بگردان،،
🌹یاالله💫توفیق خدمت صادقانه به والدین نصیبمان فرما،
🌹یاالله💫غم وغصه و پریشانی را از خانه های ما بدور گردان،،
🌹یاالله💫حساب و کتاب را بر ما آسان بگیر.
آمين يا رب العالمين
عاقبت همگیتون بخیر انشالله🙏
هدایت شده از کانال متن روضه
babolharam mirzamohamadi.mp3
1.54M
⇦🕊*روضه و توسل جانسوز عرفه 94_ حجت الاسلام میرزامحمدی *↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
✘ایتا JOin↶
@babolharam_ir
گفتیم یا حسین و خدا هم خریدمان
امسال هم نکرده نا امیدمان
با پای خویش مجلس روضه نیامیدیم
زهرا خودش به ماه محرم کشیدمان
یاد تمام گریه کنان حرم بخیر
پیرغلامهای محاسن سپیدمان
آرام تا نوای حسین جان بلند شد
آمد صدای رفیق شهیدمان
اجداد ما برای حسین تکیه می زدند
پرچم بوس روضه خدا آفریدمان
خاصیت حسین جدایی زغیر اوست
یک جلوه کرد و از همه عالم بریمان
با این همه گناه چه تحویلمان گرفت
گویا به وقت معصیت ندیدمان
جا ماندیم از سفر کربلا چقدر
آمد شمیم سیب و به اینجا کشیدمان
هرکس خوب گریه کند یار فاطمه است
زهرا برای یار ی خود برگزیدمان
مادر بُنیَّ گفت وهمه عالم ریخت به هم
*حضرت زینب فرمود: مادرم را خواب دیدم بعد عاشورا ،کجا بودی؟ فرمود: ندیدی منو شب عاشورا دور خیمه ها ناله میزدم ، ظهر عاشورا دنبال حسین، عصرعاشورا تو گودال، قتلگاه سرحسین تو بغل من بود، شمر سر و جدا کرد دل میبریدم، صدا میزدم بُنیَّ این همه آب... *
آن آتش جگر چه به آتش کشیدمان
*سه ساله است بغل عمو ایستاده، دید خون بالا میاره امام حسن، پاره های جگر رودید، نوشت نامه ای امام حسن علیه السلام، داد به نجمه فرمود: روزی قاسم گیر میکنه بده بهش، اومد خدمت عمو اجازه بده برم، فرمود: برو یادگار حسن هستی، طاقت داغت رو ندارم ، اومد زانو بغل نشست، نجمه خانوم، چی شده؟ اشک میریزه صدا زد عمو منو قبول نکرد، گفت: بابات حسن نامه داده، دوید عمو نامه دارم ،تا ابی عبدالله دست خط امام حسن رو دید، از حال رفت، از بس گریه کردن، زینب اومد فرمود: براش زره بیار ،زره و کلاه خود اندازش ندیدند، کفن تنش کردن، وقتی عباس قاسم رو سوار اسب کرد، پاهاش به رکاب اسب نمی رسید*
دیدند خسان گلی ز ره می آید
طفلی سوی صد فوج و سپه می آید
گفتند اگر چه سیزده ساله است
به به که چو ماه چارده می آید
*اومد ایستاد صدا زد: "هل مِن مُبارز؟" رجز می خوند " ان تنکرونی فانا ابن الحسن(ع) سبط النّبیّ المصطفی المؤتمن "ازرق شامی چهار پسر داره، اولی اومد، با حربه گردنش رو زد،تا چهارمی، لشکر حسین ،زنها تکبیر گفتند، سپاه کوفه مسخره کردند ازرق رو، اومد جلوی قاسم ابن الحسن، ابی عبدالله فرمود: به نجمه بگید دعا کن توخیمه، اومد گفت بچه با این جسه ی کوچیکت چه جوری حریف من هستی؟ آقا فرمود:من بچه ام، تو با ادعات، بند پوتینت رو نبستی ،سرخم کرد، گردنش رو زد ،همه گفتند الله اکبر،یکی صدا زد این پسر شیر جمل است، گفتند زره نداره با سنگ بزنید، سنگباران کردند،سنگ زدند، بدن خون ریزی کرد، شمشیر و نیزه زدند *
ای حسن زاده حسن در حسنت میبینم
روح توحید میان سخنت میبینم
روی لبهای تو با نیزه نوشتند حسن
خط کوفی به عقیق یمنت میبینم
گفته بودم که بپوشان سرگیسویت را
که به هم ریخته زلف شکنت میبینم
پدری کردم و بوسه زتو حق من است
اثرنعل به روی دهنت میبینم
*ازبالای اسب رو زمین افتاد ،صدا زد: عمو به فریادم، برس امام حسین علیه السلام آمد، دید قاتل نشسته روسینه سرقاسم روجدا کنه، دست قاتل رو جدا کرد، هفده نفر رو ابی عبدالله کشت، ناگهان شنید صدای قاسم میاد میگه عمو استخوانم شکست، وقتی بغلش کرد پاهاش روی زمین کشیده میشد، بند بندس جدا شدند*
یوسف نجمه چه بسرت آوردند
پنجه گرگ براین پیرهنت میبینم
قدری آرام بگیر ماندم از اسب چگونه به زمین افتادی
جای نیزه زدو سو بر بدنت میبینم
قدری آرام بگیر ی بغلت می گیرم
این چه وضعی است که بر حال تنت میبینم
*صدا زد برای عمو سخته چیزی بخواهی نتوانم برآورده کنم*
هرچه بالا بکشم سینه ی تو برسینه
باز برخاک بیابان بدنت میبینم
هدایت شده از حداث الحسین علیه السلام
زیارت جامعه کبیره_تراک 1.mp3
25.62M
🔊 #زیارت_جامعه_کبیره
🎤 " حجةالاسلام میرزامحمدی
☑️ تراک ۱
🔹️ کانال رسمی #استادمیرزامحمدی
🆔 @huddath_al_hussain_ir
هدایت شده از حداث الحسین علیه السلام
زیارت جامعه کبیره_تراک 2.mp3
21.48M
🔊 #زیارت_جامعه_کبیره
🎤 " حجةالاسلام میرزامحمدی
☑️ تراک ۲
🔹️ کانال رسمی #استادمیرزامحمدی
🆔 @huddath_al_hussain_ir
اولین همایش سالانه مداحان محترم بخش پیربکران مکان نماز خانه حوزه بسیج شهید بهشتی چهارشنبه همزمان با نماز مغرب و عشاء با حضور استاد جوادی و امام جمعه محترم بخش پیربکران خواهشمندیم در این همایش شرکت کنید مجمع ذاکرین بخش پیربکران
شهید علمدار به یکی از ذاکران اهل بیت(ع) گفته بود: "هروقت وارد هیئت شدی و جمعیت زیاد آن، تو را به وجد آورد و احساس کردی که مردم به خاطر تو آمدهاند، همان لحظه برو بیرون و مداحی نکن. عُجب و غرور انسان را نابود میکند."
به گزارش خبرگزاری تسنیم، شهید علمدار بعد از اتمام جنگ در واحد طرح و عملیات لشکر 25 کربلا در ساری مشغول خدمت شد. او که از جانبازان شیمیایی جنگ تحمیلی بود چندین سال پس از جنگ و در سال 1375 بر اثر جراحتهای شیمیایی به یاران شهیدش پیوست. دوستان و همرزمان شهید خاطرههای بسیاری را در رابطه با او در "علمدار" نقل کردهاند که نشان دهنده ارتباط تنگاتنگ سید مجتبی علمدار، این مداح شهید با اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و مجالس و هیأتهای حضرت اباعبدالله الحسین(ع) است. یکی از همرمزان او در این رابطه نقل میکند:
شهید علمدار همیشه اخلاص عجیبی در کارهایش موج میزد. مهمترین کاری که سید در میان دوستان باب کرد اخلاص در مداحی بود. به یکی از دوستان صمیمی او، که از ذاکران اهل بیت(ع) است، گفته بود: "هروقت وارد هیئت شدی و جمعیت زیاد آن، تو را به وجد آورد و احساس کردی که مردم به خاطر تو آمدهاند، همان لحظه برو بیرون و مداحی نکن! زیرا عُجب و غرور انسان را نابود میکند."
بارها دیده بودم که بعد از اتمام کار هیأت، ظرفها را میشست. میگفت: "افتخارم این است که خادم عزاداران امام حسین(ع) باشم." معمولا در هیأتها برای مداح صندلی یا چیزی قرار میدهند تا در بالاترین جای مجلس بنشیند. بعد هم مجلس را آماده میکنند. موقع شروع مجلس یک نفر با ذکر صلوات، ورود مداح را خبر میدهد و مابقی مراسم. اما سید اصلا در قید و بند این برنامهها نبود. همان پایین مجلس مینشست و میگفت: چراغها را خاموش کنند. بعد شروع میکرد به مداحی.
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
حضرت علی اکبر(ع)-شهادت
سلام ما به حسین و به پاره ی جگرش!
که پاره شد جگرش، از شهادت پسرش
به خُلق و خو علی آیینه ی پیمبر بود
صدف علیّ و به فضل و ادب، علی گُهرش
خمید قامتش از داغ اکبرش زآن پیش
که بشکند ز فراق برادرش، کمرش
ز پاره پاره تنِ اوفتاده بر خاکش
نشست گرد غریبی، به صورت پدرش
غم فراق پدر تازه شد، برای حسین
چو دید چهره ی خونین او و زخم سرش
گریست بر سر جسم علی، به صوت بلند
که رفته بود دل از دست و نور از بصرش
حسین را نفس از غصه بر نمی آمد
برای تسلیتش، زینب اَر نمی آمد
.......سید رضا موید........
سلام شماهم باارسال به دیگران مبلغ کانال باشید:
حضرت علی اکبر(ع)-شهادت
در رزمگاه عشق نه فرق پسر شکست
گویی درست، شیشه عمر پدر شکست
پشتی که جز مقابل یکتا دو تا نشد
پشت حسین بود و ز داغ پسر شکست
تا شد سپر به تیغ، سر شبه مصطفی
سر شد دو تا و ، رونق شق القمر شكست
شد تا سر شکسته ز زین سرنگون و لیک
با آن شکست، داد به بیدادگر شکست
سر سبز شد به اشک نهالم و لیک خصم
تا خواست این درخت برآرد ثمر، شکست
مادر در انتظار، و زین بی خبر که تیغ
از تو سر و ازو دل و از من کمر شکست
آن دست بشکند که سرت را شکست و یافت
ح
پای امید مادر خونین جگر شکست
صیاد دون به داغ تو او را ز پا فکند
از مرغ دل شکسته، چرا بال و پر شکست
با اشك چشم، ریخته شد طرح این رثاء
زان این سروده قیمت درّ و گهر شكست
.......علی انسانی.......