eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. می دمد صبح ظفر، بد به دلت راه مده می شود دفعِ خطر،بد دلت راه مده این همه نذر و نیاز، آن همه تسبیح و دعا می کند زود اثر بد به دلت راه مده از درشتیِ قد و هیبت بتها نهراس با خلیل است تبر، بد به دلت راه مده ما در این دایره امر به وظیفه هستیم با خدا هست ثمر، بد به دلت راه مده جان من در همه احوال توکل باید جزم کن عزم سفر، بد به دلت راه مده نیل اگر هست یقین معجز موسی هم هست از خطرها بگذر، بد به دلت راه مده کاش چشمت به سیاهی شب عادت نکند شده نزدیک سحر، بد به دلت راه مده (آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست) باز آید ز سفر، بد به دلت راه مده ✍ .
. پیروز این تیم که شیر در لباس یوز است در معرکه دوست‌ساز و دشمن‌سوز است مظلوم‌ترین تیم جهان است ایران مظلوم همیشه آخرش پیروز است ✍🏻 🇮🇷 ............................. تقدیم به تیم ملی انگلیس: کم، فکر پلشتی و تباهی بکنید دوری ز پلیدی و سیاهی بکنید خوب است که در برابر مردم ما زانو بزنید و عذرخواهی بکنید ✍🏻 🇮🇷
. سلطانِ غربت وغم! عجّل عَلٰی ظهورِك برحق، نشان اعظم! عجل علی ظهورِك اى آرزوی مولا! ای حاجتِ پیمبر! ای مهدی معظّم! عجل علی ظهورك ای نور جان نرجس! اُمّید قلب زهرا! ای برفرج، مُصمّم! عجل علی ظهورك زیباییِ ائمه، گشته خلاصه در تو ای یوسف مجسم! عجل علی ظهورك گفتند چون بیایی تکیه زنی به کعبه مثل نبى، معمم، عجل علی ظهورك با ذوالفقار حیدر، با نیزه‌ی اباالفضل ارباب پور مریم! عجل علی ظهورك قرص رخت نمکدار، ای طعم آفرينش! بر سفره‌ی تو عالم، عجل علی ظهورك بر آبشار مویت، آویخته فرشته ای اعتبار آدم! عجل علی ظهورك پیشانی ات وسیع وچشمان تو درخشان لب‌تشنه‌ی تو زمزم، عجل علی ظهورك ای انتقام سیلی! ای انتقام کوچه! سلطان حُزن وماتم! عجل علی ظهورك چشم از تو برندارد، از روی نیزه یک سر با اشکهای نم نم...، عجل علی ظهورك نام تو خشک شد بر روی لب سکینه خواند رقیه ات هم... عجل علی ظهورك بر زینب علمدار از كربلا الی شام... يادِ تو بود مَرهَم، عجل علی ظهورك ✍ شنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۱ 🔆
. صد و چهل و سوّمین شعر تضمین شدهٔ انتظار. ...و دوّمین سرودهٔ تضمین شدهٔ شادروان صائب تبریزی -- دیوان صائب ج ۶ / ۳۱۶۸. ------------------------------------- ۱ زمین به سوک نشسته چو آسمان بی تو به گوش می رسد الغوث و الامان بی تو برآید از دل هر نایِ جان فغان بی تو «چه دل گشایدم از باغ و بوستان بی تو که شد ز تنگدلی غنچه گلستان بی تو» ۲ کنون که ناله کنان رو به سویت! آوردم مرا ببخش که از پای تا به سر دردم به سبزه روی نیارد دگر رخ زردم «خبر به آینه می گیرم از نفس، هردم به زندگی شده ام بس که بد گمان بی تو» ۳ غم فِراق تو با هستی ام، درآمیزد به تار و پود تنم شور غم برانگیزد به دامنم عوض اشک، خون دل ریزد «ز جنبش نفسم چون جرس فغان خیزد ز بس که در دهنم خشک شد زبان بی تو» ۴ بیا که دل شده از دوری رخت بی تاب! ...و مثل شام، سیه گشته است صبح شباب مرا و هرکه در این جاست از کرم دریاب! «به پایْ بوس تو خواهد رسید همچو رکاب چنین که رفته ز کف اشک را عنان بی تو» ۵ بیا به باغ و ببین رنج غم نصیبان را! به پای دل بنگر خار، ناشکیبان را! منی که می شنوم نالهٔ غریبان را «یکی هزار کنم شور عندلیبان را اگر روم به تماشای گلستان بی تو» ۶ به باغ، جشن «فرج» بر گزار می گردد قرین عیش و طرب مَرْغْزار می گردد پر از نشاط، دلِ مرغِ زار می گردد «زمین ز پارهٔ دل لاله زار می گردد اگر چو غنچهٔ گل واکنم دهان بی تو» ۷ بیا و لب بگشا در زمان به لطف بیان! که هست لعل لبت! در سخنوری شایان به دشت عمر ندیدم تورا دمی به عیان «چنان که لاله گرفته است داغ را به میان گرفته داغ، مرا در میان چنان بی تو» ۸ مراست دیدن روی تو مقصد و مقصود نبود و نیست مرا جز تو شاهد و مشهود فدای جان و دلت باد، جان ملک وجود «امان نمی دهدم همچو تیغ زهر آلود اگر به سایهٔ سروی کنم مکان بی تو» ۹ الا که خاک رهت را دلم به دیده نهد! مگر که‌جان و دل از بند غم دمی برهد دلم گرفته خدارا قسم به سه أَشْهَد «به کاروان سبک سیرِ اشک، کوچه دهد اگر گشاده شود چشم خون فشان بی تو» ۱۰ دمی که می دهی ام، بال و پر پی پرواز! به روی دل دری از راه مرحمت کن باز! به گوش جان من از صوت خوش بریز آواز! «از آن لب شکرین همچو نی مرا بنواز! که ناله است مرا مغز استخوان بی تو» ۱۱ به باز خوانی تقدیر می دود چون زخم دلم به جانب تدبیر می دود چون زخم کمان کشیده پیِ تیر می دود چون زخم «بغل گشاده به شمشیر می دود چون زخم رسیده «صائب» بی دل ز بس به جان بی تو» ۲۷ / ۸ / ۱۴۰۱ صد و چهل و چهارمین شعر تضمین شدهٔ انتظار. ...و سومین سرودهٔ تضمین شدهٔ شادروان صائب تبریزی -- دیوان صائب ج ۶ / ۳۱۶۹. --------------------------------------- ۱ فتاده آتش ماتم در انجمن بی تو چوشام تیره و تار است صبح من بی تو شده است خون، دلم از جور اهرمن بی تو «زبان چو پسته شود سبز در دهن بی تو گره چو نقطه شود رشتهٔ سخن بی تو» ۲ کجاست آن که به ما مژدهٔ فَرَج بدهد؟ که جان ما مگر از بند رنج و غم برهد به دست آینه، مرهم به زخم دل بنهد «نفس گسسته چو تیری که از کمان بِجَهَد برون ز خانه دَوَد شمع انجمن بی تو» ۳ زِمام امر فتد تا به دست رهبر کل به باغ عشق شود تا سخن سرا بلبل قسم به عطر دل انگیز هادیان سُبُل «صدف ز دوری گوهر، چمن ز رفتن گل چنان به خاک برابر نشد که من بی تو» ۴ به باغِ آینه پرور بِبَر دل و دین را! بریز در دل و جان عطر باغ یاسین را! تورا که هست دل، آیینه دار، آیین را «بیا و صلح دِه این همدمان دیرین را! که همچو روغن و آبند جان و تن بی تو» ۵ تویی قرار دل و جان انبیاءِ رُسُل یگانه عطر گل باغ هادیانِ سُبُل برآورد همه شب تا سحر فغان بلبل «تو تا برون شده ای از چمن، ز لاله و گل هزار کاسهٔ خون می خورد چمن بی تو» ۶ خوش است بر تو و اندیشهٔ تو پیوستن به دست لطف تو از بند هر بلا رستن مرا که نیست از این دام، فرصت جستن «دگر چه طرف، ز ایام می توان بستن؟ که صبح عید کند جلوهٔ کفن بی تو» ۷ رسید پیری و طی شد دگر جوانی من نکرد مرحمتی کس به خسته جانی من گذشت با غم و اندوه، زندگانی من «کجا رسد به تو پیغام ناتوانی من؟ که تا رسیدن لب، خون شود سخن بی تو» ۸ الا که باغ لبت می کند گل افشانی! شود که آتش دل را به دهر بنشانی؟ هلا که نیست تورا در زمانه هم شانی «تو رفته ای به غریبی و از پریشانی شده است شام غریبان، مرا وطن بی تو» ۹ قسم به آبروی لاله های دشت و دمن که ابر لطف تو سایه فکنده بر سر من برس به داد دل بی نوای اهل یمن «تبسّم تو بُوَد باغ دل گشای چمن چو غنچه سر به گریبان کشد چمن بی تو» ۱۰ تورا به باغ و گل و برگ و بارِ حُسن قسم به جان حیدر و آن ذوالفقار حسن قسم به لحظه لحظهٔ هر روزگار حسن قسم «به روی گرم تو ای نوبهار حسن قسم که شد فسرده دلِ «صائب» از سخن بی تو» ---------------------------------------- ۲۸ / ۸ / ۱۴۰۱ .
. دخیل عشق را هر کس به پای یار می بندد یقیناً راه دل را بر روی اغیار می بندد طریقِ "وصل" را بی زخم رفتن از محالات است چه خوشبخت است آن که بر کف پا خار می بندد پِی تهذیب نَفسَت باش،تا صاحب نَفَس گردی بدون گردگیری، آینه زنگار می بندد تمام اعتبار نام "مجنون" بسته بر "لیلا"ست اگر دلداده نام خویش بر دلدار می بندد اگر دنبال دریایی،ز چشمه سار خواهش کن... ضرر کرده است آن که دل به آب‌انبار می بندد دلیل ناله ی نیمه شبی،آهِ سحرگاهی است سحر بارِ خودش را مومنِ بیدار می بندد کمال چشم ها در رفت و آمد کردن "اشک" است "عمارت" گر شود "متروکه‌خانه" ،تار می بندد ولایت یک عدد دارد که آن هم مُختص مولاست کسی اُمّید بر صفرِ پس از اعشار می بندد!؟ فدای مادری که هر خمیرِ پخت نانش را به دیوار تنورِ "جار ثُمَّ الدّار" می بندد تو گیر افتاده ای در کوچه ای که مادرت افتاد مسیر بازگشتت را در و دیوار می بندد برای مادرت این روزها روضه بخوان آقا بخوان روضه که دارد مادر تو بار می بندد علی آن دستمال زردِ جنگِ خویش را حالا به روی زخم بال خانمی تب‌دار می بندد کسی که ربّنای او تعادل بخشِ عالم بود قنوت خویش را این روزها دشوار می بندد حَسن یک چند روزی می شود..،هنگامِ دَقُّ الباب دو چشمان ترش را بر روی مسمار می بندد .
4_5834885639106988701.mp3
4.23M
. 🎤 بند🌹 شیعه ام و نام و نشانم علیس طپش طپش هر ضربانم علیس به کوریه چشم همه منکرین شعاره موقع اذانم علیس 📿 اشهد ان علی ولی الله 📿 . علی علی. علی خیبر شکنی‌ علی علی. علی آقای منی‌ علی علی علی شاه نجف و علی علی علی ابالحسنی‌ مولانا علی. مولا نا‌ علی بند🌹🌹 یک سر و گردن از همه سَرتره زَهره ی دشمنانشو میدَره کسی حریفش نمیشه تو میدون علی خودش یک صد و ده لشکره 📿 اشهد ان علی ولی الله 📿 علی علی علی شاه لو کشف علی علی علی سلطان نجف علی علی علی کعبه را بگو علی علی علی تو هستی هدف بند🌹🌹🌹 مالک اشتر شده مات و مستش نبض مَیادین همه توی دستش دستمال زردو تا که سر میبنده لا یُمکن الفرار زِ ضرب شصتش 📿 اشهد ان علی ولی الله 📿 بند🌹🌹🌹🌹 قدرت و هیبت علی محشره نشونه هاش روی دَره خیبره هر کی مقابلش بایسته بی شکن تا به خودش بیاد تنش بی سره 📿 اشهد ان علی ولی الله 📿 🖋شاعرین: ✍ .
4_5992147528802372420.mp3
342.9K
باز ملائک اومدن سمت زمین دسته به دسته جبرئیل کنار گهواره نشسته خدا درهای جهنمش رو بسته غم دیگه بسه نیمه شبها علی بانوای جلی قل هوالله می خونه تابشه شب سحر با محبت پدر پیش زینب می مونه چهرش خیلی رفته به مرتضی به به اومد آیینه ولا شد میلاد بانوی کربلا (زینب زینب یا زینبا مدد) شب نوره شب مادر شدن حضرت زهراست شب بابا شدن علی اعلاست شب شب تولد زینب کبراست زینت باباست این سخن بر لبم غرق تاب و تبم واقعا نور عینه ماه خوش منظره عمه اکبره مبتلای حسینه امشب عیدی فت وفراوونه جشن وشادی بین آسمونه می می زنم پیمونه پیمونه (زینب زینب یازینبا مدد) ✍ .
. ستاره غزلخون شده / شب شب نویده ام ابیها فاطمه / امشب عیدی میده مژده که مهتاب اومد/به قلب ما تاب اومد شادی بی حد کنید/ خواهر ارباب اومد زینب کبری مدد ۴ **** بهار امید اومد و /گل در چمن اومد مونده ام بگم یاحسین /یاکه حسن اومد غم و فراری بده / بزن به تیر شعف مبارک و تهنیت/ بگو به شاه نجف زینب کبری مدد **** مدینه پر از شادی و/ گل زده جوونه فاطمه واسه زینبش/ لالایی می خونه باده بده ساقیا/ فروغ عین آمده مسافر کربلا / یار حسین آمده زینب کبزی مدد۴ **** .👇
. یا حُجّةِ بْنِ الْعَسكَري! ای پرچمت من را کفن، یَابْنَ الْحَسَن! یَابْنَ الْحَسَن!  هر جا تو باشیّ‌اَم وطن، یَابْنَ الْحَسَن! یَابْنَ الْحَسَن!  یا حُجّةِ بْنِ الْعَسكَري! یا سیّدی! یا سیّدی! ای آرزوی مرد و زن! یَابْنَ الْحَسَن! یَابْنَ الْحَسَن!  بیمم نباشد از بلا چون با تو اَم نام مرا... از نوکرانت خط نزن یَابْنَ الْحَسَن! یَابْنَ الْحَسَن!  در انتهای هر سخن: ذکر دعای بر فرج در ابتدای هر سخن: یَابْنَ الْحَسَن! یَابْنَ الْحَسَن!  سُرخ است رنگِ چشم تو، خون است صبح و شب دلت... از داغ هفتاد و دو تن، یَابْنَ الْحَسَن! یَابْنَ الْحَسَن!  ای وارث جَدّت رضا باشد دلم آهوی تو... پلکم به پاهایت چمن، یَابْنَ الْحَسَن! یَابْنَ الْحَسَن!  قلبم تَپَد از شوقِ اینکه لحظه‌ای می‌بینمَت... سَرْمنزلِ مقصود من! یَابْنَ الْحَسَن! یَابْنَ الْحَسَن!  هستم گدایت از ازل، هستم مُریدت تا ابد ای زندگی! یَابْنَ الْحَسَن! یَابْنَ الْحَسَن! یَابْنَ الْحَسَن! ✍ يك شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۱ .