eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤 قرآن سر گرفتن فرشته دیده بودید؟؟ 🖤 خدایا به حرمت قلب پاک این فرشته ها در ظهور مهدی موعود (عج) تعجیل بفرما.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 خاطره‌ای تکان دهنده از جشن تکلیف دختر ۹ ساله ! ✿ در سال ۱۳۶۲ قرار شد برای ما، در مدرسه جشن تکلیف بگیرند. مدیر خوب مدرسه ما که خودش علاقه زیادی به بچه‌ها داشت و تنها معلمي بود كه سروقت در مدرسه با بچه‌ها نماز مي خواند، به کلاس ما آمد و گفت: «بچه‌ها برای دوشنبۀ هفتۀ آینده جشن تکلیف داریم؛ وسائل جشن تكليف خودتان را آماده کنید و به همراه مادران خود به مدرسه بیاورید.» 😔 من همان جا غصه‌دار شدم چون در خانه ما به اين چيزها بها داده نمی شد و خبری از نماز نبود. ◇ روزهای بعد، بچه‌ها یکی‌یکی وسایل خودشان را شاد و خرم با مادرانشان به مدرسه مي‌آوردند. مدیر مدرسه مرا خواست و گفت: «چرا وسایل خود را نیاورده ای؟» من گریه‌کنان از دفتر بیرون آمدم. ◇ فردا مدیر مرا به دفتر برد و گفت: «دخترم! این چادر نماز و سجاده و عطر را مادرت برای تو آورده.» ولی من می‌دانستم در خانه ما از این کارها خبری نیست. 🔹 بالأخره روز جشن تکلیف فرا رسید و حاج آقای بسیار خوش‌کلامی برای ما سخنرانی ‌کرد و گفت: «بچه‌ها به خانه که رفتید در اولین نمازتان در خانه، از خداي خود هرچه بخواهید خداي مهربان به شما می‌دهد. آن روز خیلی به ما خوش گذشت. ◇ به خانه آمدم شب هنگام نماز مغرب، سجاده‌ام را پهن کردم تا نماز بخوانم، مادرم نگاهي به سجاده كرد و با حالتي خاص اصلاً به من توجهی نکرد.😔 ◇ من كه تازه به سن تكليف رسيده بودم انتظار داشتم مورد توجه قرار گيرم كه اين‌گونه نشد. اما وقتی پدرم به خانه آمد و سجاده و چادر نماز من را ديد، عصبانی شد، سجاده مرا به گوشه‌ای انداخت و گفت: برو سر درسات، این کارها یعنی چه؟! ◇ بغضم ترکید و از چشمانم اشک جاری شد و با ناراحتی و گریه به اتاقم رفتم.😭 آن شب شام هم نخوردم و در همان حال، خوابم برد. ◇ اذان صبح از حسینیه‌ای که نزدیک خانه ما بود به گوش می‌رسید، با شنیدن صدای اذان، دوباره گریه‌ام گرفت، ناگهان صدای درب اتاقم مرا متوجه خود كرد. 👥 پدر و مادرم هردو مرا صدا می‌کردند، درب اتاق را بازکردم دیدم هردو گریه کرده‌اند. با نگراني پرسيدم: چه شده؟! كه يك‌دفعه هردو مرا در آغوش گرفتند و گفتند دیشب ظاهراً هردو یک خواب مشترک دیده‌ایم.! 👈 خواب ديديم ما را به طرف پرتگاه جهنم می‌برند، می‌گفتند شما در دنیا نماز نخوانده‌اید و هيچ عمل خيري نداريد و مرتب از نخواندن نماز از ما با عصبانيت سؤال مي‌كردند و ما هم گریه می‌کردیم، جیغ می‌زدیم و هرچه تلاش می‌کردیم فایده‌ای نداشت، تا به پرتگاه آتش رسیدیم. ♨️ ❗️ خیلی وحشت كرده بوديم.🔥 ✨ناگهان صدایی به گوشمان رسيد كه گفته شد: «دست نگه دارید، دست نگه داريد، دیشب در خانۀ این‌ها سجاده نماز پهن شده، به حرمت سجاده، دست نگه دارید.» 🔺آن شب پدر و مادرم توبه کردند و به مدت چند سال قضای نمازها و روزه‌های خود را بجاآوردند و در يك فضای معنوی خاصی فرو رفتند و خداوند هم آن‌ها را مورد عنايت قرار داد. این روند ادامه داشت، تا در سال 74 هر دو به مکه رفتند و بعد از برگشت از حج تمتع، در فاصله چهل روز هر دو از دنیا رفتند و عاقبت به خیر شدند. ◇ اولین سال که معلم شدم و به كلاس درس رفتم، تلاش كردم تا آن مدیرم که آن سجاده را به من داده بود پیدا کنم. خیلی پرس و جو کردم تا فهمیدم در یک مدرسه، سال آخر خدمت را می‌گذراند. 🔹 وقتی رفتم و مدرسه را در شهرستان کیار استان چهار محال و بختیاری پیدا کردم، دیدم پارچه‌ای مشکی به دیوار مدرسه نصب شده و درگذشت مدیر خوبم را تسلیت گفته‌اند.🏴 ◾️یک هفته‌ای می‌شد که به رحمت خدا رفته بود. خدا او را که باعث انقلابی زیبا در زندگی ما شد بیامرزد. حال من مانده‌ام و سجاده آن عزیز که زندگی خانوادگی ما را منقلب کرد. حالا من به تأسي از آن مدير نمونه، مؤمن و متعهد، سالهاست معلم كلاس سوم ابتدايي هستم و در جشن تكليف دانش آموزان، ياد مدير متعهد خود را گرامي مي‌دارم و هرسال که می‌گذرد برکت را به واسطۀ نماز اول وقت در زندگی خود احساس می‌کنم. خواهر کوچک شما ـ التماس دعا 📗 کتاب پر پرواز ، ص ۱۲۲ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ✅ از آنچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
نازنین خدامون در این شب نورانی به ما نعمت عاقبت بخیری عطا بفرمایید به ما توفیق یاد همیشگی و نیت رضایت شما رو عنایت بفرمایید تا اون لحظه که از این جسم فانی به محضر شما حاضر میشویم به درد شرمندگی سخت در پیشگاه عزت و بزرگی شما گرفتار نباشیم🌹🍃🤲🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
כולנו משתתפים בצעדת יום קודס למען אהבתו של חאג' קאסם كلنا نشارك في مسيرة يوم القدس من أجل حب الحاج قاسم
سلام علیکم یَا مَنْ لا یُرْجَى إِلا فَضْلُهُ اى که امیدى نیست جز به نیکى او *⃣*⃣ یَا کَرِیمَ الصَّفْحِ اى بزرگوار چشم پوش به امید برآورده شدن حاجات التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴یاالله 🇮🇷🇮🇷یاالله 🇮🇷🇮🇷 *بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ* 🇮🇷 سلام فرمانده سلام ال یاسین السلام علیک یاصاحب الزمان ادرکنی یامولایاحجت ابن الحسن مهدی جان کجایی غریب مدینه کجایی🏴 درغم شهادت جددت مولا حضرت امام علی امیرالمومنین علیه السلام شال مشکی برسرافکنده ای مولااجراک الله مولاتسلیت مولاالتماس دعا 🏴 مولا فدایت شویم مولادلتنگیم مولا کجای مولا صبحت بخیر وسلامتی مولاماه رمضان نماز و روزه های وعباداتون مقبول درگاه حق مولا ما را دعا بفرما مولا کجای مولا منتظران ظهورت هر صبح دست به دعا نشسته اند پروردگارمهربان فرج مولایمان راعنایت فرما امین یارب العالمین 🏴🏴🏴🏴🏴باسلام وصبح بخیر وسلامتی دوستان خوبین الحمدالله شکر خدا امروزچهارشنبه 1402/1/23روز شهادت حضرت امام علی امیرالمومنین علیه السلام مولا حضرت امام علی علیه السلام تسلیت باد روز های فصل بهاری تون زیبا وبسلامتی وتندرستی 21روزه ماه مبارک رمضان ماه مهمانی پروردگار مهربان نماز وروزه ها وعباداتون وطاعاتون مقبول درگاه حق *"أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج"* التماس دعا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖤🌷 آرزویِ بزرگ یک پدر ☀️🖤 امیرالمومنین حضرت علی علیه‌السلام: «به خدا سوگند من از پروردگار خود نه فرزندانی زیبارو خواستم و نه فرزندانی خوش قد و قامت، بلکه فرزندانی خواستم که فرمانبردار خدا باشند و از او بترسند تا وقتی دیدم که از خداوند فرمان میبرند، شاد شوم.» 📌 مناقب آل ابی‌طالب علیهم‌السلام، ابن‌شهرآشوب، جلد ۳، صفحه ۳۸۰ 🌱
313.7K
✍ ➖➖➖ نور بیاره به قبر /پدر مادرا که عشقِ تو رو توی دل ما گذاشتن چه تقدیری بهتر از این/توی همون عالم زر اسم ما رو گدا گذاشتن معلومه که دست رد نمی زنی به سینم حالا که گرفتار یل ام بنینم میگن که بهشت درست شبیه کربلاته من بهشتو بین روضه های تو می بینم ای جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان ........................ وقتی راهی ندارم/میام سرم رو میذارم رو ضریح شش گوشه ت آقا وقتی گره هست توو کارم/سلام میدم سمت یارم حرم توئه عرش اعلی از من اگه باشه روز و شب از تو میخونم خوشبختی یعنی اسم توئه ورد زبونم هر جوری میشه منو نگه دار توی روضت حیفه زیر دِینِ کسی غیر از تو بمونم ............................. ای تیکه گاه عالم/نده به هیچکس حوالم با تو سرم بالاس همیشه عشق تو برام مِلاکه/خوش به حال اون گدا که حسین همه ی زندگیشه می میرم اگه بگی دل ازگدات بریدی هر جا که زمین خوردم به داد من رسیدی آقا نکنه زیادی باشم توی روضت اقا نکنه بگی گدایی مو ندیدی ای جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان ➖➖➖ .
. آمدم بر درت ای رب جلی بَدَم و پست و گُنه کار ولی آمدم توبه، الهی العفو بعلیِ  بعلیِ  بعلیِ شک ندارم که خداوند مرا می بخشد که مجب علی و فاطمه را می بخشد لب اگر تر بکند حیدر کرار خدا به جز از قاتل زهرا همه را می بخشد یا امیرالمؤمنین.... به لبم ناد علی تا به سحر نرم جز ره او راه دگر همه از خلقت او در عجبند ها علی بشرُ کیفَ بشر یاعلی ای که شرف بر همه عالم داری آنچه خوبان همه دارند تو باهم داری آدم از خاک و علی جان پدر خاک تویی پس تو حق پدری گردن آدم  داری یا امیرالمؤمنین... موقع جنگ به زیر قدمش آسمان دید زمین میلرزد به عبادات تمام ثقلین ضرب شمشیر علی می ارزد شیر مردی که به میدان به همه غالب بود فن شمشیر زنی اش چقدر جالب بود کندن و بر روی سر بردن باب خیبر این فقط کار علی بن ابی طالب بود ✍ .👇
. از غصه مولا بر لب رسیده جانش فزت و رب الکعبه ذکر لبانش به خون نشسته دو دیده بسته فرق علی چون دست زهرا شکسته مظلوم علی جان مظلوم علی جان.... تنها شهادت بهر علی طبیب است زخم سرش گواهی دهد غریب است از غم رها شد حاجت روا شد گریان بر احوال او تیغ جفا شد مظلوم.... اگر چه باشد فرقش غرق جراحت حیدر شد از دیدار مغیره راحت تا حیدر افتاد از پا در افتاد حسن در آن لحظه یاد مادر افتاد مظلوم... ✍ .👇
. علیه السلام اسدالله حق علی ولی الله حق علی علی ابوالحسنی امامِ بُت شکنی میگم با هر تپشم عشقِ منی علنی عشقمی علی علی جونمی علی نبضمی علی علی خونمی علی حیدر حیدر حیدر حیدر... سیف الله حق علی عین الله حق علی علی امیر عرب علی خدای ادب جهان بهم می ریزه اگر کنی تو غضب ماهمی علی علی شاهمی علی تا نجف علی علی راهمی علی حیدر حیدر حیدر حیدر... باب الله حق علی وجه الله حق علی علی قسیم بهشت فداشه زيباوزشت خدا به عشق علی گِلِ منو بِسرشت رهبری علی علی سروری علی یک کلام علی علی حیدری علی حیدر حیدر حیدر حیدر... .👇👇
. نوحه شب قدر و امیرالمومنین علی علیه السلام شبِ قدرِ و اومدم، تو بزم حیدر سرِ سفره ی بخششه، امیر و سرور میخونم صد و ده دفعه، با چشمای تر الهی به حیدر الهی به حیدر، منو از گناهام پاک کن الهی به حیدر، قلبمو براش چاک چاک کن الهی به حیدر، منو تو نجف زیرِ خاک کن الهی الهی اجرنا من النار به حیدر کرار... شبِ احيا بازم شدم، دلتنگِ ایوان ایوون نجفش پنا، هه هر دل و جان به علی پناه می برم، از شرِ شیطان جانم علی جان پناهم علیه، یتیممو بابام علیه پناهم علیه، همه دین و دنیام علیه پناهم علیه، به خدا که آقام علیه الهی الهی اجرنا من النار به حیدر کرار... اومدم امشب بگم، با تو یه حرفا خدایا امشب منو، دیگه ببخشا به سر خونی علی ،به پهلوی زهرا منو ببخشا به اولادِ حیدر، به حسن که جسارت دیده به اولادِ حیدر، به حسینِ سرْ بريده به اولادِ حیدر، به زینبِ رنج کشیده الهی الهی اجرنا من النار به حیدر کرار... 👇
. علیه‌السلام 🔹طبیب را ببرید🔹 به نسخه نیست نیازی طبیب را ببرید برای مرگ علی دست بر دعا ببرید نیاز نیست مداوا کنید زخم مرا بر آن مریض خرابه‌نشین دوا ببرید اگر بناست تسلی دهید بر دل من برای قاتل سنگین دلم غذا ببرید دلم برای یتیمان کوفه تنگ شده کمک کنید مرا در خرابه‌ها ببرید جنازۀ من مظلوم را چو مادرتان شبانه، مخفی و آرام و بی‌صدا ببرید سلام گرم مرا در خرابه‌ها دل شب بر آن یتیم که خوابیده بی‌غذا ببرید به ملک خویش ز بیگانگان غریب‌ترم مرا به دیدن یاران آشنا ببرید سلام من به شما ای فرشتگان خدا به نزد فاطمه با خود مرا شما ببرید. ✍ .