.
#شور
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
کربلایی #حسین_ستوده
زینبم من بنت کوثر و حیدر
زیر و رو کردم من کوفه رو یک تن
کاخ معلون با یک تَشَرَم لرزید
با علی یک روحی در دو تا پیکر
ذوالفقار حیدر رو بسته ام کمرم
چادرم در واقع شد ضرح و سپرم
دستمال زردی که ارثیه ی علیه
بسته ام با یاد علی به دورِ سرم
اَعلایی عقیله
بالایی عقیله
آیینه ی روی خوده زهرایی عقیله
یکتایی عقیله
حلمایی عقیله
آرام دله حضرت سقایی عقیله
یا زینب، یا زینب
کربلایی حسین ستوده
.👇
.
#زمینه
#امام_حسین علیه السلام
کربلایی #حسین_ستوده
[بند اول]
دو خط احکام یادش بده، اسلام یادش بده
که بدون تشنه لب سر نبره
دو خط احکام یادش بده، اسلام یادش بده
که جلو چشای مادر نبره
منو عذاب میده، به مرکب آب میده
تو رو صدا که میزنم شمر جواب میده
زینب و کاش یادت نره، داداش یادت نره
که از این قافله چشم بر نداری
زینب و کاش یادت نره،داداش یادت نره
دست و پا نزن که مادر نداری
عرش و به هم میریخت، غصه و غم میریخت
خونه ابلفضل روی پره علم میریخت
نگاه به خاک میکرد، منو هلاک میکرد
با پیرهن کهنه ی تو دِشنه شو پاک میکرد
نفسش باز بند اومده،ای زجر زجرش نده
بچه که بترسه لکنت میگیره
نفسش باز بند اومده،ای زجر زجرش نده
عمه واسه تن زخم...
پاهاش ترک خورده، چوب فَدَک خورده
جلو چشاش بچه ها خیلی کتک خورده
تنش سیاه میشه، گریه به راه میشه
اگه یه کم نازش بدی مگه گناه میشه
تمومه حسین، رو به رومه حسین
یکی تهِ گودال، لباست و پرت کرد
شلوغیه خیمه حواست و پرت کرد
عذاب کردنت، منعِ آب کردنت
شبیه گندم ری آسیاب کردنت
تَلاطُم شد، رقیه زیر دست و پا گم شد
زیر و رو شدی، پشت و رو شدی
چطوری با مادرت رو به رو شدی
بی هوا زدن، با عصا زدن
جلو خواهرت و با کف زدن
ای حسین من، ای حسین
🖤🖤🖤
[بند دوم]
حمله کردن، تو زمین و هلهله کردن
میشه بگی که من هنوز نازم
شونه بزن موی منو بازم
دست توی مو های تو می انداختن
من دیگه اون رقیه ای که برای تو ناز بکنه نمیشم
غریب گودالی، یارالی یارالی یارالی
خسته و بی حالی، یارالی یارالی یارلی
شد آخره کارم، یارالی یارالی یارالی
راهیه بازارم...
شراب میخوره، رو به روی چشمای رباب میخوره
خسته بودی، تشنه بودی
آخ بمیرم برات گرسنه بودی
مگه نشناختن تو رو، عزیز پیغمبری
چرا حمله میکنن یکی پس از دیگری
چشات و وا کن از خیمه به گودال اومده زینب
.👇
.
#شور
#امام_حسین علیه السلام
کربلایی #حسین_ستوده
[بند اول]
دست بالات میگیرم
نمیدونی چه توونی با تماشات میگیرم
دست بالات میگیرم
من تمومِ غَزَلام و از تو چشمات میگیرم
غزل ناب گفتم
بیت های ناب گفتم
از همون لحظه ای که به تو ارباب گفتم
خودم و خیسِ اشک رو به ایوون دیدم
با همون سلامی که موقع خواب گفتم
از همون لحظه ای که به تو ارباب گفتم
از در که با بالا تری
یوسُف اگه زیباست تو زیبا تری
این باوره هر روزمه
عیسی مسیحِ تو مسیحا تری
ای جانم حسین، ای جانم حسین
🖤🖤🖤🖤
[بند دوم]
دل به چشمات میبندم
من دخیلم رو به اون ضریحِ زیبات میبندم
دل به چشمات میبندم
بار زندگی مو با گوشه نگاهات میبندم
غصه هام کم میشه
داره محرم میشه
به تو که فکر میکنم خاطرم جمع میشه
تا چشام نَم میشه
مثل زمزم میشه
ضربانِ من منظم میشه
به تو که فکر میکنم خاطرم جمع میشه
دستم رو تو دستات بگیر
جونم رو وقت تماشات بگیر
هر چی دارم میدم بهت
گوشواره واسه رقیه سادات بگیر
.👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌این ویدئو را به خانواده هاشون نشون ندید!!
🚨 هشدار: کلیپ حاوی تصاویر دلخراش می باشد
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه
.
📋 چه تشهد و سلامی! چه نماز بیریایی !
#میلاد_حضرت_معصومه
#مدح_حضرت_معصومه (س)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چه تشهد و سلامی! چه نماز بیریایی !
چه حجاب دلنشینی! چه وقار دلربایی!
شده سرگرم به تفسیر زوایای تو خورشید
به صلابت تو بهبه! چه نجابت و حیایی!
به تو رو کرده برادر شده مشتاق حضورت
که فقط خواهر سلطانی و معصومهی مایی
شده مشغول به ذکر تو و گل کرده سحرها به لب خادم صحنت غزل شیخ بهایی
همه شب ذکر لبش بوده در ایوان تو بهجت
چه رواق و آستانی و حرم گرهگشایی!
شعرا گوشهی ایوان تو آیینه سرودن
چه غزل وارهی آیینی و چه حال و هوایی!
همه مشغول به پابوس تو پیچیده در این صحن
چه مناجات دل انگیزی! و چه مدح و ثنایی!
طلبیدی و شنیدم خدا حین ورودم
که ای تو زائر! دیر رسیدی، کجایی؟
پدرت بابِ حوائج تو کریمه منِ سائل
به خودت رو زدهام آمدهام محض گدایی
سر راه تو نشستهام به امیدی که به من کمی از سمت قنوتت برسد خیل دعایی
بده در راه خدا! و برسان برگ برات!
سفر سوریه یا که نجف کرببلایی
#مرضیه_عاطفی ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
14.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴درفش صادق
باصدای سیدهادی گرسویی
کارگردان: محمد رضا ملاعباسی
تنظیم، میکس و مسترینگ: مسعود بقایی
#امام_صادق
ارادت دارم از طفلی به نام حضرت صادق
تعالی الله از قدر و مقام حضرت صادق
الا ای شیعه های با مرام حضرت صادق
به گوش جان بگیرید این کلام حضرت صادق
که عالم تا ابد مدیون شاه عالمین باشد
و کل الخیر در یک جمله فی باب الحسین باشد
در این دنیای ظلمانی عجب ماه شبی دارم
میان این همه مذهب چه والا مذهبی دارم
کرام الکاتبین را شکر ، به چه مکتبی دارم
ز عشاق امام صادقم ، چه منصبی دارم
الهی بر در این آستان ، نوکر بخوانندم
مرا در روز محشر شیعه جعفر بخوانندم
یقینم کامل است و اعتقادم این چنین باشد
که او مانند جدش مرتضی حق الیقین باشد
به قول حضرتش این از نشان مؤمنین باشد
که از زوار قبر جد من در اربعین باشد
عزیز فاطمه ، از خرمنت توشه بده ما را
برات اربعین و طوف شش گوشه بده ما را
من از افتادن آن پیر زن در کوچه می دانم
از این مجمل حدیثی را مفصل ، ناب ، می خوانم
رسانده بر همه شیخ الأ ئمه ، نور چشمانم
که با بغض از عدوی حضرت زهرا مسلمانم
خدا با صورت اندازد مرا در شعله نارم
اگر از دشمنی با خصم مولا دست بردارم
مدینه بار اول ، ظلم بر خیر النساء کردند
میان کوچه ها حق ذوی القربی ادا کردند
ز کینه سینه را با ضرب مسمار آشنا کردند
پس در غنچه نشکفته از شاخه جدا کردند
از آنجا خصم ، آتش بر دل و جان خلائق زد
شرر بر خانه و کاشانه قرآن ناطق زد
میان شعله فرزند خلیل الله را بردند
دل شب مردم گمراه ، نور ماه را بردند
پیاده از پی مرکب تمام راه را بردند
چسان گویم چگونه آن ملک درگاه را بردند
ذکر مولا_۲۰۲۳_۰۵_۱۹_۱۵_۰۱_۰۱_۷۴۱.mp3
1.78M
#مدح_مولا #امیرالمؤمنین
وسط معرکه شمشیر که میگردانی
زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم
بعد ایوان نجف، هرچه که در عالم بود
به هوای سر کوی تو برفت از یادم
.............................................
«فاش میگویم و از گفتۀ خود دلشادم»
من غلام علیام از دو جهان آزادم
من از آن روز که نام علی آمد به لبم
«هر دم آید غمی از نو به مبارکبادم»
بِعلیٍ بِعلیٍ بِعلیٍ بعلی
«چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم»
وسط معرکه شمشیر که میگردانی
«زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم»
لحظۀ مرگ به چشمم اثری از غم نیست
«آری از بس که به دیدار عزیزت شادم»
بعد ایوان نجف هرچه که در عالم بود
«به هوای سر کوی تو برفت از یادم»
گریهام را بنگر رزق نجف را بنویس
«ورنه این سیل دمادم ببرد بنیادم»
شاعر : #محمد_میرزایی_بازرگانی
.