eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.4هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. رباعیات اول مجلسی شب ششم و قاسم بن الحسن علیه‌السلام ای دوست فقط دل به خدا وابگذار با یار دل غمزده تنها بگذار خواهی نشوی راهی هر بیراهه در راه حسین‌بن‌علی پا بگذار در خیر رسیده در گنه نارس باش در محفل عشاق بیا خالص باش کن دور ز تن رخت تعلق ها را در راه شهید کربلا عابس باش در روضه ملاک برتری پاکی‌هاست سکوی پرش برای افلاکی هاست با گریه به کربلا شهیدان گفتند این رمز صعود پیراهن خاکی هاست خشکیم ولی به روضه باران دیدیم سگ را درِ این کهف چو انسان دیدیم تنها ره عاقبت به خیری راما در مسلک آقای شهیدان دیدیم ثابت شده برهان به خدا لازم نیست علامه بدون عاشقی عالِم نیست در کرب و بلا ز بس‌که کوبیده شده رزمندهءقد کشیده چون قاسم نیست دوبیتی حضرت قاسم ابن‌الحسن علیه‌السلام برادرزادهء زیباترینم نکش پاتو رو خاکا نازنینم چشام داره سیاهی میره قاسم چطور جون کندن تورو ببینم عروست توی خیمه بی‌قراره صدا ناله‌ش میآد که سوگواره توی خون تازه دومادم خوابیده خدا واسه کسی این‌جور نیاره زبس کوبیدنت اینا با نعلا فرورفته تنت تو خاک صحرا تو از مادربزرگت ارث بردی شکسته دنده‌هات مانند زهرا به‌دنبال علی‌اکبر دویدی شکستی درد زهرا رو چشیدی تو آغوشت گرفتم دیدم ای وای قد چند سال یک هوقد کشیدی صدام کردی عمو اومد سراغت می‌ریزه خون، رولبهات ازدماغت چشت کردن که افتادی به این روز بمیرم وا شده از هم جناغت مجتبی صمدی شهاب✍ .
. رباعیات اول مجلسی شب هفتم گفتیم حسین و سینه آرام گرفت مستیم و لب از تربت او کام گرفت با شور شهادت حسین بن علی یک جان دوباره دین اسلام گرفت باید که دَم از بزرگی شه بزنیم بر سینه و سر همه در این ره بزنیم احیای مجالس حسینی نور است باید که برای روضه لَه لَه بزنیم هر کس پی روضه و رواجش نبُوَد دارا بُوَد و فکر رواجش نبُوَد بی معرفتی کرده وگرنه بخدا ارباب به ما که احتیاجش نبُوَد رویِ سرِ ما سایه و اَبر است حسین مردانه ترین نمادِ صبر است حسین ما معتقدیم و پای او می مانیم خورشید شب اوّل قبر است حسین شد دور کسی ز تو ز عزّت اُفتاد دیدند که دشمنش به ذلّت اُفتاد این غم به کجا برم برای اصغر بهر طلب آب به منّت اُفتاد دوبیتی علی اصغر علیه السلام: عزیز دُردونهء بابا علی جان نداشتی با کسی دعوا علی جان برو پیش عموت محسن گل من بخواب تو آغوش زهرا علی جان چه کرده تیر وحشی با سر تو بمیرم ریش ریشه حنجر تو ندارم رویِ برگشتن به خیمه خجالت می کشم از مادر تو غمت بابا رو پیرِ پیر کرده منو درگیر این تقدیر کرده گره اُفتاده تو کارم بابایی سه شعبه توی موهات گیر کرده شدی پرپر گلم بی جُرم و تقصیر سه شعبه کرد با تو کار شمشیر تو حق داری دیگه ساکت بمونی زبونت چسبیده روی نوک تیر اینا خیلی خبیث و نا بکارن یه ذرّه عاطفه تو دل ندارن به خاک میسپارمت امّا الهی تو رو بانیزه از خاک در نیارن مجتبی صمدی شهاب ✍ .
. حضرت_علی_اکبر رباعیات اول مجلسی شب هشتم پیغمبر اسلام که جاویدان است فرموده نجات عترت و قرآن است فرموده به پاکیزگی ات دقت کن یک اصل نظافة و مِن الایمان است تطهیر کند حسین دل را ز گناه خوش عطر و سفید می‌کند جُونِ* سیاه هر کس که رسیده دعوتی زهرا ست زهرا به دل شکسته‌اش کرده نگاه با ذکر و خلوص و پرتوان روضه بیا تا پیر نگشته‌ای جوان روضه بیا جز محفل ارباب نباشد خبری در زیر تمام آسمان روضه بیا دربارحسین صاحبش مادر اوست رحمت به کسی که خادم محضر اوست لیلای دروغین هم جا هست جوان لیلا به خدا فقط علی‌اکبر اوست اکبر که جوان‌ها به فدای مویش لیلا شده مجنون خمِ گیسویش افتاد پدر حزین و جسم خود را بر نعش علی کشید با زانویش دوبیتی شهادت علی‌اکبر علیه‌السلام قد و بالات به‌هم‌ریخته عزیزم عزیز قدبلند ریز ریزم سر نعش تو محکومم به مردن دارم با مرگ پیشت می‌ستیزم سرم رو رو سر خونیت می‌زارم به‌جز مردن دیگه راهی ندارم بازم بابا صدام کن از تو حلقت خودم لخته خونا رو در میارم پاشو ای سرو خورده تیغ و تیشه می‌مونه رو دلم داغت همیشه تنت تا دور دورا پخشه پخشه تنت هیچ جوری جمع‌وجور نمی‌شه نمی‌شد باورم ای نازنینم تو رو یک روز اینجوری ببینم باید جسم تو رو توی عبایی شبیه جورچینی من بچینم به موهای سفیدم خنده کردند باداغت قلبم و آکنده کردند با قیچی افتادن انگار به جونت تن پاکت رو رَنده رَنده کردند ✍ *حضرت جُون غلام سیاه امام حسین علیه السلام .
. رباعیات شب نهم اول مجلسی دنیای بدون عشق نافرجام است صدسالهء بی‌عشق جوانی خام است فرموده بزرگی که در این دار فنا هر کس که نرفته کربلا ناکام است ای‌کاش شویم کشته در راه حسین گردیم فدای حضرت ماه حسین عباس بگیرد و رهایش نکند دستی که دراز است به درگاه حسین عاشق زحرام ذره، گردی نخورد جز یاد حسین آب سردی نخورد دستی که به سینه نخورد بهر حسین این‌دست برای ما به دردی نخورد با دست به روی سینه و سر بزنیم تا جان به بدن هست مُکرّر بزنیم همراه حسین پیش نعش عباس بر سر ز عزای این برادر بزنیم بادا به فدای دست ساقی سرها که داده شفا به مؤمن و کافرها دستان عمو همینکه بر خاک اُفتاد شد دست درازی بسوی معجرها دوبیتی حضرت ابوالفضل علیه‌السلام پاشو غم از دلم بردار عباس بدون تو شدم بی یار عباس به‌سختی من رسیدم رو سر تو داداش خوردم زمین صدبار عباس پاشو ای سرفراز سر به زیرم پاشوای قدبلند مثل شیرم ببین دارم می‌لرزم مثل بیدم دارم دق می‌کنم دارم می‌میرم الهی حق واسه دشمن نسازه بسوزن توی آتیش و گدازه فرود اومد به فرقت چه عمودی سرت تا زیر چونه بازه بازه چه خوبه نیست اینجا مادرتو ببینه غرق خونه پیکر تو واسه این چشم زخمت خون چشمام سه شعبه رفته تا عمق سر تو رسیده مادرم قبل من اینجا میاد از صورت تو بوی زهرا به‌زودی توی خیمه بی‌تو می‌شه سر گوشواره و خلخال دعوا مجتبی صمدی شهاب✍ .
. حاج مجتبی صمدی ✍ عسل از خون لبانت شده جاری قاسم جای سالم به تن از زخم نداری قاسم گل خشکی شده بودی ز سر بی آبی ز تو بگرفت عدو عطر بهاری قاسم سیزده ساله بدی و قد تو کوچک بود ز چه اکنون قد افراشته داری قاسم؟ با زمین جسم تو ای وای که هم سطح شده تن مدفون شده در گرد و غباری قاسم پدرت سوخت ز زهر و تو هم از اوج عطش دست و پا می زنی و غرق شراری قاسم می کشی پا به زمین چون پسر ابراهیم تا که یک چشمه بجوشد ز شیاری قاسم دگر از زندگی و عمر تو نومیدم من زخم شمشیر به جسمت شده کاری قاسم کاش زینب نگذارد که ببیند نجمه کند از کینه سرت نیزه سواری قاسم «مجتبی صمدی» .
. بابا رو حلال کن ای گل بهارم مث حلق تو گره خورده به کارم حتی من از دشمنات منت کشیدم ولی هیشکی آب نداد برات بیارم من یه دفعه شوکه شدم دقیق زدن به حنجرت تیر از تو حلقت رد شد و چسبید به کتف پدرت از رو تنت پرید سرت تیر به دل بابا زدن صید روی هوا زدند این همه جا کجا زدند ((لای لای علی لای لای علی )) کاش نمی آوردمت میون لشگر تا نشی رو دست من لا له ی پرپر تیر پهلوون کش زدن به حلقت کاش می مردی از عطش رو دست مادر سرگردونم چیکار کنم شده چه خاکی به سرم با بی قراری مادرت منتظره دم حرم وای پسرم وای پسرم نبود ببینه که عموت هم نمیاد زخم گلوت حیروون شدم قسم به موت … مادرت آرزو داشت تو پا بگیری واسه مادر بشی عصای پیری توی میدونا مث عموت بجنگی هظ کنن همه بگن چه بچه شیری تا مادرت نیومده میرم یه گوشه عزیزم تا که نشی نیزه نشین رو قنداقت خاک میریزم از درد و غصه لبریزم مثل من آخرش بابا میری رو نیزه ها بالا میوفتی بین کوچه ها مجتبی صمدی ....................  سلام الله علیها کلبه ی تاریک من صفا گرفته رو لبم خنده دوباره جا گرفته با سر زخمی بابا تا که رسیدی همه زخمام انگاری شفا گرفته من به تو رو زدم بیا تو نزدی رومو زمین حالا مث یه عروسک رو پای دخترت بشین تو این دمای وا پسین داره میلرزه دهنم یاری نمیده دهنم که خوب باهات حرف بزنم بابا حسین خوشم که از اینکه اومدی کنارم از خوشیه بابا دارم بال درمیارم عمه رو دیدم که تو گودال چیکار کرد مثل او لب به روی رگات میذارم فقط منم سه ساله ای که خیری از دنیا ندید تو بیابون دنبال تو تاول پاهام ترکید رقیه خیلی غم کشید این شامیا خیلی بدن منو واسه خنده زدن یتیم کشی رو بلدن میخوام از تو بگیرم بابا اجازه تا بگم از غصه هام که کثل رازه از موهام منو گرفت یه آدم بد رو خاک کشید منو مثل جنازه بذار یواشکی بگم بابا چی اومده سرم خودت ببین دیگه موهام نمیرسه تا کمرم من دیگه بی بالو پرم رنگین کمونه سر تا پام در نمیاد دیگه صدام مثل لب تو شد لبام مجتبی صمدی ......... زمزمه روتو برنگردون از گلای خواهر التماس من کن از چشای خواهر التماست میکنم من اونقدر تا بذاری سهمی کنار برای خواهر پیش چشم اهل حرم نذار خجالت بکشم من حاضرم هزار دفعه پیش تو منت بکشم تا بار مهنت بکشم ندارم آروم قرار به خواهرت محل بذار تحفه هامو نزن کنار حسین من نیگاه کن که بچه هام یه پارچه مردن بعد قاسم بعد اکبر پر دردن مثل پروانه دلم میخواد سراشون روی نی دور و بر سرت بگردن دلم میخواد اونوقتیکه سنگ میزنن سفت تو سرت جلو سر تو باشن و بشن شبیه سپرت برات بمیره خواهرت تموم زندگیم فدات طفلام فدای بچه هات بسته جونم به یک نگات حسین من وقتیکه قرار من برم اسیری دیگه معنی نمیده خرده بگیری یعنی تو دلت میاد دوتا پسرهام ببینند من و تو مجلس حقیری راضی نشو تا ببینند منو با چکمه میزنن نذار بمونن ببینند گوشواره هامو می کنن بذار برن فدات بشن یادمه تو کوچه ها مادرمون پیش بابا افتاد به زیر دست و پا مجتبی صمدی 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جهاد تبیین یعنی... 👌👌 🎥 تا آخر ببینید و منتشر کنید... 💎 زینب کبری بعنوان نمونه ی برجسته ی تاریخ ، عظمت حضور یک زن را در یکی از مهمترین مسائل تاریخ نشان داد ... عامل پیروزی خون بر شمشیر، حضرت زینب بود؛ والّا خون در کربلا تمام شد. ▪️در آن شرائط بحرانی داغداری و اسارت، خورشید عظمت زینب(س) طلوع می کند. با همان بلاغت و بلندی مضمون پدرش علی (ع) بر منبر خلافت. آن هم نه در شرایط خطیبی در برابر یک عده مستمع بلکه در برابر نیزه داران بی رحم. این حادثه نشان داد که زن در حاشیه تاریخ نیست؛ زن در متن حوادث مهم تاریخی قرار دارد. پ.ن: نوحه ی انقلابی«آقای ابوذر روحی» برای جهاد تبیین https://eitaa.com/samen_pirbakran
🏴 مراسم دومین و سومین روز درگذشت حاج محمدرضا صفری پدر شهید مدافع امنیت محسن صفری🏴 : شنبه از ساعت ۷الی۹:۳۰صبح : مسجد امام حسن عسگری(ع) روستای مراسم زنانه همزمان درمنزل آن مرحوم واقع در خیابان ولیعصر(عج) روستای دشتچی برگزار می گردد.
41.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آفرین به این مداح نذر دو دقیقه یعنی👇👇 نذر کنید فقط دو دقیقه این محتوا را برای همه ارسال کنید.
. 🌹🌹🌹 زندگیه ما شده وقف عزای زینب(س) شوره روضه ها مونه فقط برای زینب (س) هر کی سنگری داره بهش پناهنده بشه ما محبین همگی تحت لوای زینب(س) جای دیگه نمی ریم به زیر دینیم به خدا کجای دنیا داره مثل صفای زینب (س) یازینب یازینب (س) ما که هیچی همیشه ورد زبونه شهدا این بوده شهید بشن فقط برای زینب (س) میون سینه زنا وقتی که لطمه میزنیم می خونیم با هروله جان به فدای زینب (س) خوش به حاله اونی که شده مدافعه حرم جونشو گذاشت برا صحن وسرای زینب(س) برمشامم میرسد هرلحظه بوی کربلا بردلم ترسم بماند ارزوی کربلا تشنه ی اب فراتم ای اجل مهلت بده تابگیرم دربغل قبرشهید کربلا یازینب یازینب (س) ✍ .👇
. 🔸مراسم عزاداری دهه اول 📆 زمان: 👈 سه شنبه 27 تیرماه ماه ۱۴۰۲ 🔷 با مداحی: 👈 حاج 🚩مکان: 👈 اصفهان، چهارراه عسگریه، امامزاده شاه میرحمزه علیه السلام 🔊 حجت الاسلام والمسلمین مهدوی ارفع 🔊 بخش اول | رنگ مشکیِ عزاداری در عالم پخش شد 🔊 بخش دوم | شاید امسال به این بادیه باران برود 🔊 بخش سوم | اربابم با روضه هات بی تابم 🔊 بخش چهارم | الرحیل ای دل بی قرار کاروان عازم کربلاست 🔊 بخش پنجم | دل زمونه از جنس سنگه 🔊 بخش ششم | من ماندم و غم فقط غمِ تو 🔊 بخش هفتم | عجلوا بالحسین عجلوا بالبکا 🔊 بخش هشتم | اسم تو من اول از بابام بیافتم 🔊 بخش نهم | بوی تو به مشامم اومد 👇👇👇👇👇👇👇
. 🔸مراسم عزاداری دهه اول 📆 زمان: 👈 چهار شنبه ۲۸ تیرماه ماه ۱۴۰۲ 🔷 با مداحی: 👈  حاج 🚩مکان: 👈 اصفهان، چهارراه عسگریه، امامزاده شاه میرحمزه علیه السلام 🔊 حجت الاسلام والمسلمین مهدوی ارفع 🔊 بخش اول | تاوان بگیر از ما ولی در این زمان نه 🔊 بخش دوم | کم کم صدای قافله دارد می آید 🔊 بخش سوم | این صحرا داره بوی غم 🔊 بخش چهارم | رسیده کربلا شاه غریب 🔊 بخش پنجم سنگین | ماه محرم اومد 🔊 بخش ششم ضربی | و سارعو علی الحسین ماه محرم اومده 🔊 بخش هفتم | زندگی قبل از زندگیم حسینه (ع) 🔊 بخش هشتم | زندگیش دست و پا زدن تو مرگه .👇👇👇👇👇👇👇