eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. درد داره بدنت، گلگون پیرُهنت پیش چشم علی، نامردا زدنت الهی، بمیره، نوکرت، خوردی زمین جلوی، چشای، شوهرت، خوردی زمین الهی، بمیرم، پشت در، خوردی زمین الهی، بمیرم، که با سر، خوردی زمین وای، برات بازویی نمونده مادر وای، برات پهلویی نمونده مادر وای، به چشمات سویی نمونده مادر وای، الهی مادر برات بمیرم بی جونه نفسات، جوهر نیس توو صدات پلکات بی رمقه، نیمه بازه چشات الهی، بمیرم، که دستات، بی حس شده الهی، بمیرم، که پهلوت، ناقص شده الهی، بمیرم، که خونت، آتیش گرفت بمیرم، همه آشیونه ات، آتیش گرفت آه، چه آتیشی بی هوا به پا شد آه، در خونه ات با لگد که وا شد آه، چقدر توو خونه برو بیا شد وای، الهی مادر برات بمیرم حالت دیدنیه، غم ناگفتنیه پیچیده خبرش، زهرا رفتنیه بگو کی، میتونه، حسن رو، آروم کنه یکی نیس، کمک به، علیِ، مظلوم کنه بگو کی، میتونه، حسینُ، خوابش کنه یه فکری، برایِ، دل بی، تابش کنه وای، چه اوضاعی میشه بعد زهرا وای، چه دنیایی میشه واسه مولا وای، میشه زینب خونه دار بابا وای، الهی مادر برات بمیرم ✍️
14.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥چرا امیرالمومنین علی علیه السلام شمشیر نکشید؟! 🎙 📺 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
- ‌تا جان به تنم باشد - یادت به سرم باشد - تا سر ندهم بر باد - هرگز نروی از یاد... به وقت دلتنگی جمعه ۱:۲۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام امام زمانم❣️ سلام بر تو که زلال ترینی ، ناب ترینی ... سلام بر تو که مهربان ترینی ، عزیزتریتی ... سلام بر تو که غریبترینی ، تنهاترینی ... سلام بر تو که کریم ترینی ، رفیق ترینی ... از من که بیقرارم ، چشم انتظارم ... از من که دستانم خالی است، چشمانم بارانی است ... از من که حیرت زده ام ، بی پناهم ... 🌼 سلامی از من به تو مولاجان ... 🌼 السلام علیک یا بقیه الله 💚 💚
🌷 معجزه چادر زهرا (س) روزي علی (ع) مقـداري جـو از یـک یهـودي قرض گرفت. یهـودي به عنوان گرویی قرضش چیزي خواست. علی (ع) چـادر پشـمی حضرت فاطمه (س) را نزد یهودي گرو گذاشت. او هم چادر را گرفت و در اتاقی گـذاشت. شب که شـد، زن یهودي براي کاري به آن اتـاق سـرزد. ناگهان نـوري در آنجـا دیـد که همه اتـاق را روشن کرده است. نزد شوهرش بـازگشت و گفت: در اتـاق نوري درخشان جلوه گر است. یهودي فراموش کرده بود که چادر حضـرت فاطمه در آن اتاق است، شـگفت زده به آن اتاق وارد شـد، دیـد نوري همانند ماه تابان فضاي اتاق را نورانی کرده. پیش رفت و در محل چادر خیره شد. آنگاه دریافت که آن نور از چادر فاطمه (س) علیها است. از خانه بیرون آمد و خویشاوندان خود را از آن ماجرا با خبر ساخت. زنش نیز وابسـتگان خود را از قضـیه آگاه نمود. طولی نکشـید که حدود هشتاد نفر از یهودیان آمدند و آن نور را از نزدیک دیدند و همه به دین اسلام گرویدند. 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 10، ص 106
. آهنگساز آقای سعید حمیدیان‌فر بنداول همیشه‌ی خدا به فکرمونه دلش همیشه خیرمونو می‌خواد مگه تو دنیا کسی پیدا می‌شه دل‌سوزتر از مادر برای اولاد مادر کشوندیمون تو روضه تا بدونیم راه و چاهو گریه که جای خود نوشتی حتی اجر آهو شبیه پیرهنی که دوختی واسه‌ی حسینت برای گریه‌کن‌ها دوختی پیرهن سیاهو با یه نخ ِچادرت زائر ِخورشید شدیم برای نوکر شدن اینجوری تایید شدیم بند دوم اگه کسی دیر برسه ،دور بشه مادر می‌شینه باز به انتظارش وقتی که پیچیده به هم روزگار مادره که پناهه سایه سارش مادر هر دفه که دور شدیم از مسیر از روی غفلت دیر اومدیم و چشم بستیم رو این همه محبت بازم کشیدی انتظارمونو مادرونه بازم با دلسوزی رسوندیمون رو فرش هیئت نمی‌ذاری گم بشیم تو چرخش روزگار از ما که بی پناهیم نگاهتو برندار بند سوم همه که تنهامون بذارن برن مادر فقط کنارمون می‌مونه وقتی که تب کنیم ،کنار بستر مادره که دعای نور می‌خونه مادر باید بیفتیم یه بار دیگه به پای گریه دردمونو دوا کنیم بین شفای گریه ما گریه کن‌های محرمیم درسته ولی فاطمیه خط مقدمه برای گریه دلمونو وصله کن به پرچم حسینت مارو بخر برای محرم حسینت 👇
. السلام علیکِ ایتها السیدة الجلیلة ایتها السیدة الجمیله ذات الاحزان الطویلة فی المدت القلیلة المجهول قدرها، المخفی قبرها فدای عمر کمت مادر، فدای قد خمت مادر میگن قبرت تو دل مولاست، فدای اون حرمت مادر ای مادر ای مادر ما رو یادش نمیره اونیکه همسایه رو هم دعا کرد حتی لباس عروسشم عطا کرد وقتی دید علی غریبه، محسنشم فدا کرد المظلوم بعلها المقتول ولدها تو خونه غنچه‌ت و می‌چیدن، تو کوچه با تو می‌جنگیدن تا که افتادنت و دیدن، به اشکای علی خندیدن ای مادر ای مادر قد مولا رو خم کرد غصهٔ قامت کمون مادر دیگه به لب رسیده جون مادر این روزا که درد پهلو، برده امون مادر المغصوب ارثها، المکسور ضلعها اونا که حق تو رو خوردن، با نامردی فدک و بردن میگن آب ارث تو بود مادر، گلات تو کربلا پژمردن ✍️ .👇