.
#مناجات
یا لطیف
اللهم رَبَّ شَهْرِ رَمَضان
چشم ، پیدا نکند مقصد ناپیدا را
با غمِ دربهدری صبح کنم شبها را
خستهام..،بس که دواندند مرا سوی گناه
نا نمانده است که با خود بکشانم پا را
معصیت؛ ریشهی ایمان مرا از جا کَند
کُشت در باغچهی زرد دلم تقوا را
نَفْس، با حَربهی دنیاطلبی گولم زد
آه! آفت بزند عافیت دنیا را
بال پرواز مرا دوستِ بد طینَت چید
جز تو با هر که پریدیم ، زمین زد ما را
خَلق بر گریهی بیکسشدنم می خندد
هیچکس درک نمی کرد منِ تنها را
عرقِ شرم مرا اشک حسابش کردی...
آبِ رو جمع کند آبِروی رسوا را
می شود گوش مرا مثل مُعَلِّم بکشی!
کاش تنبیه کنی کودکِ بی پروا را
هفتپشتم درِ این خانه گدایی کردند
به کسی غیرِ خودم قول نده این جا را!
تا دلم سوخت ، مرا فاطمه دلداری داد
لمس کرده است دلم مادریِ زهرا را
رزقِ افطار من از باغِ حسن می آید
نخل اربابِ کَرَم داده به من خرما را
حُکم رفعِ عطشم بوسه به انگور علیست
مستِ حیدر فقط اینگونه دهد فتوا را
خبر مرگ مرا بین نجف پخش کنید
دم آخر برسانید فقط بابا را
کامِ من تلخ شده ، طعم خوشم کرببلاست
بچشانید به من مزّه ی این حلوا را
مثل عابس بغلم می کند و می بوسد...
بارها دیده ام این خواب خوش ، این رؤیا را
▪️
▪️
کشمکش بود سرِ پیرهنش در گودال
مادرش آمده تا ختم کند دعوا را
شیشهی عطر خدا زیرِ سُم مرکب رفت...
بوی سیب است که پُر کرده همه صحرا را
#ماه_رمضان
#بردیا_محمدی ✍
.
.
#زمینه #امام_علی
#شب_نوزدهم
#یه_امشب
🔘🔘
بند1⃣
یه امشب اومدی پیشم
تو مهمونی باباجون
بگو با دخترت امشب
چرا هستی تو حیرون
اناالیه راجعون رو
میخونی تو هردم
با این حرفا دل من رو
بابا اینقد نلرزون
......
نگاهت /همش به آسمونه خیره
آسمون / از غم تو بابا میگیره
روضه ی / مادر و هر دم میخونی
دخترت / با دیدن اشکات میمیره
الهی ،غم تو نبینم بابا ، غم تو نبینم بابا
.......
ابر بهاری
آروم نداری
معلومه دیگه
دلتنگ یاری
بابا حیدر ،بابا حیدر
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
اگه نیستش کناره تو
همسرت دخترت هست
از سر شب تا به حالا
به در چشم ترت هست
روی لبهات ذکر زهرا
این دمه اخرت هست
چقدر حرفای ناگفته
روقلبه مضطرت هست
....
دوباره افتادی یاده روضه ی,در
دوباره افتادی یاده داغه مادر
دوباره افتادی, یاده روی,نیلی,
دوباره افتادی یاده ضربه سیلی,
.....
اللهی غم تو نبینم بابا
با غم ها موندی
چه تنها موندی
سی ساله و بابا
بی زهرا موندی
بابا حیدر ،بابا حیدر
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شب_نوزدهم_رمضان
به قلم 👇👇👇
#سید_ناصراسماعیل_نسب
#رضا_نصابی
.👇
.
#نوحه #واحد
#شهادت_امام_علی
#سبک_گل_مینوی_علی
#سبک_هرطرف_می_نگرم_نیزه_وشمشیر_است
درد من گشت دوا که علی یافت شفا
زینبم میگرید کوفه شد کرببلا
آمده فاطمه همراه مرا هم ببرد
آنکه یک گوشه ی چشمش غم عالم ببرد
یا علی یا زهرا.....
____
یار مظلومه ی من از تو مظلوم ترم
لحظه ی جان دادن یاد دیوار و درم
کی رود از نظرم ماتم آن کاشانه
خانه ی سوخته و سوختن پروانه
یا علی یا زهرا
__
اشک من پیوسته دلم از غم خسته
آمده فاطمه با پهلویی بشکسته
غم نا گفته ی خود را به علی میگوید
با گلاب بصرش زخم مرا می شوید
یا علی یا زهرا......
#امام_علی
#شهادت_حضرت_علی
#میثم_مومنی_نژاد ✍
.👇
.
#زمزمه_مناجات
#شب_نوزدهم_رمضان
چی بگم چطور بگم که ممنونم ازت خدا
شب قدری منو باز آوردی و زدی صدا
حالا که خودت منو آوردی پس یه کاری کن
مشکلم حل بشه و بشی دیگه ازم رضا
آه
مشکل من اینه دلم خیلی سیاهه
به روی شونه م کولهباری از گناهه
مشکل من عمریه که همش تباهه
آه
مشکل من اینه اسیر دست دنیام
مشکل من اینه که خیس نمیشه چشمام
برای من عادی شده بار گناهام
یا ربنا یا ربنا الهی العفو
میتونستی بزنی ولی بهم امون دادی
مهربونیت و به این بندهی بد نشون دادی
خیلیا پارسال بودند نیستن ولی تو باز به من
واسهء آدم شدن بازم بهم زمون دادی
آه
مُردن فراموشم شده من بیخیالم
ببین کم آوردم خدا خرابه حالم
به حالوروز ناخوشم دارم مینالم
آه
مردم از این حال دلم خبر ندارن
وقتی بمیرم نه غمین نه بی قرارن
رو سنگ غسال خونه جسمم و میزارن
روضه:
موقع نماز صبح شد کوفه شهر پربلا
شد پُره خون صورت و عمامهی شیر خدا
از خدا بیخبری آتیش به جون همه زد
مثل زهرا تو کوچه زدن علی رو بیهوا
آه
محراب مسجد توی موج خون نشسته
لختههای خون پلکای علی رو بسته
سر آقا تا زیر ابروها شکسته
آه
ناله زد آقا که به آرزوم رسیدم
منکه از آدمای دنیا خیر ندیدم
از دوری فاطمه داشتم میبریدم
#حاج_مجتبی_صمدی_شهاب✍
👇
.
#زمینه
#شب_نوزدهم
#در_و_دیوار_خونه_امشب
⚫️
بند1⃣
درو دیوار خونه امشب
روضه خونه
غمی که تو دلمه قد
اسمونه
می دونم این شب آخره
پیش منه
می دونم دیگه پیشم بابا
نمی مونه
....
دنبالت
دل من روونه
چشمام از
غم تو گریونه
ای دادو
بیداد از زمونه
با با جون بابا ی غریبم
......
بند2⃣
پشت سرت امن یجب رو
من میخونم
دست خودم نیست داری میری
نگرونم
این حال و روزت بیشتر من رو
میسوزونه
فکرشم سخته لحظه ایی بی
تو بمونم
.....
غصه با
این دلم عجینه
ترسم از
مردم بی دینه
بدترن
از اهل مدینه
بابا جون بابای غریبم
.....
بند3⃣
رو سرت وقتی تیغ عدو
فرود اومد
کنارت فاطمه با قده
خم بود اومد
خاطرات مدینه برات
تداعی شد
وقتی که همسرت با روی
کبود اومد
.....
وقتیکه
به در شرر افتاد
دیدی که
زهرا با سر افتاد
مابین
دیوار و در افتاد
باباجون بابای غریبم
به قلم:
#رضا_نصابی ✍
#سید_ناصراسماعیل_نسب✍
..........
#شب_نوزدهم_رمضان
.👇
.
#زمینه #شور
#مناجاتی
#امام_زمان(ع)
#یه_عمره_که_توی_گناه
🔘🔘
بند1⃣
یه عمره که توی گناه زندگیمو سر کردم
با گناهام غصه هایِ مهدی رو بیشتر کردم
هِی دلشو شکستَمو، هِی چشاشو تَر کردم
.....
پای سفره ت ،شدم این ماهو مهمون
میخونم با ،چشای خیس وگریون
الهی العفو٢
شده قلب, آقام از دست من خون
خدایا من, پشیمونم پشیمون
الهی العفو٢
وَاَجِب، یَا رَحیمُ دَعوَتِی
وَاَقِل، یَا غَفُورُ عَثرَتِی
(اومدم بگم که شرمندتم/ با همه ی بدیهام بندتم)
......
بند2⃣
ثانیه ها میگذره و از عمر من کم میشه
به زیر بار گناها داره قدم خم میشه
با گناهای من دل مهدی پر از غم میشه
.....
نفهمیدم، فریب نفس رو خوردم
آبروتو، همیشه هر جا بردم
الهی العفو٢
پشیمونم، اومدم زار و گریون
ببخش منو، به حق صاحب زمون
الهی العفو٢
وَاَجِب ،یَا رَحیمُ دَعوَتِی
وَاَقِل، یَا غَفُورُ عَثرَتِی
(اومدم بگم که شرمندتم/ با همه ی بدیهام بندتم)
.....
بند3⃣ (مهدوی)
جمعه به جمعه دنبال، نشون تو میگردم
این شبای قدری آقا، بدجور هواتو کردم
محتاج یک نگاهتم، یه کاری کن برگردم
.....
ببخش آقا، اگه شدم سربارت
ولی میخوام، که باشم آقا یارت
بقیة الله٢
میگم امشب، تو رو قسم به این ماه
بگو آقا، پس کی میرسی از راه
بقیة الله٢
میخونن، جن و انس و ملائک
اَلْعجَل، عجّل علی ظهورک
به قلم:
#سیدمرتضی_پیرانیان
#سید_ناصراسماعیل_نسب
#طاها_تحقیقی
.👇