eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. چرا مثل مادر شده آخه پهلوت زیر سم مرکب ببین وا شد ابروت ببین نانجیبا به اشکام میخندن بمیرم لباتو با نیزه میبندن بمیرم برات با تن غرق خون شدی اربا اربا زیر دست و پا علی جان چرا پیش چشماي من میریزی رو خاکا تو از تو عبا با سنگای دشمن این آیینه چین خورد تو میدون جوونم با صورت زمین خورد پاشیده تو صحرا تموم تن تو برام سخته تا خیمه ها بردن تو پاشو حال این پیرمرد و ببین نکش پیش من دیگه پا رو زمین بمیرم که از بند بند تنت فقط مونده بابا واسم نقطه چین... .. الهی که دنیات نشه تارو تیره یه نیزه نیاد و به پهلوت نگیره دیگه آرزویی تو دنیا ندارم جز اینکه سرم رو رو گونه ات بزارم همه تارو پودت ز هم وا شده تنت واسه ی من معما شده ببین ای سر رفته رو نیزه ها کنارت قدم تا کمر تا شده /////////////////// نکش پا رو خاکا، جلو چشم دشمن لبت غرقه خونه، همه هستی من به دامادی تو ندارم امیدی زیر سم اسبا چه قدی کشیدی پر از زخم کاریه رو پیکرت تو دستای کی بوده موی سرت دل آسمون از غم تو گرفت بمیرم برای دل مادرت ------------- بمیرم عمو جون چرا وا شد ابروت بمیرم که نیزه نشسته به پهلوت جای تیغ و تیره روی پیرهن تو چرا پاره پارس تموم تن تو جلو چشم من دست و پا می زنی چرا مادرم رو صدا می زنی داری می بینی که چقدر بی کسم تو آتیش به هستی ما می زنی میگردم پی تو، میون غبارا تنت رفته زیر پای نیزه دارا با این زخم پهلو، با این زخم سینه میفتم دوباره به یاد مدینه می بینم که دستت شکسته ولی من این لحظه ی سختو سر میکنم با این ناله های دم آخرت یاد ناله ی پشت در میکنم یه دریای اشکه تو چشمم براتو چجوری ببوسم، کویر لباتو تموم نفسهات، بریده بریده الهی بمیرم، که رنگت پریده روی دست من دست و پا می زنی پریشونی و خسته و نیمه جون یا لبهاتو اینقدر رو هم نزن یا که اشهد مادرت رو بخون الهی بمیرم براتو علی _ ‌برا بار آخر تو چشمام نگاه کن یه فکری برای ، منه بی پناه کن مثه ابرو بارون، رو لبهات می بارم من جوری باشه، برات آب میارم شبیه علم روی دست منی برای رسیدن به آب فرات می دونی چی اومد به حال دلم دیدی از کی منت کشیدم برات __ توونی برای، نفسهای من نیست سه شعبه جواب ،تقاضای من نیست با این التهاب و ، با حال خراب و چجوری بدم من، جواب ربابو میرم پشت خیمه که خاکت کنم خجالت کشیدم ازین حال تو باید جایی خاکت کنم که کسی با نیزه نگرده به دنبال تو الهی بمیرم براتو علی .............. گره خورده کارم،بالای سر تو یه دریای تیره،روی پیکر تو میبینم که راهی، برا موندنت نیست تو خیمه امیدی، به برگشتنت نیست بادستای خالی بدون سپر با لبهای تشنه نمی رفتی کاش تو که پا گذاشتی کنار فرات یکم آب میخوردی آخه داداش چشای ربابه که مونده به راه جلو خیمه داره قدم میزنه ببین اصغرو بس که تشنه شده داره هی لباشو به هم می زنه زده بوسه شمشیر، به بال و پر تو شکسته دل من، شبیه سر تو حالا که داداشت، شده بی کس و یار قرار ما باشه، رو نیزه تو بازار یه چشمم به خیمس یه چشمم به تو نرو روی دشمن به ما وا میشه سر ما که به روی نیزه بره سرغارت خیمه دعوا میشه می دونی که زینب پریشون و زار باکی بعد ماها سفر می کنه؟ پاشو که رقیه بدون عمو تو ویرونه شبهاشو سر می کنه چه سخته که سروو، زمینگیر ببینم نشستم تورو یه، دل سیر ببینم تا خون چشاتو، به صورت کشیدم ازین حالت تو خجالت کشیدم پاشو تا حرم بی علمدار نشه بزار به نگاه تو تکیه کنم اگه تیرا از چشم تو در بیان می خوام پا به پای تو گریه کنم برا اینکه بالا سرت جون ندم نفسهاتو باید منظم کنی ببین حاضرم زندگیمو بدم که یک لحظه بازم نگاهم کنی ///////-- تو از حال و روزم خبر داری یا نه!؟ به اشکایِ زینب نظر داری یا نه!؟ الهی بمیرم نبینم غماتو بِکِش رو سر من دوباره عباتو اگه میشه حرف از جدایی نزن قرارِ دلِ بی قرارم... بمون به امن یجیبی که خوندی قسم نباشی میمیرم....کنارم بمون به فکر منم باش،منی که هنوز می‌لرزه دلم تا صدام میزنی نباشی چه جوری صبوری کنم تو سنگِ صبورِ، غمایِ منی دیگه قصه‌ی ما رسیده به جایی که راهی نمونده به غیر از جدایی من اینجا غریب و تو یاور نداری بیا فکر کن اصلا که خواهر نداری تو خیره شدی به من‌و چادرم منم ماتِ انگشت و انگشترت سرِ من فدایِ سرِ بچه‌هات سرِ بچه‌هامم، فدایِ سرت به گرد و غبارِ،غمِ بی کسی که فردا میشینه رویِ معجرم نبینم غماتو، پاشو عمر من خودم غصه‌هاتو به جون میخرم غر‌ب عاشورا زمزمه ی نفس‌هایِ خورشید به آخر رسیده که صبرِ غروبش دیگه سر رسیده هوا تیره و تار حرم در تب و تاب علم رویِ خاک‌و شریعه پر از آب و آمره و عبدالحسین مخلص آبادی
.👆 نفس‌هایِ خورشید به آخر رسیده که صبرِ غروبش دیگه سر رسیده هوا تیره و تار حرم در تب و تاب علم رویِ خاک‌و شریعه پر از آب حوالیِ مغرب، در اوجِ عطش همه جایِ دشت‌و گرفته غبار دلِ آسمون خونِ با دیدنِ غمِ ذوالجناحِ بدونِ سوار با یالی که سوخته،در این غربت‌و غمِ چهره‌ای که به خون شد خضاب داره برمیگرده به سمتِ حرم غریبونه اما، پُر از اضطراب لبش تشنه‌ی آب تنش سرد و بی حال تویِ ازدحام و شلوغیِ گودال یه لشکر به سمتِ تنش می‌دویدن همینکه زمین خورد همه کِل کشیدن چقد تیر آوردن برا کشتنش غریب گیر آوردن تویِ قتلگاه چقد نامرتب زَدن نیزه‌و بریدن سرش رو، ولی بی گناه جلو چشمِ مادر، بالایِ سرش به شوقِ غنیمت،قیامت شده نه کهنه لباس‌و، نه انگشتری امون از غریبی،که غارت شده . سبک👇 https://eitaa.com/emame3vom/95788 ................ . تو این شهر غربت کسی رو ندارم رو خاک غریبی اگه سر میزارم نبودی ببینی چه سنگه دلاشون من و راه ندادن توی خونه هاشون غریب و پریشون و بی هم نفس دارم بی تو فکر اجل میکنم یه گوشه تو این شهر پست دورو بی تو زانوهام و بغل میکنم ---------- چه قلبای سنگی چه چشمای هیزی آخه دختر تو کجا و کنیزی حالا که میایی نیار دختراتو بکش روی اصغر حسین جان عبات و میبینم گوشای بی گوشواره رو روی نیزه ها راس شیر خواره رو بمیرم ربابت رو این میکشه ببینه توی بازار گهواره رو //--/------ کجایی ببینی که دستامو بستن توی کوچه هاشون سرم رو شکستن من و تشنه بردن رو دارالعماره تنم رو کشیدن به میخ قناره قراره ما باشه ورودی شهر همونجا روی مرکب نیزه ها همونجایی که خواهر تو میاد میون نظر های نا محرما ......... پریشون و خستم پر از اضطرابم بیا و نگاه کن به حال خرابم بزار بیشتر از قبل چشاتو ببینم الهی که هیچ وقت غمت رو نبینم هوای دلامون زمستونیه چرا چشم تو خیس و بارونیه برای خوش آمد یه لشگر رسید آخه این چجور رسم مهمونیه ___ شنیدم که کوفه پر از نیزه داره برا اینه اینجا دلم بی قراره چه کابوس تلخی بازم‌پیش رومه چه بغض عجیبی میون گلومه نگو بی تو باید بمونم داداش نگاه کن به بارون چشم ترم نگو که یه روزی با حال خراب ازینجا تا گودال باید برم بگو شیب گودال اصلا کجاست؟ که از هولِ غارت زمین می خورن نگو که رگای داداش منو ، با یه خنجر کهنه کج می برن؟؟ ............. سلام ای عزیزم سلام ای امیدم یه چند روزی میشه چشاتو ندیدم یه کم شونه کردم با دستام موهاتو دیگه گرچه مویی نمونده براتو نبودی یه شب تو بیابون سرد منو روی خاکا کشیدن به زور موی من به آتیش خیمه گرفت ولی موی تو سوخته بین تنور اگه این نفسهام بالا بیاد میگم از شبای پریشون من میگم چی آوردن سر دخترت با اون سیلی افتاده دندون من الهی بمیرم براتو بابا نمیبینه هیچکس ،دیگه خنده هامو یکی با لگدهاش ،شکست دنده هامو سرم رو شکستن، فدای سر تو قد من خمیده ،مثه مادر تو چقدر روی نیزه شکسته شدی بگو چی سر حنجرت اومده الهی بمیرم برا این لبات بگو کی با نیزه رگاتو زده دیدی دختراتو تو بزم یزید چقدر زخم خوردن با چشمای هیز ماکه نسلمون نسل پیغمبره چرا پس به ماها میگفتن کنیز؟؟ الهی بمیرم برای حسین .
. شهادت علیه السلام باز هم دل شد به دام غم اسیر میخورد بر سینه از غم موج تیر باز دل در سوگ دلداری نشست سرو رعنایی ز جور و کین شکست زنده شد یاد احد در ذهن و جان یاد حمزه آن شهید قهرمان او عموی با وفای احمد است یاور دین خدای سرمد است حمزه ای که بود سردار سپاه دین حق را بود او پشت و پناه با دلی روشن ز حق آگاه بود پشت گرمی رسول الله بود مرد حق بود و دلیر و صف شکن سخت می ترسید از او اهرمن دشمن از او کینه ای دیرینه داشت بغض او را در درون سینه داشت عاقبت آن فانی راه خدا کشته شد با دست قوم اشقیا امشب این دل از غمش بی تاب شد دیده ها از سوز دل پر آب شد از احد آن سرزمین غم فزا می رسد فریاد صد وا ویلتا حمزه افتاده به خاک و خون ز کین سرخ شد از خون پاک او زمین غسل شد جسمش میان خاک و خون نیزه از جسمش نمی آید برون می چکد خون از لب و از حنجرش مثله گردیده ز کینه پیکرش تا به خاک و خون قرینش یافتند سینه اش را تا جگر بشکافتند هرکه جسم حمزه را اینگونه دید آه جانسوز و حزینی بر کشید گفت با خود یا رب این مجروح کیست جای سالم در تن این کشته نیست تا رسول اله بشنید این خبر ناله زد جانسوز ،از عمق جگر یک ردا انداخت روی پیکرش تا نبیند جسم او را خواهرش یا رسول اله وای از کربلا وای از آن ماتم و آن ماجرا وای از آن لحظه که با سوز و آه خواهری آمد درون قتلگاه زینب آمد دید یارش را به خاک زد گریبان را ز اوج ناله چاک سوخت از بس ناله ها زد از محن دید یارش سر ندارد در بدن کند گیسو زین مصیبت از سرش بوسه باران کرد در خون حنجرش ‌ ✍ .
. بزم امشب بزم روضه بزم داغ یه کریمه پسر زهرا و حیدر حضرت عبدالعظیمه صاحب سفره امشب مثه جدش سفره داره یه اشاره به غریبیش اشکامونو در میاره ... این آقایی که حریمش غرق بین هاله ء نور با هجوم تيرگی ها یه روزی شد زنده در گور زیر پا رفت اما نامش روی پرچم رفته بالا تا قیامت جادوانه است پرچم اولاد زهرا ... شد مصادف این مصیبت با یه درد پره محنت داغ حمزه که سوزونده دل ما رو بی نهایت بی حیاها ، نا نجیبا مثله کردن پیکرش رو شد پیمبر غرق ماتم پاره کردن جیگرش رو ... سایبون روی سر بود این عموی بی قرینه خالی بود جاش وقتی حیدر شد غریبه تو مدینه بعد حمزه بود که دشمن به ولایت پشت پا زد توی کوچه یه حروومی یه کشیده بی هوا زد
. به مناسبت ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام چند وقت پیش بود که غم بی حساب شد کعبه دوباره اَبرَهه گونه خراب شد این کعبه چار قبله به محراب سینه داشت کز خاکِ کینه چهرهء آن در نقاب شد نفرین به آنکه بغض علی را بهانه کرد باغِ بقیع زیر قدومش تراب شد این نسل کینه توز همان نسل کوچه اند که زیر پایشان گلِ یاسے گلاب شد اجدادشان به کوچه به زهرا لگد زدند وقتی که دست شیر خُدا در طناب شد اُفتاده بود در روی زهرا و رد شدند طوری که استخوان تنش آسیاب شد بازوی فاطمه وسط کوچه شد دوتا وقتی غلاف واردِ این منجلاب شد طوری کشیده خورد به زهرا که بعد از آن رو از علی گرفت و میان حجاب شد مادر به پیش چشم پسر خورد بر زمین کابوس کوچه بهر حسن یک عذاب شد از بعد کوچه حوریه دیگر نفس نداشت دیگر ورق ورق همهء این کتاب شد در فکرشان تهاجم و نبش قبور بود صد شکر از این جنایت و غم اجتناب شد گفتم ز نبش قبر و دلم باز گُر گرفت زنده به خاطرم غم طفل رباب شد یک‌نیزه آمد و به دل خاک شد فرو آرام روی نیزه دو چشمش به خواب شد پائین نیزه مضحکه شد مادر علی بالای نیزه نام علی چون شهاب شد .. ✍ ٤شوّال .
. به حسرتے ڪه در آن اشتیاق شیرین است قسم ڪه دیدن رویش همیشه تسڪین است نشان به زمزمه ے نام او ز صبح ازل غمش دلیل همان گریه ے نخستین است دم شنیدن نامش شود نگاهم خیس میان گوش و دو چشمم قرار بر این است سلام بوده ڪه ڪوتاه کرده فاصله را خوشم ڪه فاصله ے بین ما دروغین است گران خریده دلم را ،خودم ڪه میدانم همیشه قیمت جنس خراب پایین است قسم به روزنه های عمیق زخم فراق قسم به نور ڪه تاوان عشق سنگین است تپیده نبض دو عالم به عشق لبخندش جهان بدون نگاهش همیشه غمگین است ڪسے ڪه دست ڪریمش به ڪم نرفته و هم بساط سفره مهرش وسیع و رنگین است عجیب نیست حسینے شوند،، ڪافرها ڪه این علاقه فراتر ز دین و آیین است ✍ .
. حسین مخلص آبادی✍ تو حالت خراب نیست حالا وقت خواب نیست سکوت و یه لبخند برا من جواب نیست خدا چاره ساز شد تا وقت نماز شد چقدر گریه کردم که چشم تو باز شد برا اینکه زحمت ندی دستتو،جای آسمونو عوض می کنم بهت قول میدم اگه خوب شدی،در خونمونو عوض میکنم کجا رفته بودی بدون علی؟؟؟؟؟؟؟ نگاهت چرا غرق بارون شده ترک خورده آیینه ی گونه هات دو چشمت چرا کاسه ی خون شده؟؟؟؟ نرو فاطمه جون حیدر نرو ................ زمزمه به دستایِ آتیش، دری گُر گرفته پایِ نحس شعله، به چادر گرفته علی مات و مبهوت، نگاهش به در بود در از جا شکست‌و، هنوز شعله‌ور بود غرورِ علی، پهلویِ فاطمه/ درِ خونه و بارِ شیشه شکست دل‌و حرمت‌و قامت‌و هیبتِ/ یه مردی برایِ همیشه شکست نه بی رحمیِ میخ، نه آتیش و دود/ نه سنگینیِ در، به مویی که سوخت به خونِ رو دیوار، میسوزه هنوز/ دلِ فضه از آرزویی که سوخت ......................... به دستی که بستن، به یاسی که پژمرد چقد ذوالفقارِ، علی خونِ دل خورد نه دستارِ زردی، نه شمشیرِ یاری(نه همدم نه یاری) غم‌و شرمِ حیدر!؟... عجب روزگاری! به داغی که آتیش رویِ در گذاشت/ به آهی که مسمار رویِ در کشید به نصِ روایت، زنی پا به ماه/ جلو چشمِ پَر بسته‌ای، پر کشید پسر پیشِ چشمِ پدر شد شهید/ پرستارِ مادر شده دختری گُل از غنچه و، شعله از میخِ در، خجالت کشید همسر از همسری جواد نصيري✍ ✍🎼 .............. . بمیرم برایِ، غمِ کوچه یا در؟ یه سایه فقط از تو جا مونده مادر یه همسایه هم که، به یادِ تو افتاد تو رو دید و رفت‌و، فقط سر تکون داد دعاهاتو در حقِ همسایه کن/ یه دَستَم ولی رو سرِ ما بِکِش نمیبینی اوضاعِ این خونه‌رو!؟/ یه آهم برایِ مداوا بِکِش! یه آهی بِکِش شاید آرووم شدم/ چی میخوای بگی؟ با اشاره بگو... غماتو به من نه! به این ذوالفقار/ به گهواره و گوشواره بگو دیدم راهِ یاسی، به یک لاله چین خورد همون لحظه مادر، به صورت زمین خورد غرورم شکست‌و، تا چشمام‌و بستم دیدم پاره‌هایِ، فدک رو تو دستم! به اون ناله‌هایی که گوشواره زد!/ به آهی که اون لحظه چادر کشید فدک نه...که بندِ دلم پاره شد/ تو کوچه وقارِ علی لطمه دید میخواستم سپر باشم اما نشد.../ باید برمی‌گشتیم و چاره نبود با وضعی که مادر تو اون لحظه داشت/ دیگه راهی غیر از اشاره نبود!!! قدم بَرمی‌داشتم، به شوقِ قدم‌هاش فدک تویِ دستش، فلک زیرِ پاهاش تمومِ مسیرو، به من بود حواسش برام مِهرِ مادر، یعنی عطرِ یاسش من‌و کوچه‌ها و رگِ غیرتم/ من‌و سایه‌یِ مادری با وقار مدینه،اُحُد...فاطمه، حیدر و/ رجز خطبه‌هاش‌و... فدک، ذولفقار حوالیِ مغرب،به وقتِ غروب/ از اون کوچه تا خونه راهی نبود دلِ سنگِ این کوچه‌ها شاهدن/ پناهی به جز بی پناهی نبود ............. قرار بود که تنها، تو باشی قرارم من از دارِ دنیا، کسی رو ندارم می‌دونم عزیزم، از این دنیا سیری یه امروزو میشه، ازم رو نگیری چه خوب شد که از بسترت پا شدی/ چه خوب شد که جمع کردی این بسترو نیازی نبود تا دمِ در بیای/ نیازی نبود وا کنی این درو مرتب که دیدم مویِ زینب‌و/ باید حس میکردم یه کم بهتری بازم خونه رو آب و جارو زدی/ میخواستی که ثابت کنی مادری! علی رو حلال کن، شبم تارِ زهرا علی تا بمیره، بدهکارِ زهرا تو حوریه بودی، دو بالت ولی سوخت همه زندگیتم، به پایِ علی سوخت سه ماهه به غیر از مغیره کسی/ نخندیده به من... بخند فاطمه! خودت حال و روزِ علی رو ببین/ یه بار قبلِ رفتن بخند فاطمه علی غیرِ زهرا مگه چی میخواد/ (بزار بی تفاوت همه رد بشن)* به دنیا می‌ارزه "یه لبخند تو"/ یه دنیا بزار با علی بد بشن * کنایه از بی جواب موندنِ سلام علی به غیر از صبوری، ندارم پناهی من‌و غسلِ زهرا؟... بمیرم الهی پاشو عمر حیدر، نگاهی به من کن به همراهِ اسماء، علی‌تو کفن کن! باید جایِ تابوت علی این شبا/ یه گهواره میساخت ای ماهِ من نه اینکه خودم کفن‌و دفنت کنم/ بسوزه همه عالم از آهِ من چه جوری ببندم چشات‌و آخه!؟/ هنوز بازه این زخمِ پهلویِ تو بگو وقتِ تلقین چه جوری علی/ باید دس بگیره به بازویِ تو ........... بیا فک کن اصلاً، کنارت نشستم همه زخماتو من، یه جورایی بستم مداوا نمیشن، یه زخمایی مادر! نه زخمِ زبونا، نه این زخم بستر یه چیزی بگو، حرفامو می‌شنوی!؟/ نگاهی کن آخه به دور و برت پریشونیِ من به چشمت میاد؟/ فدات‌شم الهی... منم، دخترت نمی‌دونم اصلاً میبینی منو/ با این پلکِ مجروح و چشمِ کبود بیا‌و با زینب غریبی نکن/ بیا فک کن اصلاً که فضه نبود!!! .......... -رفیقِ شهیدم، رفیقِ قدیمی -روزایی که اینقد، نبودیم صمیمی -تاحرف ازحرم شد، چقد گریه کردم -بهم گفتی شاید، دیگه برنگردم +تا حالا نرفتی،نمیدونی‌که/شلوغیِ جاده یه چیز دیگه‌س +رفیق جانمونی،حرم،اربعین/با پایِ پیاده یه چیز دیگه‌س
. -گذاشتی یه عکس از گذرنامه‌تو/نوشتی حلالم کنید عازمم -منم زیرِ عکست نوشتم رفیق/دعام کن که بدجور حرم لازمم به یادِ قدیما، کجایی ببینی چقد بی‌قرارم، شبِ اربعینی دلم پشتِ مرزِ، ولی راهو بستن شنیدی تو مشهد، رواقارو بستن نگفتی کجایی،رسیدی حرم؟/بگو از مسیر و شلوغی راه سحرگاه جمعه،کجا دعوتی؟/رواقِ حبیبی یا تو قتلگاه؟ دعام کن که شاید،یه روزی منم/بمیرم حوالیِ کربُ‌بلا بی‌غسل و کفن،تا که خاکم کنن/با گریه اهالیِ کربُ‌بلا ....... ميدونم كه چند سال، حرم آرزوته خیال کن رسیدی،حسین روبروته یه پرچم تو دستت،یه کوله رو دوشت جوابِ سلامت، رسیده به گوشت چشاتو ببند و خیال کن الان/ زیرِ قبه‌ای و کنارِ ضریح خیال کن که شالِ عزاتو میخوای/تبرک کنی با غبارِ ضریح با چشمایِ خیس و باحالی عجیب/خروجیِ باب السلامی ببین! تو با پایِ دل،کربلایی شدی/زیارت قبول،زائرِ اربعین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Misaq-Haftegi970329[01].mp3
19.28M
▪️ممنوعه! ممنوعه! تو رو خدا آروم ببارید () 🎙 بانوای : حاج 🏴 سپرده‌ام به آسمون، که سایه‌بونِ این حرم شه سپرده ام به ماهِ شب، نزاره اینجا غرق غم شه زائرها! زائرها! خوش اومدید به این بیابون شرمنده! شرمنده! نداره این حرم یه ایوون ممنوعه! ممنوعه! تو رو خدا آروم بِبارید میفهمن! میفهمن! از فاطمه اسمی نیارید گریه‌ها مبادا بی‌صدا نباشه وای اگر که بُغضی بی اجازه واشه (ای بقیع غربت) * چشامو بستم و دارم بهشت عالَمو می‌سازم با دست خالی شب و روز، خودم بقیعمو می‌سازم می‌سازم اون گوشه، یه سقّاخونه‌ی خیالی می‌بینم زائرها، گرم طوافن با چه حالی می‌سازم با گریه، گنبدی از طلا همین‌جا می‌سوزم، می‌سوزم، به یاد کربلا همین‌جا آه از این حرم که، خوابشم ندیدم عمریه به یادش، آه غم کشیدم (ای بقیع غربت) * ناله بزن توو مدینه، ای دل من بی مادریتو آتیش بگیر! مگر که از اون درِ خونه کمتری تو؟ بوی دودِ هیزم می‌پیچه تو مدینه هر شب هر کوچه هر کوچه، با داغ و غم عجینه هر شب آرومه آرومه این شهر غم بدون زهرا گم شد اون شبها که از مرتضی بخونه زهرا روضه شد فراهم، سیّدا ببخشن قد فاطمه خم، سیّدا ببخشن (آه از این مصیبت) شاعر:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. اگه اسرائیل به ما حمله کنه...‼️ 📖 از قرآن بشنویم: 📖لَنْ يَضُرُّوكُمْ إِلَّا أَذًى ۖ وَإِنْ يُقَاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يُنْصَرُونَ ⚜[اهل کتاب،مخصوصا یهود]هرگز نمی توانند به شما زیان برسانند،جز آزارهای مختصر،و اگر با شما پیکار کنند،به شما پشت خواهند کرد( و شکست می خورند)؛سپس کسی آن ها را یاری نمی کند‌. 🖌سوره آل عمران، آیه۱۱۱ 📖وَلا تَهِنوا وَلا تَحزَنوا وَأَنتُمُ الأَعلَونَ إِن كُنتُم مُؤمِنينَ ⚜وسست نشوید و غمگین نگردید و شما برترید.اگر ایمان داشته باشید! 🖌سوره آل عمران، آیه ۱۳۹ .
enc_17120797374586323734682.mp3
3.52M
🎤 من پرم گرفته به پر علم دستتو برندار از سرم بغلم کن مثه مادرم (۲) من فقط به تو میگم سرورم برا من دوباره بردار قدم منو برگردون خونم حرم (۲) منه درمونده            از همه روونده من فقط برام همین یه کربلا مونده گریه زیر رواق         منو کشته فراق    از منم بگیر سراغی آقایِ عراق آه ای حرم. آه ای حرم. آه ای حرم حرم حرم ♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫ منو میکِشونیم آخر به کجا منو میکُشیم آخر به خدا نیاره خدا ازت بشم جدا (۲) باید این حرفو بگیرن از طلا اینکه دوری نیست بهش میگن بلا داره میگذره روزام بی کربلا (۲) من کیو دارم            ای کس و کارم تو دوسم داری منم تورو دوس دارم      چی میشه راحت         منه بی طاقت کاش الان حرم بودم توو همین ساعت آه ای حرم. آه ای حرم. آه ای حرم حرم حرم شاعر : .
enc_17111535852026455497509.mp3
4.05M
«درِ خونه‌ت یه گدای سرِ راهی اومده» ✍ درِ خونت یه گدای سرِ راهی اومده با دو دستِ خالی و با روسیاهی اومده اون گدا که حالا از همه بریده شهرو گشته تا درِ خونه‌ت رسیده شهری که تُو هر کوچه‌ش بوی شهیده درو وا کن، درو وا کن به گدات یه نیم‌نگا کن منو این شبای رحمت، راهی کرببلا کن رو به قبله‌م ولی انگار، توی بین‌الحرمینم بذار رو راست بگم اصلاً خیلی دلتنگِ حسینم خدایی کردی و از من بندگی که ندیدی دست خالیمو گرفتی و دلم رو خریدی حالا که گدا رسیده سر به زیر و... کوله‌باری که آوردم و بگیر و از لبم نگیر دمِ «أنَا الفقیر»و گله دارم گله دارم، گره افتاده به کارم غرقِ در چاه گناهم، شده سنگین کوله‌بارم پُرِ از عطش که میشم، پُرِ از یه قلب بی‌تاب تشنه میشم و میفتم یاد شش‌ماهۀ ارباب شاعر و نغمه پرداز: حمید رمی .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🔵انتشار برای اولین بار(فیلم کامل) حتما ببینید کلیپ دیدنی از شهید سردار سرلشکر زاهدی بازدید از پادگان آموزشی سپاه در زمان فرماندهی نیروی زمینی سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷ 🔹https://eitaa.com/basijnews_falavarjan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیام های جعلی ثبت نام وام بازنشستگی ⭕هر پیام دریافتی حاوی لینک از شماره های شخصی و یا پیامرسان های موبایلی با موضوع ثبت نام وام بازنشستگی به قصد کلاهبرداری و سرقت از حساب شماست. 🔴در صورت دریافت چنین پیامکی از بازکردن لینک خودداری کنید