eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
10.9هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
11.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هرکس برای خود پناهی گزیده است... 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم         
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬رمز صبر 🎙️استاد 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم          ‌
10.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظاتی از حضور رهبر انقلاب در کنار پیکر مطهر شهید محسن حججی و صحبت با خانواده شهید ۱۸مرداد؛ سالروز شهادت شهید محسن حججی و روز مدافعان حرم 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم          ‌
وصیت نامه شهید محسن حججی: خودتان را برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و جنگ با کفار بخصوص «اسرائیل» آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است..! ۱۸ مرداد سالروز شهادت شهید حججی 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم         
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‏رفیقش میگه: یک بار اومد پیشم و گفت جایی سراغ نداری واسه کار؟ گفتم چرا همین آقایی که تو قنادیش کار میکنم دنبال شاگرده؛میای؟ نپرسید چقد پول میدن؟ نپرسید روزی چقد باید کار کنم؟ نپرسید بیمه داره یا نه؟ فقط یه چیزی پرسید وگفت: موقع اذان میزاره برم نمازم بخونم یا نه... 🔻مقدمتان را به این کانال 2هزارنفری 🟩⬜🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم          ‌
هدایت شده از رادیو آوینی شهرستان خط شکن فلاورجان شهدا،نامه ها و وصیتها و زندگی نامه ها وکارهای فرهنگی هنری
7.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادر شهید : حمید یک روز قبل از رفتن به سوریه برای من یک پیراهن خرید و آورد. از او پرسیدم این پیراهن چیه؟ گفت: من "روز مادر " نیستم و هدیه شما را زودتر گرفتم. حمید برای دومین بار عازم سوریه شد. اوایل ماه محرم حمید تماس گرفت و گفت: من چند روز دیگر شهید می‌شوم و پیکرم روز ۸ محرم به دستتان می‌رسد. پیکرم را گلباران کنید پیکر حمید را روز ۸ محرم به بهشت رضا( ع) آوردند. روز تاسوعا پیکرش تشییع شد و در همان جایی که گفته بود، به خاک سپرده شد شهید مدافع حرم لشکر فاطمیون «حمید احسانی» متولد ۲۴ تیرماه ۱۳۷۲ است که در ۱۹ سالگی ازدواج کرد. او ۲ بار به سوریه اعزام شد و سرانجام در ۱۷ آبان ماه سال ۹۲ روبروی حرم حضرت زینب (س) با گلوله تک‌تیراندازهای تکفیری به شهادت رسید مزار : گلزار شهدای بهشت رضا مشهد مقدس ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 💐 شهدا دلها را تصرف می‌کنند ..... 💐 با ذکر صلوات نثار ارواح مطهر شهدا ‌✨ الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ به استقبال کنگره ۲۴ هزار شهید استان اصفهان   ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌ مجموعه فرهنگی هنری شهید آوینی افتتاح رادیو آوینی درفضای مجازی وصیت نامه شهدا و روایت شهدا گوینده ‌:سارا قربانی هماهنگی:سید مجتبی موسوی سرپرست گروه: علیرضا توکلی https://eitaa.com/joinchat/1052836529C35c977c7ed
. دختر غم زده خرابه هام آرزویی ندارم غیر بابام می‌خوام امشب تا سحر صدات کنم ولی لکنت افتاده توی صدام من که تو آغوش تو می‌خوابیدم قبل خواب باید تورو می بوسیدم حالا سر به روی خاکا می‌زارم دیدنت تو خوابه تنها امیدم اگه من پرم شکست بابا فدات چشامم نمی‌بینه فدا چشات پر زخمم ولی من یه درد دارم بابایی خیلی دلم تنگ برات روی خاکا بابایی کشیدمت خم شدم یه دل سیر بوسیدمت تموم غصه من همین شده وقتی رفتی خواب بودم ندیدمت رفتی و با سیلی از خواب پریدم نفسم بند اومد از بس دویدم تا صدات زدم بابا منو زدن پناهی جز عمه زینب ندیدم بابا کل حرم و آتیش سوزوند چادر خواهرمو آتیش سوزوند اگه شونه نمیشه موی سرم معجر رو سرمو آتیش سوزوند گل سر دیگه برا موهام نخر دیگه خلخال واسه پاهام نخر لاله گوشم ببین زخمی شده گوشواره بابا دیگه برام نخر من که بودم روز آهوی حرم نمیتونم دیگه حتی راه برم همش از قافله ها جا میمونم تازیونه می رسه تا ببرم بابایی بال و پرم درد می‌کنه زخمای چشم ترم درد می‌کنه از شبی که افتادم از رو ناقه هنوزم موی سرم درد می کنه مثل شمعی پیکر من آب شده صورتم با زخم سیلی قاب شده مثل مادرت که بی هوا زدن بی هوا زدن تو این جا باب شده شبی که گم شده بودم زجر اومد عمو جون نشنوه بابا بد می زد قد به من به چکمه هاش نمی رسید بی هوا به پهلو هام .... می زد اومدی و گره من وا شده آخرای عمر این زهرا شده هر کسی منو تورو دیده می گه این سه ساله پیرتر از بابا شده ✍ .................. . اومدی ولی چرا دیر اومدی حالا که رقیه شد پیر اومدی؟ صورتت اون صورت همیشه نیست چرا با اینهمه تغییر اومدی خودمم خیلی عوض شدم آره صورتم یه جای سالم نداره تا میام یه خرده آروم بگیرم زجر ملعون میاد و نمیزاره چرا انقد شدی مختصر بابا دلمو کردی شکسته تر بابا دیگه هیچکسو به جز تو نمیخوام منو امشب با خودت ببر بابا تا حالا قدّمو خم دیده بودی؟ تا حالا موهامو کم دیده بودی؟ تو خونه بی روسری دیده بودیم توی بازار چی؟ بازم دیده بودی؟ وای اگه ضربه به ابرو بخوره پنجه ای گره به گیسو بخوره مادرت حالمو بهتر میدونه وای اگه لگد به پهلو بخوره تو نباشی حال و روزم همینه تازه اوضاع خیلی بدتر از اینه نمیدونم که خبرداری یا نه حجابم همین یه تیکه آستینه روز و شب گرسنگی کشیدنو کوچه کوچه طعنه ها شنیدنو حاضرم تجربشون کنم ولی نشنوم حرف کنیز خریدنو .
. _گفتگو با عمه زینب در دل خرابه زمین به آسمون بره،یا آسمون بیاد زمین آروم نمیگیرم دیگه،بابائی مو‌میخوام‌ همین شبای دوری از بابا تا سحر هق هق میکنم اگه نیاد تو بغلم ،نمی خوابم، دق می کنم تو شاهدی که دخترا، زبون درازی میکنن خسته میشن، از سر لج دوباره بازی میکنن دست همو میگیرن و‌ می پرن و تاب میخورن اَدامو در میارن و با قد خم آب میخورن گرسنمه تو‌ جمعشون ، از غذای لذیذ میگن از عمو‌دورم که بهم ،خارجی و‌کنیز میگن معجرِ روی سرمو ، یه مرد پرغرور کشید نمیدادم گوشواره مو، یکی اومد به زور کشید لاله ی گوشمو ببین ، خونی که لخته بسته و شبیه مادرت شدم پهلویی که شکسته و میبینی روضه خون شدم ، گریه کنم رو‌نیزه هاس تسبیح این شبای من ، بابا بابا بابا باباس به شوق دیدنش شب سردو تحمل میکنم موهای سوخته مو ببند،دردو تحمل میکنم دندونای شکستمو یه جوری پنهون میکنم یه فکری هم برای این لبای پر خون میکنم ولی بگو جلو بابام قد خم و‌چکار کنم؟ زخم سرم ، تاول پام‌، این ورم و چکار کنم؟ تو هم دیگه نمی شنوی صدای آه و ناله رو دردسرت شدم ببخش،حلال کن این سه ساله رو .
. السلام علیکِ یا بنتَ الحسین ای که مهمان شده ای گوشه ی میخانه ی من پر شد از جام غمت ساغر و پیمانه ی من ای سراسر سر تو سر به سریر سرمد ای سر و سرو من ای سرور فرزانه ی من دیگرم بهر تو یارای پذیرایی نیست نیست جز خون دلم باده ی میخانه ی من خالی از غیر و پر از مهر و تمنای توام هست تنها غم تو در دل دیوانه ی من پیش تر همره من بودی و من همره تو دست گلچین شده ویرانی گلخانه ی من آشیان منِ محنت زده را طوفان برد بی تو آتش زده شد بال و پر و لانه ی من جای تو تشت زر و محفل من خاک بلا نیست شایسته ی تو خاک کف خانه ی من چه کسی کرده یتیمم به همین سن کمم چه کسی کرده جدا رأس تو جانانه ی من از چه رو صورت و لب های تو شد غرق به خون جان فدای تو کنم یار کریمانه ی من ای که آیی ز سرِ نیزه و از تشت طلا کن نگاهی به من و حال غریبانه ی من هر زمانی که برای تو بهانه گیرم تازیانه رسد از دشمن بیگانه ی من گوشوارم شده غارت ولی این ها مانده : معجر روی سر و غیرت مردانه ی من گر که بر دامن من رأس تو مهمان گردد می رود هستی و جان بر سر شکرانه ی من ببرم همره خود زائر زهرایم کن ای که مهمان شده ای گوشه ی ویرانه ی من پنج شنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۳ شب چهارم ماه صفر ۱۴۴۶ ✍ .