eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.8هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. پاشو برادر   ببین که از راه   رسیده مهمون با رُخ نیلی   با تنِ مجروح    با چشم گریون برگشتم‌حسین منی‌که‌چهل روزه که بی‌برادر گشتم‌حسین منی‌که‌چهل‌روزه از غم تو سرگشته‌م‌حسین منی‌که‌چهل‌روزه‌بعدتومُضطر گشتم حسین یه اربعینه داداش آواره ی صحراهام دویدم از بس رو خار رمق نداره پاهام حسین مظلوم من _______________________________ ازوقتی‌دق‌کرد کنج‌خرابه  رقیّه سادات طوری شکستم عصای دستم  شدن یتیمات موهام شد سفید شبی که سر تو با طبق توی ویرونه رسید شبی‌که‌رقیه دست‌رو زخمای حلقومت کشید شبی‌که‌ دختر تو گرسنه و‌ تشنه شد شهید موهام شد سفید کفن ندادن واسش هرچی‌که‌خواهش‌کردم با‌اون‌لباس‌سوخته  گُلت رو خاکش‌کردم حسین مظلوم من _______________________________ چها نکردن خودت‌که‌دیدی‌   چی بگم ازشام زینب‌و بازار   زینب‌و تحقیر   زینب‌و دشنام غربت تا کجا؟ هی‌جسارت‌به‌بابامون‌میکرد شمر بی حیا سر تو چندین بار اُفتاد از روی نیزه ها مگه یادم میره اون چوبدستی و طشت طلا غربت تا کجا؟ طناب‌وبازوی‌من  اصلاًمگه‌امکان‌داشت؟ کاش‌که‌غمهای من یه نقطه‌ی‌پایان‌داشت
. چه خوب میشد الان حرم بودم مهمون شاه با کرم بودم دخیلِ صاحبِ عَلَم بودم   جاموندم امسال از خرمنِ تو خوشه‌چین بودم زائر صبح اربعین بودم پا سفره ی امّ البنین بودم   بودم سبک‌بال غَم پُشت غَم نشسته رو سینه‌م میرم یه گوشه تنها می شینم تصویر کربلا رو می بینم    گریه م میگیره یادش به‌خیر اون اربعین‌هایی که کردی در حَقّم تو آقایی به یاده گریه هام توو تنهایی گریه م میگیره ________________________________ هی غصّه خوردیم این شب و‌ روزا توو کربلای با صَفات آیا ؟ فقط برا ما جا نبود آقا؟   دورت بگردیم درسته که دلامون آشوبه همه‌ش برات توو سینه میکوبه هرچی‌که‌تو‌بخوای‌همون‌خوبه  دورت‌بگردیم ماهام مثه بقیّه دل داریم از دوری کربلا می‌باریم سرروی‌زانومون‌که‌میذاریم  به یادتونیم فدای نور صورت ماهت بااینکه نیستم یار دلخواهِت منو به خاکبوسی درگاهت کِی می‌رسونیم؟ _______________________________ سلام عزیز مادره زینب سلام شهید بی سره زینب بلند شو ای برادره زینب  لشگرت‌اومد شهیدقطعه‌ی‌قطعه‌ی‌گُودال حالا که اومدم پریشون‌حال میشه بیـای برای اِستقبـال؟ خواهرت‌اومد باور میکردی من زمین‌گیرشم؟ یه مرتبه شـکسته‌شم؛پیرشم اسیر دست غُل و زنجیرشم... ای کوه‌غیرت باور میکردی من گرفتارشم؟ کَت‌بسته؛راهی سمتِ بازارشم یا وارده مجلس اغیارشم؟...  ای کوه غیرت خبر داری ای دلبره زینب؟ چها گذشت به معجره زینب به عشق تو شکست سر زینب... آرامش من کجان جوونهای بنی هاشم؟ عبّاس و عون و جعفر و قاسم که دور من میچرخیدن دائم... آرامش من دنیا توچشمم تیره و تار شد وقتی که شمر قافله سالار شد زَجرِقَسّیُ‌القَلب‌جلودار شد... عذاب کشیدیم رو لاله‌ی گوشهایی پاره ست لخته ی خون بجای گوشواره ست این قافله چل روزه آواره‌ست...همه بریدیم ✍ .
. زینبم ، نایبه الفاطمه ، ای خون خدا السلام ای شهدا فاتح کوفه و شام آمده در کرببلا السلام ای شهدا مرقد تو کعبه ی شش گوش خواهر گشته است زینبت برگشته است در میان قبر عباس و حسین سرگشته است زینبت برگشته است کوفه رفتم شام رفتم باز برگشتم حسین ای فدای کربلات من چهل منزل به طفلانت سپر گشتم حسین ای فدای کربلات خیز از جا یا حسین بهر تو مهمان آمده با اسیران آمده خواهر غم پرورت از شام ویران آمده با اسیران آمده زینب سوخته دل آمده از راه سفر خیز و حالم بنگر توشه ام گشته از این راه بلا خون جگر خیز و حالم بنگر کاروان سالار زینب خیز و زینب را ببین آمده در اربعین قد کمان و تازیانه خورده بشکسته جبین آمده در اربعین ای برادر خیز از راه اسارت آمدم من زیارت آمدم قد خمیده از چهل منزل جسارت آمدم من زیارت آمدم بازگشته خواهر تو از اسارت یا حسین یا حبیبی یا حسین اربعین شد کرده ام قصد زیارت یاحسین یا حبیبی یا حسین دسته ی زینب کبری به حرم آمده است لک لبیک حسین با دم وای حسینا به حرم آمده است لک لبیک حسین ✍ .
. اومدم پابوس قبرت واسه خوندن زیارت السلام ای دلبر من اومدم من از اسارت با یه قامت خمیده واسه تو غمنامه دارم من پیشونی شکسته شرح ماتم نامه دارم میگم از قصه ی کوفه میگم از خار مغیلان کوچه های شهر شام و سنگ روی بام طفلان میگم از بزم شراب و غم دل که بی امون بود سر تو میون یک تشت زیر چوب خیزرون بود سر تو به نیزه دیدم میون هزار شکوفه من همش گریه می کردم پشت دروازه ی کوفه شامیا خنده می کردند با صدای البشاره به گل اشک رقیه به همون لباس پاره نگا کن رباب خسته با یه دونه مشک پاره پاشو گهواره آورده واسه طفل شیرخواره روی تل بودم و دیدم حرم و نشون می دادی خیمه ها آتیش گرفت و تشنه لب تو جون می دادی کو علی اصغر من لاله ی سرخ و سفیدم کو علی اکبر من کو علمدار رشیدم زینبت با ناله رفت و دوباره با ناله بر گشت می کشه از تو خجالت آخه بی سه ساله برگشت یاحسین عزیز زهرا  .