eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺سبک زندگی قرآنی :🌺 🍂 جز خدا، به کسی یا چیزی تکیه نکنید. 🍂 🔶لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لاَ يَسْتَجِيبُونَ لَهُم بِشَيْءٍ إِلاَّ كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَي الْمَاء لِيَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ وَمَا دُعَاء الْكَافِرِينَ إِلاَّ فِي ضَلاَلٍ (رعد/١۴) ⚡️ ترجمه : تنها خواندن او حق است و كسانى را كه (مشركان) جز او مى خوانند هيچ پاسخشان نمى گويند، مگر مانند كسى كه دو دستش را به سوى آب گشوده تا آنرا بدهانش رساند و حال آنكه نخواهد رسيد و دعا و خواست كافران (از غير خدا) جز در گمراهى (وبه هدر رفتن و انحراف) نيست. ❌انسانِ محدود، در زندگى پرحادثه دنيا، نيازمند پناهگاهى مطمئن است، انبيا پناهگاه واقعى را به او معرّفى مى كنند، امّا كمك هاى ديگران (طاغوت ها) يا براى استحمار يا استثمار يا تبليغات وحفظ موقعيّت خود و......مى باشد و در واقع آنچه براى آنها مطرح نيست، انسان است. 💥انسان، فطرتاً تشنه حقّ و خواستار حقيقت است «ليبلغ فاه» ولى راه وصول به آن را گم مى كند. امّا جز ايمان به خدا و عشق و انس به او و دعا و درخواست از او، هيچ چيز ديگرى انسانِ بى نهايت طلب را سيراب نمى كند. «و ما هو ببالغه» چرا كه غير از اللَّه هر چه باشد سراب است و دعا از غير او بيهوده.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ثواب بی نظیر ذکر یا علی 📿 من از (الیوم اکملت لکم) اینگونه فهمیدم/ خدا با مهر او دین مرا اندازه می گیرد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1732205739170_-2147483648_-212751.ogg
1.65M
علیه السلام دردمو به کی بگم من، بهتر از ابالفضل نون سفره شو گرفته، نوکر از ابالفضل کربلامو میگیرم من، آخر از ابالفضل دریا دریاس، کرم عباس زیبا زیباس، حرم عباس بالا بالاس، علم عباس ذکر لب هاس، قسم عباس دم دلخواه ابالفضل، قمر الله ابالفضل نمیفته تو اسمت از رو لب شاه ابالفضل دل من وقتی تنگه، واسه ی روی ماهت میبینم روی ماهتو وسط ماه ابالفضل یا قمر العشیره تکیه گاه هر چی مرد و، پهلوان ابالفضل زیر لب همه ش میگه هر، قهرمان ابالفضل تا خود قیامت اسمت، جاودان ابالفضل شیرِ شیرِ، عربه عباس در قله ی، ادبه عباس وقتی میره، وسط میدون یا فاطمه س، رو لب عباس شه والا نشینه، یل ام البنینه توی رزم و دلاوری خداییش بی قرینه سر و سرداره عباس، خود کراره عباس حیدرو هر کسی ندید توو ابالفضل می بینه یا قمر العشیره ✍ ۱ آذر ۱۴٠۳ ع
. بند اول زهرا فراق تو باهام چه کرده بدون تو دل پره درده خونه برام تاریک و سرده زهرا زانوهامو بغل میگیرم بی تو توی دنیا اسیرم فاطمه‌ جان بی تو می میرم رفتی و واسه حیدر نمونده صبر و تابی نمیشه باور من توو دل خاک بخابی آتیشه سینه ی من از هُرم غصه و آه بعد تو میگه علی درد دلاشو به چاه بند دوم زهرا رفته امید از توی خونم نمیشه باورم جونم میبردمت به روی شونم زهرا دیوار خونه پره خونه حسن میگیره هی بهونه بغض می‌کنه یه کنج خونه دل تنگتم عزیزم ای یار دلنوازم توو حسرت نگاهت میسوزمو می‌سازم جای دو دست گرمت خالیه توی دستام خودت اینو میدونی که بی تو خیلی تنهام ✍ 👇
. رسم است کسی رخت اگر بست ز دنیا از خاک سفر کرد سوی عالم بالا ... تا درد نگیرد دل طفلان عزیزش از خانه ی او جمع کنند البسه اش را مقصود، از این کار فراموشی داغ است تا گل نکند ، خاطره های متوفی ... بردند .... ولی علت رنجیدن زینب مویی ست که جامانده روی شانه زهرا در کرببلا رسم ولی جور دگر بود می شد بدنی دستخوش غارت اعدا ... بردند هرآنچه به تنش بود به غارت یک قوم نهادند پی اش پای به صحرا بانوی علی خصلت منت نکشیده افتاد سر کهنه لباسی به تمنا ... ای کاش کنون که شده صد پاره تن او بر اهل و عیالش برسد پیرهن او... ✍ .
16.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤 پریشونی دلت میخواد پابشی نمیتونی می مونی، میری؟ خودت نمیدونی پریشونی از تو سایه ای هست رو سر مستدامه اونکه دست بلند کرد رو تو یه غلامه دلخوشیم ... نفسی که میزنی شده قدت دیگه منحنی شده همه میگن : قبرشو بکن همسر تو رفتنی شده
. کی ديده يه مادرو پيش یه دختر بزنن2 پيش چشماي يه دختر پدرش رو ببرن2 وقتيکه مادرم وآوردنش توي خونه2 نگاه مي کردم ديدم پيراهنش قرق خونه فاطمه يافاطمه(2) گفتم اي مادر چرا پيراهنت خوني شده2 باغم وکريه ميگفت ششماهه قربوني شده2 مادرم هرروزوشب توي خونه گريه مي کرد2 گاهي وقتا موها ي زينبش و شونه مي کرد2 تايه شب ديدم که زينب داره گريه مي کنه2 موهاي مادرم واوداره شونه مي کنه2 يه شبي مادرما براي ماقصّه مي گفت2 قصه رفتن وجاموندن بابارو مي گفت2 تاکه گفت آي بچّه ها مواظب بابا باشين2 من ديگه رفتنيم پشت سرم آب بپاشين2 مادرم به خواهرم مي گفت بيا دخترمن2 باتومن وصيّتي دارم بشين کنار من2 هرشب ازتشنگي از خواب پاميشه حسين من2 جرعه آبي برسان برلب اودخترمن2 باتومن وصّيتي دارم بيا زينب من2 جاي من بوسه بزن برگلوي حسين من2 منکه نيستم کربلا حسينم وياري کنم2 توي قتلگاه براش شيون وزاري بکنم ****** .