.
#وداع_با_حضرت_زهرا
ای صفای خانه ی من الوداع
گرمی کاشانه ی من الوداع
*فاطمه جان! چه زود علی را تنها گذاشتی!
الوداع ای یار هیجده ساله ام
یک شب دیگر بمان در خانه ام
الوداع ای همدم و هم ناله ام
خواهشی دارم ز تو ریحانه ام
چادرت را بر سر زینب مکن
جان زهرا ؛روزِ من را شب مکن
..................
علی بدن زهرا رو برداشت...میخواد بدن و تو قبر بذاره... سلمان و دیگران محرم نبودند... بچههای فاطمه هم که با اون وضعیت، علی تک و تنها بود...باید یکی تو قبر بایسته بدن و دست به دست بدهند، علی تنهاست... یه وقتی دید از تو قبر دوتا دست شبیه دستای پیغمبر...کنایه از اینکه علی جان بده امانت منو... نیمه شب علی با خجالت این پیکرو به دستای مبارک پیغمبر داد...خجالت کشید یا رسول الله... اون روزی که زهرا وارد خونه من شد صورتش کبود نبود... بازوش ورم کرده نبود...من از همین جا یه گریز بزنم...زینب این صحنه ی جا دیگه براش تداعی شد... اونم تو خرابه بود... زن غساله گفت خانوم دست نمیزنم تا به من نگی این بچه چرا بدنش کبود شده... صدا زد زن غساله از کربلا تا شام هرجا گفته بابا تازیانه خورده...ناله بزن:حسین....*
#دفن_شبانه
#روضه_حضرت_زهرا گریز به کربلا
.
.
#فاطمیه
السلام علیک ایتها الصدیقة الشهیده
#یازهرا
منو تنها نزاری ای با مرام
بخون التماسُ از توی صدام
باشه دیگه حرف نزن اما بمون
رو بگیر بازم ز من اما بمون
بمون و درداتو با فضه بگو
حرفای خصوصی تو بگو به او
فدای حجب و حیات بشم نرو
قربون زخم چشات بشم نرو
التماس یلِ خیبر و ببین
رحمی کن به علیِ خانه نشین
بی تو از نفس کشیدن سیر میشم
تو رو بغضِ حسنت بمون پیشم
پس قرارمون چی میشه فاطمه
به خدا هجده بهار خیلی کمه
هنوزم دیر نشده یه کاری کن
با نگات خزونمو بهاری کن
ای بهار نیمه جان بیا نرو
بچه ها مادر می خوان بیا نرو
منم و خجالت از پهلوی تو
علی شرمنده شده از روی تو
نتونستم واسه تو کاری کنم
اون روز کوچه تو رو یاری کنم
جلوم چشمام اسمتو صدا زدن
زنم و مردای بی حیا زدن
پر خراش شد پشت در صورت تو
آتیش افتاد روی سر صورت تو
اومدی تو کوچه با قد کمون
منو دنبال کردی با یه رد خون
هر کی از من کینه داشت تو رو می زد
نمی دونم خورده ای چند تا لگد
قنفذِ که با قلاف به دورته
ردّ پا مغیره رو چادرته
درُ نامردی به پهلوی تو دوخت
تو فقط نسوختی محسن با تو سوخت
سیلیِ سنگین زد و چشاتو بست
جوری که گوشواره توو گوشت شکست
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حسن_کردی ✍
#عامیانه #محاوره #فولکلور
.
.
#فاطمیه
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
السلام علیک ایتها الصدیقة الشهیده
دنیا به چشم گریه کنان تار می شود
تا روضه، روضه ی در و دیوار می شود
زخم هزار ساله ی مان تیر می کشد
تا صحبت از حرارت مسمار می شود
بی اختیار یاد غم محسنت کنیم
تا یک گلی به شعله گرفتار می شود
"دیوار می کند کمکش راه می رود"
وقتی جوان ز حادثه ای زار می شود
با بغض و درد یاد مغیره کند دلم
تا بین خلق، صحبت کفتار می شود
زخمی که تیغ خنده ی کفتار می زند
بدتر ز هر چه زخم شرر بار می شود
یثرب چه شهری است که بعد از پیمبرش
زهرا فقط برای علی یار می شود
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حسن_کردی✍
#در_و_دیوار #هجوم_به_بیت_وحی
.
#پیام_تسلیت
درگذشت خواهر مکرمه حاج حسن کریمی
💠سازمان بسیج مداحان و هیئآت مذهبی استان اصفهان
✔️@esf_basijmaddahan
◼️انالله واناالیه راجعون◼️
برادر بزرگوار جناب آقای حاج حسن کریمی مسئول بسیج مداحان شهرستان فلاورجان
در گذشت خواهر مکرمتان را به شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض نموده واز درگاه خداوند متعال برای آن مرحومه علو درجات و همنشینی با مادر سادات حضرت زهرا(س)را مسئلت وبرای شما و سایر بازماندگان صبر و شکیبایی خواستارم.
◼️فرمانده ناحیه مقاومت بسیج شهرستان فلاوجان سرهنگ پاسدار حاج رسول قاسمی
🖤 سخنان امام علی (ع) هنگام خاكسپاري حضرت زهرا (س) در کنار قبر پیامبر اکرم (ص):
🌷 سلام بر تو اي رسول خدا (ص)، سلامي از طرف من و دخترت كه هم اكنون در جوارت فرود آمده و شتابان به محضر شما رسيده.
اي پيامبر خدا! صبر و بردباري من با از دست دادن فاطمه (ع) كم شده، و توان خويشتنداري ندارم اما براي من كه سختي جدايي تو را ديده ام و سنگيني مصيبت تو را كشيده ام، شكيبايي ممكن شده.
اين من بودم كه با دست خودم تو را در ميان قبر نهادم و هنگام رحلتت جان گرامي تو در آغوش من پرواز كرد.
پس همه ما از خداييم و به سوی خدا باز مي گرديم. پس امانتي كه به من سپرده بودي برگردانده شد، و به صاحبش رسيد.
از اين پس اندوه من جاودانه، و شبهايم شب زنده داري است، تا آن روز كه خدا زندگی در خانه زندگي تو را براي من هم برگزيند.
به زودي دخترت تو را آگاه خواهد ساخت كه امت تو چگونه در ظلم به او اجتماع كردند. از فاطمه (ع) بپرس، و خبر احوال اندوهناك ما را بگير كه هنوز روزگاري سپري نشده، و ياد تو فراموش نگشته است.
سلام من به هر دوي شما، سلام وداع كننده اي كه از روي خشنودي يا خسته دلي سلام نمي كند. اگر هم از خدمت تو باز مي گردم از روي خستگي نيست، و اگر در كنار قبرت مي نشينم ، از بدگماني به آنچه خدا به صابران وعده داده، نیست.
📖 و مِنْ كَلَامٍ لَهُ (ع) رُوِيَ عَنْهُ أَنَّهُ قَالَهُ عِنْدَ دَفْنِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ فَاطِمَةَ (ع) كَالْمُنَاجِي بِهِ رَسُولَ اللَّهِ (ص) عِنْدَ قَبْرِهِ:
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِكَ النَّازِلَةِ فِي جِوَارِكَ وَ السَّرِيعَةِ اللَّحَاقِ بِكَ قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي وَ رَقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِي إِلَّا أَنَّ فِي التَّأَسِّي لِي بِعَظِيمِ فُرْقَتِكَ وَ فَادِحِ مُصِيبَتِكَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ فَلَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِي مَلْحُودَةِ قَبْرِكَ وَ فَاضَتْ بَيْنَ نَحْرِي وَ صَدْرِي نَفْسُكَ فَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ إِلَي أَنْ يَخْتَارَ اللَّهُ لِي دَارَكَ الَّتِي أَنْتَ بِهَا مُقِيمٌ وَ سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَي هَضْمِهَا فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ هَذَا وَ لَمْ يَطُلِ الْعَهْدُ وَ لَمْ يَخْلُ مِنْكَ الذِّكْرُ وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمَا سَلَامَ مُوَدِّعٍ لَا قَالٍ وَ لَا سَئِمٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِينَ .
📚 خطبه ۲۰۲ نهج البلاغه
ذکر روز پنجشنبه
صد مرتبه لا اله الا الله الملک حق المبین التماس دعا
.
#زمزمه یا $زمینه
#شهید_گمنام
هنوز بعد اینهمه سال
دارن باز شهید میارن
هنوز مادر، پدرای
شهیدا چش انتظارن
شهید گمنام سلام
سلام ای مسافر ، کرب و بلایی سلام
ای که به دردای دل خسته دوایی سلام
شهید گمنام سلام
کجان مادر ، پدرت ، غریبی اینجا سلام
ای که شدی فداییه ، حضرت زهرا سلام
شهید گمنام سلام
یا زهرا ....
هنوز بعد اینهمه سال
این استخونای شکسته
عصای دستای ما هستن
توون این پاهای خسته
از عرش اعلا بگو
برا ما زمینیا ، از اون بالاها بگو
از شب جمعه حرم ، از حال اونجا بگو
راهو نشونم بده
دل مرده ی گناهم ، دوباره جونم بده
به زیر تابوتت میام ، یکم امونم بده
راهو نشونم
یا زهرا یا زهرا ....
هنوز بعد اینهمه سال
میاین توی فاطمیه
تو بی نشونی از تن تو
میرسه بوی فاطمیه
روضه ی زهرا بخون
برام از غریبیِ ، حیدر تنها بخون
روضه دیوار و درو ، ام ابیها بخون
روضه مادر بخون
بازم از حکایته لاله ی پرپر بخون
گریز آخرش رو هم ، از تن بی سر بخون
یا حسین ....
#شهید_گمنام
#فاطمیه
#حسین_رحمانی✍
.
#امام_زمان
اَیْنَ بَقِیَّةُ اللهِ الَّتیِ لا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهادیِةِ
------------
کجایی ای امام بی قرینم
که از هجران روی تو غمینم
تویی حَبْلُ الْمَتیِن عالم و من
اسیر رشته ی حَبْلُ الْمَتیِنم
تویی ماه شب چشم انتظاران
شود آیا رخ ماهت ببینم
فقط مهر تو را دارم به سینه
فقط نام تو را من در طنینم
منم پروانه ی کوی تو مولا
که با شمع فراقت همنشینم
منم عاشق ترین دلداده ی تو
که باشد مُهر تو نقش جبینم
تو قرآن مُبین هرچه عاشق
وَ من رهپوی قرآن مُبینم
تو خورشیدی که می تابی به عالم
تو صبح روشنی ، باشد یقینم
الا ای باعث آرامش دل
نگاهی کن به احوال حزینم
برای من وصالت اصل باشد
فقط چشمم براه وصل باشد
بیا ای روشنای هر دو دیده
بیا ای جلوه ی صبح و سپیده
کجایی ای قرار بی قراران
امید مردم محنت کشیده
بیا تا بنگری ای یوسف عشق
چها بر ما ز هجرانت رسیده
تو خود می دانی ای مولای عالم
چه قامت ها که از هجران خمیده
ز قلب عاشقانت شعله خیزد
ز چشم عاشقانت خون چکیده
بخوان قرآن که اصل این کتابی
ز تو آئینه ی هستی دمیده
رسیده تا به مرز عشق و ایثار
هر آن کس صوت قرآنت شنیده
کجایی ای شفای زخم پهلو
دوای قلب زهرای شهیده
ازآن رو می چکد خون از دو چشمت
که بر نی رفته سرهای بریده
کجایی ای امید نا امیدان
ز تو احیا شود راه شهیدان
**
حاج محمود تاری «یاسر»✍
.