‍ . #زمزمه #امام_زمانی آقا میبینی که اسیر دردم برای تو‌کاری نکردم بیا دیگه دورت بگردم آقا آقا جون آقا فقیر عالمم تو شاهی تو‌ ندبه ها ، یه نیم نگاهی ببینمت یه روز الهی آقا آقا جون ای صاحب الزمان تو/ دوای درد مایی میگم با اشک چشمام/ یابن الحسن کجایی سخته فراقت آقا / من دیگه تاب ندارم نیومدی و‌ مُردم/ بیای سر مزارم یابن الحسن یا مهدی ..... 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 بیا قرار این دل شکسته شدم من از جدایی خسته غمت به سینه ام نشسته آقا آقاجون بیا ای منجی تموم دنیا تو رو قسم به اشک زهرا نگاهی کن به غربت ما آقا آقا جون دعا فرج میخونم/ تموم‌شه این جدایی ای آرزوی زهرا /یابن الحسن کجایی پشت دری که میسوخت/ فاطمه میکشید آه بیا عزیز قلبم/بیا بقیه الله یابن الحسن یا مهدی 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 مرتضی عابدینی ✍ 👇

#زمینه_شور #ایام_اسارت #امام_زمانی #ای_لشکر_سینه_زنا 🔘🔘🔘🔘🔘🔘 بند ای لشکر سینه زنا بیاید همه از دل و جون به سینه و به سر زنیم همراه صاحب الزمون ..... خون گریه میکنه آقا این روزا رو تو شهرشام به یاد عمه زینب و گیر کردن تو ازدحام به یاد اون لحظه ای که خاکسترهای داغ رو از بالای پشت بوم ها شون ریختن روی سر امام ...... واویلا دستا رو با سلسله بستن میگفتن اینا همه خارجی هستن خیلی بد دل آل الله رو شکستن آجرک الله بقیه الله •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ امان از این مصیبتها چی بگم از کبودیا ناموس اهلبیت کجا محله ی یهودیا ...... نامحرما دور و بره عمه زینب دف میزدن یه عده ایی میرقصیدن یه عده هم کف میزدن گریه میکرد از این بلا،راس حسین به روی نی آخه میدید که خواهرش،به زور میره مجلس می ...... بزم می نبود جای دختره حیدر پیش طشت اومد صدا ناله ی مادر تا یزید شرابشو میریخت روی سر آجرک الله بقیه الله •┈┈••✾❀🕊❀✾••┈┈• شعرای مشترک #سیدناصر_اسماعیل_نسب✍ #الیاس_محمدشاهی ✍ #اسارت #زمینه_مهدوی

#زمینه_شور #ایام_اسارت #امام_زمانی #ای_لشکر_سینه_زنا 🔘🔘🔘🔘🔘🔘 بند ای لشکر سینه زنا بیاید همه از دل و جون به سینه و به سر زنیم همراه صاحب الزمون ..... خون گریه میکنه آقا این روزا رو تو شهرشام به یاد عمه زینب و گیر کردن تو ازدحام به یاد اون لحظه ای که خاکسترهای داغ رو از بالای پشت بوم ها شون ریختن روی سر امام ...... واویلا دستا رو با سلسله بستن میگفتن اینا همه خارجی هستن خیلی بد دل آل الله رو شکستن آجرک الله بقیه الله •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ امان از این مصیبتها چی بگم از کبودیا ناموس اهلبیت کجا محله ی یهودیا ...... نامحرما دور و بره عمه زینب دف میزدن یه عده ایی میرقصیدن یه عده هم کف میزدن گریه میکرد از این بلا،راس حسین به روی نی آخه میدید که خواهرش،به زور میره مجلس می ...... بزم می نبود جای دختره حیدر پیش طشت اومد صدا ناله ی مادر تا یزید شرابشو میریخت روی سر آجرک الله بقیه الله •┈┈••✾❀🕊❀✾••┈┈• شعرای مشترک #سیدناصر_اسماعیل_نسب✍ #الیاس_محمدشاهی ✍ #اسارت #زمینه_مهدوی