.
|⇦•نقشِ روی کُتَل حسن...
#سینه_زنی و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس کربلایی حاج اسلام میرزایی
❁༻↷◈↶༺❁
نقشِ روی کُتَل حسن
بیتِ نابِ غزل حسن
السلامُ عَلَی الکریم
السلامُ عَلَی الحسن...
از غم نوشتم، ماتم نوشتم
من جایِ ذکرِ یا حسن، مرهم نوشتم
امامی و بی حرم
عزیزی و محترم
تویی تو یا ذی الکرم
حسن جانم....
از جان نوشتم، احسان نوشتم
منجای ذکرِ یاحسن، باران نوشتم
حریمِ تو آسمان
محبتت بی کران
کریمی و مهربان
حسن جانم...
نورِ صبحِ ازل حسن
ای تو طعمِ عسل حسن
السلامُ عَلَی الکریم
السلامُ عَلَی الحسن...
آقا نوشتم، مولا نوشتم
من جای ذکرِ یا حسن، تنها نوشتم
تویی امامِ حسین
دَمِ مُدامِ حسین
به تو سلامِ حسین
حسنجانم...
یکه تازِ جمل حسن
تو امیری و یَل حسن
السلامُ عَلَی الکریم
السلامُ عَلَی الحسن...
#امام_حسن
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#حاج_اسلام_میرزایی
#ویژه_ایام_صفر
.👇
.
|⇦•دوباره بغض و کمی آه...
#روضه جاماندگان #اربعین به نفس حاج اسلام میرزایی
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
دوباره بغض و کمی آه، علتش این است
حرم نرفته بمیرم؟ خجالتش این است
*كاش اينطوري مارو امتحان نمي كرديد، كاش لااقل ميگذاشتيد مي اومديم كربلا مي مرديم ديگه بر نمي گشتيم، شما مارو اينطور عادت داديد كه يك سال منتظر بوديم اربعين با زن و بچه هامون بياييم كربلا...*
سلام میدهم از بام خانه سمت حرم
ببخش نوکرتان را، بضاعتش این است
*مي دونم همه ي شما بهونه داريد اين شبا، اسمِ كربلا ميآد بي قرار ميشيد، دستِ خودتون نيست، حسين جان! گلايه دارم، مگه جا كم مي اومد كربلا؟ اصلاً ما بد، آلوده، مگه گنهكارا رو كربلا راه نميدن؟ مگه بيچاره هارو كربلا راه نميدي؟...*
به قطره قطرۀ اشکم، مَلَک خورَد غبطه
که اشک روضۀ ارباب، قیمتش این است
*امام صادق فرمودند: هر وقت توي روضه ي جَدِ ما اشكت جاري ميشه، پلكت خيس ميشه، اون لحظه مادرم زهرا داره نگات ميكنه، برات دعا ميكنه...*
شفای هر مرضی گشت، خاک تربت دوست
چهها کند نظرش آنکه تربتش این است
#شاعر محمدجواد شیرازی
*حرفِ دلت رو بگم به آقا...*
حالا كه من از حرم دورم
درمونم صبرِ، آخه مجبورم
يه سلام ميدم با حسرت، سمتِ كربلا
آرزو دارم بميرم، حرمت كربلا
غمِ كربلا، منو ميكُشه
دلِ من فقط، به حرم خوشه
*هر كي كربلا ميخواد، هر كي ميخواد امشب بره زيارت، ناله بزنه:حسين...." أَلسَّلامُ عَلىكَ يا مَظلوم، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى، أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیب، أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّريب" حالا بذار زينب روضه بخونه..."
از سفرِ شامِ بلا رسيدم
از بعدِ تو يه روزِ خوش نديدم
پاشو ببين چيا به روزم اومد
پاشو نگاه كن به قدِ خميدم
رسيده خواهرت،بعدِ يه اربعين بالا سَرِت
نپرس كه چي شده، اگه بگم نميشه باورت
ببخشش منو اگه، خرابه شد مزارِ دخترت
*از زينب اين سئوال رو نكن، چرا رقيه ام رو نيآوُردي؟...
وقتي كاروان رسيد كربلا، راوي ميگه: ديدم همه چشمشون به زينبِ، عمه چه ميكنه، يه وقت ديدن زينب نذاشت ناقه بايسته، خودش رو يه جوري از ناقه رويِ زمين انداخت، ديدن ديگه نميتونه راه بره زينب، رو زانو اومد كنارِ قبرِ برادر، سلام داداش! پاشو برات آب آوُردم...گفت: داداش!...*
به زخمِ قلبِ عزادارِ من نمك زده اند
حسين!چشمِ تو روشن، مرا كتك زده اند
هنوز لحظه ي افتادنِ تو يادم هست
جدال بر سَرِ پيراهنِ تو يادم هست
*ديدم يكي داشت لباست رو مي كند، يكي داشت سرت رو از بدن جدا مي كرد، ساربان دنبالِ انگشتر بود..*
سنان و شمر ز رويت عبور مي كردند
مرا به زيرِ لگد از تو دور مي كردند
تن تو پیشِ نگاهم بدون رخت شدُ
سر تو بسته به یک شاخه ی درخت شدُ
به جای آب و غذا غصه ی تو را خوردم
محله ی خودمان، سنگ بی هوا خوردم
محله های شلوغ یهود را دیدم
شراب خوردن قوم حسود را دیدم
به روی تخت نشست و به رتبه ام خندید
چقدر در وسط حرف و خطبه ام خندید
مرتباً به دهان تو چوب میکوبید
به گریه هرچه که گفتم نکوب، میکوبید
#شاعر رضا قربانی
در اين سفر يك اشتباه كردم
تو چوب خوردي من نگاه كردم
*جلو چشمان زن و بچه ات چوب به لب و دندان تو ميزد، اين نامرد كه چوب رو بلند مي كرد، بچه ها دامنِ زينب رو مي گرفتن، عمه! ببين با سَرِ بابام چه ميكنه...هر چي نفس داري بگو: حسين!...*
ــــــــــــــــــ
#حاج_اسلام_میرزایی
#ویژه_ایام_صفر
#اربعین
👇
.
#مدیحه_سرایی
|⇦• امشب که صفا با دل و جان...
#مدح_خوانی ویژه ولادت پیامبر رحمت و مهربانی حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه به نفس حاج اسلام میرزایی
●━━━━━━───────
امشب که صفا با دل و جان همراه است
هنگام طلوع آفتاب و ماه است
هم جشن ولادت امام صادق
هم عید محمدبن عبدالله است
برروی زمین و آسمان ها و کرات
در بین مناجات و تمام کلمات
زیبا تر از این دعا ندیده است کسی
بر خاتم انبیاء محمد صلوات
چو هم تراز تو در عرصه ی وجود نبود
جواب مسأله ما به جز نبود ،نبود
به احترام تو بتها به خاک افتادند
وگرنه هیچدلیلی، بر این سجود نبود
لب ملائکه مشغول ذکر نام توشد
چرا که بهتر از این درجهان سرود نبود
دلیل رو آوردن همه به تو این بود
که جز توهیچ کسی، آنچه می نمود نبود
وزید عطر تو در هرکجا، دگر جایی
برای مُشک وگلاب وعود نبود
تمام عمر توخرج هدایت ما شد
تجارتی که برای زیان وسود نبود
کنار تو پر بال جبرئیل سوخت، ثابت شد
که شأن ومنزلت او در این حدود نبود
حرا گواهی اینکه کسی به خلوت تو
به جز خدا و علی لایق ورود نبود
ــــــــــــــــــ
#میلاد_رسول_الله
#میلاد_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#میلاد_امام_صادق_علیه_السلام
#حاج_اسلام_میرزایی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
|⇦•قصد سفر داری.... #امام_زمان
#روضه_حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج اسلام میرزایی
●━━━━━━───────
بیا بیا گل نرگس، عزای مادر توست
صفای فاطمیه از صفای مادر توست
اگر چه سائلم و نوکرِ همیشگی ام
فقط به خاطر لطف و عطای مادر توست
*مادر بهت نظر کرده، امام زمام مَحرمت دونسته اومدی تو این مجلسِ روضه، خیلی ها نمی دونن این ایام، چه ایامی است...*
تمام عزتِ شیعه رحینِ منتِ توست
تمام زندگی ما فدایِ مادر توست
* هر کس محبت حضرت زهرا تو دلش باشه میتونه به حضرت زهرا بگه مادر!...*
قسم به مادر و آن اِحتجاج مادری اش
دوام خدمت ما با دعای مادر توست
ز نور چادرِ او ما همه مسلمانیم
که اصل طینت ما خاک پای مادر توست
به وقت مرگ که دستم به هر دری کوتاست
امید و دلخشوی من، وفای مادر توست
بیا که با تن خونین هنوز منتظر است
که انتقام تو تنها دوای مادرِ توست
*یابن الحسن!...*
قصد سفر داری، یار و پرستارم
شک نکنی بی تو، دَوُوم نمیآرم
نگو که با حیدر، قهری و دلگیری
یه گوشه کِز کردی و روتو میگیری
کی دیده گُل به آتیش خو بگیره
مادری ز دخترش رو بگیره
دست نذار رو دلی که خونه
زندگی بی تو برام زندونه
غصه ی محسن و زخمی شدنت
تا ابد حیدر و میسوزونه
*خانومم! حلالم کن، دیدی که دستامو بستن، کاش به جای دستام چشمامو می بستن...*
وای من، وای من، ای مادر!
کنج قفس داری هی میزنی پر پر
بالِ تو زخمی کرد لعنت به میخِ در
* از آیت الله کمپانی سئوال کرد: گفت: آقا! پشت در چه اتفاقی افتاد؟ فرمودند:
وَ لَستُ اَدرِي خَبَرَ المِسماري
سَل صَدرَها خَزِينة الاَسراري
فرمود: چرا از من می پرسی؟ برو از سینه ی زهرا بپرس...
امام صادق فرمود: خدا رحمت کنه اونایی که برا مادر ما بلند بلند گریه میکنند..
بذار روضه رو از زبون امام باقر بخونم، همه ناله بزنن، فرمود: مادرم شب ها از درد خواب به چشماش نمی اومد، چرا آقا؟ نمی تونست به بازو بخوابه، نه به پهلو...گاهی نفساش به شماره می افتاد، نفس نفس که میزد خون از جای زخم سینه اش جاری میشد...*
شب و روزت شده، آه و ناله
صورتت نیلی، چشات خون داره
* مقداد میگه: روز بعد از دفن حضرت زهرا سلام الله علیها از خونه اومدم بیرون، بی حیایِ دومی راهم رو گرفت، گفت: مقداد! کجا داری میری؟ بیا میخواهیم بریم فاطمه رو تشییع کنیم...
گفتم: علی دیشب زهرا رو به خاک سپرد، زهرا رو غریبانه توی خاک گذاشت...
تا اینو گفتم، عصبانی شد، چنان سیلی به صورتم زد...
مقداد گریه میکرد، میگفتن: مقداد! تو مرد جنگ هستی، پهلوونی تو، داری برای یه سیلی خوردن گریه میکنی؟ گفت: برا خودم گریه نمیکنم، نامرد دستش خیلی سنگین بود، با همین دست زهرا رو زده...
امام مجتبی میگه: یه جوری مادرم رو زد، دیدم مادرم روی زمین نشست، گفتم: مادر! پاشو بریم... فرمود: حسنم! چشمام جایی رو نمی بینه... ای زهرا...
یه روزی هم عمه ی سادات زینب کبری سلام الله علیها می فرمایند: ما رو که وارد مجلس یزید که میکردن، من و امام سجاد رو به یه طناب بسته بودن، این بچه ها هم بین ما بودن، ما رو از درهای مختلف وارد میکردن، یه عده دَم درها با چوب ایستاده بودن مارو میزدن...
امام سجاد میگه: دیدم عمه جانم زینب روی زمین نشسته، دارن بچه هارو هم میزنن، گفتم: عمه جان! پاشو دارن بچه هارو میکُشن... فرمود: عزیزِ برادر! چنان چوب به سرم زدن، دیگه چشمام جایی رو نمی بینه... حسین...*
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود ناله کشیدم من
سر تو رو بردن دیر رسیدم من
پنجه گذاشته توی موت
خنجرش و گذاشته رو گلوت
بمیره خواهرت که اینطوری
با نوک نیزه کرده زیر و روت
أَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّمآء
السَّلامُ عَلَى مُقطَّعُ الأعْضَاء
* هر کی کربلا میخواد بلند صدا بزنه: حسین!...*
ــــــــــــــــــ
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج
#حاج_اسلام_میرزایی🎤
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
YEKNET.IR - shoor 2 - fatemie2 1401 - eslam mirzaei.mp3
4.13M
|⇦•این نفسات منو میکشه...
#سینه_زنی وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱ به نفس حاج اسلام میرزایی
●━━━━━━───────
این نفسات منو میکشه
هر نفسم فدای تو شه
بی تو بهار من خزونه
خونه با بودن تو خوشه
آب میشی هی تو پیش چشام
زندگی رو بی تو نمیخوام
بعد تو هر روز میمیرم
خیره به در تا میشه نگام
اشکای چشمات منو میسوزونه
گریه نکن جون حیدر
یادم نمیره فضه خذینی تو
در وسط دیوار و در
«یا زهرا یا زهرا ...»
پاشو و باز کارِ خونه کن
رحمی به اشکِ روی گونه کن
پاشو دوباره مثل قدیم
موهای زینبو شونه کن
لخته ی خون روی لبت
خون میچکه ز پیروهنت
آخرشم نگفتی بهم
تو کوچه چی دیده حسنت
وقتی میبینم راه میری خمیده
تیره میشه روزهای من
تو کوچه ها بی هوا سیلی خوردی
انسیةَ الحَورای من
«یا زهرا یا زهرا...»
ــــــــــــــــــ
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_اسلام_میرزایی
#فاطمیه #حضرت_زهرا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.
.
|⇦•زدند یه مادرو...
#سینه_زنی وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱ به نفس حاج #اسلام_میرزایی
●━━━━━━───────
زدند یه مادرو نامردا میون کوچه ها
میون شعله سوخت مادر با یه طفلِ بی گناه
درو شکستن و ریختن توی خونه بی هوا
تو اون شلوغیا مادر موند به زیر دست و پا
می زد فضّه رو همش صدا
مادرما رو یکی لگد میزد
نفسِ مادر به روی لب اومد
پیش چشمای یه عده پست فطرت
مادرما رو مغیره بد میزد
«آه وای مادر وای مادر...»
الهی بشکنه اون پایی که زد در و شکست
یا اونکه با لگد زد پهلوی مادر و شکست
خونآبه میچکید از زخمِ عمیق میخِ در
نمیره یادم اون وقتی که یکی شد حمله ور
مادر شد تو کوچه بی پسر
پیشِ چشمای، حسن زمین افتاد
مادر سادات به پشت در جون داد
دستای مولا رو عده ای بستن
آه و وایلا از این همه بی داد
«آه مادر، آه مادر....»
ــــــــــــــــــ
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_اسلام_میرزایی 🎤
#فاطمیه #حضرت_زهرا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
|⇦•برای غربت مادر...
#سینه_زنی وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱ به نفس حاج اسلام میرزایی
●━━━━━━───────
برای غربتِ مادر بی قرار و مضطرم
دوباره اومدم بینِ روضه های مادرم
دلم گرفته از تلخیه مدینه و غماش
غم یه کوچه و اون مرد غریب و روضه هاش
ای وای از غم و مصیبتاش
روضه ی مادر جون به لبم کرده
روضه ی مادر پر از غم و درده
روضه ی مادر روضه ی مسماره
روضه ی مادر هجوم نامرده
«آه وای مادر وای مادر..»
ــــــــــــــــــ
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_اسلام_میرزایی
#فاطمیه #حضرت_زهرا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇