eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۶ ✅احمد بن علی به معروف به ابن‌ عِنَبه‌(متوفای سال ۸۲۸ قمری) می نویسد : روزی امام علی(ع) به برادرشان عقیل که آگاه به انساب عرب بود، فرمود : 📋《اُنظُر اِلَىَّ اِمرَأَةً قَد وَلَدَتهَا الفُحُولَةُ مِن العَرَبِ لِأَتَزَوَّجَهَا》 ♦️برای من زنی را انتخاب کن که او را به ازدواج خویش در بیاورم، تا اینکه برای من فرزندانی همچون شیرانی از نسل عرب به دنیا بیاورد. که عقیل، فاطمه کلابیّه را به امام علی(ع) معرفی کرد و گفت :  📋《تَزَوَّجْ اُمَّ البَنِینَ الْکَلابیَّةَ، فَإِنَّهُ لَیسَ فِی الْعَرَبِ أَشْجَعُ مِن آبَائِهَا》 ♦️با امّ البنین ازدواج کن که در عرب از اجداد او شجاع تر نیست.(۲) به نقل تاریخ؛ ابوبراء عامر بن مالك جدّ دوم فاطمه كلابيه در شجاعت در ميان قبايل عرب بی نظير بود، از اين رو او را بازي كننده با شمشيرها (مُلاعِبُ الاَسِنَّةِ) مي نامند.(۳) به این ترتیب، ام البنین(س) وارد منزل امام علی(ع) شد و برای فرزندان ایشان همچون مادری دلسوز باشد و با ورود‌ ام البنین به خانه امیر مؤمنان، او ضمن پرستاری از کودکان امام، همانند مادر واقعی با آنان رفتار می کرد. در تاریخ زنی همچون ام البنین(س) دیده نشده که نسبت به فرزندان هووی خود محبتی خالصانه ورزد و آنان را بر فرزندان خویش مقدم بدارد. ثمره این ازدواج چهار پسر به نامهای عباس(ع) و عبدالله و جعفر و عثمان شد که همه در کربلا در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسیدند.(۴) 🏴مرحوم یزدی در کتاب شَعشعة الحسینی می نویسد : حضرت امیرالمؤمنین در آخرین شب حیات مبارکشان یعنی شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان سال چهل هجری، بعد از آن که آخرین وصایای خود را برای فرزندان خویش بازگو کرد و امام حسن مجتبی(ع) را به عنوان جانشین خود انتخاب کرد و سپس به جمعیت حاضر خیره شد و نگاهش را بین جمعیت تقسیم کرد. 📋《ثُمَّ نَظَرَ إِلَى العَبَّاسِ فَرَأَى أَنَّ بُكَاءَهُ أَشَدُّ مِنَ الآخِرِينَ فَدَعَاهُ إِلَيهِ》 ♦️سپس نگاهشان روی عباس(ع) متوقف شد و دید که گریه ی عباس(ع) بیشتر از دیگران است. پس او را نزد خود فرا خواند. 📋《فَصَاحَ صِيَاحَاً عَالِيَاً وَ بَكَى بُكَاءً طَوِيلَاً》 ♦️پس حضرت(ع) در این هنگام بلند بلند و طولانی گریستند. 📋《وَ اَخَذَ العَبّاسَ(ع) و ضَمَّه اِلَی صَدرِهِ》 ♦️عباس رو به آغوش کشیدند و به سینه مبارکشان چسباندند. سپس فرمودند : 📋《وَلَدِی! مُهجَتِی! سَتَقُرُّ عَیْنِی بِکَ فِی یَوْمِ الْقِیٰامَةِ》 ♦️پسرم! عزیز دلم! به زودی در روز قیامت به وسیله تو چشم من روشن می گردد. 📋《عَلَیکَ بِالحُسَینِ(ع)》 ♦️حسین را به تو سپردم. 📋《فَإِنَّهُ أَمَانَةُ اللَّه‌ وَ أَمَانَةُ رَسُولِهِ وَ أَمَانَةُ فَاطِمَةَ وَ أَمَانَتِی عِندَکَ! كُن عَضدَاً وَ تَرسَاً لَهُ وَافِدِ نَفسَكَ لَهُ》 ♦️همانا حسین(ع) امانت خدا و رسول خدا و امانت فاطمه(س) و امانت من در نزد توست. پس کمک کار و حامی و فدایی او باش.(۵) بیست سال از این جریان گذشت و از طرفی عمل به وصیت واجب است و عباس(ع) باید اکنون در دهم محرم سال ۶۱ هجری قمری به وصیت پدر عمل کند. دینوری می نویسد : در روز عاشورا حضرت عباس(ع) برادرانش را فراخواند و با آنها سخن گفت و فرمود : 📋《تُقدِّمُوا! بِنَفسِی أَنتُم! فَحَامُوا عَن سَیّدِکُم حَتَّی تَمُوتُوا دُونَه فَتَقَدَّمُوا جَمِيعَاً! فَصَارُوا اَمَامَ الحُسَينِ(ع) يَقُونَهُ بِوُجُوهِهِم وَنُحُورِهِم》 ♦️پیش بیایید! فدایتان شوم! از مولایتان حسین(ع) حمایت کنید تا در این راه به همراه او شهادت برسید. سپس اينان از برابر امام حسين(ع) عبور كردند و سر و گردن را سپر بلای او قرار دادند و به شهادت رسیدند.(۶) 💎برای دیدن مطالب در باب هر کدام فرزندان حضرت ام البنین(س) به هشتکهای زیر مراجعه فرمایید.👇 📚منابع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۹۲ ۲)عمدة الطالب ابن عنبه، ص۳۵۷ ۳)تنقیح المقال مامقانی، ج۲، ص۱۲۸ ۴)مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانی، ص۸۲ ۵)شعشعة الحسینی یزدی، ج۲، ص۶۰ ۶)اخبار الطوال دینوری، ص۲۵۷ .
. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه زمینه - شهادت حضرت ام البنین سلام الله علیها - سبک عشقِ شیرینم... عشقِ شیرینم یارِ دیرینهَ‌م من بهشتم رو با تو می‌بینم یاحسین یاحسین ای پناهِ من قرصِ ماهِ من نذرِ راهِ تو سوز و آهِ من یاحسین یاحسین یوسفِ غریبِ فاطمه اگه امیرِ علقمه فدای تو شده کَمه برای من اهلِ خاک‌وآسمون همه باید بسوزه با دمِ... حسین حسین و ماتمِ... عزای من حسین مادر ندارد (۴) روضه‌یِ بی‌سر گریه‌یِ مادر کاش یه کم آب می‌خورد علی‌اصغر یاحسین یاحسین تشنه‌لب افتاد ساقیِ لشکر دختری غش کرد خیمه‌ها مضطر یاحسین یاحسین زینبم نمی‌شه باورم که بازوها شده قلم که رو خاکا بوده عَلَم حرم حرم زینبم نگو که‌معجرم می‌سوزه مثلِ مادرم پای سَرِ برادرم دربه‌درم حسین مادر ندارد (۴) .
. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور - شهادت حضرت امُّ‌البنین سلام الله علیها - سبک سینه‌زن‌های... مجلس روضه‌یِ مادرِ... ساقیِ لشکرِ دلبره سینه‌زن حضرتِ حیدره گریه‌کُن شخصِ آب‌آوَره جاریه روضه‌یِ علقمه توی این نوحه‌یِ بی‌نظیر پسرِ بی‌دستِ فاطمه نذرِ مادر خودت دَم بگیر یا اباعبدالله الحسین (۴) سائلِ نون و نگاهتم مادرت می‌ده خرجِ منو نذرِ ام‌ُّالبنین می‌کنم یاحسن یاحسین گفتنو تو خودت جلوه‌یِ غیرتی مادرت معنایِ عصمته اولین درسِ ام‌ُّالبنین با ولایت تا شهادته بی‌بی جانم یا امُّ‌البنین (۴) مادرت یاد داده تا پایِ... جونِ خود باشی پای عَلم جان سَنَه گوربان اِی وَفالی ایکّی قولّارین اولدی قلم زاده‌یِ امُّ‌البنینی و... مادرت زهرای اطهره هر کی توی میدون دیده‌َتِت داد زده این خودِ حیدره یا اباالفضل اباالفضل دخیل (۴) ارزشی داره نوکر اگه... از همین روضه و هیأتاست بی‌خیالِ بهشتِ برین جنّتِ سینه‌زن کربلاست آخرِ فاطمیه اگه... صِله می‌خوای بدی به غلام از تو می‌خوام بدم اربعین کربلا رو به گنبد سلام یا اباعبدالله الحسین (۴) .
|⇦•ای اُم عشق مادرِ .. و توسل ویژۀ وفات حضرت اُم البَنین سلام الله علیها _ استاد حاج منصور ارضی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● ای اُم عشق مادرِ سرلشکر ادب وی سایه سارِ قد تو رویِ سر ادب بانویِ سرسپردۀ همسنگرِ ادب در آسمان ملقبِ بر مادرِ ادب از لحظه ای که واردِ بیت الکرم شدی با احترام کردن خود محترم شدی روزِ عروسیت شد و اوجِ عزیزیت مبهوت شد زمانه از آن اشک ریزی ات قربان آن درایت و دشمن ستیزی ات رفتی به بیت عشق به شرط کنیزی ات از ابتدا بنایِ تو بر احترام بود جان تو نذرِ خدمتِ چندیدن امام بود در ظّل نورِ فاطمه با غم عجین شدی شمس الضحی مکتب حق الیقین شدی ماه تمام چهار مه جبین شدی دادی بَنی و حضرتِ اُم البنین شدی ام البنین شدی و به تو التفات شد آغوشِ تو پناه زنان و بنات شد بانو تو کیستی که بنازد کرم به تو باب النجات داده کلیدِ حرم به تو غرق توسل است عرب تا عجم به تو داده امام عصر، خدا را قسم به تو یعنی تو شاهراهِ نزولِ عنایتی سجادۀ عبادتی و باب حاجتی عالم به حیرت است از این جانثاری‌ات مادر شدی و برف شدی بهر یاری ات جان ها فدای مادری افتخاری ات قربان این تفضل و این سفره داری ات خورشیدِ در تلألؤیی و ذره پروری تو باب فضلی و به اباالفضل مادری مادر شدی که داغ ببینی کمان شوی در هر بهار راوی فصل خزان شوی باران شوی، خمیده شوی، نیمه جان شوی گریان شوی و مادر گریه کنان شوی ما را ز اشک خویش تو تزکیه کرده ای خاکِ بقیع را تو حسینیه کرده ای بعد از حسین از دل و جانت سرور رفت گریان شدی و نالۀ تو تا قبور رفت بر پیکری که زود سرش در تنور رفت از بس گریستی تو، زِ چشم تو نور رفت آه از جگر کشیدی و قلبت کباب شد بعد از حسین خانۀ شادی خراب شد بعد از حسین زنده نمودی قیام را گریان نمود گریۀ تو خاص و عام را زینب که رفت داغ تو انگار تازه شد یعنی دوباره داغ علمدار تازه شد زینب که رفت پیر و خمیده کمر شدی نالان شدی شکسته شدی مختصر شدی یعنی که رو به قبله شدی محتضر شدی چشم انتظارِ دیدنِ روی پسر شدی اما یلان تو همه در خاک خفته اند در بین خاک با تن صد چاک خفته اند وقتش رسیده روضه حساس را بخوان در بزم گریه عطرِ گل یاس را بخوان مجلس بگیر نوحۀ احساس را بخوان یک چند صفحه مقتل عباس را بخوان شرح نزول ساقی سرمست را بگو از مرکب افتادن بی دست را بگو *وقتی خواست از رو اسب به زمین بیاد همه شنیدن، بی دست بوده .. از روی اسب به زمین افتاد ..* برگو چگونه عطش گریه خیز شد جسمش چگونه مرکز ثقلِ ستیز شد شمشیر حمله کرد و سرنیزه تیز شد بالا بلندِ خیمه تنش ریز ریز شد برگو چگونه نالۀ زن ها بلند شد با پارچه‌ سرش به روی نیزه بند شد برا بی بی ام البنین روضه بخوانیم .. همون روضه ای که خودش خوانده : باور نمی کنم کسی جرائت کرده باشه بر سر مبارکت زده باشه اون هم با عمود آهن .. اما شنیدم اول دست هاتُ قطع کردن .. دوم شنیدم تیر به چشمت زدن .. آنگاه عمود آهن بر سرت زدن .. سرت از هم پاشیده شد .. همچین که رو زمین خواست بیفته صدا زد داداش زود بیا «اخا ادرک اخا ..» ابی عبدالله به سرعت آمد .. راوی میگه تو این آمدن دیدن به لحظه ایستاد، پیاده شد، شی رو برداشت به چشم گذاشت .. جلوتر آمدم دیدم دست های عباسِ .. با همون وضع آمد تا رسید به بدن یه نگاه به آن بدنِ پاره پاره و تیر باران خورد کرد، صدا زد «أَلانَ إنکَسَرَ ظَهرِي وَ قَلَّت حِيلَتِي وَ انقَطَعَ رَجائِي..»(1) بمیرم برات .. دیگه کسی نیامد سمتِ این بدن .. کار حسینم بعد از این تمام شد .. دشمن فرصت پیدا کرد .. اول بدن رو غارت کرد بعد طوری به بدن صدمه زد که امام چهارم حضرت رو به سختی جمع کرد .. همه گفتن عباس قد رشیدی داره .. اما هرکی رفته سردابِ آقا میگه یه قبرِ کوچکی قرار دارد .. منابع: 1) موسوعة الامام الحسین (ع) ج ۴، ص ۲۳۱ البحرانی، العوالم، ۱۷ / ۲۸۳ - ۲۸۴، ۲۸۵ بحار الأنوار، ج‏45، ص: 41 👇
. روضه میخواند و بر سرش می زد صاعقه دیده ی ترش می زد در عزای حسین بی مادر سینه بر جای مادرش می زد زینب از قتلگاه تا می گفت آتش از قلب مضطرش می زد کار چشمش همیشه باران بود تا گریزی به پیکرش می زد جای دست بریده گشته ز مچ بوسه از دست دخترش می زد شب و روزش به گریه سر می شد رنگ غم سر در درش می زد دلش از درد بیت الاحزان بود ضجه بر یاس پرپرش می زد عوض شرمساری پسرش می زد آتش نگاه شعله ورش ✍محمد حبیب زاده ۴۰۰/۱۰/۲۶ ..
. ( تاجدارِ استقامت ) یا اُمَّ البُدورِ السَّواطِع ... ای علمدارِ نجابت ! الدخیل امُّ البنین جلوه ی حُجب و اصالت ! الدخیل امُّ البنین السَّلام ای فاطمه بنتِ حزام ! امُّ الوَفا ! مظهر ایثار و عزت ! الدخیل امُّ البنین روشنای خانه و سنگ صبورِ حیدری تاجدارِ استقامت ! الدخیل امُّ البنین زندگیِ ما فدای همسر و اولاد تو همدمِ نورِ امامت ! الدخیل امُّ البنین دامنَت شد مهدِ سقای غیورِ کربلا مادرِ دریای غیرت ! الدخیل امُّ البنین چادرت را می تکانی روزیِ ما می رسد من به تو دارم ارادت ! الدخیل امُّ البنین دردمندم دردمندم درد من را کن دوا ... مادرِ اَبوابِ حاجت ! الدخیل امُّ البنین چشم "خورشید" است گریان در غم و در سوگ تو کن به چشمم یک عنایت ! الدخیل امُّ البنین ✍ .
. شهید گمنام حضرت اُم‌ُّالبنین سلام اللّه علیها سبک شنیدم عبّاس .... شهیدِ گمنام بمیرم برا دل مادرت آه شهیدِ گمنام مگه چیزی مونده از پیکرت آه شهیدِ گمنام سی و چند ساله که رفتی می‌کشه شهیدِ گمنام مادرت هنوز پشتِ سرت آه نگو چهار تا اُستخوون تویِ تابوت رو شونه‌هاست شاهدن اهلِ آسمون این روضه‌یِ کرب‌وبلاست واویلا واویلا /۴/ شهیدِ گمنام رویِ خاک اگر چه تو گمنامی شهیدِ گمنام تویِ آسمون چقدر خوشنامی شهیدِ گمنام کامِ تو شیرین با وصلِ یاره‌‌ شهیدِ گمنام کی می‌گه تو زندگی ناکامی شک ندارم که جون دادی رو زانویِ ثاراللّه آخه تابوتِت داره عطر و بویِ ثاراللّه واویلا واویلا /۴/ یا امُّ‌الشّهدا شنیدم رسیده از چار تا پسر یا امُّ‌الشّهدا به تو یا امُّ‌البنین فقط سِپر یا امُّ‌الشّهدا نمی‌گی چی به سر قمر اومد یا امُّ‌الشّهدا می‌گی از حسین آقام چه خبر ماه که رو خاکا افتاد شاهو تو گودال بردن نگم سرش چی اومد پیرْهنِ یارم بردن واویلا واویلا /۴/ یا امُّ‌الشّهدا نمی‌گیری سراغی از بچّه‌ت یا امُّ‌الشّهدا می‌گیری از سکینه حلالیت یا امُّ‌الشّهدا روضه اینه که علمدار افتاد یا امُّ‌الشّهدا دخترِ فاطمه رفت اسارت باورشم سخته ولی.... به نیزه رفت سرِ امام واویلتا بنتِ علی نامحرما و بزمِ شام واویلا واویلا /۴/ .👇
4_5877401894032249338.mp3
720.3K
بسم الله الرحمن الرحیم خدانگهدار ای، ام بنین مادر قوت نمانده در، دوزانویت دلبر -رفته ای وازغمت بی تابم ولی استقبال توبی بی ، اومده علی میسوزم من زغمت، یا ام البنین بی تواین خانه شده زندانم ببین -یا ام ا لبنین مدد-یا ام البنین(2) ----''''---------------------------- دست اجل سایه بر سرتو انداخت دل همه عالم به سوگ توپرداخت کاشانه شاهدبه نجوای توشده شاهدبرغصه وآوای توشده جان عالمی فدایت ام بنین کرده این دلم هوایت ام بنین -یا ام البنین مدد.یا ام البنین (2) ---------------------------------------- داغ پسرهایت تو را زپاننداخت جهان شیعه بر نام شماپرداخت -ازداغ حسین بی بی افتادی زپا نوحه کرده ای بپا، بر خون خدا جان عالمی فدایت ام بنین (مجنون )توگشته ام ، ای بانوی دین -یا ام البنین مدد.یا ام البنین (2) خام سینه_زنی_شور 💠شاعر
. تقدیم به مادر مولایم ابالفضل العباس علیه السلام ز ادب تاج افسری دارد به زنان حق سروری دارد پایه های ارادتش چون کوه مهر و ایمان حیدری دارد پسرانش ستاره و ماهند چه شکوه منوری دارد آفتاب از خجالتش ذره خصلت ذره پروری دارد در شب چادر مصلایش لحظه ی عرش گستری دارد در دل آسمان اهل البیت حس و حال کبوتری دارد می وزد عطر یاس از سخنش وجنات سخنوری دارد گر چه معصوم نیست ام بنین عصمت از نوع دیگری دارد سطر سطر فضیلتش روشن نور علی نور، دفتری دارد و سرآمد ترین فضیلت اوست بر ابالفضل مادری دارد مثل عباس جان فدای حسین پسران دلاوری دارد چشم هایش همیشه بارانی روضه اش سوز محشری دارد ✍ .
‍ . بچه های اهل هیئت-خدا می دونه اهل دردن فاطمیه تموم شد اما-سیاهیارو وانکردن به عشق مادر اباالفضل ابالفضل روضه گردن بیرق و علم روی دوشه هرکی می بینم مشکی پوشه مدینه رفتن ارزوشه قلبم از بین سینه-شده مسافر مدینه سه ماه گریه برا مادر-ختم به ام البنینه جان مادر اباالفضل …. مسیر امشب دلامون-یه قبر بی سایبونه زائر گریونش هرشب-مهدی صاحب زمونه برای مادر اباالفضل ابالفضل روضه خونه مادر ساقی بیقراره میون دستش مشک پاره برای حسینش عزاداره می باره بارون نم نم-داره می ره دیگه کم کم از توی روضش می گیرم-روزی ماه محرم جان مادر اباالفضل . .👇
. بارِ عشقت را که روی شانه ام انداختم شورِ آن را در دلِ دیوانه ام انداختم تا گره بر کارِ من افتاد یا امّّ البنین سفره ای با نام تو در خانه ام انداختم ********* .
. تقدیم به مادر ایثار و ادب ام الادب ام العباس حضرت ام البنین سلام الله علیها به چشم علی چون نگین بوده است همین بس که او بهترین بوده است ادب پای درسش به جایی رسید ادب درس ام البنین بوده است نه تنها که مرد آفرین گشته است که او نورِ نور آفرین بوده است کدامین زنی بعد زهرا چنین برای علی همنشین بوده است پس از فاطمه قلب ام البنین به دنیای حیدر امین بوده است در آفاق خلقت کجا دیده اند که نامادری اینچنین بوده است اگر گفت من خادم زینبم یقین در کلامش یقین بوده است در اوصاف ام البنین یک کلام... که عباس او بی قرین بوده است همیشه به همراه ایثار و عشق ابالفضل نامش عجین بوده است ولی بعد از عباس و بعد از حسین دلش لحظه لحظه حزین بوده است علمدار گریه پس از کربلاست پس از کربلا بانیِ روضه هاست ✍ .