eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم - میلاد امام جواد و حضرت علی اصغر علیهم السلام مجنونم امشب شبِ میلاده کارم به تو افتاده عیدیِ گدایِ تو با پنجره فولاده مدیونم دِیْنِ دینه رو شونه َم عاقلم که دیوونهَ م شادیِ دلِ ارباب ذکرم شد علی جونم (یاعلی اکبرِ رضا یاعلی اصغرِ حسین بزن امضایِ کربلا بِبرم امشب کاظمین ۴) می جوشه شادی از سرودِ ما می تپه وجودِ ما یا جوادالائمه ای بود و نبودِ ما شیش گوشه سرمست و غزلخونه بی قراره می خونه یا علی علی می گه امشب دلِ دیوونه ای یکی یکدونه یِ شاه ای گُلِ دربارِ حسین منو بسپار آقا این ماه دستِ علمدارِ حسین (یاعلی اکبرِ رضا یاعلی اصغرِ حسین بزن امضایِ کربلا ببرم امشب کاظمین ۴) .
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم شور - میلاد امام جواد و حضرت علی اصغر علیهم السلام (امام جواد) معنایِ عاشقی سلطانِ قلبِ من آقام امام رضا سلطان اباالحسن صدایِ باد و بارون پیچیده قدمِ نورسیده مبارک خودِ خدا داره عیدی میده قدمِ نورسیده مبارک ذکرِ هور و مَلَک نجوایِ نُه فَلَک جوادِ ابن الرضا السلام علیک مولا ابنُ الرضا (۴) سرتاسرِ وجود دلبسته یِ شما می گیرم عیدی مو از مشهدالرضا نقاره خونه داره می خونه قدمِ نورسیده مبارک ترانه یِ دلم عاشقونه قدمِ نورسیده مبارک جشنِ جواده و... شاده دلایِ ما بزن امام رضا امضایِ کربلا مولا ابنُ الرضا (۴) (حضرت علی اصغر) دخیلِ شهپرِ... گهواره تم علی تو چاره ای و من بیچاره تم علی رو طاقِ عرشِ اعلی نوشته قدمِ نورسیده مبارک میگه به اربابِ ما فرشته قدمِ نورسیده مبارک اومد که آسمون سَیَنجلی بشه باید این پسرم اسمش علی بشه علی علی علی (۴) مؤذنِ حرم اذان می گه براش غیرت می باره از... چشماش و گریه هاش عیسی دخیله امشب به گَهوار قدمِ نورسیده مبارک میگه به اربابِ ما... علمدار قدمِ نورسیده مبارک شفیعِ محشری آقایِ عالمین حیدرِ دلبری یا رضیع الحسین علی علی علی (۴) علیه_السلام .
. (گهواره خالی قنداقه خونین لایی لایی از سفر برگشته رودم) از خون اصغر شد چهره رنگین دیدنش آتش زده بر تار و پودم مادر بمیرد زین داغ سنگین کاش به جای کودکم خود رفته بودم یک خیمه گاه شد از غصه غمگین آتش گرفته خیمه ها از آه و دودم شد اصغر من کرب و بلائی با خون سرخ حنجر حنایی کوچک ترین گل با دلربایی بر دست بابا گشته فدایی در کربلا آب بی آبرو شد قنداقه پوشم خونین گلو شد تیری سه شعبه مهمان او شد یک خیمه گاه در ماتم فرو شد (گهواره خالی قنداقه خونین لایی لایی از سفر برگشته رودم) گهواره بینم در رو به رویم دیگر لالایی با کی بگویم ؟ بغض عجیبی دارد گلویم باید دو دیده با خون بشویم شیرین دهن بود خونین دهن شد قنداقه تن بود با آن کفن شد نازک بدن بود پاره بدن شد امیّد من بود تأیید من شد (گهواره خالی قنداقه خونین لایی لایی از سفر برگشته رودم) رود صغیر نا خورده آبم مادر برایت بی صبر و تابم گهواره دیدن داده عذابم یاد لبانت ریزد گلابم سرباز کوچک در جیشِ الله شد نازدانه عُمر تو کوتاه با قحطی آب با گریه و آه با اشک خونین با نیزه همراه (گهواره خالی قنداقه خونین لایی لایی از سفر برگشته رودم) قنداقه ات ای در خون تپیده بوسم گذارم بر روی دیده مادر پس از تو قدّم خمیده لالایی ام را دنیا شنیده چون سروری هر قلبی کبابست آوای لب ها غوغای آبست غمگین ترین غم سهم رباست بر جان مادر این غم عذابست (گهواره خالی قنداقه خونین لایی لایی از سفر برگشته رودم) ** سربند این نوحه از نوحه های قدیمی و معروف بوشهر می باشد . ( روله : در زبان های لکی، لری وکردی به معنی فرزند و عزیز است . رود به معنای فرزند و روله مخفف رودله به معنای فرزند کوچک است. ) محمد رضا سروری .
. 🏴 بند اول: ای، باب الحوائجِ کربلا ای، زیبا قمره خونِ خدا تو، سندِ غربتِ، حسینی ای، شهیدِ کوچکِ نینوا چه افتخاری داری تو سنِّ کم فدایی شدی شدی سپر بلای ثارالله خدایی شدی فرزنده آخر ابا عبدالله محشری اصغر شدی ولی با شهادت تو اکبری از هیبتِت عدو اگه ترسیده حق داره اسمت علیه و توی گهواره حیدری جان علی اصغر 🌸🌸🌸🌸🌸 بند دوم: ای، عشقِ تموم سینه زنا ای، طفل ِرضیعِ کرب و بلا من، عبد و غلامِ دربارتم تو، فرمانروای ارض و سما تو شهزاده ای، آقایی، مولایی دل و دلبری علی هستی و واسه بی بی رباب یه پا حیدری ای زاده ی حسین و نوه ی ابوتراب تابیده نوره تو به جهان مثل آفِتاب به زیر دسته تو همه ی عرش و فرشیان عالم فدای تو پسره ارشدِ رباب جان علی اصغر 🌸🌸🌸🌸🌸 بند سوم: ای، بحر عنایت اولیا ای، مأوای سینه ی هَل أتی' با، دست کوچیک تو آقاجون وا، میشه در رو همهْ مشکلا شده منصبت، تو همون کودکی یلِ نینوا که روی سینه ی بابات حسینی توی کربلا شیش ماهه ای، ولی تو شدی مقتدای ما شد تربتِ مزارِ تو باب الشّفای ما با لطف و رحمت و کرمت ای گلِ رباب امضا بکن آقا براتِ کربلای ما جان علی اصغر 🎵📝: (طاها تحقیقی) (عبدالمحسن) 👇
ببینید ببینید گلم رنگ ندارد اگر آمده میدان سرِ جنگ ندارد گلم سرخ وسپیدست، از او قطع امیدست واویلا واویلا جز این کودک کوچک دگر یار ندارم جز این هدیه‌ء کوچک به دادار ندارم گلم سرخ وسپیدست، ازاو قطع امیدست واویلا اگر تیر دریده،‌ اگر رنگ به رو نیست به جز تیر سه پهلو، جوابی به گلو نیست گلم سرخ وسپیدست،از او قطع امیدست واویلا علی انسانی .👇
. بند۱ علی اصغر فرزند دلبند رباب هستی دریای دین را در ناب هستی ما ذره و تو آفتاب هستی علی اصغر ای تشنه ی آب علی اصغر مهر انقلاب علی اصغر بریاری دین در کربلا گشتی تو انتخاب مولانا علی اصغر حسین(۴) ۲ علی اصغر تو گل گلشن ولا هستی زینت شهر کربلا هستی با خون خود رمز بقا هستی علی اصغر ای باب نجات علی اصغر عالی درجات علی اصغر با تشنه لبی اشک چشمان تو آب حیات مولانا علی اصغر حسین(۴) بند۳ علی اصغر بوده پدر به گفتگوی تو عدو نشسته روبروی تو تیرستم زد به گلوی تو علی اصغر با دیده ی تر علی اصغر بر دست پدر علی اصغر با تیر ستم بر جان تو زد دشمنت شرر مولانا علی اصغر حسین(۴) بند۴ علی اصغر با لب تشنه ات در آن وادی با تیرکین از نفس افتادی در ره دین حق تو جان دادی علی اصغر شافع جزا علی اصغر کشته ی جفا علی اصغر پاره پاره شد حنجر تو با تیر اشقیا مولانا علی اصغر حسین(۴) .
بسم الله الرحمن الرحیم 🖊 ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ دلبرم لالایی ، اصغرم لالایی که نمانده آبی ، در حرم لالایی ای تو آرام جان مادر نزن بر روی دستم پرپر "واویلا ای علیِ اصغر" ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ناله ی تو بینِ ، خیمه ها پیچیده من فدایت مادر ، که لبت خشکیده ترسم ای نور چشمان من جان دهی روی دستان من "واویلا ای علیِ اصغر" ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ عاقبت فرزندم ، از غمت میمیرم تو بدون خوابی ، من بدون شیرم ندارد رمقی جان تو که بسته شده چشمان تو "واویلا ای علی اصغر" ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ امیر قربانی فر ◾️التماس دعا
بسم الله الرحمن الرحیم 🖊 ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ لالالالالالا ، کودک شیرخوارم تورو با این دستام ، تو خاکا میزارم غم جداییت رو ، توی دلم کاشتم برای تو خیلی ، من آرزو داشتم اما یه تیر سه سر اومد ، شبیه مسمار در اومد از یه طرف خورد به گلوتو ، از طرف دیگه در اومد حرفی بزن بامادرت دلم رو آتیش میزنی زیر لحد خونه نکن تو همه دنیای منی (لالا علی) ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ لالالالالالا ، کودک بی شیرم قربون لبهای ، تَرَک زدت میزم لالالالالالا ، سرت به مو بنده حرمله رو دیدی ، چه جوری میخنده چه کرده این تیر سه شعبه ، با حنجر خشک تو مادر مادرت از غصه بمیره ، که تو رو اینجور دیده پرپر داغ دلم تازه میشه با دیدن مشکای آب بدون که با رفتن تو زنده نمیمونه رباب (لالا علی) ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ امیر قربانی فر ◾️ التماس دعا
چار فصل من زمستان شد، بهاری اش کنید چشمه ای خشکیده آوردم که جاری اش کنید اینکه با آلودگی در ساحل رحمت نشست غرق عصیان است، غرق شرمساری اش کنید دست خالی آمدم، دستم بجایی بند نیست زودتر پرونده ام را دستکاری اش کنید بنده ای که آمده در می زند بیچاره است چاره ای بر غربت و چشم انتظاری اش کنید گر شبی بر سفره ای با یار ما بودی بگو سائلی در بین جاده مانده، یاری اش کنید کلب اگر که وارد کهف علی شد بهتر است کلب را هم لایق شب زنده داری اش کنید خاک کفش نوکرانش را به صورت می کشم چشم من را نذر خاک کفشداری اش کنید آبرویم را حسن داد اشک چشمم را حسین این دو نعمت را برایم انحصاری اش کنید سفرهء افطار اگر تربت ندارد خالی است این لبان تشنه را امشب غباری اش کنید مادری با تشنگی اصغرش غش می کند چاره ای باید برای گریه زاری اش کنید در میان مشک پاره قطرهء آبی نماند رفت عمو... فکری برای بیقراری اش کنید *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
. و حضرت علی اصغر علیهم السلام سبکِ امشب انگاری..... ذکرِ هر کی کربلا از پنجره فولاد می‌خواد یاجواد ُ یاجواد ُ یاجواد ُ یاجواد الحمدللّه غلامِ شاهِ کاظمینم آره به‌وَاللّه مدیونِ اصغرِ حسینم اهلِ بین‌الحرمینم /۲/ ماهِ رجبه و دعا عشقه عشقه‌‌ عیدیِ ارباب و رضا عشقه عشقه یه کاظمین یه کربلا عشقه عشقه یاجواد ُ یاجواد ُ یاجواد ُ یاجواد یاعلی ُ یاعلی ُ یاعلی ُ یاعلی /۴/ مَظهرِ جودِ خدا اِبنُ‌الرّضا روحِ سَخا عیدیِ جشنِ تو حکمِ کاظمین و کربلا تویِ حریمت حس می‌کنم تو صحنِ شاهم دستِ کریمت‌ تو بی‌کسی می‌شه پناهم کربلائیه نگاهم /۲/ مولایِ ما اِبنُ‌الرّضا عشقه عشقه صفایِ این صحن و سرا عشقه عشقه هم کاظمین هم کربلا عشقه عشقه یاجواد ُ یاجواد ُ یاجواد ُ یاجواد یاعلی ُ یاعلی ُ یاعلی ُ یاعلی /۴/ متوسّل به پَرِ قنداقه‌یِ این دلبرم من غلامِ خونه‌زادِ بچّه‌هایِ حیدرم پسرِ ارباب دستایِ خالی‌مو می‌گیره منم غلامو این شیش‌ماهه نِعمَ‌الاَمیره نوه‌یِ حیدره یه شیره /۲/ نگاهِ نابِ دلبرم عشقه عشقه پسرِ اربابِ کرم عشقه عشقه روضهَ‌تو خوندن تو حرم عشقه عشقه یاحسین ُ یاحسین ُ یاحسین ُ یاحسین /۴/ .👇
. یادواره 2️⃣سن :👇 ✅در هیچ منبع معتبری، درباره سن حضرت علی اصغر(ع) ذکری به میان نیامده است. و تاریخ تولد ایشان مشخص نیست؛ درباره سن او هنگام شهادت در کربلا نیز اختلاف وجود دارد اما بیشتر منابع او را به هنگام شهادت، کوچک و شیرخوار دانسته‌اند، بدون اینکه به سن او اشاره کرده باشند. اما اینکه برخی سن ایشان را شش ماهه می دانند و چنان بر این عقیده اصرار دارند و طوری این دیدگاه در یکی دو قرن اخیر، تبلیغ شده است که امروزه در منابر و محافل روضه‌‌خوانی، شهرت خاصی پیدا کرده است و حتی طی سال‌‌های اخیر، برخی برای حضرت(ع) جشن ولادت گرفته و تولّد ایشان را با محاسبه برگشت به شش ماه قبل از عاشورای سال ۶۱ قمری، در ده رجب سال ۶۰ می دانند! این امر تا آن‌جا پیش رفته است که این تاریخ، در برخی از تقویم‌‌ های مذهبی به عنوان سال‌ روز ولادت ایشان ثبت شده است، در حالی‌‌که این گفته مدرک معتبری ندارد! تنها مأخذ و اولین منبعی که در آن، به شش ماهگی حضرت علی اصغر(ع) اشاره کرده است، گزارشی است که در کتاب مقتل محرَّف و منسوب به ابومخنف، آمده است. گزارش او چنین است : راوی می گوید : در روز عاشورا؛ 📋«ثُمَّ اَقبَلَ اُمَّ کُلثُومِ وَ قَالَ لَهَا : یَا اُختَاهُ! اُوصِیکِ بِوَلَدِی الصَّغِیرِ خَیرَاً، فَاِنَّهُ طِفْلٌ صَغِيرٌ وَ لَهُ مِنَ الْعُمْرِ سِتَّةُ أَشْهُرٍ» ♦️سپس امام حسین(ع) پیش ام کلثوم(س) آمد و به ایشان فرمود : خواهرم! به فرزند خردسالم نيكى كن! او طفل است و از عمر او شش ماه هست که می گذرد.(۱) که این نظر به تدریج به مآخذ معاصران نیز راه یافت. نظیر؛ ۱)«اسرار الشهادة فاضل دربندى»(۲) ۲)«ينابيع المودّة قُندوزی»(۳) ۳)«ناسخ التواريخ ميرزا محمدتقى سپهر»(۴) ۴)«معالى السبطين مازندرانى حائری»(۵) ۵)«كبريت احمر بیرجندی»(۶) کسانی که امروزه این گونه مراسمات را با مناسبات جعلی این چنینی برگزار می کنند، ابتدا باید سن حضرت علی اصغر(ع) در روز عاشورا به صورت دقیق که به قول خودشان، شش ماه بوده، ثابت کنند، سپس شش ماه عقب تر از آن را، روز ولادت حضرت(ع) معرفی کنند! این در حالی است که در مورد سن ایشان این نقل ها آمده است : 1⃣نقل اول : نخستین گزارش به ترتیب قدمت آنها گزارش «محمد بن سعد»(متوفی۲۳۰ق) است که از پسری سه ساله برای امام حسین(ع) در کربلا سخن به میان آورده است.(۷) 2⃣نقل دوم : «یعقوبی»(متوفی۲۹۲ق) بر این باور است که این طفل در روز عاشورا به دنیا آمده است و می نویسد : «قَد وُلِدَ لَه فِی تِلکَ السَّاعَةِ فَاذَّنَ فِی اُذُنِهِ وَ جَعَلَ یُحَنِّکُهُ» ♦️طفل در آن ساعت به دنیا آمد پس امام(ع) در گوش او اذان گفت و کام او را برداشت.(۸) 3⃣نقل سوم : «بلعمی»(متوفی۳۸۳ق) از مورخان قرن چهارم، ذیل گزارش چگونگی شهادت طفل شیرخوار، او را یک ساله دانسته است.(۹) 4⃣نقل چهارم : «کسائی مروزی»(متوفی۳۹۰ق) شاعر قرن چهارم از طفلی پنج ماهه، در بیتی این چنین می نویسد : «آن پنج ماهه کودک، باری چه کرد ویحک، کز پای تا به تارک، مجروح شد مفاجا؟»(۱۰) 📚منابع : ۱)مقتل الحسین(ع) ابومخنف، ص۸۳ ۲)اسرار الشهادة فاضل دربندى، ج۲، ص۷۶۳ ۳)ينابيع المودّة قندوزی، ج۳، ص۷۹ ۴)ناسخ التواريخ محمدتقى سپهر، ج۲، ص۳۶۳ ۵)معالى السبطين مازندرانى، ج۱، ص۴۲۴ ۶)كبريت احمر بیرجندی، ص۱۲۵ ۷)ترجمة الحسین(ع) و مقتله ابن سعد، ص۱۸۲ ۸)تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۵ ۹)تاریخ‌ طبری، ج۴، ص۱۷۰ ۱۰)سیری در مرثیه عاشورایی صاحبکاری، ص ۱۶۹ .
. چرا قهری مگر تقصیر دارم بِجایت بر کَفَم زنجیر دارم کفِ آبی فقط خوردم عزیزم بیا از نیزه پایین   شیر دارم 🔹🔹 دلم مِیلِ دو اَبروی تو دارد ببین که شانه‌ام مویِ تو دارد در آغوشم فقط پیراهنِ توست لباس تازه‌ات بویِ تو دارد 🔹🔹  نمی‌آید پس از توخواب ، ای کاش... که می‌مُردم منِ بی تاب ای کاش دوباره شیر آوردم ولی حیف... نمی‌خوردم پس از تو آب ای کاش 🔹🔹  مرا آزار با زنجیر می‌داد به من نان‌خشک با تحقیر می‌داد زنِ شامی مرا سوزاند وقتی کنارم طفل خود را شیر می‌داد 🔹🔹  دوباره روضه می‌گیرم عزیزم در این ویرانه می‌میرم عزیزم دوباره حرمله رد شد از اینجا دوباره خشک شد شیرم عزیزم 🔹🔹  نگفتند آه داغِ بچه دیده‌است نگفتند از بلا پُشتش خمیده است ولی گفتند این تازه عروسان عروسِ فاطمه مویش سفید است 🔹🔹  گُلِ یاسِ مرا از ساقه بستند مرا با ریسمان بر ناقه بستند نمی‌ماندی به نیزه چاره کردند سَرَت را با نخِ قنداقه بستند 🔹🔹 چه حسرت‌ها چشیدم بچه‌ام را چه سختی‌ها کشیدم بچه‌ام را کنارِ بچه‌های  نیزه دارش به رویِ نیزه دیدم بچه ام را .
. رفتی و مونده واسه من چشای غم گرفته از حرمله نمی گذرم تو رو ازم گرفته تیری که زد یه درده و خندیدنش یه درده زورش به شیش ماهه رسید فکر نکنه که مرده آب نیاورد عموت نمونده رنگ به روت چه جوری در بیارمش این تیرو از گلوت نشون دادی یلی شهید شدی ولی من از لبای خشک تو شرمنده ام علی ♦️بند دوم باید به جای اشک برات خون جیگر بریزم گهواره ی جدیده قبر مبارکه عزیزم .... خون گلوتو از چشات مادر با گریه پاک کرد نمی شه باورش باید یه سالگیتو خاک کرد رفتی رو دست،  بالا برگشتی  با عبا یه تیر سه تا کشته گرفت من و تو‌ و بابا حالا کنار تو سر قرار تو لالایی می خونم برات سر مزار تو ✅ناصر دودانگه✍ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇
مگه من مادرِ چندتا پسرم که کشتنت؟ قربون دندونای شیریت برم که کشتنت هنوزم بعضی شبا خواب می‌بینم شیر می‌خوری هنوزم نمی‌شینه تو باورم که کشتنت هی می‌گفتم به خودم، عصای دستم اصغره پیر شدم، منو سر مزار جدّش می‌بره کاش می‌شد یه‌بار دیگه موی تو رو شونه کنم می‌میرم اگه یه شب گونه‌هاتو بو نکنم الهی هیشکی تو آغوش باباش شهید نشه الهی هیچ مادری تو دنیا ناامید نشه شما که به برق سکه‌های کوفه دل‌خوشین خودتون بچه ندارین مگه؟ بچه می‌کشین؟ هی می‌گن گریه نکن، داره می‌سوزه جیگرم هیشکی حالمو نمی‌فهمه، بابا یه مادرم هرکی خواست بخونه از من توی روضه یا کتاب اولش آه بکشه، بعد بگه بیچاره رُباب حرمله، غذای من یه عمره خون جیگره من نمی‌گذرم ازت، خدا هم از تو نگذره
زره پوشیده از قنداقه، بی‌شمشیر می‌آید شجاعت ارث این قوم است، مثل شیر می‌آید به روی دست بابا آسمان‌ها را نشان كرده چقدر آبی به این چشمان بی‌تقصیر می‌آید! زبانش كودكانه‌ست و نمی‌فهمم چه می‌گوید ولی می‌خوانم از چشمش كه با تكبیر می‌آید به چیزی لب نزد جز آه، از لطف ستم اما نمی‌دانم چرا از دست دنیا سیر می‌آید! جهانی را شفاعت می‌كند با قطرهٔ اشكی كه از چشمش تو گویی آیهٔ تطهیر می‌آید بگو ای آخرین سرباز میدان، چند سالت بود؟ که با خون دارد از زخم تو بوی شیر می‌آید :: بخواب ای كودكم، لالا... كه سیرابت كند دشمن بخواب ای كودكم، لالا... كه دارد تیر می‌آید
. سلام الله علیها ▪️بنداول▪️ خسته نمی شم هرچقد باشی روی دستای من من قول می دم از این به بعد دیگه نیاد اشکای من انگار که خیلی خسته ای خیلی ورم کرده چشات انگار داره خوابت می ره مونده هنوز حرفای من به تو نگم به کی بگم زخمه تموم پیکرم به تو نگم به کی بگم پاهای من کرده ورم به تو نگم به کی بگم خون می ره از پهلوی من به تو نگم به کی بگم کوتاه شده موی سرم تویِ این دلم بیداده آتیش رو سر افتاده فقط من همین قد می گم جوابم رو سیلی داده بابای غریبم حسین ▪️بنددوم▪️ حالا دلم گرمه به تو آروم شده قلبم بابا انگار تبم بند اومده دیگه نمی لرزم بابا از این به بعد پیش همه اسم تو رو داد می زنم از خولی و زجر و سنان دیگه نمی ترسم بابا به تو نگم به کی بگم اینجا شدم خونه خراب به تو نگم به کی بگم دستام و بستن با طناب به تو نگم به کی بگم دندون شیرین و شکست به تو نگم به کی بگم رویِ سرم ریختن شراب چشام تاره بد می بینه همش زانو هام می شینه بلند تر صدام کن بابا آخه گوش من سنگینه بابای غریبم حسین .............. . علیه السلام ▪️بند اول▪️ آی بچه ها چشم بابا واسه چی بارونی شده دستای پینه بستش و پیراهنش خونی شده داره میاد سمت حرم اما علی اصغر کجاست حسی داره می گه بهم ششماهه قربونی شده یادم میاد انقد قدِ بابا حسینم خم نبود داغ علی اکبر و داغ اباالفضل کم نبود انگار که از شرمندگی بابا حسینم آب شده از این فرات سهم علی یک جرعه ی آبم نبود ؟ چرا اینقدر غمگینه می دونم غمش سنگینه یه چند تا قدم راه می ره روی زانو هاش می شینه بابای غریبم حسین ▪️بند دوم▪️ دیدم که اصغر سر نداشت دیدم خودم با این چشام بازم دلم آتیش گرفت واسه غریبیِ بابام ترسم از اینه این دفعه از غصه و غم جون بده کاشکی میشد تا که یه کم گریه کنه پشت خیام یادم میاد وقتی علیِ اکبرو آوردنش بودن جوونا و کمک کردن تو خیمه بردنش کاشکی می شد ما هم الان بابامون و یاری کنیم وقتی تو قبر می ذاردش ما خاک بریزیم رو تنش بمیرم برات بابایی که تو اینقدر تنهایی می دونم کنار اصغر شده روضه هات لالایی بابای غریبم حسین .................... . حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام ▪️بند اول▪️ از آسمون داره میاد بارون سنگ روی سرم مثل علیِ اکبرت شد نیزه نیزه پیکرم چشمام اگه یاری کنه می خوام که خون گریه کنم دلشوره دارم ای عمو واسه تو و اهل حرم مثل مدینه کوچه وا کردن برای من عمو هم می زدن از پشت سر هم می زدن از روبرو گفتم بیای گریه کنیم باهم برای مادرت این لحظه های آخری از روضه ی زهرا بگو بخون روضه آزار و بخون روضه دیوار و بخون روضه پهلو رو بخون روضه مسمار و عموی غریبم حسین ▪️بند دوم▪️ عمری پناه من شدی کی میره از یادم عمو بازم توی آغوشتم زحمت به تو دادم عمو تنها به فکر ساقی و فکر تو بودم ای عمو وقتی که من از روی زین با صورت افتادم عمو ای وای من از لحظه ای که می خوری روی زمین می شه سر و روی تو غرق خاک و خون ای مهجبین ای وای من از لحظه ای که می ره روی نی سرت می بینه عمه زینبم که تو شدی نیزه نشین براتم رسید ای عمو که خونم چکید ای عمو سر و صورتم خونیه شدم رو سفید ای عمو عموی غریبم حسین 👇