eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. افتاده ام ز پا کنج زندان چشم انتظارم بیا رضا جان من به شورو در نوایم آسمان گرید برایم ای رضاجان شد شکسته استخوان ساق پایم وامصیبت وامصیبت **** گرچه در گوشه‌ی سیه چالم امّا یاد تنگیِ گودالم جدّمظلومم در آنجا با چه وضعی دست و پا زد نیزه تا بر سینه اش خورد مادر خود را صدا زد وامصیبت وامصیبت **** گر چه از زهر می‌سوزد جگرم سیلی نزد کسی بر دخترم منکه افتادم ز ناله شد دلم خون همچو لاله پهلوی من می‌کِشد تیر یاد پهلوی سه ساله وامصیبت وامصیبت .👇
. بیا بدیدنم رضا ای نورعینم از دوری روی تو من در شورو شینم سیلی به من می‌زد بابغض و با کینه چقدره دست سندیِ یهودی سنگینه می‌زد مرا در اوج درد و غربتم دگر بزرگ تر نبوده دستش ز صورتم یاد رقیه هستم که بی هوا سیلی خورد لاله‌ی باغ زهرا میان صحرا پژمرد **** اگرچه هستم دائماً کنج سیه چال گریه کنم ولی فقط به یاد گودال ز بعد رفتنم کفن شود تنم به تنگی گودال او به سینه می‌زنم جدّ منو همه با نیزه می زدن آیه‌ی تطهیرو یه عدّه هرزه می‌زدن دم غروب سندی زد با تازیانه بر سر دم غروب جدّم رو سر بریدن با خنجر .👇
. بیا دیدنم کنج زندان بیا ای غریب خراسان بیا ای مرا نورچشمان کجایی رضا جان ای نورچشمم نمانده به چشمم ضیایی برلب بجز دیدن تو ندارم دعایی ای کاش دمی دیدن من به زندان بیایی رضا جان کجایی کجایی جانم رضا جان رضا جان رضا جان **** ندارم توانی من امشب اگر جانم آمد روی لب بمیرم برا عمه زینب وای از نعل مرکب عمه می‌دید از بلندی که پیکر زمین خورد عمه می‌دید از رو تل، یاس پرپر زمین خورد عمه می دید توی گودال که مادر زمین خورد با صورت برادر زمین خورد مظلوم حسین جان حسین جان حسین جان **** .👇
. در گوشه‌ ی زندان غریب و تنهایم از تازیانه شد کبود اعضایم از بس که سندی زد سیلی به روی من سربسته می‌گویم شبیه زهرایم واویلا واویلا واویلا واویلا **** ای ماه تابانم بیا رضا جانم چشمم به در مانده ای نور چشمانم لگد نخورده روز من نمی‌شد شب امّا خیالت جمع عریان نمی‌مانم واویلا واویلا واویلا واویلا **** جدّ ما رو امّا با نیزه ها کشتن یه مشت حرامی با چوب و عصا کشتن نیزه که خورد از پشت، با سر روخاک افتاد به حال سجده بود که بی هوا کشتن واویلا واویلا واویلا واویلا .👇
. ای رضا جان دیده بر راه تو هستم زیر پای قاتلم از پا نشستم من غریبم من غریبم من غریبم **** سلسه از دست و پای من جدا کن صورتم را رو به سوی کربلا کن من غریبم من غریبم من غریبم **** بی حیاها احترامم را نکردند وقت سیلی دست و پایم وا نکردند من غریبم من غریبم من غریبم **** سلسه از دست و پای من جدا کن صورتم را رو به سوی کربلا کن من غریبم من غریبم من غریبم **** صید بشکسته پرم بین سیه چال بین گودالم به یاد شیب گودال من غریبم من غریبم من غریبم **** جد ما را زیرو رو کردن‌ رضا جان نیزه بر حلقش فرو کردن رضا جان من غریبم من غریبم من غریبم **** 👇
. بیا رضا جان که من چشم انتظارم کنج زندان غیر از تو همدم ندارم واویلا واویلا واویلا واویلا **** در گوشه‌ی سیه چال از پا نشستم دلتنگ روی تو و معصومه هستم واویلا واویلا واویلا واویلا **** رویم شده همرنگ دلِ عدویم هنگام مغرب زند سیلی به رویم واویلا واویلا واویلا واویلا **** با دو دست بسته دست و پا زدم من یکصدا مادرم را صدا زدم من واویلا واویلا واویلا واویلا **** اگر چه در زندان خاکی گشته مویم دیگر نخورده نیزه ای به پهلویم واویلا واویلا واویلا واویلا **** نمانده در پیکر، طاقت و توانم امّا زیر نعل مرکب نمی‌مانم واویلا واویلا واویلا واویلا **** جدّ ما را مرکب‌ها زیرو رو کردند با نعل نو، زخم کهنه رفو کردند واویلا واویلا واویلا واویلا **** 👇
. ۱۶۲ زهر جفا آتش زده بر جسم و جانم از سوز زهر آتش گرفته استخوانم جانم رضا جانم رضا ای رضا جانم **** یکدم بیا نظاره کن بر غربت من سندی زند تازیانه به صورت من جانم رضا جانم رضا ای رضا جانم **** در گوشه ی زندان ببین از پا فتادم زندان رفتن عمه ام آمد به یادم جانم رضا جانم رضا ای رضا جانم **** اگر چه دشمن از جفا قلبم را آزرد اما دگر کی دخترم را بزم می برد جانم رضا جانم رضا ای رضا جانم **** .👇
. ۱۶۳ موسی بن جعفر شد از غصه آزاد قتلگاهش بود زندان بغداد از ظلم هارون دلها پر از خون یا فارس الحجاز عجل ظهورک بی جوهر گردیده دیگر صدایش خون می چکد مدام از دست و پایش شد کند و زنجیر با جسمش درگیر یا فارس الحجاز عجل ظهورک طایر فاطمه شد بی بال و پر تابوت او شده بر تخته ی در از زنجیر کین سینه اش سنگین یا فارس الحجاز عجل ظهورک **** 👇
. ۱۶۴ در کنج زندان گر چه فرسوده گشتم با زهر کین از غمها آسوده گشتم گرم نوایم غم،آشنایم دلتنگ روی معصومه و رضایم **** هر دم که می آمد سندی روبرویم با تازیانه می زد بر سر و رویم شد قامتم تا از ظلم اعدا هر ضربه ای که می زد گفتم یا زهرا **** گر چه مداوم زد سیلی بر روی من اما نخورده نیزه بر پهلوی من در این سیه چال زدم پر و بال ایندم آخر هستم به یاد گودال **** .👇
. ۱۲۰۸ دلدار من جز تو به کس دل نسِپارم شکر خدا که عشق تو به سینه دارم بی دیدن روی تو با دیده چه‌کارم دیدن تو آرزوی همه آقا بیا به جون فاطمه که قلب شیعه پُره ماتمه آه از دوریت به لب رسیده جانم عجّل لولیکَ می‌خوانم آقاجان بیا بیا آقا جان **** بیا رضا جان که به در مونده نگاهم چشم انتظارتم بیا ای قرص ماهم کنج سیه چال بلا شد قتلگاهم اینجا خبر از می و جام نبود چوبی دیگه روی لبام نبود ناموس من توو ازدحام نبود آه بی‌حدّ و حساب زدن زینب رو توو بزم شراب زدن زینب رو **** دلم به یاد دوری از تو بی‌قراره هرکی شنید از غربتم چشاش می‌باره مرغ شکسته پر دیگه زدن نداره از تازیانه های دشمنم هیچی نموند به غیر پیرهنم یاد حسین به سینه می‌زنم آه توو گودال جدّمو دَرهم کردن نیزه رو توی تنش، خم کردن **** ✍ .👇