.
🔊 #مناجات_شعبانیه l شب ششم
📆 سه شنبه ۱۵ اسفند ماه ۱۴۰۲
🔷 حاج #سید_رضا_نریمانی
🔊 #مناجات_و_روضه | طلوعی نیست تا دلخوش به فرداها کنم خود را
🔊 #مناجات_شعبانیه / اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُک
🔊 #روضه / از بس که زخم های دلم بی شماره بود
🔊 #ذکر_و_نغمه_خوانی / تو اولین امیر بودی که بین یک حصیر بودی
🔊 #شور / صدا صدای گریه، صدا صدای آهه، این نوکری که اینجاست بدون تو بی پناهه
👇👇👇
.
🔊 #شب_پنجم_رمضان
🔸مناجات خوانی ماه مبارک رمضان l شب پنجم
📆 جمعه ۲۵ اسفند ماه ۱۴۰۲
🔷 حاج #سید_رضا_نریمانی
👈 حاج علیرضا شریفی
🔊 #مناجات_و_روضه | با غل و زنجیر دور دست و پام، آخرش هر طوری که بود اومدم
🔊 دعای #ابوحمزه_ثمالی l فَوَعِزَّتِکَ لَوِ انْتَهَرْتَنی ما بَرِحْتُ مِنْ بابِکَ
🔊 #روضه / مثل شمعی به روی خاک چکیدن سخت است
🔊 #ذکر_و_نغمه_خوانی / هر چه دارم همه از عطر لب مادرم است
🔊 #شور / قرار گذاشتیم من و رباب برا تو آب کنار گذاشتیم
🔊 #شور / بِعَلِیٌّ، منو از خودم بگیر پاکم کن
🔊 #مدح / محبت ابوتراب را که جار میکشم
👇👇👇👇👇
.
🔊 #گزارش_صوتی
🔸مناجات خوانی ماه مبارک رمضان l شب هشتم
📆 زمان:
👈 دوشنبه ۲۸ اسفند ماه ۱۴۰۲
🔷 با نوای :
👈 حاج #سید_رضا_نریمانی
👈 حاج علیرضا شریفی
🔊 #مناجات_و_روضه | در را ندیدم اینجا یک بار بسته باشد
🔊 دعای #ابوحمزه_ثمالی l أَنْتَ المُحْسِنُ وَنَحْنُ المُسِيئُونَ
🔊 دعای #ابوحمزه_ثمالی l اللّٰهُمَّ إِنِّى کُلَّما قُلْتُ قَدْ تَهَیَّأْتُ وَتَعَبَّأْتُ
🔊 #روضه / خدا کند که دگر خیمه ای بنا نشود
🔊 #ذکر_و_نغمه_خوانی / دوای درد مرا هیچ کس نمی داند
🔊 #ذکر_و_نغمه_خوانی / لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد
🔊 #شور / میخونم هی زیر لب به سفارش مادرم
🔊 #نغمه_خوانی / یاران چه غریبانه رفتند از این خانه
👇👇👇👇👇👇
.
🔊 #شب_نهم_رمضان
🔸مناجات خوانی ماه مبارک رمضان l شب نهم
📆 زمان:
👈 سه شنبه ۲۹ اسفند ماه ۱۴۰۲
🔷 با نوای :
👈 حاج #سید_رضا_نریمانی
🔊 #مناجات_و_روضه | خالق مرا از اول کی آفرید بی تو؟
🔊 دعای #ابوحمزه_ثمالی l فَوَعِزَّتِکَ لَوِ انْتَهَرْتَنی ما بَرِحْتُ مِنْ بابِکَ
🔊 دعای #ابوحمزه_ثمالی l إِلَهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَی مِنْکَ بِذَلِکَ
🔊 #روضه / گلچین گل من لایق جز دیدن نیست
🔊 #ذکر_و_نغمه_خوانی / بدون آب بریدند حنجر او را
🔊 #َشور / میدونی چی مادرم میخواد؟ سایتو روی سرم میخواد
🔊 #شور / حبیبم تو دنیایی که هستم آقا غربیم
🔊 #نغمه_خوانی / یاران چه غریبانه رفتند از این خانه
👇👇👇👇👇
.
#شب_یازدهم_رمضان
🔸مناجات خوانی ماه مبارک رمضان l شب یازدهم
📆 زمان:
👈 پنجشنبه ۲ فروردین ماه ۱۴۰۳
🔷 با نوای :
👈 حاج #سید_رضا_نریمانی
🔊 #مناجات_و_روضه | غصه دارم که چرا سوز دعا نیست مرا
🔊 دعای #کمیل l اللّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ
🔊 دعای #کمیل l وَ اَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفى عَنْ قَليلٍ مِنْ بَلاءِ الدُّنْيا وَ عُقُوباتِها
🔊 #روضه / دلم میخواست امشب اشک چشمم را خبر می کرد
🔊 #زمینه / دلگیرم از دنیایی که واسه خودم ساختم
🔊 #ذکر_و_نغمه_خوانی / خوش آن که حلقههای سر زلف وا کنی
🔊 #مدح / فقط یک مرد در عالم امیرالمؤمنین بوده است
.👇👇👇👇
✅ مادر اسلام
🔻 شاعر: محمد علی بیابانی
دلم می خواست امشب اشک چشمم را خبر می کرد
دلم می خواست دستم خاک عالم را به سر می کرد
دلم میخواست پایم امشب از ماندن حذر می کرد
به قبرستان دلگیر ابوطالب گذر می کرد
دلم می خواست خیس از گریه های ابرها باشم
دلم می خواست امشب زائر آن قبرها باشم
بهشتی بازهم از از جنس خاکی نازنین آنجاست
مزار پاره های قلب ختم المرسلین آنجاست
یقینا قطعه ای از جنت حق در زمین آنجاست
چرا که مرقد خاکی ام المومنین آنجاست
شدم سرمست از شهدی که شیرین کرد کامم را
به بانویم خدیجه عرض کردم تا سلامم را
سلام ای مادر اسلام ای خانوم ای بانو
سلام ای بیقرارت چارده معصوم ای بانو
سلام ای سنگ خارا در کفت چون موم ای بانو
سلام ای مظهر یا حی و یا قیوم ای بانو
تو حیی، زنده خواهی ماند تا وقتی که دین زنده است
تو قیومی و با تو پرچم اسلام پاینده است
قدم هایت ندیده هیچ گاه از پا نشستن را
نکردی صرف، ای سرو سهی فعل شکستن را
چگونه می توان فهمید اینسان چشم بستن را
به سودای یتیم مکه از دنیا گسستن را
برای تاجری چون تو که در مکه سرآمد بود
همه دیدند که سرمایه ات عشق محمد بود
الا یا کاشف الکرب محمد سیب لبخندت
سلامت داده جبرائیل از سوی خداوندت
به جنت هاجر و حوا و مریم آرزومندت
تو را کافیست بشناسیم از اوصاف فرزندت
جز اینکه خواجه ی لولاک، احمد همسرت باشد
گواه عصمتت این بس که زهرا دخترت باشد
الا ای یاد تو آرامش پیغمبر مکه
الا ای ترتبت تو قبله گاه دیگر مکه
الا ای سایه ی دست کریمت بر سر مکه
یتیمان تو از راه آمدند ای مادر مکه
قرار دل! دلم را عاری از هر بیقراری کن
کریمه! باز مهمان آمده پس سفره داری کن
میان بستر افتادی و باری مانده بر دوشت
پر از فریاد بی تابی ست بر لب های خاموشت
صدای گریه ای گویا طنین افکنده در گوشت
ببین زهراست که بی تاب افتاده در آغوشت
نگاهت حس تلخ لحظه های واپسین دارد
وصیت هایت امشب حرف هایی آتشین دارد
گمانم در نگاه دخترت آزار میبینی
و داری خانه ای با آتش بسیار می بینی
کسی را آشنا بین در و دیوار می بینی
میان پهلوی گل تیزی یک خار می بینی
ببین که دست های تازیانه می رود سویش
همینکه دخترت افتاد در افتاد بر رویش
#محمدعلی_بیابانی
#حضرت_خديجه عليها سلام
#وفات_حضرت_خدیجه