.
#امام_حسن علیه السلام
#شهادت_امام_حسن ۱۴۰۳
#رضا_قاسمی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
زخمهای دستهای سفرهدارش را ببین
غربتش در دشمنستانِ دیارش را ببین
بارها مایَملَکش را داد، دور از چشمِ خلق
گفت ای دنیا! بیا تنها سه بارش را ببین
کیمیای پای او از خاک میسازد طلا
یک غبارش آفتابی شد، عیارش را ببین
نیست با "مَن لا رَفیقَ لَه" کسی جز او رفیق
در گذرگاهِ جُزامیها گذارش را ببین
جانمازش را کشیدند و نیفتاد از قیام
در سجود و در قعودش اقتدارش را ببین
غربتش قاب است بر دیوارِ غربتخانهاش
بین دامِ میخ، تیغِ در حصارش را ببین
در سکوت او هیاهوی جمل را گوش کن
حیدر و تکبیرهای افتخارش را ببین
اژدهای فتنه را تیغِ سکوتش سر برید
صبر کن، در دستِ صلحش ذوالفقارش را ببین
از سپیدیهای مویش روضههایش را بخوان
در سیاهیهای زلفش روزگارش را ببین
کودکی تا پیریاش را کوچهی تنگی گرفت
عمرِ اشکش، روضهی دنبالهدارش را ببین
حاصلِ سرسبزی تاکش، شراب سرخ شد
جامِ أحلیٰ مِن عسل را، یادگارش را ببین
گفت "لایَوم" و شهیدِ کشتهی گودال شد
مقتلش را، کربلای احتضارش را ببین
اشکِ اربابِ مقاتل حالِ یک غارتزدهست
فصل بعدی، پیشِ سقا انکسارش را ببین
مقتل مکشوفهی او روضه میخواهد چه کار؟
روضههایش را تماشا کن، مزارش را ببین
.
.
#امام_حسین
بخر مقابل چشمانِ خوبها بد را
بزن به نام خودت این بدِ زبانزد را
میان ماندن و رفتن از انتخاب نگو
بگیر راه سقوطِ منِ مردّد را
همیشه سنگِ دلم راهِ اشک را بسته
تلنگری بزن ای روضه! بشکن این سد را
ببخش، حاجتِ من کمتر است از کَرمت
خودت بخواه برایم هر آنچه باید را
به جمعِ گریهکنان؛ بین ابرها بردی
همان کسی که خودش را به گریه میزد را
شهادتِ نفسم یاحسین و یاحسن است
نگیر از لب خشکم فراتِ اَشهد را
مسافر حرمم؛ روی بالِ سجاده
سلامِ صبح به مبدأ رسانده مقصد را
کلاغ را چه به پرواز با کبوترها!
کسی سیاه ندیدهست رنگِ گنبد را
بحقّ پای سپاهِ پیادهی حرمت
نگیر از دستم اربعینِ مشهد را
#مناجات_با_امام_حسین
#رضا_قاسمی ✍
.
.
#ولادت
#مدح_حضرت_زینب سلام الله علیها
#رضا_قاسمی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
شاعرم، کاتبِ وحیام به زبانی دیگر
میکِشم پای قلم را به جهانی دیگر
هر چه جان بود سرِ روضه نوشتن دادم
گفتن از مدحِ تو میخواهد جانی دیگر
شأنِ نامِ تو کجا و دهنآلودهسگان
باید از نامِ تو گفتن به دهانی دیگر
تو که هستی که به یک تن همهی پنج تنی؟
"کُلُّهُم نورٌ واحد" به بیانی دیگر
روی دستانِ حسینت دلت آرام گرفت
گفت در گوشِ تو انگار اذانی دیگر
در حسینیّهی قلبت تپشِ نوحه به پاست
حرماللهِ تو دارد ضربانی دیگر
دفترِ عمرِ تو تقویمِ به غارت رفتهست
میرسد فصل خزانش به خزانی دیگر
کاسهی صبر هم از صبرِ تو لبریز شده
بر تنِ تاب نماندهست توانی دیگر
هدفِ هر چه بلا بود شدی، تا نخورَد
تیری از چلّهی غمها به نشانی دیگر
سوگواریم و به سر رختِ سپید است، ببخش
بین ما از غم تو نیست جوانی دیگر
.
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
روضهخوان (استغفرالله) از عذابَالنّار گفت
از بهشتی که در آتش سوخت، از اَسرار گفت
واژهها از روضهها گفتند جای روضهخوان
تا "زبانم لالِ" او از عجز در گفتار گفت
باغ را آتش زدم، باید بسوزم تا ابد
(هیزم از شرمِ نمکنشناسیاش هر بار گفت)
من سپر بودم که نامردی به بختم زد لگد
(در، به خون آغشته، زیرِ چکمهی کفار گفت)
گِل شدم با اشکهایش، تا مبادا صورتش ...
باز خِشتم شعله خورد و سنگ شد...، (دیوار گفت)
کاشکی سرنیزهای بودم کنارِ ذوالفقار
تا سلاحِ قاتلانِ همسرش...، (مسمار گفت)
مردِ خیبر دست بسته! کار دنیا را ببین
(یک جهود از روزگارِ حیدر کرار گفت)
کاش میکوبیدم آن را روی تابوت خودم
یا که بیمسمار، در میساختم...، (نجّار گفت)
آنطرف همسایهها گفتند کمتر گریه کن
مادر اما این طرف «اَلجار ثُمَّ الدّار» گفت...
✍️ #رضا_قاسمی
مقدمتان رابه این کانال2هزارنفری گرامی می داریم
تقدیم به #شهدای_پاراچنار
در معرکه رو به کربلا میمیرند
در راه رضای مرتضی میمیرند
اینان شهدای آستین در دهناند
با تیغِ سکوت، بیصدا میمیرند
✍️ #رضا_قاسمی
مقدمتان رابه این کانال2هزارنفری گرامی می داریم
#حضرت_زهرا_س_شهادت
قفس وبالِ بال بود، جای آسمان نبود
زمینِ مُرده مقصدِ مسافر زمان نبود
دَمی که صاحبِ بهشت، روی خاکْ پا گذاشت
قرار بر بهار بود، حرفی از خزان نبود
زمین لیاقتِ امانتی که داشت را نداشت
-همیشهآزمودهای- که مَردِ امتحان نبود
چگونه شد کسی که چادرش پناه خلق بود
میان خلقِ در پناه خویش، در امان نبود؟!
مگر زمان چگونه از گذارِ عُمرِ او گذشت
که در شمارِ سالها جوان، ولی جوان نبود؟!
نمازِ پشتِ در به دائمالرُّکوعیاش رساند
قیامِ در قعود بود، قامتش کمان نبود
اگر نبود خطبهای که زد به گوش مأذنه
نشانی از علی میان اشهدِ اذان نبود
نمازهای ما به سمت قبلهی مدینه بود
اگر مزارِ قبلهگاهِ کعبه بینشان نبود
✍️ #رضا_قاسمی
مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم
#رباعی_آیینی_فاطمیه_(س)
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
روزی که عدو به فاطمه راه گرفت
از سیلی او مدینه را آه گرفت
برخیز علی نمازِ آیات بخوان
هم زلزله شد به کوچه، هم ماه گرفت
✍️مرحوم #سیدرضا_مؤید
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
تا شب به مسیر صبحدم راه گرفت
سرتاسر صحنِ سینه را آه گرفت
دستی _که شکسته باد_ آمد بالا
"خورشید" میانِ کوچه ناگاه گرفت
✍️ #ابراهیم_سنائی
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
آیینهی پلکها ترک میخواهد
زخم جگر انگار نمک میخواهد
با گریه بیایید به دادَش برسیم
مادر وسط کوچه کمک میخواهد
✍️ #وحید_قاسمی
تقدیم به #شهدای_پاراچنار
این روزها بیش از گذشته بیقراریم
ابر بهاریم و جز این راهی نداریم
هم داغدار مادر سادات هستیم
هم سوگوار شیعهی "پاراچنار" یم
✍️ #علیرضا_خاکساری
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_مناجات
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
گرفتم دین و آیین از تو زهرا
به درد خویش تسکین از تو زهرا
برای آنکه مهدی تو آید...
دعا از ما و آمین از تو زهرا
✍️ #سیدمجتبی_شجاع
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
گنجینۀ راز در دل فاطمه است
اوج ملکوت، منزل فاطمه است
با نالۀ محسنش همآواز شویم
لعنت به کسی که قاتل فاطمه است
✍️مرحوم #سیدحسن_خوشزاد
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
بر دشمن و دوست اعتبارش پیداست
در قد خمیده اقتدارش پیداست
کی گفته که قبر فاطمه پنهان است
در سینهی عاشقان مزارش پیداست
✍️ #محمود_مربوبی
#طلیعه_فاطمیه
ما قطره ولی وصل به دو دریائیم...
ما ذره ولی مهر جهان آرائیم...
خوشبخترین مردم دنیا مائیم...
چون گریه کُن فاطمهی زهرائیم
✍️ #سیدمجتبی_شجاع
#حضرت_زهرا_س_شهادت
آنطرف همسایهها گفتند کمتر گریه کن
مادر اما این طرف «اَلجار ثُمَّ الدّار» گفت...
✍️ #رضا_قاسمی
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#حضرت_زهرا_س_بعد_از_شهادت
عرش از جریان خانهاش میلرزید
از روضهٔ عاشقانهاش میلرزید
دیوار و دری سوخته بود و یک مرد...
مردی که پس از تو شانهاش میلرزید
✍️ #احمد_حیدری
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
سجادهی خویش را که وا میکردی
تا آخر شب خدا خدا میکردی
اما درِ خانهی تو را سوزاندند
آنها که برایشان دعا میکردی
✍️ #سیدعلی_نقیب
#طلیعه_فاطمیه
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
عمریست که با دعای تو یا زهرا
من سینه زدم برای تو یا زهرا
من معتقدم شفای عالم باشد...
در چایی روضههای تو یازهرا
✍️ #سیدمجتبی_شجاع
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
ای غایب از دو دیدهی دنیا! بیا بیا
ای روشنیِ ظلمت شبها! بیا بیا
چشم انتظار روز ظهورت دو عالم است
ای آرزوی قلبی زهرا! بیا بیا
✍️ #ناصر_شهریاری
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
هر شب رکابِ چشمهایش را نگین میشد
با برکهی او، ماه وقتی همنشین میشد
میخواست خدمتکارِ اولادِ علی باشد
«امالبنین» میخواست، «امالمؤمنین» میشد
از فضلِ مادر بود، شد عباس «ابوفاضل»
باید خدای فضل اباالفضلآفرین میشد
هر قطرهی اشکش که روی خاک میافتاد
انگار یک فرزندِ او نقشِ زمین میشد
هر گُل که بویی از حسیناش داشت را میچید
در باغِ مقتل روضههایش دستچین میشد
از سنگها هم چشمه میجوشید با آهش
در روضههایش دشمنش روضهنشین میشد
آب از خجالت آب میشد پیش اشک او
وقتی که حرف از مشک میشد، شرمگین میشد
گفتند سَقّایت بلاگردانِ اصغر شد
گفت: «آه عباسم؛ ولی باید همین میشد!»
✍️ #رضا_قاسمی
مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم
.
#امام_حسین علیه السلام
#رضا_قاسمی ✍
مرا در عالم ذَر حضرت مادر سوا کرده
برایم آبرودار، آبرویی دست و پا کرده
کنیز روضهات میخواست من هم نوکرت باشم
دعای مادرت حاجات مادر را روا کرده
شبیه طبل تو خالی؛ نه طبل روضههای تو
منم آن پوچی مطلق که عمری ادعا کرده
صدایت میزنم با بغض، مثل «کودکیهایم»
که در بازار غربت دست مادر را رها کرده
به تو امّید دارم مثل آن من، آن پسربچه
که هر باری زمین افتاده بابا را صدا کرده
دلم قیمت گرفته با شکستن، مثل آن قلّک
که هر چه داشت را خرج عزادارِ شما کرده
فقیرم؛ آن فقیری که غنیتر از سلاطین است
خدا خیرش دهد هرکس مرا اینجا گدا کرده
شبم روز است، با عکسی که از دیوار میتابد
خدا رحمت کند هر کس که گنبد را طلا کرده
کبوتر نیستم اما فقط یک آرزو دارم
کلاغ قصهی غربت، هوای کربلا کرده
.
#مهرداد_ملکی 🎤
.👇
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_شهادت
تو آن نوری که فَهمی ابتدا و انتهایت را
نمیفهمد، چنانکه هیچ کس ذاتِ خدایت را
گِل ما موم شد در دستهایت لحظهی خِلقت
همان دَم که عطا کردند خاکِ سامرایت را
چراغِ راه میخواهم، سری از سجدهات بردار
قیامی کن ببینم روی مصباحُالهُدایت را
صراطَالمستقیم از دور نورِ سایهات را دید
میان نقشهاش انداخت نقشِ ردّ پایت را
تویی که میشنیدی از سکوتِ سنگ، آهش را
کسی نشنید کوهِ بغضْ بر دوشِ صدایت را
تو را بُردند از غربت به غربت، این چه تبعیدیست؟
عوض کردند شکلِ ظاهرِ ماتمسرایت را
به زَعم دشمنان درّندگان هم دشمنت بودند
قفس دیدی، در آغوشت کشیدی دوستهایت را
گواهی میدهد چشمانِ خیسِ آیهی تطهیر
به بزم روضههای شام، وا کردند پایت را
از این غربت سفر کردی به عرش چادری خاکی
همان چادر که برپا کرد در جنّت عزایت را
به اجدادِ غریبت اقتدا کن، "فَابکِ لِلمَظلوم"
بخوان با مادرِ خود روضههای کربلایت را
✍️ #رضا_قاسمی
مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■کانال ایتا
┏━━☘️🌺☘️━━┓
https://eitaa.com/madahanpirbakran
┗━━☘️🌺☘️━━┛
.
#شهادت_امام_کاظم
#امام_کاظم علیه السلام
#رضا_قاسمی ✍
آسمان روی زمین جایی به جز زندان نداشت
غربتش را!؛ آشنایی غیر زندانبان نداشت
بیملاقاتیترین زندانی قعر زمین
وقت تنهایی به جز از آسمان مهمان نداشت
ارثِ مَحبس بود، از زندان به زندان میرسید
عمرِ زندان سر میآمد؛ حبس او پایان نداشت
«ربِّ خَلِّصنی» پرِ پرواز از دیوار بود
جان برای پر کشیدن از تن او جان نداشت
روزهایش شب، شبش شب، کورسویی هم نبود
صفحهی تقویمِ عمرش جز شب هجران نداشت
اشکهایش سیلی و شلاق را مغلوب کرد
آسمان در چلهاش چیزی به جز باران نداشت
نور در زنجیرِ ظلمت هم پر از تنویر بود
آفتابی که فرار از نور او امکان نداشت
در عبایش داشت چترِ «اَلَّذینَ آمَنو»
میگشود آنرا برای هر کسی ایمان نداشت
«لَنترَانی» پاسخِ موسای آلالله نیست
نورِ مطلق چیزی از آیینهاش پنهان نداشت
.
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
بهار، میشِمُرَد اشکهای باران را
هجومِ ضربهی شلاقهای بوران را
خزانِ سرخِ زمین سبز میشود آخر
بهار، میرسد و میکُشد زمستان را
بهار، هوی مسیحای خاکِ در گور است
به آب میسِپُرد خشکی بیابان را
بهار را چه به پاییزهای طولانی ؟!
چقدر صبر کند خشکسالِ هجران را ؟!
به حکمِ داسبهدستان، به مرگ محکوم است
گُلی که زندگی آموختهست، گلدان را
دوباره دستِ خدا را به ریسمان بستند
همان تبار که از پشت، دستِ شیطان را
کبوتری که قفس را هم آسمان میدید
همیشه دید در انبوهِ درد، درمان را
چه یوسفی که ندارد هوای آزادی !
چه یوسفیست که پَر داده چاهِ کنعان را !
به آجر آجرِ زندان قیام میآموخت
کسی که ریخت، به میدان سجدهاش جان را
میان دخمهی تاریک، نور پیدا کرد
زنی که آن همه گم کرده بود، ایمان را
اباالرئوف، هرآیینه میشکست اما
رها نکرد، دلِ سنگی نگهبان را
اسیر بود، ولی ریسمانِ ایمانش
اسیر کرد، مسلمان و نامسلمان را
هجومِ سیلی جلادهای حیوانخو
کبود کرد، تنِ آیههای انسان را
به شأن آیهی «اِلّاالمُطَهَّرون» سوگند
که بیوضوصفتان میزدند قرآن را
دهانِ هر که به تندی به ناسزا وا شد
شکست، روی دلِ زخمیاش نمکدان را
شبیه پیکرش آماجِ زخم شد جگرش
به پارهی جگر از بس گذاشت دندان را
به کامِ تشنگیاش جامِ اشک مینوشاند
به کربلای لبش روضههای عطشان را
به پای او غل و زنجیرها اسیر شدند
زمانِ رفتنش آزاد کرد زندان را
سیاهچالِ غمِ کاظمین، بالا برد
کتیبههای عزای قم و خراسان را
اسیرِ سلسلههای عراقِ آن دوران
اسیر کرد، دلِ مردمان ایران را
✍️ #رضا_قاسمی
مقدمتان رابه این کانال3هزارنفری گرامی می داریم
■■■■■■■کانال ایتا
💠 به رسانه مردم بپیوندید👇
https://eitaa.com/madahanpirbakran
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌸نشر با ذکر صلوات جهت
سلامتی و تعجیل در امر فرج🌸