eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.6هزار دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
13.9هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. سالروز تخریب قبور ائمه دردهای بیکران تا بیکران دارد بقیع در دلش چون کربلا دُرِ گران دارد بقیع فخرِ بر هفت آسمان هر دم کند این سرزمین زان که در اغوشِ خود صد آسمان دارد بقیع چون که دارد گوهری همچون امامان در دلش نعمتی بالاتر از حور و جنان دارد بقیع قبر زهرا سِرِ اکبر ... سرِ اکبر شامِ قدر تا به محشر این چنین سِری نهان دارد بقیع هر که گردد زائرش هرگز نلغزد بر صراط(۱) گفته چون مولایِ ما خطِ امان دارد بقیع از کنار قبرها سیلی به زائر می زنند غافلند از اینکه در دل ها مکان دارد بقیع کوری چشمانتان ای قومِ کافر تا ابد صد هزاران نوکر از پیر و جوان دارد بقیع گر چه خلوت باشدش اما یقین هر صبح و شام زائری چون مهدیِ صاحب زمان دارد بقیع میرسد روزی که میگوید (بداغی) اینچنین: صحنِ زیبایی چو صحنِ جمکران دارد بقیع ..................‌...... . جلوه جنت به چشم خاكیان دارد بقیع یا صفاى خلوت افلاكیان دارد بقیع گر حصار كعبه را جبریل دربانى كند صد چو موسی و مسیحا پاسبان دارد بقیع گرچه مى‏تابد بر او خورشید سوزان حجاز از پر و بال ملائك سایبان دارد بقیع اینكه ریزد از در و دیوار او گرد ملال هر وجب خاكش هزاران داستان دارد بقیع در پناه مجتبى در ظل زین العابدین ارتباط معنوى با قدسیان دارد بقیع باقر علم نبى و صادق آل رسول خفته‏ اند آنجا كه عمر جاودان دارد بقیع قرنها بگذشته بر این ماجرا اما هنوز داغ هجده ساله زهراى جوان دارد بقیع آخر اینجا قصه گوى رنج ‏بى پایان تست غصه و غم كاروان در كاروان دارد بقیع راز مخفى بودن قبر ترا با ما نگفت تا به كى مهر خموشى بر دهان دارد بقیع؟ شب كه تنها می شود با خلوت روحانى‏اش این مدینه انتظار میهمان دارد بقیع شب كه تاریک است و در بر روى مردم بسته‏اند زائرى چون مهدى صاحب زمان دارد بقیع كاش باشد قبضه خاكم در آن وادى «شفق‏» چون ز فیض فاطمه خط امان دارد بقیع محمدجواد غفورزاده✍ .
. آمدم زهرا به بالینت ؛ که آرامم کنی از علی چهره مپوشان چادرت را سر مکن از علی پنهان مکن زخم سرو پهلوی خود با گرفتن رو زمن ؛ داغ مرا بیشتر مکن این وداع آخر است بانو بیا حرفی بزن باسکوتت جان من حال مرا بدتر مکن باز کن چشمان خود را کودکانت آمدند پیش چشم کودکانت چشم خود را ترمکن جان زهرا رنگ رویت رفته است بس کن دگر با دوچشم خیس خود بر سینه ام خنجر مکن التماست میکنم پیش علی بیشتر بمان جان زینب زود علی را بی کس و یاور مکن گر توانت نیست برو اما به هم قولی دهیم بچه ها با من تو هم فکر من ِ حیدر مکن .
. او که مثل من هزاران دربه در دارد، رفیق! این محال است از یکی مان چشم بر دارد،رفیق! آن زمانی که درون روضه می آئیم ما شخص او بر تک تک ماها نظر دارد رفیق این مرام اوست از ما چشم پوشی میکند ورنه خوب از حال و روز ما خبر دارد رفیق این نشستن را میان روضه دست کم نگیر یک نفس در روضه ها خیلی اثر دارد رفیق هر چه شد خرج عزایش آسمانی میشود چای بعد از روضه هم طعمی دگر دارد رفیق بسکه با ما مهربانی کرد ، انگاری حسین، بر گنهکاران نگاهی ویژه تر دارد رفیق! شاهراه بندگی تنها حسین فاطمه ست بی حسین راه سعادت هم خطر دارد رفیق! مرهمی بر زخم های قلب مولا میشود هر که بین روضه هایش چشم تر دارد رفیق مادرش زهرا برای ما دعا ها میکند با همان دستی که بر روی کمر دارد...رفیق ✍ : یاحسینُ یاحسینُ یاحسینُ یاحسینُ
. گل در آتش خانه شد ویرانه و گلخانه ام آتش گرفت شمع چشمم سوخت و پروانه ام آتش گرفت بوی عطر سیب آمد از میان شعله ها بر زمین افتاد گل ، ریحانه ام آتش گرفت تا به روی شانه ام زینب سر خود را گذاشت ناگهان احساس کردم شانه ام آتش گرفت در عزای فاطمه ویرانه شد کاشانه ام قبل ویران گشتنش کاشانه ام آتش گرفت از لسان فاطمه بنویس روی برگ گل شاخ و برگم سوخت و دُردانه ام آتش گرفت خانه ی بی فاطمه ویرانسرایی بیش نیست در فراق روی او ویرانه ام آتش گرفت از دل آئينه ام خون می چکد «یاسر» ببین جام دل بشکسته و پیمانه ام آتش گرفت ** محمود تاری «یاسر»✍ .