eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
[WWW.FOTROS.IR]ma94120104.mp3
5.79M
‌🎵 #بشنوید #واحد ( درد پهلو خوب نه ، بدتر شده ) عـــزادارى فاطمــيه اوّل بامداحى‌ #حاج‌_محمود_كريمى هـيــأت راية العباس | ۱۳٩٤ 📋 درد پهلو خوب نه بد تر شده این روز ها / ✔️ #سبک_واحد / حاج محمود کریمی ✔️ #شب_سوم_فاطمیه_اول_۱۳۹٤ ✔️ #بخش_چهارم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ درد پهلو خوب نه بد تر شده این روز ها چهره زهرا چه درد اور شده این روز ها از سر و وضع پریشان علی فهمیده اند خانه وی بی سر و همسر شده این روز ها از بغل زهرا و بستر هم تراز هم شدند حجم زهرا علی کم تر شده این روز ها فاطمه قوتش نود روز از خون دل خوریست علتش این است که لاغر شده هی حلالیت طلب می کرد از اهل حرم یک کمی حس کرده درد سر شده فاطمه نان دو روز بعد خود را پخته بود بهر فردای حسین پیراهنی را دوخته بود ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حاج محمود کریمی
mahmoudkarimi-@yaa_hossein.mp3
4.37M
🎵دیشب تا صبح... 🎤محمود 📋 دیشب تا صبح گریه کردی ⬛️ | ⬛️ ۱۳۹۷ ⬛️ "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دیشب تا صبح گریه کردی گریه کردی گریه کردی من هم با تو گریه کردم گریه کردم گریه کردم دیشب که رویت، شد قاتل من دست تو می لرزید، چون دل من ای وای مادر، وای مادر، وای مادر از این ماتم، خانه ی ما را غباره غم گرفته مادر بنگر، که حسن با چشم گریان دَم گرفته در خواب گوید، مادر کجایی راهی نمانده تا، خانه بیایی دیشب دیدم تا بخواهی روی پهلو بازگردی با هر لرزش، آاااه، ناله کردی، آاااه، ناله کردی ناله کردی دیدم که بابا دور از گُلِ روت با دست لرزان، شد سرگرم تابوت دیشب تا صبح گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی از درد چشم گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی از درد پا گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی از درد گوش گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⬛️ کانال رَفَــعَ اَللّٰهٌ رایَــةَ اَلْعَـبّاٰسْ
. 📋 مادر مگه چند سالته آرزوی مردن ⬛️ | ⬛️ ۱۳۹۷ ⬛️ "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دعام اینه که خوبِ خوب بشی دوباره خونمون و شاد کنی باید بمونی تا یه روز بیاد داداش حسنم و دوماد کنی خونه بی تو/ بی روحه بی تو شب ها/ تاریکه از نگاهت/ معلومه وقت رفتن نزدیکه مادر، مگه چند سالته آرزوی مردن نکن زخم در، رو پر و بالته، فکر پر کشیدن نکن پیچیده تو تموم شهرمون حکایتِ تو و شهامتت ولی حالا که توی بستری کسی نیومدی عیادتت تا چشات و/ میبندی بابا انگار/ میمیره انتقامِ/ اشکات و مهدی یه روز میگیره مادر، مگه چی دیدی که، اینجوری زمین گیر شدی صورتت، چه پریشون شده، یک شبه چقدر پیر شدی داداش حسنم و ببین تو خواب که حرفای عجیبی میزنه مگه چی دیده توی کوچه ها با ما داره غریبی میکنه نیمه بازِ/ چشم تو نیمه شب ها/ بیداری سرد خونه/ اما تو مثله آتیش تب داری مادر، چرا مونده هنوز خاک کوچه رو چادرت خونمون تو سکوته ولی، گریه میکنه دخترت ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📝 🖊 | 🖊 ۱۳۹۸ 🖊 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دردا که پیر گشتم ، در موسم جوانی  این موسم جوانی ، این قامت کمانی... گردون به خون نشیند ، چشم کسی نبیند  ابر سیاه سیلی ، بر حُسن آسمانی وقتی که باغ می سوخت ، بلبل به گریه می گفت:  آتش زدن ندارد ، باغی که شد خزانی  ما داغ دیده بودیم ، اُمت به جای لاله  هیزم به خانه ی ما ، آورد ارمغانی  جای غلاف و شمشیر ، بر روی بازویم ماند  بر من ِمدال دادند ، در عین جان فشانی  بابا ببین پس از تو ، با دخترت چه کردند  خوب از امانت تو ، کردند قدر دانی... رسم وفا چنین بود ، اجر رسالت این بود تنها امانتت را ، کشتند و در جوانی  برخیز یا محمد ، اعلام کن به امت  سیلی زدن به یک زن ، این نیست قهرمانی   شب تا سحر نخفتم ، امروز اگر نگفتم  در روز حشر گویم با من چه کرد ثانی  دیشب تا صبح گریه کردی گریه کردی من هم با تو گریه کردم گریه کردم... سوز درون "میثم" هرگز مباد خاموش  زیرا که داغ زهرا داغی است جاودانی شاعر: [ صدف نبّوت ۲ ] ‌.................... 📋 دیشب تا صبح گریه کردی ⬛️ | ⬛️ ۱۳۹۷ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دیشب تا صبح گریه کردی گریه کردی گریه کردی من هم با تو گریه کردم گریه کردم گریه کردم دیشب که رویت، شد قاتل من دست تو می لرزید، چون دل من ای وای مادر، وای مادر، وای مادر از این ماتم، خانه ی ما را غباره غم گرفته مادر بنگر، که حسن با چشم گریان دَم گرفته در خواب گوید، مادر کجایی راهی نمانده تا، خانه بیایی دیشب دیدم تا بخواهی روی پهلو بازگردی با هر لرزش، آاااه، ناله کردی، آاااه، ناله کردی ناله کردی دیدم که بابا دور از گُلِ روت با دست لرزان، شد سرگرم تابوت دیشب تا صبح گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی از درد چشم گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی از درد پا گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی از درد گوش گریه کردی، گریه کردی، گریه کردی https://eitaa.com/emame3vom/54556 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇