eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.1هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
10.1هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🏴 یا روضه ای به بهانه ایام شهادت مظلومانه امام زین العابدین علیه السلام 🏴بند اول قریب به چهل سال گریه شده کار من داره میسوزه دائم سینه ی تب دار من قریب به چهل سال که میکِشم از دل آه خودم دیدم بابامو تو گودیِ قتلگاه که شمر نانجیب رنگش پریده بود و خنجرش روی حنجر رسیده بود بابام،با تن مجروح رو خاک،دست و پا میزد نامرد،خنجرش کُند بود به سر،ضربه ها میزد آه،مظلوم مظلوم مظلوم 🏴بند دوم قریب به چهل سال نخوردم آب خنک من دیدم از تشنگی لبی که خورده ترک قریب به چهل سال هر روزو بی قرارم حال خوشی ندارم به یاد شیرخوارم تیر سه شعبه رفت تو چله ی کمون دیدم سر علی به پوسته آویزون دیدم،پسرو جون داد روی،دستای پدر دیدم،بابامو حیرون دیدم،اصغرو بی سر آه،مظلوم مظلوم مظلوم 🏴بند سوم قریب به چهل سال هر روزو آه کشیدم خودم تو کوفه بودم زخم زبون شنیدم با اینکه چهل سال گذشته از اون ایام هر کی به جای من بود اونم میگفت:《الشام》 ماهارو بُردن از بازار برده ها میخندیدن به ما پیشه یهودیا گفتن،خارجی هستیم خواستن،بفروشن مارو اونجا،زیر دست و پا دیدم،سر بابارو آه،الشام الشام الشام ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی .👇
. 🏴 یا روضه ای به بهانه ایام شهادت مظلومانه امام زین العابدین علیه السلام 🏴بند اول قریب به چهل سال گریه شده کار من داره میسوزه دائم سینه ی تب دار من قریب به چهل سال که میکِشم از دل آه خودم دیدم بابامو تو گودیِ قتلگاه که شمر نانجیب رنگش پریده بود و خنجرش روی حنجر رسیده بود بابام،با تن مجروح رو خاک،دست و پا میزد نامرد،خنجرش کُند بود به سر،ضربه ها میزد آه،مظلوم مظلوم مظلوم 🏴بند دوم قریب به چهل سال نخوردم آب خنک من دیدم از تشنگی لبی که خورده ترک قریب به چهل سال هر روزو بی قرارم حال خوشی ندارم به یاد شیرخوارم تیر سه شعبه رفت تو چله ی کمون دیدم سر علی به پوسته آویزون دیدم،پسرو جون داد روی،دستای پدر دیدم،بابامو حیرون دیدم،اصغرو بی سر آه،مظلوم مظلوم مظلوم 🏴بند سوم قریب به چهل سال هر روزو آه کشیدم خودم تو کوفه بودم زخم زبون شنیدم با اینکه چهل سال گذشته از اون ایام هر کی به جای من بود اونم میگفت:《الشام》 ماهارو بُردن از بازار برده ها میخندیدن به ما پیشه یهودیا گفتن،خارجی هستیم خواستن،بفروشن مارو اونجا،زیر دست و پا دیدم،سر بابارو آه،الشام الشام الشام ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی .👇
. یا روضه ای به بهانه ایام شهادت مظلومانه امام زین العابدین علیه السلام 🏴بند اول قریب به چهل سال گریه شده کار من داره میسوزه دائم سینه ی تب دار من قریب به چهل سال که میکِشم از دل آه خودم دیدم بابامو تو گودیِ قتلگاه که شمر نانجیب رنگش پریده بود و خنجرش روی حنجر رسیده بود بابام،با تن مجروح رو خاک،دست و پا میزد نامرد،خنجرش کُند بود به سر،ضربه ها میزد آه،مظلوم مظلوم مظلوم 🏴بند دوم قریب به چهل سال نخوردم آب خنک من دیدم از تشنگی لبی که خورده ترک قریب به چهل سال هر روزو بی قرارم حال خوشی ندارم به یاد شیرخوارم تیر سه شعبه رفت تو چله ی کمون دیدم سر علی به پوسته آویزون دیدم،پسرو جون داد روی،دستای پدر دیدم،بابامو حیرون دیدم،اصغرو بی سر آه،مظلوم مظلوم مظلوم 🏴بند سوم قریب به چهل سال هر روزو آه کشیدم خودم تو کوفه بودم زخم زبون شنیدم با اینکه چهل سال گذشته از اون ایام هر کی به جای من بود اونم میگفت:《الشام》 ماهارو بُردن از بازار برده ها میخندیدن به ما پیشه یهودیا گفتن،خارجی هستیم خواستن،بفروشن مارو اونجا،زیر دست و پا دیدم،سر بابارو آه،الشام الشام الشام ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇