.
#حضرت_معصومه
#یافاطمهمعصومه
(یارضا گفتی و اشک از چشم هایت شد روان)
(جان سپردی آخر از هجران و آهی بی امان)
سخت مشتاق رضا بودی و دل تنگ رئوف
نام زیبای رضا ورد لبانت هر زمان
دور تو زن های قم با دسته های گل ولی
دور زینب شمر بود و زجر و خولی ، ساربان
وای از زینب که روی تل تماشا مینمود
میزند با مشت شمر و میزند با پا سنان
زیر پای این حرامی ها ، فتاده شاه دین
شد از این بی حرمتی ها ، قد او آنجا کمان
به قلم شاعر و مداح اهلبیت(ع):
#یونسوصالیخوراسگانی (یونس)
*بیت اول ، به سفارش شاعر بزرگوار ، سرکار خانم #مرضیهعاطفی میباشد
.