eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. شجاعت را ، جسارت را ، درایت را علی دارد! و اینکه او نمیپوشد زره هم عالمی دارد؛ نباشد تیغ و خاکی که بنوشد خون حیدر را! زره لازم ندارد آنکه حرز فاطمی دارد! حیدری و نقطه‌ی زیر باء بسم الله قاری بی ولای تو جهنمی باشد نان حلال پدرم حیدریم کرده بین من و فلانیان چه صنمی باشد!؟ تا شیوه‌ی پیکار علی را بنویسد، راوی ورق و یک قلم از جنس پر آورد؛ برداشت سر و پلک زد و گفت شگفتا! این لشکر بی سر ز کجا سر بدرآورد!؟ یا حیدر مدد یا مولا عبادت را ، قناعت را ، کرامت را علی دارد! رکوعش را ببین یعنی نماز کاملی دارد علی صوت خدای عرشیان در گوش پیغمبر! گمانم در خفا شیطان به لب هو یا علی دارد! رمز و رموز گردش فلک علی باشد ذکر جنون و مستی ملک علی باشد کعبه همه عزت خود ز یک ترک دارد علت ایجاد همان ترک علی باشد بخشایش آدم گرو ذکر علی بود ناجی خلیل از دل آتش شده حیدر موسی به کنار؛ آمده حتی که به کرات ذکر شب و هر روز عصایش شده حیدر یا حیدر مدد یا مولا مهارت را و غیرت را و جرئت را علی دارد فرار آن دو از میدان نشان از بزدلی دارد! روایت میکند حتی مخالف هم که در میدان صد و ده کشته با یک دفعه ضربت را علی دارد شکل به میدان زدنش شمایل طوفان ضربت ذوالفقار او شأن نزول قرآن برق نگاه او خودش دهد دوصد کشته تک یل و قهرمان ما سلام آقا جان خیبر شکن و صفدر و کرار اسداللّه آزاده‌ای و اسوه‌ی احرار اسداللّه هوهوی دو دم در وسط معرکه میگفت ما مثلی؟ أنا بِالْیَدِ قدّار اسداللّه یا حیدر مدد یا مولا شعر و سبک: .👇
. سلطان در مسلک ایرانیان سلطان رضاجان است شاهی‌که بی‌لشگرکشی سلطان ایران است آرامِ‌جان ماست آقایی که دامانش تنها توسل‌خانه‌ی آهوی حیران است مهمان‌نواز است آنقدر که زائرش هربار مانند صاحب‌خانه‌ها در صحن، مهمان است هرجای ایران نام او را بر لب آوردیم دیدیم روی هرلبی بعد از رضا، "جان" است وقتی ضریحش را بغل کردم دلم وا شد در وقت دل‌تنگی فقط آغوش درمان است از بس که اینجا آه درهم می‌شود تکرار انگار در صحن و رواق آیینه بندان است انگار سائل پادشاهی می‌کند اینجا انگار در درب ورودی شاه، دربان است از آب سقاخانه می‌نوشند و خوشحال‌اند کمتر کسی اینجا گرفتار غم نان است درماندگان راهی به‌جز مشهد نمی‌بینند تنها پناه بی‌پناهان در خراسان است 📝گروه ادبی یاقوت سرخ .
. علیه‌السلام در خیبر رو تو کندی میگی زهرا و میخندی دهان کفر و میبندی یا حیدر دو دم میچرخه تو دستاتو سر میریزه رو پاهات یه پا شمشیره ابروهات یاحیدر تو میخندی توآسمون فرشتها میگن جانم ببین حتی ستاره ها میگن جانم حسین و حسن زهرا میگن جانم دلاور حیدره یل بدر و حنین و جنگ خیبر حیدره کسی که جاشه رو دوش پیمبر حیدره تو گوش بچه ها لالای مادر حیدره ((علی مولا علی مولا)) به میدون میزنه کرار و تو حمله بلا فرار و تو جنگاوری قهاره حیدر علی مولی الموالیه علی شمس المعالیه خلاصه یک کلام عالیه حیدر علی میگم تموم دنیا یکصدا میگه جانم توی عرش برین خدا میگه جانم رو دوش مرتضی عبا میگه جانم بنازم حیدرو سر قمار دنیا نمیبازم حیدرو میگم میون هر راز و نیازم حیدرو پرستش میکنم توی نمازم حیدرو ((علی مولا، علی مولا)) نجف خونه‌ی بابامونه ایوون طلا درمون دردایی که بی درمونه میشه نجف جنت الاعلامونه دنیا بی نجف زندونه نوکر بی نجف دیوونه میشه جلو ایوون دیدم همه مسیحیا میگن جانم تو صحن تو کلیمیا میگن جانم هنوز همون قدیمیا میگن جانم عزیزم حیدره اونکه با دشمناش توی ستیزم حیدره دوا درمون این قلب مریضم حیدره اون که زندگیمو به پاش میریزم حیدره ((علی مولا علی مولا)) شعر و سبک: ✍ 📝گروه ادبی یاقوت سرخ .👇
از در خونه‌ت اگه رفتم.mp3
10.11M
🔹از در خونه‌ت اگه رفتم بیا برگردونم... 🎙 ✏️ علیه‌السلام _بند اول_ از در خونه‌ت اگه رفتم بیا برگردونم من روزایی که از تو دورم همش سرگردونم نگو نه این دفه من امسالم نیام ببینمت دق میکنم نگو نه این دفه به جون مادرم میشینم هق هق میکنم تو که دلت نمیاد نبینی نوکراتو نشه رو من ببندی یه زمانی چشاتو «یا ابی عبدالله» _بند دوم_ از در خونمم بری باز برت میگردونم من عاشقم یا تو؟ بپرس از_ چشای گریونم نشستم روبروت تموم مدتی که گریه کردی واسه من نشستم روبروت تو آغوش خودم صدام زدی ای بی کفن آره دلم نمیاد شماهارو نبینم پا به پاتون منم تو مسیر اربعینم «یا ابی عبدالله» شعر و سبک:
. بسم الله الرحمن الرحیم کلام آخر: برای من و امثال من انقلاب اسلامی امتداد خط عاشوراست انقلاب اسلامی نقطه‌ی اتصال غیبت به ظهور مهدی موعود است انقلاب اسلامی صرفا دولت و مجلس و ق.ق نیست که با دیدن فساد در آنها دست از آن بردارم انقلاب اسلامی یک مکتب است به سبزی غدیر و به سرخی عاشورا من اگر راهپیمایی میکنم برای مکتبم قدم برمیدارم اگر رای میدهم دارم مکتبم را تایید میکنم و اگر سر موضوعی در این مملکت فریاد میزنم برای مکتبم سینه چاک میدهم همه‌ی اینها برای مکتب است و هیچکدامش برای شخص نیست این مکتب باید زنده بماند و لو به بهای دادن جان و امروز روی سخنم با شماست سیدناالقائد پیام شما را شنیده‌ام و سعی کرده‌ام بفهمم میدانم کجای تاریخ ایستاده‌ایم میدانم از دست دادن این انقلاب در حداقلی ترین حالت یعنی هدر رفتن بیش از هزار سال زحمت و تلاش و رنج کشیدن شیعه برای رسیدن به امروز و با هر قدم خدایی را شکر میگویم که جناب روح الله را آفرید و او را احیاگر این مکتب قرار داد و هزاران شکر خدایی را که برای او خلفی صالح همچون شما قرار داد آقای ما بگذار هر چه میخواهند بگویند خون ما حلال این صفحه از تاریخ شیعه چرا که در نهایت خواست خدا ثمر دادن درخت این مکتب است و خوشا به حال ما اگر با رگ‌هایمان این شجره‌ی طیبه را سیراب کنیم که در اینصورت حیات جاودان از آن ماست یاعلی مدد❤️ .
38.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸گویش بروجردی 🎥خدا عزیز دلشه ریوو کرده.... مدیحه سرایی توسط: کربلایی مرتضی گودرزی پور شاعر:
. هر کس به کسی داده دل و ما به رقیه لا حول و لا قوة الّا به رقیه هرجا گره افتاد به کارم پدرم گفت یا رو به ابالفضل بزن یا به رقیه شد آینه‌ی حضرت زهرا و رسیده‌ست ارثیه از او أم أبیها به رقیه از بس که گرفتند شفا از حرم او باید که بگویند مسیحا به رقیه تا اینکه گره واشود از کار خلایق باید که قسم داد خدا را به رقیه مانند رکابی که دلش بند نگین است دلبسته شده شانه‌ی سقا به رقیه او جان خودش را سر عشقش به پدر داد دلدادگی اصلا شده معنا به رقیه با دلهره شد صبح، شبش بین خرابه آشفته شده بعد عمو خواب رقیه یک شهر تماشاگر اشکش شده بودند حاشا که کسی داد تسلا به رقیه .
. «جواب» همین که داده سلام مرا جواب اینجا رسیده‌است به من خیر، بی حساب اینجا برای آن که دلش را گرفته لشگر غم همیشه هست پر از حس و حال ناب اینجا به رغم سر کشی‌ام، هر زمان که برگشتم؛ مرا حسین بغل کرده بی عتاب اینجا به زیر پرچم او محسن اند، مذنب ها گناه را به نگاهی کند ثواب اینجا میان روضه خدا را همیشه میبینم نمانده بین من و ربّ من حجاب اینجا! به درب بسته که خوردم به روضه آمدم و شده‌است باز به رویم هزار باب اینجا دم حسینیه قلبم همیشه شعله گرفت دلم به یاد لب تشنه‌اش شد آب اینجا تنش به روی زمین عراق شد پامال شدم برای غم غربتش کباب اینجا همین که دید تنش را به خاک زینب، گفت ای آفتاب از او شرم کن نتاب اینجا... ✍ .
از روی بام تا ته گودال رفته‌ایم در روضه‌‌های جدّ تو از حال رفته‌ایم ✍️ 🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری 🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی گرامی می داریم
"جواد" آئینه‌ی کرامت بی انتها جواد جای کرم نوشته ام از ابتدا جواد آن شاه و شاهزاده که در بارگاه او دارد همیشه رنگ، حنای گدا، جواد! ایمان محض، خُلق نبی، هیبت علی تقوای تام، مظهر حجب و حیا، جواد عمامه گشته دور سر او به افتخار آنکس که دوش او شده فخر عبا، جواد از کاظمین حاجت خود را گرفته است هر کس که گفته بین گوهر شاد یا جواد! بعد از سلام، وقت تشرف به صحن، شد ذکر لب تمام گرفتارها جواد وا شد گره همین که گره خورد در حرم دست گدا به دامن لطف ابا جواد دنبال التیام به جای دگر مرو تا هست مرهم دل درد آشنا جواد با چشم اشک بار شب جمعه میشود از کاظمین راهی کرب و بلا جواد این دفعه برد روح مرا او به کربلا باب الجواد باز شده رو به کربلا با کام تلخ و تشنه اگرچه سپرده جان رأسش هزار شکر نمیداده بوی نان سمت تنش رها نشده تیری از کمان نه تیغ شمر خورده نه سرنیزه‌ی سنان بر خاک، خون حنجر پاکش نشد روان قاتل نداشته‌ست سر قتل او زمان چنگی به گیسویش نزده دست این و آن خیره نشد به خاتم او چشم ساربان سرو قدش ز داغ برادر نشد کمان انداختند سایه به جسمش کبوتران از روی بام تا ته گودال رفته‌ایم در روضه‌‌های جدّ تو از حال رفته‌ایم «فرّو الی الحسینِ» تو راه نجات ماست پلکی بزن که لَنگِ نگاهت برات ماست .
. بعد از تو هر کس گفت «بابا» گریه کردم؛ با خاطرات مشک و سقّا گریه کردم با خنده رفتم کربلا اما از آنجا تا شام را صحرا به صحرا گریه کردم هجده عزیزم را به روی نیزه دیدم با خاطراتم هر قدم را گریه کردم در کربلا و کوفه و دروازه‌ی شام نام تو را بردند هر جا گریه کردم گفتم تو را قدر دو دنیا دوست دارم زیر لگد قدر دو دنیا گریه کردم از کاروان وقتی که جاماندم، برایت با هر نفس همپای زهرا گریه کردم دیدم رباب آهسته دارد میکشد باز، بر خاک با انگشت، دریا ، گریه کردم... از داغ گوش و گوشوار و زخم پهلو تا درد دست و تاول پا گریه کردم تا پیش چشم ساربان بغضم ترک خورد بر صورتم زد بیشتر تا گریه کردم زجر لعین با یک طبق سمت خرابه با نیشخند آمد من امّا گریه کردم ✍ .
. ذکر یا حسین منو مستم میکنه هر جا غیر روضه هات خستم میکنه از دنیا و آدماش آزادم ولی بوی تربت تو پابستم میکنه برای اینکه کنار تو باشم تموم دنیا رو پس زدم آقا خوشی عمرم دقایقی بوده که توی هیئت نفس زدم آقا نفس زدن تو هیئت افتخارمه رقیه‌ی تو همه‌ی کس و کارمه مولا با اسم تو به مرز جنون میرسم گدایی از غیر تو ننگ و عارمه مولا حسین یا حسین مدد اباعبدلله ذکر یا حسینه دلیل بندگیم همواره حسین میگفتم از بچگیم تا باشه نفس برات میخونم اقا دورت میگردم ای همه‌ی زندگیم به هم خورده روزگارم از دوری ببین بیتابم بذار بیام آقا منم مجنون محبتای تو همون کهنه گدای روسیام آقا حرم لازمم بی تو خرابم خراب خمارم مگه تو بدی به جامم شراب آقا ببین نوکرت سیره از این زندگی نگاهی بکن به دلم که داره ثواب آقا حسین یا حسین مدد اباعبدالله با ذکر رقیه من اعجاز میکنم عشقمو با اشک چشام ابراز میکنم تو هیئت با چشم خیس و سینه زنون یا رقیه میگم و پرواز میکنم پر پروازه رقیه خاتونه دم و دمسازه رقیه خاتونه برا سینه زن رقیه فرمانده‌س اونم سرباز رقیه خاتونه کوچیکه دستاش اما شبیه عموش کرم داره و حاجت روا میکنه خاتون تو فکر غم دنیا نباش و بدون تموم دردامونو دوا میکنه خاتون رقیه خاتون مددی یا مولاتی شعر و سبک: .👇
. سلام_الله_علیها هر کس به کسی داده دل و ما به رقیه دلخوش شده‌ایم از همه دنیا به رقیه هرجا گره افتاد به کارم پدرم گفت یا رو به ابالفضل بزن یا به رقیه شد آینه‌ی حضرت زهرا و رسیده‌ست ارثیه از او أم أبیها به رقیه از بس که گرفتند شفا از حرم او باید که بگویند مسیحا به رقیه تا اینکه گره واشود از کار خلایق باید که قسم داد خدا را به رقیه مانند رکابی که دلش بند نگین است دلبسته شده شانه‌ی سقا به رقیه او جان خودش را سر عشقش به پدر داد دلدادگی اصلا شده معنا به رقیه با دلهره شد صبح، شبش بین خرابه آشفته شده بعد عمو خواب رقیه یک شهر تماشاگر اشکش شده بودند حاشا که کسی داد تسلا به رقیه .
4_5785100555760177703.mp3
7.69M
علیه‌السلام 🔹به دربار تو حاتم نیز ... 🎙 به دربار تو حاتم نیز از خیل خدم باشد؛ کنار سفره‌ات هر وعده سائل بیش و کم، باشد! به عشق تو قمر دور زمین میگردد و باید قد ماه از ادب پیش بلندای تو خم باشد چه کس مثل تو میبخشد سه دفعه زندگیش را!؟ چه کس مثل تو نام خانه‌اش دارالکرم باشد!؟ ندیدم جز تو شاهی را که حتی با جذامی ها شود هم سفره و آن لقمه پیشش محترم باشد! ندیدم جز تو شاهی را که رعیت را به یک لبخند کند دلخوش ولی قلب خودش دریای غم باشد... ندیدم جز تو شاهی را که دنیا سائلش، اما؛ تمام سهمش از دنیا مزاری بی حرم باشد! برای افتخار مردم ایران همین کافیست همین که کار صحنت دست معماری عجم باشد سراسر در رواقت از طلا با خط نستعلیق صد و هجده کتیبه شعرهای محتشم باشد النگو های خود را نذر صحنت کرده تا شاید کمی از گنبدت هم یادگار مادرم باشد .
. علیه‌السلام من تموم سال دلهره دارم که دوباره کربلا رو می بینم یا نه؟ بغلم کردی! بین زوارت؟ یا که تو خونه می مونم تک و تنها؟نه! می‌ترسم زندگی باز درگیرم کنه دوری از کربلا زمین گیرم کنه! یه کاری کن که بی پروبال خودت باشم تو لیست زائرای هر سال خودت باشم یه کاری کن تا آخرش باشم تو آغوشت تو مال من باشی من مال خودت باشم «رحم الله من نادی ابی عبدالله» من نمیدونم وقتی میمیرم کی میاد و جای من تو روضه میشینه!؟ نمیدونم کِی آخرین باره که چشای گریونم ضریحو میبینه!؟ اما اینو بدون دوست دارم حسین بودی از بچگی کس و کارم حسین میخوام قیامتم تو آغوش خودت باشم جای کفن میخوام سیاپوش خودت باشم اجازشو بده که حتی بعد مرگم هم شبای جمعه پیش شیش گوش خودت باشم «رحم الله من نادی ابی عبدالله» نوکر خوبی نبودم واست ولی تو هر چی که شد موندی به پای من! ترسم از اینه ای کس و کارم یه روزی نوکر خوب بیاری جای من! توی آغوش تو جا هست واسه همه کل دنیام بشه قربونت باز کمه! میخوام تو گوشم، نفس آخر، صدات باشه تصویر آخری که میبینم چشات باشه چی میشه که لحظه‌ی جون دادن شبیه جون، بیای و من سرم به روی خاک پات باشه «رحم الله من نادی ابی عبدالله» ✍ 👇👇
4_5897908460200137932.mp3
6.92M
«تصویر آخر» [ من‌ تموم سال دلهره دارم ، که دوباره کربلارو میبینم‌ یا نه - تنظیم استودیویی ] 🎤 بانوای: 📝شاعر: 📆 سیاه پوشان محرم | ۱۳ تیر ۱۴۰۳ 📌 هـیـئـت بین الـحـرمـیـن طـهـران