eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•خدا داده یه کوثر ... ولادتِ حضرت رقیه سلام الله علیه اجراشده به نفس حاج احمد نیکبختیان ●━━━━━━─────── خدا داده یه کوثر به ارباب دو عالم همه دنیا میدونن که پیش مرگِ سه ساله ام ای قرارِ عالم، رقیه رقیه ای همیشه یارم، رقیه رقیه تویی عشقِ ما و منم عبدِ زارم، رقیه رقیه آخرِ عشقه اکبری و اُختُ الاصغری و یارمادری و، ای جانم ای جانم «بِنْتُ الحُسین رقیه.. مددی یا رقیه..» کی گفته که تو نیستی، تو هستیِ ماهایی چقدردیوونه داری، آخه عشقِ گدایی من مدافعِ تو، میمونم میمونم تا قیامت از تو، میخونم میخونم من همون شیداتم که تو رو دوست داره همونم همونم کاش روزی جور کنی حرمت تا که با علمت، از سرِ کرمت راهی شیم راهی شیم «بِنْتُ الحُسین رقیه.. مددی یا رقیه...» روی شونه ی عباس، نشسته گلِ ارباب بااون چهره ی زیباش، زده طعنه به مهتاب آینه بندون شدباز حریمت کاش بشم روزی من مقیمت روزیم و میگیرم ازتو وبابای کریمت ای قبله ی همه ی شهدا عشقِ خون خدا، رهبرِ اُسرا بی بی جان «بِنْتُ الحُسین رقیه .. مددی یا رقیه» بازم دلها دلها شد مست و شیدا شده شهرِ شهرِ مدینه غوغا حسین داره داره، داره میخنده روی دستش انگار خوابیده زهرا گل دراومد امشب غصه سراومد امشب بازم انگار دوباره کوثر اومد امشب از آسمونا اومد یه ماه زیبا نمکِ سُفره ی حسین اومد به دنیا «یا رقیه جانم ،جانم رقیه جانم» دردونه اومده یک دونه اومده دختر، نگو بگو خاتونِ محشر اومدباقدماش، بابرقِ تو نگاش خنده رو لبای عباس و اکبر «یا رقیه جانم ،جانم رقیه جانم» مثلِ بارون بارون، صاف و زلاله به این دختر دختر، عالم میباله همه کوهها کوهها، اگر طلا شن میشن گردو خاکِ پای سه ساله دخترِ نمونه اس آره چراغِ خونه اس دومی نداره تَکِه یکی یدونه اس کسی نیس قرینه اش هم رنگه بازمینه اش عباس و که میبینه میپره تو سینه اش «یا رقیه جانم ،جانم رقیه جانم» گلِ نازِ نازِ باغِ باباشه مثه صوتِ صوتِ زهرا صداشه مثه دو تا برقِ ستاره تو شب لای گیسو برقِ گوشواره هاشه میبره دلارو دلای باخدارو میندازه همیشه جانماز بابارو داره اصل و ریشه بی بَدله همیشه توی چادر نماز یه پارچه خانوم میشه «یا رقیه جانم ،جانم رقیه جانم» ــــــــــــــــــ یادواره ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•پریوشی که غزل .... وتوسل ولادتِ حضرت رقیه سلام الله علیه اجراشده به نفس سید مهدی میرداماد ●━━━━━━─────── اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهید السَّلاَمُ عَلَیکِ یا بِنْتَ ثَارَ الله السَّلاَمُ عَلَیکِ یا رُقیه پریوشی كه غزل خوانِ مهربانی هاست سه ساله دختركِ خانواده ی زهراست شبِ ولادت او، روزِ مرگ نومیدیست شروع لحظه ی تحویلِ سالِ خورشیدیست شِكوفه های بهاری مُریدِ خنده ی او شِكفتن گلِ مریم نَوید خنده ی او چه انعكاس شِگرفی، نگاه او دارد! از آسمانِ نگاهش، ستاره می بارد نمازِ پنجره ها سمتِ كعبه ی چَشمش حواسِ آیینه ها پرتِ جذبه ی چَشمش ستاره ها به رقیه سلام می كردند برای دیدن او ازدحام می كردند رِجالِ اهلِ كهف، خوابِ نازِ امشب را به پلك مُنتظر خود حرام می كردند زنان پاك سرشت قبیله ی مریم به احترام مقامش؛ قیام می كردند و شاعران علی دوست تمام جهان قصیده گفتن خود را تمام می كردند فرشته ها به قنوتش دخیل می بندند فقیرهای بهشتی چه آبرومندند! طوافِ قاصدكان گردِ او تماشایی ست شكوه فاخرِ اعمالِ حجِّ شیدایی ست به خاک بوسی خاكش، هزار سرو بلند بر آستانه ی گهواره سر فرود آرند چِكیده شَهد گل از غنچه ی تَکلُّمِ او مسیر باد صبا كوچه ی تبسم او نسیم، شانه ی صبحِ حریرِ گیسویش عقابِ قلبِ اباالفضل گیر گیسویش *اینکه میگن عباس" کاشِفَ الکَربْ عَن‌وَجهِ الحُسینِ"هر وقت ابی عبدالله غم‌ وغصه وجودش رو‌فرا می گرفت، یه نگاه به قمر منیر بنی هاشم میکرد غصه از دلش می رفت رقیه هم "کاشِفَ الکَربِ عباس بود، انقدر عمو‌ این دختر رو‌ میخواست هر وقت دلِ عباس رو غصه می گرفت یه نگاه به رقیه میکرد .... این دختر انقدر خواستنیه، یه عمو میگفت، دل عمو‌ رو‌ میبرد ..* گلِ سرِ شبِ این كودكِ، شكر شیرین ستاره های درخشانِ، زهره و پروین صدای گریه ی او شرحِ آیه های بهشت رِسد زِ پیرُهنش عطر جانفزای بهشت نگاه فاطمی اش، باغِ خاطرات حسین سِرشك دیده ی او، باده ی حیات حسین عقیله آمد و قنداقه را به دستش داد حسین ذوق كنان یادِ مادرش افتاد به گریه گفت: غم از دیده ی ترم رفته نگاه كن چِقَدَر او به مادرم رفته! : وحید قاسمی دختری آمد از قبیله ی نور نذر راهش سبد سبد احساس صورتش مثل قابِ نرگس بود سیرتش روحِ صد گلستان یاس هر فرشته که می رسید از راه یا اگر جبرئیل می آمد به پَر روسریِ گلدارش تا ببندد دخیل می آمد تا که لب را به خنده وا می کرد دل هر آفتاب را می برد هر دلی را به لطف لبخندش به خدا تا خودِ خدا می برد *خیلی این بچه شیرین بود بعضی وقتها،وقتی یه آدمی به یه‌‌ کاری معروف باشه مثلا فقط پیرهن روشن‌ بپوشه، یه بار که پیرهن تیره تنش کنه یادِ همه میمونه.این دختر انقدر شیرین زبون بود، انقدر خوش خنده بود،انقدر شیرین بود، این روزای آخر فقط ساکت خیره خیره نگاه میکرد اشک‌ میریخت. عمه میگفت یه خورده با من حرف بزن، یه‌ کلمه بگو‌ دلم‌ آروم شه سرش رو‌میاورد بالا میگفت‌ من بابامو میخوام‌......* ساره ، آسیه ، هاجر و مریم زائر هر شبِ نگاه او و شکوهِ تمام آیینه ها گرد و خاک غبارِ راه او به صفاتِ حمیده اش سوگند آیینه دار حُسنِ زهرا بود خاک راهش شفای هر دردی او مسیحا تر از مسیحا بود آسمان مدینه ی دل را مهر و ماه و ستاره، کوکب بود بین این خانواده این دختر همه ی عشقِ عمه زینب بود نه فقط عشقِ حضرت زینب آرزو و امیدِ عباس است زینتِ آسمان آبیِ شانه های رشید عباس است جلوه دارد میان چشمانش همه ی مهربانی ارباب گل بریزید آمده از راه دخترِ آسمانی، ارباب ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
6. اومدش.mp3
3.85M
اومدش اومد همون که دلبره دل ماها رو میبَره با یک نگاهش اونی که به همه سرور کیه شبیه مادره کیه با روی ماهش شب شبِ شادیه همه کف میزنن برای یار به به عجب هوائیه اومده باز فصل بهار ملائکه از آسمون میان زمین و میخونن فقط رقیه عشق ماست تموم عالم به کنار جانا میره به قربونش ، بابا میگه الهی که دورت بگردم میگه تویی دار و ندار من ، یکی یه دونه و دوای دردم ... جشن و شادیِ کل عالمه ، شده تولد دختر حسین ... مِی مِی مِی مینوشه دل زِ جام تو اسیر و جلد بام تو رقیه جانم دل دل دل میتپه پای عشق تو فقط برای عشق تو رقیه جانم با یه نیمه نگات منو شبیه مجنون میکنی این دل بیقرارمو مرغ غزل خون میکنی عمریه روزی میگیرم از سر سفرت بی بی جون منو به زیر پرچمت همیشه مهمون میکنی جانا هستی تو دلبر سقا ، الهی من فدات رقیه خاتون بی بی بده به نوکرات عیدی ، تو حرمت بشم یه روزی مهمون ... جشن و شادیِ کل عالمه ، شده تولد دختر حسین ... ای جانم تویی ملیکه من گدا میخونم اینو هر نوا رقیه جانم خوشه چین نخل میثمم امشب مدح تو باز میاد رو لب رقیه جانم کرم تو زبونزده بی بی گره وا میکنی که همیشه با خوبیات با نوکرا تا میکنی چشای ما به دستای توئه رقیه جان برات کربلای نوکرارو امضاء میکنی جانا تویی تو بهترین لیلا ، دلارو میبَری تو با یه لبخند وقتی میبرم اسمتو بی بی ، آره آب میشه توی این دلم قند ... جشن و شادیِ کل عالمه ، شده تولد دختر حسین ...