.
#نوحه
#ورود_به_شام6
#لطمه_زنی
#زمینه_شور
#ای_منتقم
چشماتو ببند ای برادر
تا نبینی اشکای ما رو
واسه سرگرمی می زنن هی
با تازیونه بچه هارو
چشماتو ببند ای برادر
شهرو آذین بستند با کینه
یه مشت رقاصه پای نیزَت
میخندند به اشک سکینه
جرم دختر تو چه بوده
که همه پیکرش کبوده
موهای رقیه سفید شد
پیری واسه رقیه زوده
ای منتقم
خوندم تو رو توی بازار شام
وللهه نیست
جای مخدرات در ازدحام
ای منتقم
الغوث و الامان از بغض شام
در کوچه ها
ما رو زدن با سنگ از روی بام
ای منتقم الغوث و الامان....
🌸🌸🌸🌸🌸
چشماتو ببند ای برادر
خواهر توی بزم شرابه
نگاه حرمله با خنده
به اشکای بی بی ربابه
چشماتو ببند ای برادر
مارو آوردن وحشیونه
نخونی قرآن که جوابت
با ضربه های خیزرونه
هرکاری کردم که سکینه
زخم رو لبهاتو نبینه
نشد آخر دید خیزرونو
که میخورد رو لبهات با کینه
ای منتقم
ما رو بیا ببر از بزم شام
مانند لب
می باره رود خون از دیده هام
ای منتقم
الغوث و الامان از بزم شام
پیش همه
خوندم تو رو میون لطمه هام
ای منتقم الغوث و الامان....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#اسارت #شام
.👇