eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
بااشک قلم خورد😭😭😭 سبک 4 سبک قدم قدم جواب: یا اَبَتاه یا اَبَتاه اُنظُر اِلی' رُؤوسُنَا المَکشوفَه یا اَبَتاه یا اَبَتاه اُنظُر اِلی' عَمَّتیَ المَضروبَه 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 از وقتی من شدم روبه رو با یال ِ خونی ذوالجناح شد کار دخترت باباجون ناله و لطمه و اشک و آه وقتی که من رسیدم پیش ِ مرکبت با دو چشم گریان پرسیدم که بابام آبی خورد؟ یا کشته شد با کام عطشان یا اَبَتاه یا اَبَتاه اُسقونی ِ لب تو آتیشم زده یا اَبَتاه یا اَبَتاه بگو بابا به روز تو چی اومده 🌸🌸🌸🌸🌸 تا مقتل اومدم که شاید از تو گیرم خبر ای بابا دیدم از تو نشونه مونده در گوشه گوشه ی این صحرا از چه افتاده جسم پاکت بی غسل و بی کفن در صحرا هستی از نیزه و تیر و سنگ مانند اکبر ارباً اربا یا اَبَتاه یا اَبَتاه چرا شده جدا سرت ز پیکرت یا اَبَتاه یا اَبَتاه عمه زده بوسه به روی حنجرت 🌸🌸🌸🌸🌸 حق بده که تو رو نشناسم جای سالم نداری بابا جابه جا شده اعضای تو با نعل تازه ی مرکبها وقتی که از غم بسیارت رو سینه ی تو غش کردم من آرومم کرده از بغض تو با کعب تازیونه دشمن یا اَبَتاه یا اَبَتاه پاشو ببین دارن به عمه می زنند یا اَبَتاه یا اَبَتاه شبیه مادرت به من لگد زدند ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
نوحه رحلت حضرت سکینه بنت الحسین علیه السلام @emame3vom بضعهٔ حضرت خون خدایی روح و جان امامُ الشّهدایی غصه دار شهیدِ تشنه کام و روضه خوانِ غمِ کرببلایی سَیّدَتي یا حضرتِ سکینه... دختر و دلبر شاه شهیدان نوهٔ حضرت ابوترابی در صبر و در متانت و حجاب و سیادَت مثل مادرت رُبابی سَیّدَتي یا حضرتِ سکینه... عُمری بر داغِ دلبر گریه کردی بر لاله های پرپر گریه کردی هم بر عمو ابالفضل دلاور هم بر بابای بی سر گریه کردی سَیّدَتي یا حضرتِ سکینه... از بعدِ دیدنِ سرِ بریده در دلت جز شرار درد و غم نیست به عمّه زینبت میان گودال گفتی این پیکرِ صد پارهٔ کیست سَیّدَتي یا حضرتِ سکینه... به یادِ کربلا و داغ گودال بوده قلبت همیشه زار و محزون اَوْ سَمِعتُم شنیده گوش جانت از بابای غریبِ غرقِ در خون سَیّدَتي یا حضرتِ سکینه... .
نوحه رحلت حضرت سکینه بنت الحسین علیه السلام @emame3vom بضعهٔ حضرت خون خدایی روح و جان امامُ الشّهدایی غصه دار شهیدِ تشنه کام و روضه خوانِ غمِ کرببلایی سَیّدَتي یا حضرتِ سکینه... دختر و دلبر شاه شهیدان نوهٔ حضرت ابوترابی در صبر و در متانت و حجاب و سیادَت مثل مادرت رُبابی سَیّدَتي یا حضرتِ سکینه... عُمری بر داغِ دلبر گریه کردی بر لاله های پرپر گریه کردی هم بر عمو ابالفضل دلاور هم بر بابای بی سر گریه کردی سَیّدَتي یا حضرتِ سکینه... از بعدِ دیدنِ سرِ بریده در دلت جز شرار درد و غم نیست به عمّه زینبت میان گودال گفتی این پیکرِ صد پارهٔ کیست سَیّدَتي یا حضرتِ سکینه... به یادِ کربلا و داغ گودال بوده قلبت همیشه زار و محزون اَوْ سَمِعتُم شنیده گوش جانت از بابای غریبِ غرقِ در خون سَیّدَتي یا حضرتِ سکینه... .
. ای چشم حسین بر جمالت وی مظهـر فاطمـه، جلالت تعظیم کمـال بــر کمـالت تحسین رسول بر خصالت بر قلب پدر سکینه‌ای تو در بیـت ولا امینـه‌ای تو تـو سـوره نـور اهل‌بیتی تو شادی و شور اهل‌بیتی در سینه سـرور اهل‌بیتی تو نخلـه طور اهل‌بیتی تو دختر مــاه و آفتابی آیینــه زینـب و ربابی گل بر تو، گلاب بر تو نازد عطشانـی آب بـر تـو نازد آیـات حجـاب بر تو نازد تنهـا نـه رباب بر تو نازد حقـا کـه تو فخر عالمینی ممدوحـه زینب و حسینی ای چشم حسین را نظاره! بـر فاطمـه، زینب دوباره فریـاد گلـوی پـاره پاره وصف تو فراتر از شماره تا حشر، سکینه ولایت آرامـش سینـه ولایت تو وجه خدای را گواهی در قـلب پدر، شرار آهی بیـن اسـرا چـراغ راهی پیغــام ‌رسان قتلگاهــی پیغامت از آن رگ بریده تا حشـر قیامت آفریده در فُلک ولا، سکینـه‌ای تو راضیــه‌ای و امینــه‌ای تو یک کرب و بلا مدینه‌ای تو چون فاطمه بی‌قرینـه‌ای تو تـو آیه حُسن ابتلایـی قرآنِ شهیـدِ کربلایی در مقتل خون چو پا نهادی لب بــر گلـوی پدر نهادی روی تـن پاکـش اوفتـادی این گونه بــه مـا پیام دادی ما عترت عصمت و حجابیم در مـلک عفــاف آفتابیم بــا آن همــه داغ بـی‌نهایت مــی‌بود بـه محضـر ولایت از بــردن چــادرت شکایت ای شعلـه مشعــل هــدایت توحید و کتاب زنده از توست آیات حجـاب زنده از توست در بحر عفاف، گوهری تو بر فُلک کمـال، لنگری تو هنگام خطابـه، حیدری تو زیرا به حسین، دختری تو تو سینهْ ‌سپـر به هر بلایی تو یـاسِ کبـودِ کربلایـی ای در نفست صدای زینب در هر سخنت ندای زینب هم‌سنگر و پا به پای زینب مـرآت خـدا نمــای زینب «میثـم» به ثنای تو چه خواند هــر چنـد ز لب گهر فشاند سبک 👇
. چگونه پلک ترت میل خواب داشته باشد؟ اگر برادر تو درد آب داشته باشد تو خواهری و برای گلوی نازک اصغر طبیعی است دلت اضطراب داشته باشد خدا کند که از این لشگر خبیث، اقلّاً یکی بیاید و قصد ثواب داشته باشد خدا کند پدرت وقت باز گشت به خیمه رباب را که ببیند جواب داشته باشد حسین «شیعتی» از حلق پاره گفت به گوشت که شعر روضه، مضامین ناب داشته باشد هزار مرتبه راضی به مرگ می‌شوی، آری اگر پدر، سرِ از خون خضاب داشته باشد اجازه می‌دهی از شام چند جمله بگویم؟ به شرط اینکه مصیبت حجاب داشته باشد چگونه هضم کنم؟ ای وقار محض، سکینه که دست‌های تو ردّ طناب داشته باشد چگونه هضم کنم که یزید، چوب به یک دست به دست دیگر خود هم شراب داشته باشد نخواستی که بفهمد کسی، چرا که کشیدی چه قدر می‌شود این غم عذاب داشته باشد! اراده کرد خداوند بعد رفتن اصغر تو را به خانه کنارش، رباب داشته باشد تصوّرش به خدا غیرممکن است برایم که شصت سال، دلی پیچ و تاب داشته باشد تو هم شبیه ربابی، به سایه کار نداری پس از حسین و علی اصغرش قرار نداری .
زبان حال حضرت سکینه با حضرت عباس علیهماالسلام عمو نیگا کن باز حرمله با خنده های بی امونش پیش رباب می رقصه با تیر و کمونش سر علی رو روی نی میده نشونش داره اذیت می‌کنه بی بی رباب و نشون‌میده با قهقهه کاسه ی آب و 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 عمو نیگا کن بعد تو آواره شدیم توی بیابون بس که دویدیم به روی خار مغیلون درمون نداره آبله های پاهامون کجایی که سکینه از هجرت مریضه نیستی که بین دشمنا حرف از کنیزه 🌸🌸🌸🌸🌸 عمو نیگا کن دستای ما رو با طناب کینه بستن بردن ما رو بزم شراب،حرمت شکستن تو صدر مجلس زجر و حرمله نشستن یزید مست ببین داره جلوی چشام با خیزرون میزنه رو لبهای بابام ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) 👇
شورحماسی یاسکینه.. منبع آرامش عمو سکینه دادی کربلا رو آبرو سکینه پیش تو ذلیله هر عدو سکینه یاسکینه... بحر بی کران منقبت سکینه بهترین نعمت و موهبت سکینه صاحب مقام و‌ منزلت سکینه بنت الامام و اخت الامامی تو ذوالفقار کوفه و شامی( سکینه جان۲) باب الحسین و باب النجاتی در قلب شیعه ،آب حیاتی( سکینه جان۲) والا سکینه بی همتا سکینه شد وارث فضائل زهرا سکینه والا سکینه بی همتا سکینه محبوب اهل عالم بالا سکینه مولاتی سکینه جان..... 🌸🌸🌸🌸🌸 یاسکینه... تو، بهشت خونه ی بی بی ربابی توی دریای حسین، گوهر نابی نوه ی رشیده ی ابوترابی یاسکینه.... تو علمدار سپاه زینبینی وارث شجاعت بابات حسینی اسوه ی صبر و رضای عالمینی با تیغ خطبت ،ویران شده شام هستی حیات قرآن و اسلام(سکینه جان۲) پیشت زمین گیر ، آل یزیده سایت رو در شام هیچ کس ندیده(سکینه جان۲) رحمت سکینه باغیرت سکینه در کودکی مدرس عفت سکینه رحمت سکینه باغیرت سکینه امضا نما بیام به زیارت سکینه مولاتی سکینه جان..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
🔰گزیده ای از زندگینامه حضرت سکینه سلام الله علیها 📌حضرت سکینه سلام الله علیها دختر امام حسین علیه السلام 56 سال پس از واقعه کربلا, در شب پنجم ربیع الاول سال 117 هجری در مدینه وفات کردند[1]. 🔹حضرت سکینه سلام الله علیها، دختر ابى عبدالله الحسین علیه السلام و رباب، دختر "امرء القیس" است. نام اصلى وى " آمنه" یا "امیمه" بود و مادرش رباب، او را به "سکینه" ملقّب ساخت. 🔹این بانوى شریف ِعلوى، در دامن مهرانگیز پدر ارجمندش حضرت امام حسین علیه السلام و مادر گرانمایه ‏اش حضرت رباب سلام الله علیها و عمه بزرگوارش حضرت زینب کبرى سلام الله علیها پرورش یافت و از راهنمایى و تربیت ناب برادرش حضرت على بن الحسین علیه السلام - معروف به زین العابدین - در ایّام امامت آن بزرگوار، بهره ‏هاى وافر یافت. 📌وى از زنان خردمند و داناى عصر خویش بود , علاوه بر بهره ‏مندى کامل از حُسن جمال، از فضایل معنوى مانند تعّبد، تدیّن و تقواى الهى نیز برخوردار بود و در زمینه شعر، سخنورى و فصاحت بیان، از ممتازان عصر خود و خانه وى همیشه مجمع اُدبا، شُعرا و سخن سرایان عرب بود. 📌درباره تاریخ تولّدش، اطلاع دقیقى در دست نیست. او در مدینه و در اواخر عصر امامت حضرت امام حسن مجتبى علیه السلام دیده به جهان گشود. 🔹گفته اند که وى در واقعه ی عاشورا، دخترى رشید و بالغ بود. برخى از مورّخان، سن وى را در واقعه ی کربلا، بین ده تا سیزده سال خوانده ‏اند. بنابراین تولّدش باید میان سال‏هاى 47 تا50 هجری قمرى باشد. 🔹در آغاز، تحت کفالت برادر بزرگوارش امام زین العابدین علیه السلام قرار داشت تا اینکه ازدواج نمود و به خانه همسرش نقل مکان کرد. آن حضرت، پس از واقعه ی کربلا، به مدت 57 سال زندگى کرد. و در سنین بین 67 تا 70 سال، در کمال شرافت و عفّت، دار فانى را وداع گفت. 📌درباره در گذشت این بانوى بزرگ علوى، دو روایت نقل شده است؛ 🔹روایت نخست حاکى است که وى در پنجم ماه ربیع الاوّل سال 117 هجرى قمرى و در عصر خلافت "هشام بن عبدالملک" و در حاکمیت "خالد بن عبدالملک بن حارث"، در مدینه بدرود حیات گفت و روایت دیگر می گوید که وى در پنجم ماه ربیع الاوّل سال 126 هجرى قمرى در مکّه معظمه وفات یافت. 🔹در صبح روز رحلتش محمد بن عبدالله(نفس زکیه) چهار صد دینار عطر و عود خرید و پبرامون تابوت آن حضرت در مجمره ها سوزانید. 🔹خالد بن عبدالملک حاکم مدینه که در نظر داشت با به تعویق افتادن تشییع جنازه بر اثر گرمی هوا به بدن مطهر جسارت شود, گفت:" صبر کنید من برای نماز خواندن بر جنازه میایم", ولی نیامد. لذا جنازه مبارک آن حضرت تا ب دفن نشد. پس از آن حضرت سجاد علیه السلام _ وبه قولی یحیی بن حسن علیه السلام به قولی محمد بن عبدالله نفس زکیه _ بر جنازه آن حضرت نماز خواندند و آن حضرت را با احترام دفن نمودند. 📚: 1.قلاید النحور: ج ربیع الاول، ص26.فیض العلام: ص206.مستدرک سفینه البحار: ج4ص67.مستدرکات علم رجالالحدیث: ج8ص580.ریاحین الشریعه: ج3ص280. 2.فیض العلام: ص205-206.ریاحین الشریعه: ج3ص280-282. 📝تحقیق و گردآوری؛مداح اهل بیت(ع)