eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.4هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🏴 روضه ای 🏴بند اول چهل ساله به غما مبتلام،میسوزم که دارم با دعام،میسوزم دعا واسم شده بهونه یاد کرب و بلام،میسوزم داغ هجده عزیزو نصفه روز من تو صحرای کربلا دیدم من شهادت میدم غریب بودن سراشونو رو نیزه ها دیدم کربلارو یادم نرفته عاشورارو یادم نرفته زیر چکمه ی شمر حرومی من بابارو یادم نرفته آه و واویلا یا ابالمظلوم 🏴بند دوم چهل ساله که منم بی قرار،میبارم مثه ابر بهار،میبارم تا میبینم یه کودکو من به یاد شیرخوار،میبارم میخونم روضه یاد قحط آب چی میشد میرسید یه قطره آب جای آب اون تیر سه شعبه شد چاره ی کار طفلک رباب هنوز اصغر یادم نرفته تیر و حنجر یادم نرفته گلوشو گوش تا گوش برید و تن بی سر یادم نرفته آه و واویلا یا ابالمظلوم 🏴بند سوم چهل ساله که گرفته صدام،گریونم زخمیه دست و پام،گریونم تو اسارت به والله شام سخت گذشته برام،گریونم میکنم گریه یاد شهر شام مارو بردن بین یهودی ها ردمون کردن از تو بازار و اونجا میخندیدن به ما اونا اون روزارو یادم نرفته شامیارو یادم نرفته مارو بردن بزم شراب و نگاهارو یادم نرفته آه و واویلا یا ابالمظلوم ۱۴۰۰/۵/۲۹ ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇
. مرثیه۶ تشییع جنازۀ امام سجاد(علیه السلام) اولین تشییع باشکوه خاندان اهل بیت(علیهم‌السلام)بود؛ چراکه بدن علی و زهرا(سلام الله علیهما) را شبانه و غریبانه دفن کردند. تابوت امام حسن(علیه السلام) را تیرباران کردند. بدن امام حسین(علیه السلام) هم لگدکوب سم اسبان شد و سه روز بدون کفن و دفن زیر آفتاب سوزان باقی ماند.... میان آفتاب گرم سوزان چرا عریان فتاده پیکر تو به کهنه جامه‌ای کردی قناعت که بیرون کرده او را از بر تو پدر چون شد که روی نعش تو شمر زند سیلی به روی دختر تو (جودی) 🎤 .👇
. (علیه السلام) (مرثیه خوان عشق) اشکی که می ریزم برایت فرق دارد صاحب عزای من عزایت فرق دارد نام غریب تو برایم گریه دار است مرثیه خوانی در هوایت فرق دارد تابی نداری تا که بی تابی نمایی نی در نوای نینوایت فرق دارد حالی که داری با تمام مردم شهر جان دوعالم به فدایت...فرق دارد آقای من گریه ست " قوت غالب" تو با دیگران آب و غذایت فرق دارد با شاهدان ِ دیگر غوغای گودال هر بار شرح ماجرایت فرق دارد ای کوه صبر از زخمِ "قتل صبر" گفتی حال و هوای روضه هایت فرق دارد زخمی که تیر حرمله بر قلبتان زد با داغ دیگر بی نهایت فرق دارد داغ سه ساله گوشه ی دنج خرابه این گریه های "های هایَت" فرق دارد مولای سجاده نماز اشک خواندی پس با همیشه ربنایت فرق دارد در هر شب جمعه پریشان حال بودی حتما به یاد روضه ی گودال بودی .👇
Meysam Motiei - Man Ja Moondam (128).mp3
23.92M
🎤 حاج میثم مطیعی میاد خاطراتم جلوی چشام من اون خستگی تو راهو میخوام!  میخواستم مثل اهل بیت حسین؛ با اهل و عیالم پیاده بیام  آهِ حسرت تو سینمه و میباره چشام، به پای غمت  این غم کم نیست؛ لیاقتشو ندارم آقا بیام حرمت…  جاده به جاده، پای پیاده  جا موندم اما؛ زائر زیاده…  .
. نوحه‌یِ امام حسن و امام حسین علیهم‌السلام و حرم سیّدالکریم علیه‌السلام سبک صباحاً و ... صباحاً اَتَنَفَّسْ بِحُب‌ِّالحسین مَساٰءً اَتَنَفَّسْ بِحُبِّ الحسین بِحُبِّ الحسین/۴/ تویی کریم ماها نوکریم غلامتیم آقا از قدیم شبِ جمعه‌َست زائرت شدیم تویِ صحنِ شاه‌عبدالعظیم شالِ ماتم رویِ شونه‌هاست یاحسین نوحه‌یِ نوکراست خوش به حالِ اون سینه‌زنی که هر سال اربعین کربلاست بِحَقِّ سیّدالکریم اِمضا بزن امام رضا همین جمع اربعین بریم پیاده از نجف کربلا حسین/۴/ صباحاً اَتَنَفَّسْ بِحُب‌ِّالحسن مَساٰءً اَتَنَفَّسْ بِحُبِّ الحسن بِحُبِّ الحسن/۴/ اگه یه عمره سینه‌زنم اگه حرم شده وطنم اگه حسینی‌ام به خدا زیرِ دِیْنِ امام حسنم یه نگاه کُن امامِ کرم روبه‌راه شِه غلامِ حرم کاش با ذکرِ سلام بر حسین جون بدیم من و پدر و مادرم به حقِّ سیّدالکریم قسمت کُن اِی خدا سینه‌زن یه روز گِره کنه دستاشو تو ضریحِ امام حسن حسن/۴/ علیه_السلام علیه_السلام
. متن‌ زیارتنامه علیه السلام بسم الله الرحمن الرحیم .. اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا زَيْنَ الْعابِدِينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا زَيْنَ الْمُتَهَجّـِدِينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اِمامَ الْمُتَّقِينَ،  اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِيَّ الْمُسْلِمِينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا قُرَّةَ عَيْنِ النّاظِرِينَ الْعارِفِينَ،  اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَصِيَّ الْوَصِيّـِينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خازِنَ وَصايَا الْمُرْسَلِينَ،  اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ضَوْءَ الْمُسْتَوْحِشِينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ الْمُجْتَهِدِينَ،  اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سِراجَ الْمُرْتاضِينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ذَخِيرَةَ الْمُتَعَبّـِدِينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مِصْباحَ الْعالَمِينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفِينَةَ الْعِلْمِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَكِينَةَ الْحِلْمِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مِيزانَ الْقِصاصِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفِينَةَ الْخَلاصِ،  اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بَحْرَ النَّدى، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بَدْرَالدُّجى، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الاَوّاهُ الْحَلِيمُ،  اَلسَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الصّابِرُ الْحَكِيمُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا رَئِيسَ الْبَكّائِينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يامِصْباحَ الْمُؤْمِنِينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلايَ يا أَبا مُحَمَّد،  أَشْهَدُ أَنَّكَ حُجَّةُ اللهِ وَابْنُ حُجَّتِهِ وَأَبُو حُجَجِهِ، وَابْنُ أَمِينِهِ وَابْنُ اُمَنائِهِ، وَأَنَّكَ ناصَحْتَ فِي عِبادَةِ رَبِّكَ، وَسارَعْتَ فِي مَرْضاتِهِ، وَخَيَّبْتَ أَعْداءَهُ، وَسَرَرْتَ أَوْلِياءَهُ،  أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ عَبَدْتَ اللهَ حَقَّ عِبادَتِهِ، وَاتَّقَيْتَهُ حَقَّ تُقاتِهِ، وَأَطَعْتَهُ حَقَّ طاعَتِهِ، حَتّى اَتيكَ الْيَقِينُ،  فَعَلَيْكَ يا مَوْلايَ يَاابْنَ رَسُولِ اللهِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ، وَالسَّلامُ عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ.. *
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. غمگساری   میرسد   امام زمان دل مخور غصه که از ره تک سواری میرسد صبر  اگر  رفته ز  کف  بر دل قراری میرسد ماه  کنعان  رخ   نماید  گر  خدا  فرمان دهد می شود  دنیا   گلستان   و   بهاری   میرسد پیر  و   ‌برنا  و  فقیر   و   اغنیا   دور   همند عدل حق جاری شودظالم به خواری میرسد چون  خزان گردیده  دنیا وستم از هر طرف منجی ‌   عالم    برای   غمگساری   می رسد کشتی طوفان زده راناخداچون مهدی است او  به  ساحل‌   می برد  هنگام  یاری میرسد (بیقرارا)  با   توسل   مشکل  ما   حل  شود جمعه ای  آید فرج  خوش روزگاری میرسد (بیقرار اصفهانی) .
. ارث به ما تنها اهانت می‌شد ای کاش و جسارت نه! شهادت بود ارث خاندان ما، اسارت نه! نوامیس رسول‌الله در آن خیمه‌ها بودند به آتش می‌سپردم خیمه را، اما به غارت نه! «قَتَلْتُم عِترَتی و وَانْتَهَکْتُم حُرمَتی» یعنی که آیا روضه‌ای هم هست بیش از این عبارت؟ نه! اگرچه آیه‌ی تطهیر بر روی زمین افتاد ولی ای کاش با دستان مشتی بی‌طهارت نه! سر و پیراهن و انگشت و انگشتر به غارت رفت کسی دیده‌ست در یک‌جنگ بیش‌ازاین خسارت؟ نه! به دیدار حسین‌بن‌علی در قتلگاه آمد نیامد شمر هم با دست خالی از زیارت، نه! به سمت شهر پیغمبر که آمد کاروان ما بشیر از ما خبر می‌برد، اما با بشارت نه ...! علیه_السلام .
‍ . سالیانی است که از داغ تو ماتم دارم بینِ دیباچه ی چشمان ترم غم دارم شور و حالی است که در سینه دمادم دارم روز و شب در دل خود شور مُحرم دارم و فقط یک سفر کرببلا کم دارم سینه ی ما شده ماتمکده ی آل الله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله به سرِ نیزه نشستی و عزادار شدم با همان روضه ی گودال، گوهربار شدم ریزه خوارِ تو و دستان علمدار شدم شیعه ی غیرتیِ حیدر کرار شدم (چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم) رخنه کرده به دلْ عشق پسرِ سیف الله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله منکه یک عمر گدای درِ تو می باشم بال و پر سوخته ی خواهر تو می باشم ای گل فاطمه خاکستر تو می باشم داغدار تو و آن حنجر تو می باشم خاک زیر قدم مادر تو می باشم کاش بودیم شبی پیش اباعبدالله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله من از آن دست کریم تو حرم می خواهم ای کریم بن کریم، از تو کرم می خواهم تا بیایم به حرم بال و پرم می خواهم من گدای توام و از تو دِرَم می خواهم بینِ روضه ز شما چشم ترم می خواهم وعده ی ما شب جمعه حرم ثارالله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله شرف میکده از نام حسین است، حسین عسل هر عسل از کام حسین است، حسین لب پیمانه تر از جام حسین است، حسین دلم افتاده ی در دامِ حسین است، حسین مرغ روحم به روی بام حسین است، حسین حاجیِ کوی حسینم به سوی قربانگاه هر که دارد هوس کرببلا بسم الله آمدم تا که به من راه نشانم دادند بی زبان بودم و از عشق زبانم دادند بینِ روضه همه شب آه و فغانم دادند بی پناه آمدم و خطِ امانم دادند گوشه ی کرببلا جاه و مکانم دادند گفت در جمع شهیدان خدا روح الله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله عاقبت حاجت این خسته روا می گردد مسِ این قلب، به عشق تو طلا می گردد هیئتِ سینه ی من کرببلا می گردد نوکرت با تو از این غُصه رها می گردد سفر کرببلا روزیِ ما می گردد نقشِ سربند همه جامعه ی حزب‌الله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله شاهی و جایْ به هر سینه ی شیدا داری صاحب بیرقی و حضرت سقا داری و هوای منِ مسکین و گدا را داری سه علی داری و یک زینب کبری داری آنچه خوبان همه دارند، تو یکجا داری کاش پرواز کنم تا حرم از بیت الله هر که دارد هوس کرببلا بسم الله رضاباقریان .
. |⇦•از دنیا دیگه سیر شدم .. و توسل به سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۰ به نفس کربلایی حسین سیب سرخی ❁•༻↷◈↶༺❁ از دنیا دیگه سیر شدم زار و زمین گیر شدم بابا کار دنیا رو ببین سه سالمه ولی پیر شدم اینا حق تو رو خوردن منو کشیدن زدن بردن به دخترت جسارت شد گوشواره هام که غارت شد دیگه مصیبت عادت شد از قصد دل منو میسوزونه میگه میخوای بری خونه برو اینجا بیابونه از بس که این دستاش سنگینه چشام چیزی نمیبینه آره یتیمی همینه «ای وای، ای وای، ای وای بابا ..» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دلگیرم من از زجرِ پست به ناقه دستامُ بست بابا سر تو روی نیُ سر من توی بازار شکست دم دروازه ساعت دیگه نمونده برام طاقت به زیر دست و پا رفتم بین نامحرما رفتم تو شلوغی کجا رفتم جامون مگه تو بزم شرابه خونم دیگه شد خرابه آره یتیمی عزابه بابا سرت تو تشت طلا بود رگات که از هم جدا بود نگاه خولی به ما بود «ای وای، ای وای، ای وای بابا ..» ــــــــــــــــــ
. عبدالعلی نگارنده . آن جا که جشن و شادى و بزم شراب بود یک چند دل در آتش سوزان، کباب بود . یک سو رباب چنگ به دل مى ‏زدى ز غم یک سو نواى دل‏کش چنگ و رباب بود . یک یادگار مانْد ز بیداد روزگار در آن خرابه ‏اى که به شام خراب بود . آن جا که بود مجمع آزرده‏ خاطران آن جا که دل در آذر و در پیچ و تاب بود . هر دل ز غصّه بود، چو کانون آتشى هر دیده ‏اى ز گریه، چو دریاى آب بود . در آن میانه بود یکى نازدانه ‏اى افتاده روى خاک و دلش گرم خواب بود . ناگه ز خواب جَست هراسان و مى‏ گریست گم کرده داشت، گریه ‏اش از اضطراب بود . چون ابر مى‏ گریست که ماهش طلوع کرد ماهى که مستنیر ز وی آفتاب بود . شد منقلب چو گم‏شده جانان ز ره رسید چون این وصال، لازمه‏ اش انقلاب بود . مى ‏گفت با پدر غم هجران و در میان گویا که محرمانه، سؤال و جواب بود . در ماتمش، هماره «نگارنده» مى‏ گریست از بس در این مصیبت عظمى، مُصاب بود .
. از سر نیزه ببین خواهر تو زار شده تو کس و کار منی؛ شمر جلودار شده .
. شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها . مَحرم خراسانی . امشب دگر این دیدۀ من آب ندارد آرام و قرار این دل بی‏تاب ندارد . مرغ دل من در قفس سینۀ سوزان چون مرغ شباهنگ دگر خواب ندارد . بس خون دل از دیده فشاندم که دو چشمم چون چشمۀ خشکیده دگر آب ندارد . از بس دل عمّه ز غم هجر گرفته دیگر دل او، چون دل من تاب ندارد . هر کس که مرا دید به ویرانه مکان است گفتا: مگر این طفل حزین باب ندارد؟ . دامان من از اشک بصر، مخزن دُرّ است کس هم چو من این‏قدر دُر ناب ندارد . در انجمن غم زدگان، «محرم» مدّاح جز نالۀ جان‏سوز چو احباب ندارد . . ✍ :
. های_انتظار ________ *جمعه آمد شور دیگر بر سر است* *بار دیگر دیده و دل مضطر است* *چشم بر بستیم خدایا شد غروب* *بغض ها در سینهٔ ما شد رسوب* *می سرائیم باز هم با اشتیایق* *از غم و آلام جانسوز فراق* *داغ" دلتنگی شرارش جان فزاست* *آه در آدینه سوزش ما سواست* *عده ای ساز مخالف می زنند* *روز آدینه خرامان می شوند* *ما از این غیبت رضائیم در خفا* *هست این غیبت غنیمت بهر ما* *ما به ظاهر نام مهدی می بریم* *پشت پرده ما ز دشمن بدتریم* *عده ای دل خسته اند و دل غمین* *عصر جمعه دیده تر، زار و حزین* *یا ابا صالح زبانم الکن است* *عهد غیبت نون ما در روغن است* *در خفا ما ساز دیگر می زنیم* *ما به ظاهر دم ز دلبر می زنیم* *عده ای با ریش و تسبیح و عبا* *روز و شب گویند یا مهدی بیا* *هست ولی اعمال شان بدتر ز بد* *دوست دارند تو نیایی تا ابد* *غیبتت باب مراد و میل ماست* *نام تو گفتن فقط یک ادعاست* *سیصد و سیزده که نه سی یار نیست* *از دل و از جان کسی غم خوار نیست* *فاخرا باشد حقیقت تلخ تر* *تلخ تر از زهر افعیِ دو سر* *گر بخواهی عزت هر دو جهان* *گو ز دل یا مهدی صاحب زمان* *بدترین کار جهان باشد ریا* *هست ریا کار بدترین خلق خدا* *✍🏻مسلم فرتوت فاخر* """"""""""""""""""""""""""""""""""" *«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»* *محرم ۱۴۰۰/۶/۱۲* .
. حاج منصور ارضی 🎤 در میان میکده ساغر به دردم می خورد باده وقتی می شود کوثر به دردم می خورد دستهای خالی ام خالی بماند بهتر است اینکه هستم پیش تو نوکر، به دردم می خورد گریه وقتی می کنم زهرا دعایم می کند پس محرم چشمهای تر ، به دردم می خورد خوب می دانم که در تاریکی قبرم حسین دستمال گریه ام آخر به دردم می خورد بیخیال نسخه های بی دوای این و آن بوسه برشش گوشه ات بهتر به دردم می خورد دخترت وقتی بخواهد خاک چادر پاره اش بیشتر از کیسه های زر به دردم می خورد دختر زهرا خودش زهراست ثابت می کنم دستهای کوچکش محشر به دردم می خورد گفت بابا از تمام یادگاری های تو چادر و سجاده ی مادر به دردم می خورد آستین پاره ام را نخ نما تر کرده اند حرف سوغاتی شده معجر به دردم می خورد □□□■■■ قصد دارم که پذیرایی جانان بکنم جان خود خرج پذیرایی مهمان بکنم شهر را با قدمت پر ز بوی سیب کنم هرچه آمد به سرم را همه تکذیب کنم خبرش آمده پیشم خبرت کرده کسی حرفهایی زده پر دردسرت کرده کسی از گرفتاری از زخم و لگد گفته به تو حرفهایی که نباید بزند گفته به تو جان به قربان تو بابا نکند غم بخوری ای جگر گوشه ی زهرا نکند غم بخوری نکند هرچه که او ساخته باور بکنی پای این شایعه ها دیده ی خود تر بکنی حال من خوبتر از خوب تنم بی درد است بی هوا مشت نخوردم دهنم بی درد است هر زمان وقت غذا بود غذا می دادند کاسه ای آب به دست اسرا می دادند 👇