.
#نوحه #زمینه روضه ای #شهادت_امام_سجاد علیه السلام
#نوحه_امام_سجاد
#زمینه_امام_سجاد
#یعقوب_کرببلا
🏴بند اول
یعقوب کرب و بلا
به دردشه اشک دوا
روز و شبش میگذره با
ضجه و ناله و دعا
تو سجده گریه میکنه
قیامشه قیام آه
یادش میاد دم غروب
غروب تلخ قتلگاه
آه...
دیده سر بابارو از بدن جدا
آه...
دیده که میبَرن سرو رو نیزه ها
آه...
دیده تن بابارو زیر دست و پا
آه...
دیده یه مُشت حرومی رو تو خیمه ها
آه...
آه و واویلتا واویلتا حسین
🏴بند دوم
مصیبتا یادش میاد
ازش با گریه رد میشه
داغی که دیده توی شام
زخمیه که خوب نمیشه
شام و مصائبش همه
آقارو کرد یه روزه پیر
توی محله ی یهود
آقا شد از زندگی سیر
آه...
دیده یه عده پستو که میرقصیدن
آه...
دیده یهودیارو که میخندیدن
آه...
دیده که دنیا شده رو سرش خراب
آه...
دیده چشای هرزه و بزم شراب
آه...
آه و واویلتا واویلتا حسین
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
#زمزمه یا #زمینه روضه ای به بهانه ایام شهادت مظلومانه امام زین العابدین علیه السلام
#زمزمه_امام_سجاد
#زمینه_امام_سجاد
#قریب_به_چهل_سال
🏴بند اول
قریب به چهل سال
گریه شده کار من
داره میسوزه دائم
سینه ی تب دار من
قریب به چهل سال
که میکِشم از دل آه
خودم دیدم بابامو
تو گودیِ قتلگاه
که شمر نانجیب
رنگش پریده بود
و خنجرش روی
حنجر رسیده بود
بابام،با تن مجروح
رو خاک،دست و پا میزد
نامرد،خنجرش کُند بود
به سر،ضربه ها میزد
آه،مظلوم مظلوم مظلوم
🏴بند دوم
قریب به چهل سال
نخوردم آب خنک
من دیدم از تشنگی
لبی که خورده ترک
قریب به چهل سال
هر روزو بی قرارم
حال خوشی ندارم
به یاد شیرخوارم
تیر سه شعبه رفت
تو چله ی کمون
دیدم سر علی
به پوسته آویزون
دیدم،پسرو جون داد
روی،دستای پدر
دیدم،بابامو حیرون
دیدم،اصغرو بی سر
آه،مظلوم مظلوم مظلوم
🏴بند سوم
قریب به چهل سال
هر روزو آه کشیدم
خودم تو کوفه بودم
زخم زبون شنیدم
با اینکه چهل سال
گذشته از اون ایام
هر کی به جای من بود
اونم میگفت:《الشام》
ماهارو بُردن از
بازار برده ها
میخندیدن به ما
پیشه یهودیا
گفتن،خارجی هستیم
خواستن،بفروشن مارو
اونجا،زیر دست و پا
دیدم،سر بابارو
آه،الشام الشام الشام
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
👇👇👇
.
🏴زمینه #واحد #زنجیرزنی تاسوعا و عاشورای #امام_حسین علیه السلام و #حضرت_عباس علیه السلام
《برات اربعین ان شاءالله》
#زمینه_امام_حسین
#واحد_امام_حسین
#زمینه_حضرت_عباس
#به_حول_و_قوه_ی_الهی
🏴بند اول
به حول و قوه ی الهی
این اربعین تو کربلاتیم
زائر شیش گوشه تیم آقا
منتظر برگ براتیم
خدا بخواد با رفقامون
میایم تا کربلات آقاجون
پای برهنه زیر آفتاب
رد میشیم از خار بیابون
اون حرمت کشته منو/آقا غمت کشته منو
تو ضریحا اون ضریحه/محترمت کشته منو
تو سرم شوره_دلا پر نوره_میدونم امسال_ کربلام جوره
دلم آتیشه_نگو نمیشه_میدونم امسال_نوبتم میشه
《مددی مولا۳ ابی عبدالله》
🏴بند دوم
ایشالله بنویسن برامون
علقمه با دو چشم گریون
بریم تا بین الحرمین و
برا ابالفضل ما بدیم جون
بشیم مسافر پر احساس
بریزیم از دیده ها الماس
با هروله بریم کناره
مرقد نورانیه عباس
دخیل اون حرم بشیم/با بی بی هم قدم بشیم
مسته یه جرعه از میِ/صاحب این علم بشیم
میشیم آماده_بزنیم باده_میریم امسالم_پای پیاده
دلم آتیشه_نگو نمیشه_میدونم امسال_نوبتم میشه
《مددی عباس۳ یاابوفاضل》
🏴بند سوم
هر کی که کربلاتو دیده
از تمومه دنیا بریده
میگن شبای جمعه آقا
زائرته یه قد خمیده
دلش برا تو بی شکیبه
میگه حسین من غریبه
میره تا قتلگاه و میگه
حسین من شیب الخضیبه
تشنه بریده شد سرش/رو خاک صحرا پیکرش
الهی مادر بمیره/شکستن اون بال و پرش
دلش آشوبه_تو چهارچوبه_تله زینب به_سینه میکوبه
به همین منوال_میره تو گودال_میکشه آه و_
هی میره از حال
《یاحسین مظلوم۳ غریب مادر》
✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
#روضه_امام_سجاد سلام الله علیه به نفس حاج امیر #کرمانشاهی
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
جابر بن یزید جوفی میگه: امام باقر اومد بدن زین العابدین رو غسل بده یه پرده ای، پارچه ای کشید، پشت اون پرده بدن باباش رو شست ،دیدیم یهویی ناله امام باقر بلند شد ،شروع کرد بلند بلند گریه کردن، من از آقا پرسیدم چی شد یهویی داد زدید و بلند بلند گریه کردید؟ فرمود:جابر دیدم هنوز اثر غل و زنجیر به گردن ودست و پای بابام مونده.
وقتی من خوندم یاد یه چیزی افتادم ،یه روزی دیدن علی سرگذاشته به دیوار شروع کرد بلند بلند گریه کردن .اسماء اومد جلو، آقا تا الان میگفتین همه آروم گریه کنن، چی شد خودتون دادتون بلند شد؟ فرمود: اسماء دست از دلم بردار دیدم دور بازوی زهرا ورمکرده...*
گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره
او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد
*یهودی بود، دیدن داره شهادتین میگه :" أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ ٱللَّهِ، أَشْهَدُ أَنَّ عَلیَّاً وَلّی الله" گفتن چی شد تو داری شهادتین میگی؟ گفت: به خدای احد و واحد من خودم دیدم با یه دست این آقا دَرِ قلعه خیبر رو کند، حالا موندم دستاش رو بستن ،جلو چشمش دارن زنش رو میزنن...
کربلا یه نانجیبی گفت: اگه میخواهید بدونید هنوز حسین زنده است سمت خیمه زن و بچه اش حمله کنید،یه وقت دیدن تن بی رمق رو رویِ زمین کشید به یه نیزه شکسته تکیه داد، فرمود: تا من زنده ام مرد باشید طرف زن و بچه ام نرید .شمر با همه ی بی شرمی و نامردیش، سرش رو پایین انداخت برگشت،اما مدینه به اون دومی هرچی گفتن توی این خونه، زنه،فاطمه تازه بابا ازدست داده ،فاطمه داغ داره، فاطمه بار شیشه داره... نانجیب برگرد، گفت: هرکی میخواد تو خونه باشه، هم خونه رو می سوزونم، هم هرکی تو اون خونه باشه میسوزونم ...
کاش فقط خونه رومی سوزوند،برا معاویه نامه نوشت،معاویه وقتی در رو آتیش زدم ، صدای نفسای دختر پیغمبر رو از پشت در شنیدم، یه لحظه دلم خواست رحم بیاد، یادم اومد شمشیر زدنای علی رو، هرچی کینه از علی داشتم تو دلم جمع کردم ،آنچنان با کف پا لگد به در زدم ...
#حاج_امیر_کرمانشاهی
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#گریز_به_حضرت_زهرا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
Kermanshahi-moharram99-sh11.mp3
2.23M
#روضه و توسل به راوی دشتِ کربلا #امام_سجاد سلام الله علیه به نفس حاج امیر کرمانشاهی
.
|⇦•چهل سال هرشب روضه...
#سینه_زنی و توسل به راوی دشتِ کربلا #امام_سجاد سلام الله علیه به نفس حاج مجتبی رمضانی
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
چهل سال هرشب روضه گردان تو بودم
با عمه ها، پاره گریبان تو بودم
چهل سال شد حرف از تنت چهل سال مردم
رفتم سر سفره ولی چیزی نخوردم
چهل سال تقدیر دل من درد و غم بود
هرچیز میدیدم گریز روضه ام بود
نعلین پا کردم بیابان یادم آمد
رفتن روی خار مغیلان یادم آمد
چشمم به زیر انداز حجره خورد تر شد
داغ حصیری بر دل من شعله ور شد
هرجور میشد روضه را مکشوفه کردم
هرکس سلامم داد یاد کوفه کردم
وقتی عبا دوشم کشیدم گفتم ای وای
تا اشک دختر بچه دیدم گفتم ای وای
در کوچه ها رد طناب آمد به چشمم
نوزاد تا دیدم رباب آمد به چشمم
رفتم به تشییع جوانها گریه کردم
با خنده های ساربانها گریه کردم
عمامه ام افتاد و بی حد روضه خواندم
انگشتر از دستم درامد روضه خواندم
بازار رفتم بوی نانش اذیتم کرد
بازاریان بد زبانش اذیتم کرد
هرجا شلوغی بود ماتم سهم من شد
شرمندگی از خواهرانم سهم من شد
حق میدهی از تشنگی قلبم کباب است
در ظرف آبم روضه ی جام شراب است
#حاج_مجتبی_رمضانی
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
ramezani-moharram99-sh11_2.mp3
3.06M
|⇦•چهل سال هرشب روضه...
#واحد
توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس حاج مجتبی رمضانی