.
#زمزمه
#مناجات
روضه حضرت رقیه سلام الله علیها
یارب بحق علی
به چهارده نور جلی
از جرم و خطایم بگذر
از مادری مهربانتر
تو را قسم دهم به زهرا - شکسته دل رسیدم اینجا
مگر مرا بغل بگیری
شکسته دل شکسته بالم - نظر نما دمی به حالم
مگر مرا بغل بگیری
یا ربنا الهی العفو
یارب یارب ربنا
آمد عبد بی نوا
من خسته ی رنج و دردم
با گریه صدایت کردم
تو را قسم به آن سه ساله - که داده ای مرا حواله
به دست با کرامت او
بخوانم امشب از غم او - از غصه ی عمر کم او
از گریه ی قیامت او
رقیه جان رقیه جانم
شام غمها سر رسید
بابایم با سر رسید
من زخمی درد و رنجم
در کنج خرابه گنجم
بببن که قامتم خمیده - ز بسکه خورده ام کشیده
از آن غروب که بر نگشتی
دو دست کوچکم که بستند - مرا زدند و هی شکستند
از آن غروب که بر نگشتی
از بسکه بی تاب شدم
ذره ذره آب شدم
بابا تو تماشایم کن
امشب تو مداوایم کن
تو رفتی و نگفتی بابا - که دخترات غریب و تنها
چکار کنن با شمر نامرد
تو رفتی و منم دویدم - کنار هر کسی رسیدم
گرفت و محکمم کتک زد
بابا بابا بابا حسینم
#مناجات
#حضرت_رقیه علیها_السلام
#حسین_رحمانی ✍
.
#زمزمه
#شب_قدر
دوباره اومدم
میدونم نمی کنی ردم
صدام زدی بیا
با اینکه حسابی من بدم
خرابه حال من
می بخشی ؟ شده سئوال من
شکسته توبه هام
لبریزه گناهه سال من
زخمیه ، دوباره بال من _ خرابه حال من
از سر شب من پشت درت هستم
بنده ی پست و دربدرت هستم
من بدم اما خودت خبر داری
عاشق زهرا و حیدرت هستم
___
چی میشه تقدیرم؟
می مونم یا اینکه میمیرم
بگو که چن سفر؟
مشهد یا به کربلا میرم ؟!
درسته روسیام
میدونی غلام کربلام
من از تو روزیه
شبهای محرمو میخوام
می بینی ، که بارونه چشام _ درسته روسیام
منو می ببخشی به مرتضا یا نه ؟
اربعین میرم به کربلا یا نه ؟
من مریض معصیت شدم یارب
بگو دردم رو میدی شفا یا نه ؟
(زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها)
شبونه اومدی
بابایی به ماها سر زدی
سلام عزیز من
کاش می شد جوابمو بدی
ببین که خونمون
ویرونه ست با سقف آسمون
حالا که اومدی
دیگه از پیشم نرو بمون
حالا که شدم یه نیمه جون _ با این قد کمون
من گل یاسم می بینی پژمردم
از خجالت تو بزم شراب مردم
زجر نامرد مارو خیلی بد میزد
آره من سیرم ، بسکه کتک خوردم
به سبک غروب کربلا
#حسین_رحمانی ✍
.
#مناجات_با_خدا
#سبک_ای_صفای_قلب_زارم
هر کیم یا هرچه هستم ، داده ای راهم الهی
به من بیچاره بنما ، از سر رحمت نگاهی
خرابِ حال من ، شکسته بال من
شود با ذکر تو ، مبارک سال من
الهی بالحسین
رو به در گاهت خدایا ، با چه رویی رو بیارم
بین خوبان تو امشب ، جز گناه چیزی ندارم
سیه پرونده ام ، که من بد بنده ام
من و این حال بد ، خدا شرمنده ام
خدا شرمنده ام
هر چه ام دارم به سینه ، حب اولاد علی را
می خری امشب خدایا ، بر لبم ناد علی را
ببخشم ای خدا ، بحق مرتضا
بحق فاطمه ، و شاه کربلا
الهی بالحسین ...
کربلا گفتم دوباره ، شد هوایی قلب زارم
هر شب این ماه رحمت ، روضه خونه داغ یارم
سرش بر نیزه ها ، تنش مانده رها
کفن بر جسم او ، شده یک بوریا
حسینم وای حسین
#حسین_رحمانی ✍
.
.
#میلاد_امام_حسن
شاد است دل حضرت ِ زهرایی ها
یکجا شده خلق ، کل زیبایی ها
بوی حسن بن فاطمه پیچیده
امروز دوباره بینِ نانوایی ها
محمد حسین رحیمیان✍
.
زمزمهامامزمانعجامامحسنع.m4a
727.6K
#زمزمه
#ماه_رمضان
#امام_زمان عج
#امام_حسن
زمزمه امام زمان (عج)
و امام حسن (ع)
بند1️⃣
امون از این جدایی
رسیده ماه مهمونی کجایی
گناه از تو جُدام کرد
دیدی اومد سر من چه بلایی
نداشتم جای دیگه
دوباره اومدم واسه گدایی
میدونی بی پناهم / فقط دادی تو راهم
کِی آقاجون میُفته / به چشم تو نگاهم
(آقای من کجایی)
بند2️⃣
منی که رُو سیاهم
فَراری بودم و دادی پناهم
خدایی بسکه خوبی
خریدی خوبی و زشتیمو باهم
برای بخشش من
بساط سفرهتو کردی فراهم
شايد از من بريدى / كه ديگه نا اميدى
آره حق دارى آخه / ازم خيرى نديدى
(آقای من کجایی)
بند3️⃣
دلم حالش وخيمه
طبيب حاذقم اما كريمه
همونكه مهربونيش
هميشه باعث شرمندگيمه
همه عالم گداشن
خودش امّا مزارش بى حريمه
پناه مرد و زن بود / غريبِ تو وطن بود
به عالم روزى مى داد / داداشش بى كفن بود
(حسن جانم حسن جان)
🖍️ #امیر_طاهری ✍
.
#زمینه #تک_احساسی
#امام_حسین ۱۴۰۳
#ای_آنکه_بود_نام_تو
🔘🔘
بند1⃣
إی آنکه بُوَد عشق تو دُردانه و مُمتاز
با نام ملیح تو کنم این سخن آغاز
دوم قمرِ خانه ی مرتضی و زهرا
جان ها به فدایت که کُنَد ذکرِ تو اعجاز
.....
حسین جان
مثل آن فطرسی ام که پَر شکسته شده از فَرطِ گناه
این من و گریه و آه
صَفحاتِ نامه ی اعمال من پرشده اند از اشتباه
عمر من شده تباه
ای پناه بی پناهان بده به نوکر دل سوخته پناه
این من و لطف تو شاه
.......
سرچشمه ی حیات
مولای کائنات
نور هدایتی
ای کشتی نجات
مبَدِّلَ السَّیئاتِ بِالحَسَنات
جانم به فدات
🌸
بند2⃣
ای زنده شده از نفست حضرت عیسی
بر گنبدِ تو غبطه خورد جنت الاعلی
هرکس که به لب نام تو را زمزمه کرده
هر لحظه بُوَد در کنف حضرت زهرا
حسین جان
من و این دست تهی و تو و لطفِ تا همیشه بیکران
ای تو مافوق بیان
شده وابستهی لبخند ملیحت هر تپش هر ضربان
ای پناهِ بیکَسان
در میانِ هر بلا فقط تو را صدا زدم از دل و جان
هر دقیقه هر زمان
ای شافع صراط
ای سرِ مرسلات
شورآفرینِ عشق
ای کشتی نجات
مبَدِّلَ السَّیئاتِ بِالحَسَنات
جانم به فدات
به قلم :
#سیدناصر_اسماعیل_نسب
#علی_گلچین_پور
.👇
Shab 10 Ramazan 1403 Arzi [Mohjat_Net] (1).mp3
4.33M
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین
#حاج_منصور_ارضی
گرچه همیشه رازم پیش تو برملا بود
نشکن دل کسی که کارش خدا خدا بود
شرمنده ام به قرآن خیلی خراب کردم
ویرانه ی دل من یک روز خوش نما بود
ظرف پر از ترک را نقداً خودت خریدی
قلب شکسته ی من با اینکه بی بها بود
دست از تو تا کشیدم دنیا کشیده ام زد
عاشق بدون معشوق سهمش فقط بلا بود
تا گوشه ای نشستم پیشم نشستی انگار
پس راه اصلی وصل در کنج انزوا بود
حتی نگفته ای کیست من را بغل گرفتی
بخشایشت همیشه بی چون و بی چرا بود
چادر نماز زهرا مصداق یا مجیر است
در اوج بی پناهی مادر پناه ما بود
آب و غذای ما را شخص حسن رسانده
رزق از کریم خوردن خوشبختی گدا بود
بیچاره ام به حق حیدر الهی العفو
مهر قبولی من در دست مرتضی بود
قیمت گرفت تربت تا خاکی از نجف شد
ایوان طلای حیدر اعجاز کیمیا بود
نوکر دلش گرفته دلتنگی اش حسین است
ای کاش روزی ما امسال کربلا بود
افطار تشنه لب ها اشک است اشک روضه
یاد همان لبی که پامال چکمه ها بود
کهنه حصیر دِه هم جمعش نکرد آخر
آن جسم قطعه قطعه از بس جدا جدا بود
شعر: #بردیا_محمدی✍
#ماه_رمضان 1403
.
Shab 11 Ramazan 1403 Arzi [Mohjat_Net].mp3
3.42M
#مناجات_با_خدا
#حاج_منصور_ارضی
یک ذره التفات به چشم ترم کنید
من آمدم توبه کنم باورم کنید
حتی به زور راه ببندید روی من
پا سوز سالیانه پشت درم کنید
بیزارم از خودم خود لجباز سرکشم
من را عوض کنید کس دیگرم کنید
نزدیک خاک قبر شده صورتم دگر
تا وقت هست خاک حرم بر سرم کنید
گر حکم کرده اید بسوزم پس از عذاب
آب فرات قاطی خاکسترم کنید
زهرا به فکر گریه کنان حسین هست
خانم اگر گذاشت مرا کیفرم کنید
من راضی ام سنگ سیاه علی شوم
در شوره زارهای نجف گوهرم کنید
جاروکش حیاط علی میشوم فقط
در آستان شاه نجف قنبرم کنید
امشب سفر به کرب و بلا مزه میدهد
ما را مسافران هوای حرم کنید
آقای من کفن نشده پس زمان مرگ
یک بوریا قواره ی این پیکرم کنید
ارباب ناله زد که سرم را جدا کنید
شرمی کنید و رحم به حال حرم کنید
شعر: #سیدپوریاهاشمی ✍
رمضان 1403
.