.
این تازه شروع قصۀ ما و شماست
نابودی هر چه ظلم، برنامۀ ماست
پایان خوش قصه، ظهور است، ظهور
«سالی که نکوست از بهارش پیداست»
#فائزه_زرافشان✍
🏷 #وعده_صادق 🇮🇷
.
.
|⇦•مدینه شهر نبی...
#قسمت_اول #روضه و توسل ویژهٔ #هشت شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲ به نفس حاج #مهدی_رسولی
●━━━━━━───────
مدینه شهر نبی تربت چهار امام
به نقطه نقطهی خاکت زِ ما سلام، سلام
اگر چه ساکت و آرام میرسی به نظر
دلی نمانده که گیرد به یاد تو آرام، آرام
دوای درد دو عالم ز گرد صحرایی
سلام بر تو که آرامگاه زهرایی
شرار غم ز وجودم زبانه میگیرد
ز گریه مرغ دلم آب و دانه میگیرد
نه آرزوی بهشتم بود، نه شوق وطن
دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد
ز هر نشانه گذر کرده، با هزار نگاه
سراغ از آن حرم بینشانه میگیرد
سلام باد به شهری که نام روح افزاش
به هر دلی که شکستهست، خانه میگیرد
مدینه آنچه که میپرسم از تو، راست بگو
کجاست تربت زهرا؟ بگو کجاست؟ بگو
بقیع، منبر و محراب یا حریم رسول
مزار او ز چه پنهان ز چشم ماست؟ بگو
از آن ز دیده ی ما، در حجاب خواهد ماند
که چشم را نزند آفتابِ مدفن او
*سلام به اون خانمی که یه چند مدت بعد رسالت به دنیا اومد. سلام به اون خانمی که یه چند ماه بعد رسالتم از دنیا رفت ..یعنی سلام بر اون خانمی که کانّه رسالت باید قرین او باشه یعنی رسالت بدون فاطمه رسالت نیست.. گفتیم چندماه، باور کنید این چندماه هم موند کارای ولایت رو راست و ریست کنه بره ..اگه این چند ماه هم بعد بابا زنده موند..فقط برا دل علی موند..*
مدینه، راست بگو شب علی به چاه چه گفت؟
کنار تربت خورشید خود به ماه چه گفت؟
مدینه، شب که علی بُرد سر فرو در چاه
ز محسنش که فدا گشت بیگناه، چه گفت؟
مدینه، فاطمه در پشت در چو آه کشید
به آن شهیده، علی در جوابِ آه چه گفت؟!
مدینه، شرح غم تو، که نیست خاتمهاش
بسوز، هم به علی، هم برای فاطمهاش
الهی کم نشه سایهات از سرم
الهی برات بسازم یه حرم
با کبوترا به دورش بپرم
ای مادر کَرَم، بیبیِ بیحرم
شب روضهات شب معراج منه
جبرئیل به سینه و سر میزنه
بانی روضه حسین و حسنه
وسط روضه و هر سینهزنیم
تا میگم حُبُ الحُسین أجِنّنی
برمیگردی و نگاهم میکنی
مادرم چند روز که مسافره
مثل یه پرستوی مهاجره
بارشو بسته دیگه میخواد بره
مادر ما از بابا رو میگیره
زیر چادر دست به پهلو میگیره
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
تا در این خانه گل خندهی زهرایم بود
سیلی آن روز به رویش چه غریبانه زدند
آتش آن بود که بر خرمن پروانه زدند
فاطمه در وسط شعله تقلّا میکرد
جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#تخریب_بقیع
#کربلایی_مهدی_رسولی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
.
#قسمت_پایانی #روضه و توسل ویژهٔ #هشت شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی رسولی
●━━━━━━───────
و رَكَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ
نامرد با پا به در زد
و رَكَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ
به نیت قتل پسر زد
*صدای مادر داره میاد.. عزیزم! نترسیا، جانِ مادر! من مراقبتم..مادر! غم به دلت راه ندیا..مادر من محکم ایستادم توأم محکم بایست مادر..بابا غیر ما کسی نداره..*
*یه مادریم تا صدا زد رباب داره میاد بگو یه ذره صبر کنه الان بر می گردم. بدو بدو اومد توخیمه بچه رو بغل گرفت. علی پسرم! عجله کن، بابا داره میره ..علی جان! نفس مادر! از صب هرکی رفته میدون عموت عباس بهش گفته چهجوری بجنگه.قاسم داره میدان عَنان اسب تودستای عباسه .. میگه عمو حواست رو بده به من ..جانم عمو! قاسمم! اون نیزه دارا رومیبینی؟بله عموجان! قاسمم نزدیک اونا نشو.. عزیز دلم قلب لشگر و میبنی؟بله عمو.. عزی م زدی تو دل لشگر زودی برگردیا دوره ات می کنن..چشم عمو..حالا پاها رو محکم و زین بگیر ببینم.. شمشیرتو محکم بگیر. برو "لا حول ولا قوة الا بالله"صدا زد.. مادر! عموتم رفت علقمه دیگه نیومد.. حالا رباب بهت میگه داری میری میدون چه جوری برو. بچه رو آورد بالا نگاه بچه و مادر به هم گره خورده صدا زد پسر علی داری میدون..اما عزیزم..!*
از های و هلهله گلم نترسیا
از تیرِ حرمله گلم نترسیا
*ذلیل بشه حرمله که من و خجالت داد..
زد بدم زد نانجیب..*
الهی خدا تحقیرت کنه
تو داغ بچه هات پیرت کنه
یه جوری زدی زمین گیرم کنی
الهی خدا زمین گیرت کنه
چه لقمه ای خوردی
که بچه میزنی نامرد
چوللرده آهولر مَلر ای صود امر آهو سنه
دریا قوتارمازدی اگر وئرسیدی دشمن سو سنه
«لالای علی لالای علی..»
سلام من به علی و به صبر وحلمش
سلام من به بقیع و چهار قبر غریبش
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#تخریب_بقیع
#کربلایی_مهدی_رسولی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
59429مدینه-شهر-نبی-تربت-چهار-امام.mp3
48.62M
|⇦•مدینه شهر نبی..
#روضه_تخریب_بقیع #هشت_شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲ به نفسِ حاج مهدی رسولی
#مرگ_بر_اسرائیل
از غزّه گذشتیم و رسیدیم به حیفا
ما را غم صبرا و شتیلاست، حریفا!
نامرد حریفی تو و یکروز میافتی
در پای زن و کودک ما خوار و خفیفا
جز کشتن و خونریزی و آشوب چه کردی
یا ایّها الانسان که جعلناکَ خلیفا
شیطان بزرگ! از مکَر الله چه دانی
تو کانَ ضعیفایی و او کانَ لطیفا
یکروز میآید که در آن بیت مقدّس
یاران به نمازند ردیفاً به ردیفا
در باد تکان میخورَد و بیرق مَهدیست
دیناً قیَماً ملّةَ مظلومَ حنیفا*
✍️ #مهدی_جهاندار
*قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا ۚ وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ (انعام، ١۶١)
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
#مرگ_بر_اسرائیل
#مرگ_بر_آمریکا
#شعر_پایداری
همان قاتل که ویران ساخت اردوگاه قانا را
همان غاصب که خونین کرد «صبرا و شتیلا» را
جنایت کرد در «المعمرانی» تا بپوشاند
شکستِ آشکار خویش در طوفان اقصی را
خروشِ آه محرومان و جوش اشک مظلومان
به زودی میدهد بر باد، اولاد یهودا را
دعا و گریهی تنها به کار ما نمیآید
کنون باید «اَعِدّوا» گفت و در هم کوفت، اعدا را
ید بیضا به سِحر سامریها آتش اندازد
همان دستی که یکسان میکند با خاک، حیفا را
به سِیر سورهی اسرا بیا تا مسجدالاقصی
ببین تفسیر «إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقا» را
✍️ #سیدمحمدرضا_یعقوبی_آل
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
#مرگ_بر_اسرائیل
#طوفان_الاحرار
#تنبیه_متجاوز
#یوم_الانتقام
دید استکبار دیشب قدرت سِجّیل را
سرنگون کرده سپاه ما سپاه فیل را
خواب و رؤیای سپاه کفر را بر هم زدیم
بیخ گوش دشمنان، یک سیلی محکم زدیم
گوشهای از قدرت بی حّد ما شد جلوهگر
یادِ طهرانی مقدم زنده شد بارِ دگر
"ما رَمَیتَ اِذ رَمَیتَ" این همان خشم خداست
ملت ما اهل سازش نیست، اهل کربلاست
وای اگر دشمن بخواهد باز هم جولان دهد
بی گمان این بار جور دیگری تاوان دهد
رهبرم لب تر کند، راهی میدان میشوم
در دل میدان شبیه تیغ بُرّان میشوم
لشکر اسلام باز از فتحِ خیبر آمده
آه... دوران "بزن در رو" دگر سر آمده
دید استکبار دیشب قدرت سجیل را
موشک ما زیر و رو کردهست اسرائیل را
✍️ #احسان_نرگسی
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
#مرگ_بر_اسرائیل
#نماهنگ رجزِ طوفان
مُهر شکست تا ابد، حک شده بر جبینتان
کوچ کنید غاصبان! جانب سرزمینتان
کوچ کنید صف به صف، چون که نشسته هر طرف
مرگ در انتظارتان، حادثه در کمینتان
رو به دیار خود کنید، ای به عبث نشستگان!
تا سر پاست اسبتان، تا نشِکسته زینتان
خیرهسریست کارتان، دربهدریست بارتان
حیلهگریست یارتان، بدگهریست دینتان..
کودک غزه را اگر، در دل خواب کشتهاید
خورده ترک ز آه او، گنبد آهنینتان
مرد ظفر که نیستید، اهل خطر که نیستید
هست حریف طفل و زن، غیرت آتشینتان؟!..
دل بکنید زین سرا، ورنه به روز ماجرا
نیش به قلبتان زند، مار در آستینتان..
یا به همین زبان خوش، پس بدهید قدس را
یا که رسد دمی دگر، لحظۀ واپسینتان!
باصدای #امیر_حقیقت
شاعر: #افشین_علا
تولید: مرکز موسیقی #حوزه_هنری
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
#مرگ_بر_اسرائیل
#شعر_پایداری
یکایک سر شکست آن روز، اما عهد و پیمان نه
غم دین بود در اندیشهی مردم، غم نان نه
شبی ظلمانی و تاریک حاکم بود بر تهران
به لطف حضرت خورشید اما بر خراسان نه
کبوترهای گوهرشاد بودیم و صدای تیر
پریشان کرد جمع یکدل ما را، پشیمان نه
سراسر، صحن از فوج کبوترها چنان پُر شد
که چندین بار خالی شد خشاب آن روز و میدان نه
یکی فریاد میزد شرمتان باد آی دژخیمان!
به سمت ما بیاندازید تیر، اما به ایوان نه
یکی فریاد سر میداد بر پیکر سری دارم
که آن را میسپارم دست تیغ و بر گریبان نه
برای او که کشتن را صلاح خویش میداند
تفاوت میکند آیا جوان یا پیر؟ چندان نه
دیانت بر سیاست چیره شد، آری جهان فهمید
رضاجان است شاه مردم ایران، رضاخان نه!
کلاه پهلوی هم کم کم افتاد از سر مردم
نرفت اما سر آنها کلاه زورگویان، نه!
گذشت آن روزها، امروز اما بر همان عهدیم
نخواهد شد ولی اینبار جمع ما پریشان، نه!
به جمهوری اسلامی ایران گفتهایم "آری"
به هرچه غیر جمهوری اسلامی ایران: "نه"
کجا دیدی که یک مظلوم تا این حد قوی باشد
اگرچه قدرت ما میشود تحریم، کتمان نه
دفاعِ از حرم یعنی: قرار جنگ اگر باشد
زمین کارزار ما تلاویو است، تهران نه!
✍️ #محمدحسین_ملکیان
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
بسم الله الرحمن الرحیم
🔹 #توبه
🔹 #حضرت_حرّ
چون ز مشرق ، صبح عاشورا دميد
در مصافِ نور ، ظلمت صف كشيد
حقّ و باطل را شدي موضع عيان
خلق را آمد زمانِ امتحان
هر تني را بود در سر شورشي
زير خاكستر ، نهفته آتشي
ز آن ميان حرّ مانده در سوز و گداز
چاره مي جُست از خدای چاره ساز
او كه در رزم آوري آوازه داشت
دفترِ افكار ، بي شيرازه داشت
كوه پيكر ، لرزه همچون كاه داشت
سينه سوزان از شرارِ آه داشت
ديد خود را در كنار اهل نار
با دلِ درد آشنا در گير و دار
بر دو راهي مانده يك تن ز آن همه
بود از پايان كارش واهمه
سوي جنّت داشت راهي مستقيم
و آن دگر ره مي كشانْدش تا جحيم
پايِ لرزان بر سرِ آن ره بهشت
كز همان مي رفت تا باغ بهشت
رهسپار كعبه تا از دير شد
آشنا را يار و خصمِ غير شد
جانب جانان خود از جان شتافت
عاقبت دلداده را دلدار يافت
نزد ثار الله ، آن روشن ضمير
در فكند از شرمساري ، سر به زير
لب فرو بست از سخن امّا به عين
اين زبانِ حال بودش با حسين
تشنه ي مهرم ، مرا سيراب كن
برفروزان شمعِ جانم آب كن
شافعم نزد هو المحبوب باش
با تو بد كردم ، تو با من خوب باش
فاش مي گويم به موج اشك و آه
روسياهم ، روسياهم ، روسياه
اي مرا در نااُميدي ها ، اُميد
اين سياهي را ز رحمت كن سپيد
كن دعا ، اي پاره ي قلب رسول
توبه ام در نزدِ حق اُفتد قبول
چون حسینش دید در سوز و گداز
بست راه غم به او با رويِ باز
گفت : أهْلاً مرحبا خوش آمدي
نزدِ ما ، اي حرّ ما خوش آمدي
چشمِ وی با حُر هزاران راز گفت
بس حقيقت ها كه با او باز گفت
گفت : بالا گير سر بي واهمه
سود دادت ، احترامِ فاطمه
از چه اينسان بيقراري مي كني ؟
اشك غم بر چهره جاري مي كني ؟
ما تو را بخشيده بوديم از نخست
اين چنينت ديده بوديم از نخست
نيست كارِ ما بجز جود و عطا
چشم پوشي مي كنيم از هر خطا
خاندانِ ما كرامت پيشه است
نخلِ بخشش را به معني ريشه است
دست بر اين نخلِ بار آور بگير
سر خطِ آزادي از داور بگير
مُذنبي ؟ فرموده حق : (( لا تَقْنَطوا ))
توبه كردي ، گشته اي محبوبِ هو
حر از اين برخوردِ شه ، مسرور شد
غرق در بحرِ عميقِ نور شد
گفت : اي روح و روان در جسم من
اي مُسمّا از تو جُسته ، اسم من
بارِ اوّل من رهت را سد شدم
امتحان دادم ، وليكن رد شدم
حال خواهم اذن كز اين آزمون
با دعايت ، سر بلند آيم برون
رخصتم فرما كه جانبازي كنم
سر دهم و آنگه سرافرازي كنم
از امامش یافت اذنِ كارزار
كرد بر احزابِ شيطان كار ، زار
تيغِ او سرها به دور از تن فكند
صاعقه بر خرمنِ دشمن فكند
هر كجا كاو يافت در ميدان قرار
دشمنش برداشت بانگِ الفرار
ناگهان از دستِ خصمِ جاني اش
سنگي آمد ، خورد بر پيشاني اش
دست از جنگ و جدل برداشت او
پا به راهِ خيمه گه بگذاشت او
او كه از خون ، رويِ ماهش هاله داشت
در كنارِ خيمه ها اين ناله داشت
آه ! يا زينب حلالم كن دگر
فارغ از فكر و خيالم كن دگر
بين چه سان رو كرده ام در محضرت
راضي از من شُو ، به حقّ مادرت
زينب كبري به حالش گريه كرد
پس دعا فرمود بر آن راد مرد
بار ديگر حر رهِ ميدان گرفت
تا كه از هشتاد پيكر ، جان گرفت
بهر جنگش چون كسي يارا نداشت
خيلِ دشمن پا به ميدانش گذاشت
لشگري بر گردِ او بستند صف
ضربه ها بر او زدند از هر طرف
تا كه در مقتل به جسمي چاك چاك
صورت خونين نهادي رويِ خاك
حر كه باز از رهبرش شرمنده بود
ديده بست و بر شهادت لب گشود
ناگهان در لحظه ي جان دادنش
حلقه شد دستي به دُورِ گردنش
چشمِ از خون بسته را حر باز كرد
صحنه اي ديد و به هستي ناز كرد
ديد بنشسته به بالينش حسين
آن عزيز ذاتِ حق در نشأتين
بار آخر گفت : كاي سبط رسول
توبه ي اين عبد عاصي شد قبول ؟
پس حسینش گفت : آري ، شاد باش
از خرابي رسته اي ، آباد باش
اي تو در گنجينه ام رخشنده دُر
مادرت نيكو نهاده نامِ حر
از دمِ ميلاد ، تو آزاده اي
بلکه آزاده ز مادر، زادهای
حر ز غم ها رسته و دلشاد شد
مرغِ روحش از قفس ، آزاد شد
نام نيكش ثبت در تاريخ گشت
آنكه بر او تاخت ، خود توبيخ گشت
(( ايزدي )) از بحرِ معني دُر بگير
راهِ توبه پيش ، همچون حُر بگير
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم
#طوفان_الاحرار
#تنبیه_متجاوز
#مرگ_بر_اسرائیل
شروع ناگهانی داشت طوفانی که حرفش بود
رسید از شش جهت سجیلبارانی که حرفش بود
رسید از سررسید فتح، آن روز تماشایی
رسید از سنگر فرمانده، فرمانی که حرفش بود
برای انتقام خون دلهایی که میخوردیم
فرود آمد همان شمشیر برّانی که حرفش بود
و حالا دشمن است و صبحِ کابوسی که میگفتیم
و حالا دشمن است و عصر خسرانی که حرفش بود
بشارت باد گلها را به فروردینِ روییدن!
که نزدیک است آن سرسبزدورانی که حرفش بود
قسم به موی خونآلود اطفال فلسطینی
به زودی میرسد این سر به سامانی که حرفش بود
بیا و گوش کن! از قدس دارد میرسد کمکم
همان صوت صمیمی… صوت قرآنی که حرفش بود…
کسی و الفجر میگوید… کسی و الفتح میخواند…
کنار طبل آن جنگ نمایانی که حرفش بود
به دست ما نوشته میشود بر مصحف تقدیر
برای داستان قدس، پایانی که حرفش بود
✍️ #فاطمه_عارف_نژاد
🔻مقدمتان را به این کانال 2 هزارنفری
🟩⬜️🟥امامتفاوت وعالی
گرامی می داریم