eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.2هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
10.5هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
Moghadam-13990314[01].mp3
6.76M
▪️ ▪️ 🎤 سبـک : خوانی 🗓مراسم : جلسه هفتگی 1399/03/14 میون نیزه و خنجر یه تنی افتاده بی سر ناله ی غریبی میگه یا حسین غریب مادر بر سر تلی پُر از غم آمدم بهر زیارت وا محمد وا علیا آمدم بهر زیارت از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین دست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسین از عطش در زیر خنجر دست و پا میزد حسین
. شهریثرب امشب روشن شده دوباره در سپهرعصمت سر زده ماهپاره نجمه بار دیگر امشب چه بیقراره بهر دیدن او موسی در انتظاره حضرت معصومه یاحضرت معصومه(۲) رویش فاطمیه بویش فاطمیه خویش فاطمیه از سوی سرمد سر زد نور عصمت سرمایه ی رحمت شفیعه ی امت جان محمد حضرت معصومه یاحضرت معصومه(۲) از قدوم این مه جهان پرازصفاشد دیدگان امت پر نورو پرضیاشد نجمه گشته امشب محو روی چوماهش از تمام عالم دل می برد نگاهش حضرت معصومه یا حضرت معصومه از نسل پیمبر از تبار حیدر از بوستان دین گل واشد امشب در آسمان دین ماهی جلوه‌گر شد هفتم امام ما بابا شد امشب حضرت معصومه یا حضرت معصومه گل زهرا اومد عصمت صغرا اومد حضرت معصومه امشب به دنیااومد از سپهر عصمت آمدمه مدینه گل گلشن دین دختر بی قرینه حضرت معصومه یا حضرت معصومه نور ولا اومد. شمس هدی اومد اخت الرضا اومد عالم پر از نور رمز بق ااومد روح حیا اومد شهر مدینه شد چون وادی طور حضرت معصومه یا حضرت معصومه شب میلاد تو از لطف واز احسانت ای گل گلزار زهرا شدم مهمانت ای گل ولایت ای شمسه ی هدایت امشب از کرامت بر من نما عنایت حضرت معصومه یا حضرت معصومه نور ولایتی شمس هدایتی غمخوار امتی معصومه جانم نور رحمتی تو گل عصمتی تو باب حاجتی تو معصومه جانم حضرت معصومه یا حضرت معصومه حرمت بهشتم مِهر تو در سرشتم نام زیبای تو بر قلب خود نوشتم صحن و ایوان تو بود بهشت شیعه هر که زائرت شد گردد همیشه بیمه حضرت معصومه یا حضرت معصومه هستی پناه من بر تو نگاه من بنگر به حال من هستم گدایت ای نور دل من حل مشکل من بر سائل درت بنما عنایت حضرت معصومه یا حضرت معصومه .
💙🍃🦋 🍃🍁 🦋 ✅هفت چیزی که مسخره دارد چیست ؟ حضرت امام رضا علیه السّلام فرمود : 1- کسی که با زبانش استغفرالله بگوید ، ولی در دل از گناهی که کرده پشیمان نباشد خودش را مسخره کرده . 2- کسی که از خدا توفیق کار خیر طلب کند ، ولی تلاش و کوششی نداشته باشد خود را مسخره کرده . 3- کسی که از خدا بهشت بخواهد ، و در انجام عبادات صبر نکند و در ترک معاصی صبر نداشته باشد خود را مسخره کرده . 4- کسی که از آتش جهنم به خدا پناه برد ، ولی از لذت گناه دست بر ندارد خودش را مسخره کرده . 5- آنکس که یاد مرگ کند و از آن ترس داشته باشد ، ولی خود را برای مرگ آماده نکند ( یعنی اعمال خیر انجام ندهد و از گناهانش استغفار نکند) خودش را مسخره کرده . 6- کسی که خدا را یاد کند و مشتاق دیدار او باشد ، ولی در گناهان اصرار ورزد خود را مسخره کرده . 7- کسی که بدون توبه از خدا طلب عفو و بخشش کند ، خودش را مسخره کرده است . 📚 بحار الأنوار ، جلد ۷۸ ، ص۳۵۶ 🦋 ❤️ 🍃🍁 💙🍃🦋
. بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ کیست این کشته که دریا شده خونین جگرش سینه ای نیست که سوزی نبرد از شررش بهر یک سجده ی کامل ز سه خون ساخت وضو خون پیشانی و خونِ دل و خونِ پسرش با همه زخم بدن، قاتل او بود دو زخم که یکی بر جگرش بود و یکی بر کمرش خون و زخم بدن و گرد و غبار صحرا سه کفن بود در آن وادی سوزان به برش «این حسین کیست که عالم همه دیوانهء اوست این چه شمعی است که جانها همه پروانهء اوست» ذبح مهمان که شنیده لب عطشان لب آب؟! جگر بحر و دل آب، کباب است کباب ورق مصحف و خون، سوره ی نور و سُم اسب؟! سرِ پاک پسرِ فاطمه و بزم شراب؟! بارها صورت نورانی او خونین شد باز با خون علی اصغر خود کرد خضاب رفت از خیمه نگه پشت سر خویش نکرد بس که بر شوق ملاقات خدا داشت شتاب «این حسین کیست که عالم همه دیوانهء اوست این چه شمعی است که جانها همه پروانهء اوست» کیست این کشته که جان همه قربان تنش آیه آیه شده چون صفحهء قرآن بدنش جامه از زخم بدن دوخته بر قامت خویش پیرهن از تن و تن پاره تر از پیرهنش آب غسل تن صد پاره اش از خون گلو خاک صحراست کفن بر بدن بی کفنش تا نفس داشت به آن قوم، نصیحت می کرد چه گنه داشت که شد سنگ، جواب سخنش چشم زهرا به سویش بود و گره خورد به هم پنجهء قاتل و گیسوی شکن در شکنش سر به بالای سنان، چشم به سوی زینب صوت قرآن به لب و خون گلو در دهنش جایی از زمزمهء ماتم او خالی نیست این شهیدی است که عالم شده بیت الحزنش «این حسین کیست که عالم همه دیوانهء اوست این چه شمعی است که جانها همه پروانهء اوست» ای که با خون گلویت شده قرآن تفسیر آیه آیه شده اوراق تنت از شمشیر بر تنت آیه نوشتند به شمشیر، ولی جمله جمله همه را نقطه نهادند به تیر پسرانت همه در راه خداوند شهید دخترانت همه بر یاری اسلام اسیر به نماز تو بنازم که پس از ذکر سلام بر سر نیزه درخشیدی و گفتی تکبیر «این حسین کیست که عالم همه دیوانهء اوست این چه شمعی است که جانها همه پروانهء اوست» هر کجا حکم الهی است سخنگو سر توست شاخه و نخل و نی و طشت طلا منبر توست آنچه گفتیم و شنیدیم در اوصاف بهشت همه در یک گُل لبخند علی اصغر توست آنکه بخشید به اسلام، بقا، خون تو بود آنکه خون تو بقا یافت از او خواهر توست عضو عضو بدنت سوره و زخمت آیات ورق مصحف آغشته به خون پیکر توست نه محرّم نه صفر بلکه همه دورهء سال باید این بیت بخوانیم که یادآور توست «این حسین کیست که عالم همه دیوانهء اوست این چه شمعی است که جانها همه پروانهء اوست» .
. بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ ای مصدر کائنات یا ثارالله ای باعث ممکنات یا ثارالله ما مرده دلیم از گنهکاری خویش ای رائحه ی حیات یا ثارالله دل با نگهت ز معصیت پاک شود شوینده ی سیئات یا ثارالله آزاد شود ز شعله ی قهر خدا آن را که دهی برات یا ثارالله کی بود عمود دین به پا بی مهرت احیا ز تو شد صلات یا ثارالله بغض تو یقین هلاکت محض بُوَد مهر تو بُوَد نجات یا ثارالله هر قطره ی اشک ، ذکر تو می گوید هم نغمه ی با فرات یا ثارالله هر سینه زنی ز خوب و بد می بیند رخسار تو در ممات یا ثارالله فخر است به پای عشق مولا مردن ارباب شوم فدات یا ثارالله .
. از خیمه دویدم، دیدم که خمیدی حال بد من رو، بهتر که ندیدی از گوشه ی گودال، نالم رو شنیدی دورم رو گرفتن، بهتر که ندیدی!! چشمات و که بستی، در خون که تپیدی دست من و بستن، بهتر که ندیدی... دروازه ی ساعات، با نیزه رسیدی رفتم سر بازار، بهتر که ندیدی تو تشت طلای، مجلس یزیدی  ما رو تو خرابه، بهتر که ندیدی... صورت روی خاکه، قتلگاه کشیدی تازیانه خوردم، بهتر که ندیدی سنگا به سرت خورد، دردم رو خریدی سنگا به سرم خورد، بهتر که ندیدی!! دیدم عوض آب، سرنیزه چشیدی کعبه نی به من زد، بهتر که ندیدی 👇
. یاد دارم روز عاشورا زبان خشک را دیگر از عمه ندیدم دیدگان خشک را یاد دارم زوزه های خیزران خیس را می دَرید از هم به هر ضربه لبان خشک را   یاد دارم آسمان بی ابر بود و دود بود  یاد خواهم داشت بُخل آسمان خشک را  حرمله با ضربه های بی امان خود شکست هم کمان خویش را هم این کمان خشک را  شامیان افسرده از خویش اند اما هر غروب گریه ام خندانده بابا کودکان خشک را آتش خیمه چنان افتاد بر روی سرم شانه از جا میکند این گیسوان خشک را من که روزی جهان از خُرده ی نان من است مُردم از بس دیده ام این تَله نان خشک را 👇