eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
👆 🎤 تشنه جون میدی پیشِ دریایِ آب مظلومِ من، مظلومِ من زیرِ نورِ مستقیمِ آفِتاب مظلومِ من، مظلومِ من خون از تو رفته چشماتم نیمه باز مظلومِ من، مظلومِ من زخماتُ میبندم با چادُر نماز مظلومِ من، مظلومِ من آه! روزگارِ من تنت اُفتاده زخمی کنارِ من آه! روزگارِ من بی سَرِ من ، ای نیزه سوارِ من روزگارِ من،روزگارِ من آه! روزگارِ زینب آه! دلِ زارِ زینب آه! گِله دارِ زینب آه! روزگارِ زینب تو آغوشش جمعت کرده جبرئیل مظلومِ من، مظلومِ من داره گودالُ میگرده جبرئیل مظلومِ من، مظلومِ من زینب عمامه ات رو گم کرده حسین! مظلومِ من، مظلومِ من پیرهنت دست به دست میگرده حسین! مظلومِ من، مظلومِ من آه! روبرویِ تو گریه میکنم همش به گلویِ تو آه! من دعا کردم گُذرِ نیزه نیوفته به مویِ تو آه! روزگارِ من تنت اُفتاده زخمی کنارِ من آه! روزگارِ من بی سَرِ من ای نیزه سوارِ من روزگارِ من،روزگارِ من آه! روزگارِ زینب آه! دلِ زارِ زینب آه! گِله دارِ زینب با گریه می گردم دنبالِ سَرِت مظلومِ من، مظلومِ من انگشتت رو بُردن با انگشترت مظلومِ من، مظلومِ من رو به تو کردم گفتم ای بی کفن مظلومِ من، مظلومِ من پیشِ چشمِ مادر دست و پا نزن مظلومِ من، مظلومِ من آه! اولین بارِ چشم زینب ترسید، اولین بارِ آه! اولین بارِ خونواده ات رو چشمِ نامحرم دید، اولین بارِ آه! روزگارِ من تنت اُفتاده زخمی کنارِ من آه! روزگارِ من بی سَرِ من ای نیزه سوارِ من روزگارِ من،روزگارِ من آه! روزگارِ زینب آه! دلِ زارِ زینب گِله دارِ زینب روزگارِ زینب ________________ .
‍ ❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔹 ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ 🔹 ارباب بی کفن کفنت شد حصیرها کشته شدند پای تو ازبس امیرها شیران بیشه ی اسد الله غالبند گشتن فدایی تو همه بچه شیرها تو کشته ی حقیقت قرآن سرمدی در پای تو فتاده جوانان و پیرها شبهای جمعه مادرتان روضه خوان شده از بس نشسته بر تن پاک تو تیرها "ای خاک کربلای تو مهر نماز من" آزاد کرده خاک مزارت اسیرها سجده کنم به تربت تو در نمازها آتش گرفته سجده ز سوز و گدازها حرز تو را به گردن خود تا نهاده ام من پای نوکری شما ایستاده ام هرکس سواره آمده در کربلای تو در بارگاه قرب تو آقا پیاده ام آب فرات کرببلا کوثر من است ساقی بریز جرعه ی آبی به باده ام من بادیه نشین تو در کربلا شدم هستم غلام کوی شما گر چه ساده ام بر روی قبر من بنویسید یا حسین در این مکان به پای حسینم فتاده ام تاسینه ام به عشق تو آقا گداختند مردم مرا بنام حسینم شناختند هر بند بند من ز نوا نوحه سر دهد با ناله شبانه خبر بر سحر دهد اشکم مجال حرف زدن را نمیدهد اینست سحاب رحمت واشک بصردهد پای نهال عشق تو اشکم نثار شد تا روز حشر نخل شود یک ثمر دهد با این سخاوتی که دهد آب بر زمین هر شب سماء به صفحه دریا قمر دهد هرکس شکسته پر شده دربین این حرم ارباب کائنات به او بال وپر دهد اخلاص میخرند در این بحر معرفت هر کس که مخلص است به او چشم تر دهد ما نوکریم نوکر ارباب تشنه لب آتش فشان عشق حسینیم روز وشب زهرا مرا برای حسین انتخاب کرد بر روضه خوانی پسرش انتصاب کرد آنقدر ناله کردم وآنقدر گریستم تا اینکه مادرش بروی من حساب کرد چون شمع تا سحر به حرم شعله ور شدم پروانه سوخت در دل من انقلاب کرد هرکس که زنده نیست دراین مرتبت به عشق باحال خسته فاطمه او را جواب کرد دشمن ز بغض حیدر و زهرای مرضیه دشت بلای کرببلا را سراب کرد ما میهمان سفره شاه کرم شدیم سینه زنان شاه کرم در حرم شدیم مرتضی محمودپور علیه السلام .👇
1. اجرای کربلا 1394.mp3
5.53M
( علیه السلام ) 🎤 کربلای معلی حرم حضرت عباس (علیه السلام ) منو غربت بغداد قفس مانده و صیاد (تکرار) نه همراز نه همدل در این شهرِ غریبان ملاقات ندارم ، در این گوشه زندان گرفتار بلایم ، پریشان رضایم (تکرار) مدینه مدینه ، منم یوسف زهرا به زندان حجاج ، غریبانه و تنها رضا نور معینم ، بیا صبح سپیدم واویلا واویلا ، واویلا واویلا ... گرفتار بلایم ، پریشان رضایم (تکرار) یا باب الحوائج ، یا موسی بن جعفر (تکرار) ای علَم دارِ سپاهِ منو ای میرِ حرم دیده بگشا و نظر ، که چه آمد به سرم ؟ دیده بر هم منه ، ای سروِ به خون غلطیده تا نگویند حسین داغ برادر دیده ... .
. متن روضه 🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد زبانحال آقامون موسی بن جعفر... گوشه ی زندان... 🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد 🔸گشته کاهیده تن و مانده به جا تصویرم قربون غریبیت برم آقا... 🔸یا به زندان برسان مرگ مرا یا الله 🔸یا خلاصم بکن از زیر غل و زنجیرم چکار کردند با آقامون موسی بن جعفر... 🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت گوشه زندان تنهای تنها... 🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت 🔸گر نیاید به تسلای دل شب گیرم در حالات حضرت آوردند: (لا يَزالُ يَنْتَقِلُ مِنْ سِجْنٍ إلي سِجْنٍ) چهارده سال آقا موسی بن جعفر رو... از این زندان به اون زندان منتقل میکردند... (: بنا به نقلی حضرت فقط 5 یا 6 سال زندانی بودند) خدا ميدونه تو این سالها چقدر به امام رضا سخت گذشت... چقدر به دخترش فاطمه معصومه سخت گذشت... نميدونم تا حالا مسافر داشتی یا نه... هر روز برای اومدن مسافرت لحظه شماری میکنی... توی این سالها خیلی به شیعیان هم سخت گذشت... اما...بلاخره یک روز خبر دادند... گفتند آی شیعیان... قراره آقاتون موسی بن جعفر آزاد بشه... شاید شیعیان خوشحال شدند... اومدند پشت درب زندان ایستادند... منتظرند... بعد چهارده سال... قراره آقاشون رو ببینند... یک نفر میگه اگه آقام بیاد... من دستهاش رو میبوسم... یه نفر میگه من به پاهای آقا میفتم... یک نفر گل آورده... الهی امید کسی نا امید نشه... یکدفه دیدند درب زندان باز شد... چند نفر یک جنازه ای رو دارن میارن... یه نفر صدا میزنه... ( هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَه فَاعْرِفُوهُ ) آی شیعیان انقدر منتظر بودید... اینم امامتون... ای وای... ای وای... 🔸کنج زندان چه بلائی به سرت آوردند 🔸چه بلائی به سرِ چشم ترت آوردند 🔸شدی آزاد دگر از قفس ِتاریکت 🔸ولی افسوس که بی بال و پرت آوردند هر طوری بود شیعیان اومدند... جنازه آقا رو تحویل گرفتند... با احترام کفن کردند... روی دست شیعیان تشییع جنازه باشکوهی شد... با احترام بدن مطهر آقا موسی بن جعفر رو دفن کردند... اما عرضه بداریم... لا یوم کیومک یا اباعبدالله... کربلا بجای اینکه بدن رو دفن کنند... صدا زدند... اسبهاتون رو نعل تازه بزنید... اونقدر بر روی بدن عزیز زهرا اسب تاختند که... استخوانها شکست... 🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد 🔸آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست 👇