eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
7. حضرت علی اکبر ع.mp3
3.95M
( سلام الله علیها ) ( علیه السلام ) حرفاشو که زد ، روایت داره اینجای سخن که رسید ، آخ ،آدم جگرش می سوزه وقتی این روضه رو میخونه ، به اینجای روضه که رسید ، امیرالمومنین صورتِ زهرا رو به سینش چسباند ، فاطمه حرفاتو بزن با علی ، علی علی علی ... یه جمله دیگه گفت ، جیگرو آتیش میزنه ، گفت یا علی 9 سال تو خونت بودم ، خلاف میلت انجام ندادم ، هر چی گفتی گفتم چشم ، اما یا علی این دمِ آخر میخام یک جمله ازت بشنوم ، علی جان بگو ببینم از فاطمه راضی هستی ؟ آی آی آی ی ی .. این جمله چه کرد با دلِ علی ؟ فاطمه جان ، تو از علی راضی باش ، اگه تورو سیلی زدند بخاطر دفاع از علی بود ، اگه پهلوتو شکستند بخاطر دفاع از علی بود ، اگه محسنتو کُشتند بخاطر دفاع از علی بود ... آی آی آی ی ی .. یه جمله دیگه بگم ، دلتو ببرم کربلا ، آنقدر صدا زدی یا فاطمه یا فاطمه ، تا فاطمه چشمشو باز کرد جواب داد ، اما یا علی نبودی کربلا ، هان اسمِ کربلا که میاد نالت بیشتر میشه ، یا اباعبدالله ... نمیدونم اربعین بودی کربلا یا نه ؟ یا حسین ، کربلا هرچی ابی عبدالله صدا میزد : ولدی علی ، پسرم ، میوه ی دلم ، روایت داره هفت بار صدا زد ولدی علی ، دید علی جواب نمیده ، با انگشتش خونهارو از لب علی پاک کرد ، بابا یه کلام حرف بزن ، بازم علی جواب نداد ، یه مرتبه دیدند آقا خم شد ، صورت رو صورت علی گذاشت ،آآی آی ی ی .. هر کجا نشستی ناله بزن یا حسین ... سپه کوفه و شام اِستاده به تماشایِ شه و شهزاده شه رویِ نعشِ علی افتاده (همه گفتند حسین جان داده) 3
5. روضه.mp3
3.38M
قسمت پنجم : ( سلام الله علیها ) مثل همین روزها بود ، امیرالمومنین توی مسجد نشسته بود، یه مرتبه دید بچه ها دارن میدوند گریه میکنند ، صدا میزنند بابا بابا بابا .. امیرالمومنین از جا بلند شد ، چیه بابا چرا گریه میکنید؟ گفتند بابا زود بیا خانه ، مادرمون از دنیا رفت ! تا این خبرو دادند ، دیدند بابا با صورت خورد زمین! اِاای ای ای ی.. تا اون روزکسی زمین خوردن علی رو ندیده بود ! علی که تو جنگ ها پشت به دشمن نمیکرد ، علی که پشتش زِره نداشت ، وقتی سئوال کردند آقا شما چرا پشتتون زِره نداره ؟ فرمود : من تو جنگ پشت به دشمن نمیکنم ! ولی تا این خبرو بهش دادند ، بابا زود بیا مادرمون از دنیا رفت ، دیدند با صورت خورد زمین! اِاای ای ای ی .. شهرِ پیغمبر محیطِ غم شده زانویِ سردارِخیبر خم شده (شاعر: حاج علی انسانی ) روایت داره آب آوردند و به صورت مولا زدند ، امیرالمومنین رو به هوش اوردند ، دیگه نمیتونست تا خونه راه بره ، علی که کَننده یِ درِ خیبره ، علی که مرحب کُشه ! اما دیگه زانواش گیر نداشت ! زیرِ بغلاشو گرفتند ، ِاای ای ای ی .. داغِ زهرا چه کرد با دلِ علی ؟ این سخن وِردِ زبانها اوفتاد دیدی آخِر علی از پا اوفتاد؟ (شاعر: حاج علی انسانی ) اِای ای ای ی .. رسید تو خانه ، مصیبت اینجاست ، یه نگاه کرد دید فاطمش تو بستر افتاده ، رو صورتِ فاطمه افتاده ، روایت داره عمامشو از سرش برداشت زمین زد ، عباشو برداشت ، رِداشودرآورد ، نشست بالین سرِ فاطمه ، دستشو زیرِ سرِ زهرا برد ، سرِ زهرا رو بلند کرد رو زانوش گذاشت ، هی صدا میزنه فاطمه فاطمه .
4. شفاعت.mp3
3.23M
قسمت چهارم : ( سلام الله علیها ) اونقدر خدا می ببخشه به خاطر فاطمه ، روایت خیلی جالبه ، محبین حضرت زهرا پشت سرِ بی بی ، راه می افتند که بروند بهشت ، دم درِبهشت که میرسند ، خدا به دلِ محبین می اندازه که پشت سرتون رو نگاه کنید ، پشت سرشون رو نگاه میکنند ، خطاب میاد شما چی میخواهید؟ محبین حضرت زهرا میگن خدایا تو دنیا یک عده بودند به عشق حضرت زهرا به ما غذا دادند ، یک عده تو دنیا بودند به عشق حضرت زهرا به ما آب دادند ، تو دنیا یک عده ای بودند به عشق حضرت زهرا لباس به ما دادند ، خطاب میاد شما هم اونها رو ببرید تو بهشت ، محبین حضرت زهرا هم اِذنِ شفاعت میگیرند ، کیه این فاطمه ؟ کیه این زهرا؟ لامتناهی بوَد محیط ثنایت عقل نخستین در این محیط شناور روایت داریم هیچ کسی دیگه تو صحنه محشر باقی نمی ماند ، فقط اونهایی که کفر به حضرت زهرا دارند ، اونهایی که منافقند می مونند ! جانم مادر، چه کردی مادربه فرزندی قبولت کرده ؟ چکار کردی مادر دعوتت کرده گفته بیا ، هر کسی این توفیق رو نداره بیاد شبهای فاطمیه ، اون هم امشبی که شب تنهائیه علیِ ، شبِ بی مادریه زینبه ... در کودکی شد قسمتِ من خانه داری هم خانه داری میکنم هم سوگواری مثل همین روزها بود ، جانم فاطمه ، اما حال شما عشق شما اشک شما نمیزاره ، جانم ، بی بی جانم ، یا فاطمه : مرتضی با همه فضیلت هاش ، فخر دارد که همسرش زهراست خونِ پاک حسین و آثارش اثرِ شیر مادرش زهراست پشتوانه است کشور ما را آنکه نامِ مطهرش زهراست زهراست ... (تکرار)
6. روضه.mp3
3.67M
قسمت ششم : ( سلام الله علیها ) ای گلِ صد برگِ من پر پر مشو به به ، بزار اشکت جاری بشه ، بزار تا امام زمان نگاه میکنه ببینه صورتت خیس شده .. ای گلِ صد برگِ من پر پر مشو شمعِ من خاموش و خاکستر مشو جانِ حیدر دست بر پهلو مگیر من که مردم دیگر از من رو مگیر اای ای ای ی ..هر چی صدا زد یا فاطمه یا بنتِ رسول الله ، دید بی بی جواب نمیده ، یه جمله ای فرمود این جمله در بی بی اثرکرد ، یه جمله ای فرمود ، بی بی چشمشو باز کرد ، صدا زد فاطمه جان من پسرعمت علیم ، بخاطر علی چشماتو بازکن ، فاطمه فاطمه ... اهل دل میگن بی بی از دنیا رفته بود ، یه دلیلشونم اینه میگن وقتی بچه ها دویدند طرف مسجد گفتند بابا زود بیا مادرمون از دنیا رفت ، مادراز دنیا رفته بود اما خدا بخاطر نجات جانِ امیرالمومنین، فاطمه رو برگردوند ، چشماشو باز کرد ، اگه خواستی گریه کنی برا غربت علی گریه کن ، علی غریبِ ، غریبِ ، غریبِ ... تا چشمشو باز کرد دید سرش رو دامنِ امیرالمومنینِ ، شروع کرد به گریه کردن ، روایت داره هر دو گریه میکردند ! علی گریه میکرد ، فاطمه گریه میکرد ، امیرالمومنین سئوال کرد فاطمه جان شما برا چی گریه میکنی ؟ گفت یا علی برا غربت تو گریه میکنم ، علی علی ... حرفاشو زد ، وصیتاشو گفت : یاعلی شبانه دفنم کن ، غَسِّلْنِی بِاللَّیلِ و کَفِّنِّی بِاللَّیلِ ، حرفاشو زد تا رسید به بچه هاش ، صدا زد یا علی ابکنی وَابکلِ الیتاما ، برا من گریه کن ، برا بچه هام گریه کن ، یا علی مواظب بچه هام باش ، این بچه ها به من خیلی وابسته اند، یه سفارش ویژه کرد ، عرضه داشت یا علی مواظب حسینم باش ، حسیییین ...
3. قیامت.mp3
2.9M
قسمت سوم : ( سلام الله علیها ) به محشر ناقه ات چون پا گذارد سحاب رحمت از هر سو ببارد هزاران فرشته اطراف بی بی رو احاطه کردند ، بی بی با یک عزت و جلالی وارد محشر می شوند ، قبل از ورود به بهشت ، برمیگرده نگاه میکنه ! چی میخای یا فاطمه ؟ میگه خدایا گنهکارای امتِ پدرم ! خطاب میاد یا فاطمه اختیار با توست ، هر کسی رومیخای دستشو بگیر ببر تو بهشت امام باقر(علیه السلام) میفرمایند : مادرم فاطمه اون روز مثل پرنده ای که دانه های خوب رو از بد جدا میکنه ، دوستانش رو محبینش رو ، دوستانِ فرزندانش رو ، از بینِ اهل محشر جدا میکنه داخل بهشت میبره تو رو صدا میزنه ، اسمتم بلده ، میگی اون ور دنیا بودم ، اما تا شنیدم روضه فاطمه است ، خودم رو رسوندم برا مصائبت گریه کردم ، میگه بیا ، فلانی کجاست ؟ تو قلب گناه و کفر اومد برا سیلی که به من زدند گریه کرد ، برا پهلوی شکسته من گریه کرد ، این باید بیاد داخل بهشت ، این محب ماست ، این گریه کن ماست ، بی بی جانم ، بی بی جانم ، یا فاطمه : به محشر ناقه ات چون پا گذارد سحاب رحمت از هر سو ببارد شود تا نازنین قلب تو خُرسند ببخشند و ببخشندو ببخشند ... شاعر : .
2. قلزم عشق.mp3
3.73M
قسمت دوم : ( سلام الله علیها ) قُلزمِ عشق ، گوهرش زهراست کشتیِ حلم، لنگرش زهراست مصطفی آسمان خوبی هاست آسمانی که اخترش زهراست دو امانت ز مصطفی باقیست یک کتاب و دو دیگرش زهراست یادگاری گران بوَد قرآن یادگار گرانتر زهراست منشا خیر و مبدا برکات هر چه خوبیست ، مظهرش زهراست شاعر : وجودِ بی بی برکته ، دختر پیغمبره کوثره ، ام ابیهاست ، همسر حیدره ، مادر یازده امامه ، منشا خیرات و برکاته ، کسی از درِ خونش دستِ خالی برنگشته ، حتی بی بی گرسنه مانده ، با آب افطار کرده اما فقیر رو رد نکرده ، مسکین رو نرونده ، شب عروسی لباس عروسی رو به سائل میده ، گردنبندشو به سائل میده ، مبدأ خیره ، منشأ برکاته ، روزِ قیامت هم وقتی وارد صف محشر میشه ، ندا میاد : غُضُّوا أَبْصَارَکُمْ ، چشماتونو ببندید ، شفیعه محشر ، خاتونِ دو سرا ، فاطمه داره وارد میشه ... .
5. سال فرج.mp3
546.6K
( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) یا رب چه شود که عقده ها وا گردد از کارِ دلِ خسته ، گِره وا گردد لطفی بنما که از عنایت ، امسال سالِ فرجِ مهدیِ زهرا گردد ... .
7. گلچین.mp3
1.01M
🎤 زندانی که غیر خدا در نظر نداشت عمری شکنجه دید و کس از او خبر نداشت روزها روزه بود ، ولی موقع غروب جز تازیانه ، آب و غذایی دگر نداشت ...
2. صوتی مناجات.mp3
1.79M
🎤 . بگذار شبی مَحرمِ اَسرارِ تو باشم  در پردهء جان راز نِگه دارِ تو باشم ای یوسفِ بازارِ ملاحت، منِ مسکین آن مایه ندارم که خریدارِ تو باشم گر خلوت وصلِ تو برازندهء من نیست  بگذار که در سایهء دیوارِ تو باشم مرهم نتوان یافت، مگر داغِ تو جویم عزّت نتوان جست، مگر خوارِ تو باشم تا کی به من سوخته دل رخ ننمایی؟ تا چند چنین تشنهء دیدارِ تو باشم؟ دردیست مرا از تو که بهبود نجویم  بهبودِ من این است که بیمارِ تو باشم مپسند که از حسرتِ روی تو، چو (نظمی) رسوا به سرِ کوچه و بازارِ تو باشم شاعر: علی نظمی تبریزی .
. ✍ رفتی و سر به سینه ی صحرا گذاشتی رو در بهشتِ حضرت زهرا گذاشتی دیدی که اهل کوفه نبودیم و نیستیم ما را چرا تو رفتی و تنها گذاشتی ... ؟ اتفاق عجیبی بود ، همه نگران بودند ، چشم ها گریان بود ، اشک آلود بود ، همه مونده بودند کجا بروند ؟ چه کار بکنند ؟ همه میگفتند : یتیم شدیم ، امام از دنیا رفت .. دیدی که اهل کوفه نبودیم و نیستیم ما را چرا تو رفتی و تنها گذاشتی ... ؟ با ما نماز عشق ، نخوانده به کربلا محراب را به خامنه ای واگذاشتی آن شب که در آغوش مُصلا بودی مردم همه مجنون و تو لیلا بودی ... امروز تو مجلس ختم امام ، من این روضه رو خوندم ، گفتم : ای امام عزیز ، میلیون ها نفر آمدند ، بدن شما رو با احترام برداشتند ، از بس شلوغ بود و جمعیت آمده بود ، ساعت ها میسر نبود بدنتان را دفن کنند ، اما قربون جد غریبتان حسیییین ... سه روز بدن مطهر روی زمین بود ، ای کاش فقط سه روز روی زمین می ماند ، دیگه سر از بدن جدا نمیکردند ؟؟ ای کاش فقط به جدا کردن سر اکتفا میکردند ... ده نفر اومدند پیشِ « عبیدالله بن زیاد » ، گفتند امیر به ما جایزه بده ، حسییین ... اما اونقدر جسارت به این بدن شد ، که وقتی زین العابدین میخواست بدن رو برداره ... شهید نیازی به کفن نداره ، شهدا رو با لباس خون آلودشون دفن میکردند ... اما با این نگاهت داری به من میگی پیراهنش رو هم به غارت بردند ... ؟ اما کاری با این بدن کردند ، که زین العابدین فرمود : یه قطعه بوریا بیارید ... فقط بی بی زینب فرموده با این بدن چه کردند ، روضه خوان کربلا بی بی زینب کبراست ... روضه را هم برای کی خونده ؟ برای پیغمبر خدا (ص) ، وقتی رو کرد جانب مدینه ، گفت یا رسولَ الله (ص) : هذا حُسَینٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ میخای بدونی با بدن چه کردند ؟ « مُنْقَطَعُ الْاَعْضاءِ » (مقتل سید بن طاووس ص 37 ) حالا آدم میفهمه چرا زین العابدین فرمود بوریا بیاورید ... ، قطعه قطعه رو کنار هم گذاشت ، توی بوریا ... حسین ... .👇
4. روز ازل.mp3
2.96M
قسمت چهارم : روز اَزل مدیحه ی او را خدا نوشت نام وِرا به مُصحفِ خلقت رضا نوشت تطهیر را نوشت به قرآن به شان او در رتبه و جلالتِ او « اِنَّما » نوشت او را امامِ ثامن و ضامن ، رئوفِ عشق .. با خطِ نور در کُتبِ اولیا نوشت تا با دَمش به مُرده دلان جان عطا کند او را مسیحِ عترتِ آل عبا نوشت عیسی سزاست گل بفشاند به گُلشنش موسی عصا بدست بیاید به دیدنش اینجا حریمِ قدسی آن پاک گوهر است گلزاری از بهشتِ خداوندِ اکبر است این روضه ی مقدس و این آستانِ نور دارُالشِفایِ آینه های مُکدر است صحنِ عتیق و صحنِ جدید و قدیم او از نورِ لایزالِ الهی مُنور است عطر بهشت را همه جا پخش میکند این پرچمی که بر روی این گنبدِ زر است طوفش ، ز سینه رنگِ گنه پاک میکند دل را زِخاک راهیِ افلاک میکند ...
3. بار دگر.mp3
1.54M
قسمت سوم : بار دگر شمیم ولایت رسیده است عطر بهشت بر همه خلقت رسیده است جوشیده است کوثری از باغ اهلبیت یعنی که باز کوثر رحمت رسیده است موسی گرفته آینه ی موسوی بدست نوری بطورِ گلشنِ عصمت رسیده است این نجمِ ثاقب است که بر نجمه داده اند ؟ یا مِهری ازسپهرِ امامت رسیده است ؟ بنویس ای قلم که از این ها سرآمد است این جلوه نورِ عالِمِ آلِ محمد است به همت جواد افشانی
2. دست منو دامان تو.mp3
722.6K
🎤 دست منو ، دامان تو جرم منو ، احسان تو صدات رو میشنوه حضرت .. من دست خالی آمدم ، دست منو ، دامان تو سرتا به پا درد و غمم ، درد من و درمان تو تو هر چه خوبی ، من بدم ، بیهوده بر ، هر در زدم آخر به این در آمدم ، باشم کنارِ خوان تو پای من از ، ره خسته شد، بال و پرم ، بشکسته شد هر در به رویم بسته شد ، جز درگه احسان تو گفتم منم در می زنم ، گفتی به تو سر می زنم من هم مکرر می زنم ، قربون اون پیمان تو ؟ حال من گوشه نشین ، با گوشه ی چشمی ببین جز سایه ی پُر مهرتان ، جایی ندارم جان تو 21/1/1401 .
5. ای خادم.mp3
3.59M
قسمت پنجم : ای خادمِ سرایِ بهشتیِ تو ، خلیل گُلبوسه میزند به ضریحِ تو ، جبرئیل لب تشنگانِ جام وِلای تو ، می برند آب حریمِ قدس تو را جای سلسبیل ای رأفتِ مُدامِ خداوندِ بی مثال ای مهربان امامِ من ای مِهرِ بی بدیل صدها دلِ شکسته به امید یک نگاه بستند پشتِ پنجره فولاد تو ، دخیل ناگه صدا تمام فضا را فرا گرفت نقاره می زنند مریضی شفا گرفت یا ایهُا الرئوف کرَم دم به دم کنی دلهای خسته را تو رها از الَم کنی ما آمدیم موسمِ میلاد تو ، که باز با یک نگاه عیدی ما را کرَم کنی مثل غبارِ صحن و سرای مقدست ما را مقیمِ این حرمِ محترم کنی تا روز رستخیز تو ما را به راه خویش با زائران هم قسَمت همقدم کنی مانند سرو در رهِ تو راست قامتیم در انتظارِ بارش ابرِ کرامتیم عطر تو را نسیم پراکنده میکند گل با نسیم رحمتِ تو خنده میکند دل مُرده هر که میرسد آقا حضورِ تو او را شمیم مِهر تو دل زنده میکند شمس و شُموس هستی و نور خدایی ات دل را فروغ بخشد و تابنده میکند بار دگر وفاییِ شرمنده با امام مثل همیشه لطف تو شرمنده میکند مهمان شدم به رحمت عامت اباالحسن من غرق نعمتم زِ مَرامت اباالحسن ... .
2. از عرش.mp3
706.3K
قسمت دوم : 🎤 از عرش سلام ایزدی آوردند آئینه ی حُسنِ سرمدی آوردند با آمدنِ رضا ، از باغ بهشت یک دسته گل محمدی آوردند
6. سرود کوتاه.mp3
1.6M
قسمت ششم : ( علیه السلام ) آسمونا دوباره شد چراغون شادی و عاشقی شده فراوون ( دوباره امشب یه دلم مدینه است یه دلِ من مسافرِ خراسون ) 2 خنده به رویِ لب دلبرِ دل ، اومد مرغِ دلم ، امشب پر زده تا مشهد ( مولا یا رضا ... ) تکرار .
. 🎤 یازده بار جهان گوشه ي زندان کم نیست کنج زندانِ بلا گریه ي باران کم نیست سامرائی شده ام ، راه گدایی بلدم ( امشب همه آمدیم گدایی) سامرائی شده ام ، راه گدایی بلدم لقمه نانی بده از دست شما نان کم نیست قسمتِ کعبه نشد تا که طوافت بکند بر دلِ کعبه همین داغ فراوان کم نیست یازده بار به جای تو به مشهد رفتم بپذیرش به خدا حج فقیران کم نیست شاعر : امشب ، شب یتیمی امام زمان ماست ، مولای ما امشب داغ پدر می بیند ، در سن 5 سالگی خیلی سخته برای طفل 5 ساله ، بی بابا بشه ... امام عسکری چند سالشونه ؟ 28 سال ، یک جوان 28 ساله از شدت ضعف ، دستش میلزه ، توان نداره ، تا نگاه به فرزند دلبندش امام زمان (عج) کرد ، اشک از چشمش سرازیر شد ... حجت ُ الله ، یگانه پسرم مهدی جان بنشین این دمِ آخر، به برم مهدی جان دشمن از زهر جفا کارِ مرا ساخته است زهر ، افکنده شرر بر جگرم مهدی جان کاسه آب به دستم بنگر می لرزد لرزه افتاده ز پا تا به سرم مهدی جان .👇
. ( سلام الله علیها ) 🎤 من همنیجا دلم رفت مدینه مدینه مدینه ، یه شبی هم چند تا طفل 5 ساله با قد و نیم قد ، پشت سرِ بابا ایستادند ، به بدن مادر نماز خوندند ... ا ون شب علی خیلی غریب بود : شمع خموشِ مارا از خانه بردند تابوتِ مادرم را شبانه بردند مدینه در نوایِ اَمَن بُجیب است ؟ مادر به خانه برگرد ، بابا غریب است ... اما غربت امیرالمومنین آنجا نمایان شد ، وقتی بدن رو دفن کرد « تنها » ، با دستان پیغمبر ... خاک روی بدن ریخت ، وقتی روی قبر رو هموار کرد ، پرده ها کنار رفت ، دستش رو روی دستش زد ، علی چه کردی ؟ علی با دست خودت گُلت رو زیر خاک کردی ؟ سردارِ خیبره ، فاتح خیبره ، اما دیگه زانواش توان نداشت ... صحنه ای بچه ها دیدند ، جگرشون سوخت برای غربت بابا ، یه مرتبه دیدند بابا خم شد ، صورت روی قبر مادر گذاشت ، هی صدا میزنه فاطمه ، فاطمه ، فاطمه ... « نَفسِی عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَةٌ » فاطمه جان ، بلند شو ببین ، دیگه نفس علی بالا نمیاد ... بگم یا علی ، مدینه صورت روی قبر فاطمه گذاشتی ، گریه کردی ، ناله زدی ، کربلا هم حسینت صورت رو صورت علی اکبرش گذاشت ، اما کربلا ، بدن ارباً اربا بود ، هی صدا میزد : وَلَدی وَلَدی وَلَدی ... .👇
3. روضه.mp3
2.34M
قسمت سوم : ( علیه السلام ) این شب ها و روزها ، بابا صدا میزد پسرم مهدی ، همین روزهاست مادرش بینِ در و دیوار صدا میزنه : پسرم مهدی ، کی می آیی ؟ ... همه ی غم های عالم روی سینه ی امام زمانه ، ... امام عسکری علیه السلام به شهادت رسیدند ، بدن کفن شد ، تدفین شد ، شیعیان منتظرند ببینند کی به بدن نماز میخواند ؟ همان کسی که به بدن نماز می خواند ، امام بعد از امام عسکریست ... یه مرتبه دیدند جعفر ، برادر حضرت آمد ، رفت جلو بایسته به نماز ، هنوز نماز رو شروع نکرده بود ، دیدند درب حجره باز شد ، یه آقازاده ی 5 ساله ای ، شال عزا به گردن انداخته ، از حجره بیرون آمد ، عبای عمو رو کشید ، فرمود عمو کنار برو ، من باید به بدن بابام نماز بخوانم ... قربون نماز خوندنت ... تصور کنید طفل 5 ساله ای ایستاده به بدن بابا نماز می خواند ، من همنیجا دلم رفت مدینه مدینه مدینه ، یه شبی هم چند تا طفل 5 ساله با قد و نیم قد ، پشت سرِ بابا ایستادند ، به بدن مادر نماز خوندند ...
5. نوحه.mp3
3.03M
🎤 مولای غریبان شد از کینه خاموش شهر سامرا شد از غصه سیه پوش ز سوز جگر زمزمه دارد به لب ذکر یا فاطمه دارد ( حسن یا حسن ) تکرار چشم اهل عالم گردیده شرربار شد صاحب زمان از این غصه عزادار شده غرق خون چشم گریانش شده بیقرار پدر جانش ( حسن یا حسن ) تکرار برزانوی مهدی او سر میگذارد در اوج غریبی او جان می سپارد دل اهل دین پر مَهن گشته خوده فاطمه سینه زن گشته ( حسن یا حسن ) تکرار مسموم وا اماما ، شهید وا اماما به همت جواد افشانی .
. بیمارت ای علی جان جز نیمه جان ندارد میلی به زنده ماندن در این جهان ندارد غم چون نسیم پائیز برگ و بر مرا ریخت این لالۀ بهاران غیر از خزان ندارد بگذارد تا بمیرد، زین باغ پر بگیرد مرغی که حق ماندن در آشیان ندارد خواهم که اشک غربت از چهره ات بگیرم شرمنده ام که دیگر دستم توان ندارد بگذار کس نداند در پشت در چه بگذشت من لب نمی گشایم محسن زبان ندارد هر کس سراغم آمد با او بگو که زهرا قدرش عیان نگردید قبرش نشان ندارد شهری که در امانند حتی یهود در آن در بین خانۀ خود زهرا امان ندارد ای ناله ها برآئید ای لاله بریزید گلزار وحی دیگر سرو روان ندارد روز جزا مسلّم گیریم دست (میثم) زیرا پناه غیر از ما خاندان ندارد ✍ اجرای 👇 اجرای 👇 👇
1. کربلای تو.mp3
1.31M
( علیه السلام ) 🎤 کربلای تو ، آخر دنیاست هر شب جمعه زائرش زهراست خدا کمک کنه بریم با اشک و شور و آه تا کربلا با هیئت محبان ثارالله ... به هوای صحن سقا پر شور و اشتیاقیم شبای جمعه همیشه زائر شاه چراغیم (سیدی مظلوم ، یا حسین مولا ... ) تکرار .